تعادل در داد و ستد ترجمه‌ کتاب ایرانی و خارجی بر قرار نیست/ ۲۹ ترجمه از «شازده کوچولو» موجود است

تعادل در داد و ستد ترجمه‌ کتاب ایرانی و خارجی بر قرار نیست/ 29 ترجمه از «شازده کوچولو» موجود است

محمدرضا یوسفی معتقد است که در کشور ما تعادل بین داد و ستد برقرار نیست و ما بیش از آنکه آثار خود را به زبان‌های دیگر ارائه کنیم، آثار دیگران را ترجمه می‌کنیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، به مناسبت هفته ملی کودک، نشست «آسیب‌شناسی ترجمه برای کودکان و نوجوانان» به همت اداره کل تأمین منابع نهاد و با حضور محمدرضا یوسفی، پژوهشگر و نویسنده، شقایق قندهاری، مترجم و پژوهشگر و باقر میرعبداللهی، مدیرکل تأمین منابع نهاد برگزار شد.

مدیرکل منابع‌نهاد در ابتدای این نشست اظهار داشت: ترجمه، طی 5 دهه اخیر در ادبیات کودک، موقعیتی دوگانه داشته و هم نقطه قوت و هم ضعف محسوب می‌شود. در واقع همچون تمامی حوزه‌ها، حوزه ترجمه نیز با چالش‌هایی روبه‌رو بوده و شاهد انتشار آثاری هستیم که بدون دقت و توجه به طرح‌های پیشین در انتخاب، اجرا و انتشار، بی‌محابا منتشر می‌شود. در این جلسه منظور ما تقابل ترجمه و تألیف نیست؛ در واقع آثار ترجمه شده، عموماً ویترین نشر در حوزه کودک و نوجوان را تشکیل می‌دهد و از آنجا که ناشران در بازار نشر تعیین‌کننده هستند و به این حوزه نگاه اقتصادی دارند، این موضوع فضای نشر را از حیث فرهنگی تحت الشعاع قرار می‌دهد. ترجمه، کاری حرفه‌ای و تخصصی است و مترجم تنها سایه‌گردان و گزارشگر متن مبدأ نیست، بلکه اندیشه‌ای را منتقل می‌کند؛ بنابراین ما باید در مرحله انتخاب اثر برای ترجمه، اجرا، روایت و گزارش آن به زبان فارسی تا جایی که می‌توانیم از آسیب‌ها کم کنیم.

وی ضرورت آگاهی ناشر و مترجم از رسوم فرهنگی زبان مبدأ و انتخاب آثار درجه یک از زبان مبدأ به جای کتاب‌های پرفروش را ملاک‌هایی برای انتخاب یک اثر برای ترجمه دانست.

میرعبداللهی ادامه داد: با توجه به اینکه ناشر نفع اقتصادی خود را مقدم می‌داند باید در صلاحیت ناشر برای انتخاب آثار تردید کنیم؛ از سوی دیگر درست است که در انتخاب منابع باید به سلیقه مخاطب احترام بگذاریم با این حال باید از خود بپرسیم که سلیقه مخاطب تا کجا ملاک و معیار است.

وی بر ضرورت انجام کار ترجمه توسط مترجمان حرفه‌ای که قادر به انتقال لحن اثر بوده و با زبانی نازل و نثری نادرست فهم مطلب را دشوار نکنند، تأکید کرد.

مدیرکل تأمین منابع نهاد در خاتمه اظهار داشت: ترجمه برای نوجوانان جذاب است؛ چراکه ما بر اساس فطرت انسانی تمایل داریم از حوزه شناخت مرسوم فراتر رویم و فضاهایی جدید را تجربه کنیم. تصاویر زیبای منابع خارجی نیز بر این جذابیت می‌افزاید، اما مسئله این است که ما تا چه حد باید به این جذابیت بها دهیم و چقدر می‌توانیم نوجوان را با توجه به داشته‌های خودمان که آن را فرهنگ ملی می‌نامیم، هماهنگ کنیم.

ترجمه باید بر مبنای نیازهای ملی کشور انجام شود

در ادامه محمدرضا یوسفی ضمن تقدیر از برگزاری این برنامه از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، با اشاره به تاریخچه ترجمه در ایران اظهار داشت: به تجربه دریافته‌ام که ترجمه باید بر مبنای نیازهای ملی کشور انجام شود. دانستن نیازهای ملی دشوار است و ما مجبوریم به صورت نسبی با این موضوع برخورد کنیم. در شناسایی نیازهای ملی، ابتدا باید بتوانیم بخش تجاری را از بخش فرهنگی جدا کنیم. کتاب، پدیده‌ای سرمایه‌ای است و باید برگشت سرمایه را برای ناشر به دنبال داشته باشد. بنابراین ناشر براساس منفعت اقتصادی عمل می‌کند؛ در حالی که  شناسایی نیازهای ملی، امری مسئولانه است و سازمان‌های متولی، از جمله نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور این مسئولیت را به عهده دارند و اینجا باید فرهنگ در اولویت قرار گیرد. این متولیان باید بین کتاب‌های بازاری و غیربازاری تفاوت قائل شوند. شاید براساس سلایق متفاوت مخاطب کتابخانه‌ها، گاه مجبور به خرید کتاب بازاری باشند، اما باید بدانیم که در مجموع این امکانات باید به تحول فرهنگی در جامعه بینجامد.

وی افزود: نهاد یکی از ابرخریداران کتاب است؛ پس شما تعیین می‌کنید کودک ما چه کتابی بخواند و این وظیفه‌ای سنگین است. ناشر به ضرورت و جبر سرمایه باید پاسخگوی سلایق گوناگون مخاطب باشد. منابع معمایی، پلیسی، هیجانی، رمان‌های ملودرام و ... تنها بخشی از سلیقه مخاطب عام بوده و وجود آن‌ها ضروری است؛ چراکه جذابیت این آثار مطالعه را برای فرد شیرین می‌کند. اما این‌ها تحول فرهنگی ایجاد نمی‌کند، بلکه آن را به تأخیر می‌اندازد. تلاش کتابدار در کتابخانه باید معطوف به رشد ذائقه مطالعاتی کودک و نوجوان باشد؛ مطالعه می‌تواند با منابع عامه‌پسند آغاز شود اما وظیفه کتابدار این است که کتاب‌های بعدی را که مرحله ابتدایی تحول فرهنگی است به دست مخاطب برساند. در نتیجه ما باید کتابداران و مدیران فرهنگی و کتاب‌شناس تربیت کنیم و در این صورت است که می‌توانیم سلیقه کودک را تغییر دهیم. بنابراین اگر این مراحل طی نشود و سلیقه فرد رشد نکند، اشکال را باید در کار کتابدار و خانواده فرد جست‌و‌جو کرد.

یوسفی در خصوص علاقه نوجوانان به آثار ترجمه شده گفت: واقعیت این است که یک داستان شرقی برای یک بچه اروپایی شگفت انگیز است؛ تفاوت، جذابیت ایجاد می‌کند. برای من هم که آثار غربی می‌خوانم، این آشنایی‌زدایی پیش می‌آید و جذاب است. این موضوع در تمام دنیا صادق است اما در کشور ما به جریانی غلط تبدیل می‌شود. این موضوع باعث شده انتشار آثار ترجمه شده مفیدتر تلقی شود؛ چراکه برای ناشر بار اقتصادی کمتری دارد. اما باید به این فکر کنیم که چگونه می‌خواهیم سلیقه مخاطب را طوری تغییر دهیم که به باورهای ملی خودش ایمان داشته باشد. تنها راه این است که ترجمه را در این راستا قرار دهیم و تجربه روایی خود را به غیرمنتقل کنیم. این داد و ستد باید وجود داشته باشد؛ در کشور ما تعادل بین داد و ستد برقرار نیست و ما بیش از آنکه آثار خود را به زبان‌های دیگر ارائه کنیم، آثار دیگران را ترجمه می‌کنیم.

وی تصریح کرد: جامعه ما به لحاظ بنیادی در تونل مدرنیسم گیر کرده است و برای عبور از آن باید مدرنیسم را به خوبی بشناسد و بفهمد. به تجربه ثابت شده منبع شناخت مدرنیسم آثار غربی است. بنابراین یکی از علل روی آوردن به ترجمه، این رویکرد است؛ جامعه ما در حال شناخت مدرنیسم است و همزمان با دیگرشناسی، پدیده خودشناسی هم اتفاق می‌افتد. ما باید این امر را متعادل کنیم و دیگرشناسی را در راستای خودشناسی قرار دهیم، در غیر این‌صورت خود را فراموش می‌کنیم. در تونل مدرنیسم، باید به بخش مدرنیته که فرهنگ مدرنیسم است توجه کنیم؛  اما بدون تفکر فرهنگی، هر قوم و ملتی از هویت خود دور می‌شود و این چیز خوشایندی نیست.

در ادامه این نشست شقایق قندهاری، مترجم و پژوهشگر ضمن تقدیر از نهاد به دلیل فراهم کردن فرصت تعامل با کتابداران، اظهار داشت: عده‌ای ترجمه و تألیف را مقابل هم قرار می‌دهند؛ به اعتقاد من ترجمه، نقطه مخالف تألیف نیست و خللی در تألیف ایجاد نمی‌کند، به شرطی که اثر ارزشمندی انتخاب شود. متاسفانه تعامل بین نویسندگان و مترجمان بسیار محدود است و اگر این ارتباط دو سویه وجود داشته باشد، می‌توانیم نیازهای یکدیگر را بسنجیم و الهام بخش هم باشیم؛ بدتر این است که ما مترجمان هم با یکدیگر ارتباط نداریم و این به ترجمه آثار تکراری می‌انجامد. در حال حاضر، حداقل 29 ترجمه از «شازده کوچولو» موجود است و بدون تعارف باید بگویم بخشی از این‌ها، کتاب‌سازی است.

باید ذائقه مخاطب را برای انتخاب کتاب پرورش دهیم

وی با اشاره به مسئولیت نویسنده، مترجم، ناشر و کتابدار در انتخاب کتاب، تصریح کرد: نباید فراموش کنیم که کتاب، ابتدا کالایی فرهنگی و بعد اقتصادی است و ما برای انتخاب کتابی که می‌نویسیم، ترجمه، منتشر یا معرفی می‌کنیم، اختیار داریم و باید مسئولیت این انتخاب را بپذیریم. هر کدام از ما باید ملاک و معیار مشخص برای خودمان داشته باشیم. مثلا من در انتخاب اثر برای ترجمه، ابتدا باید محتوای کتاب را دوست داشته باشم؛ همچنین با شکسته‌نویسی در ترجمه، مخالفم؛ چراکه معتقدم بچه‌ها در این دوره با ادبیات فارسی آشنا می‌شوند و باید نثری پاکیزه بخوانند. به اعتقاد من سلیقه مخاطب را نویسنده، مترجم و ناشر تعیین می‌کند؛ در گروه سنی کودک و نوجوان ما ذائقه مخاطب را برای انتخاب کتاب پرورش می‌دهیم. اگر کتاب خوب به کودک ارائه دهیم و لذت مطالعه را با خواندن آن تجربه کند، برای همیشه به یک کتابخوان تبدیل می‌شود و کتاب او را مصون نگه می‌دارد.

وی لازمه کار حرفه‌ای در حوزه ترجمه را پیوستن به کنواسیون جهانی کپی رایت دانست و گفت: ترجمه‌های متعدد از یک اثر ضمن اینکه به صنعت چاپ و ترجمه آسیب می‌زند، خیلی وقت‌ها مخاطب نوجوان را فراری می‌دهد؛ چراکه گاه ترجمه بدی به دستشان می‌رسد و تجربه ناخوشایندی از مطالعه در ذهنشان شکل می‌گیرد و ممکن است تا مدتی سراغ کتاب نروند. شما کتابداران در هدایت بچه‌ها به سمت کتاب‌ها و ترجمه‌های خوب نقش دارید.

قندهاری ترجمه‌های همزمان، ترجمه مجموعه‌ها، ترجمه‌های متعدد از یک اثر را از آسیب‌‌های حال حاضر حوزه ترجمه دانست و گفت: خوشبختانه بعضی از مترجمان تنها به ترجمه آثار در یک ژانر مشخص اقدام و همچنین بعضی ناشران در زمینه‌های ادبی مشخصی فعالیت می‌کنند. هر قدر تخصصی‌تر با کتاب برخورد کنیم، موفقیت بیشتری نصیبمان می‌شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران