روایت رزمنده ۸ سال دفاع مقدس از جبهه؛ از تشییع شهدای عملیات محرم تا فرستادن کاستهای "آهنگران" به عنوان سوغاتی
گروه استانها-بنا به گفته مقام معظم رهبری زنده نگه داشتن یاد و خاطرات شهدا و جانبازان و رشادتهای دلیرمردان ۸ سال دفاع مقدس کمتر از شهدات نیست و امروزاین وظیفه بزرگ یعنی مسئولیت زنده نگهداشتن یاد و خاطرات این بزرگ مردان به عهده نسل جوان است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، 8 سال دفاع مقدس در کشور ما صحنه حماسه و نقشآفرینی دلیر مردان بزرگی است که برای دفاع از میهن و اسلام و انقلاب، دعوت رهبر خود را لبیک گفتند و صفحه تاریخ سرزمین را با خون خود آغشته کردند. اما امروز مسئولیت بزرگی بر دوش ما است تا خاطرات رشادت و ایثار این بزرگ مردان را تداوم بخشیم و یاد آنها را جاودانه کنیم. حسن کریمی از مجاهدان و رزمندگان 8 سال دفاع مقدس است که در جبهههای حق علیه باطل با مسئولیتهای مختلف در آن سالها نقش آفرینی کرده است.
وی در سال 1340 در علویجه اصفهان در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. حسن کریمی پنجمین فرزند خانواده از جمع شش فرزند است. دوران تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را در خیابان نشاط اصفهان سپری کرد. در سال 1359 با رسیدن به سن سربازی عازم خدمت در لشکر92 زرهی اهواز شد. از آبانماه سال 1359 یعنی آغازین روزهای جنگ تحمیلی سرباز و رزمنده جبهههای حق علیه باطل شد و بیش از 800 روز خدمت کرد. در طول این مدت مسئولیتهای مختلفی در جبهه از جمله فعالیت در واحد دیدهبانی تیپ نجف اشرف، مسئول اعزام نیرو به جبههها در استان اصفهان، مسئولیت در امور اداری لشکر 14 امام حسین(ع) در سالهای 64 و 65 و خدمت در واحد اطلاعات سپاه دوم صاحبالزمان(عج) در سال 67 را بر عهده داشت.
سردار حسن کریمی بعد از دفاع 8 ساله به خدمت خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد. مدیریت منابع انسانی و مسئولیتهای مختلفی در مرکز پشتیبانی سیدالشهدا(ع)، مرکز زرهی شهید زینالدین و مرکز بازسازی خودروهای سنگین شهید میثمی از جمله مسئولیتهای وی بعد از 8 سال دفاع مقدس است. وی در سال 1390 از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازنشسته شد.
سردار حسن کریمی در مورد روزهای قبل از آغاز جنگ تحمیلی و گذراندن دوره سربازی اظهار داشت: قبل از سال 59 و ورود به دوره سربازی از طریق مسجد انقلاب در دورهای آموزشهای رزمی شرکت کردیم و آمادگی اعزام داشتیم. حدود 40 روز بعد از شروع جنگ تحمیلی در آبانماه به اهواز اعزام شدیم. در ابتدا شرایط آنقدر بحرانی بود که صحبتی از ارتش و سپاه و بسیج نبود و معمولاً همه نیروهایی که از ساسر استانها به اهواز میآمدند، تحت لشکر زرهی 92 اهواز به مناطق عملیاتی مانند دشت آزادگان، عدهای سوسنگرد که ما جزو این دسته بودیم،کرخه، هویزه و سایر نقاط تقسیم و سپس اعزام میشدند. روز نخست رسیدن ما به اهواز در جاده حمیدیه به سوسنگرد، در 5 کیلومتری سوسنگرد و در روستایی به نام جلالیه مستقر شدیم.
وی در خصوص شرایط و سختیهای آغاز جنگ تحمیلی افزود: در آن زمان ما با کمبود نیرو و تجهیزات مواجه بودیم اما دشمن به دلیل حمایت کشورهای مختلف تا دندان مسلح بود. رزمندگان در جنگهای نامنظم به سرپرستی شهید چمران فدایی تانکها میشدند.گاهی تنها 3 تانک ما در برابر حدود 20 تانک دشمن مقاومت میکرد. رزمندگان در شرایط سخت آب و هوایی و وجود مار و عقرب و رتیل و انواع حیوانات صحرایی دفاع میکردند. من تا بعد از حصر آبادان یعنی تا پایان آبان سال 60 در این منطقه بودم. منطقه سوسنگرد منطقه عربنشین مالکیه بود. بعضاً خانهها بمباران شده بود و تقریبا بیشتر ساکنان کوچ کرده بودند.گاهی سامانه هوایی عراق با هواپیما اعلامیه با زبان عربی میانداخت.بعد از آن هم عراق فاجعه بزرگی به خانوادههای این منطقه وارد کرد و در فاجعهای در پل سابله، 40 زن را زنده زنده به گور کردند و سرهایشان را با تیر هدف قرار دادند.
رزمنده 8 سال دفاع مقدس در خصوص اعزام نیروهای اصفهان به مناطق عملیاتی در زمان این مسئولیت خود بیان کرد: به افراد داوطلب حکم داده میشد تا به پادگان 15 خرداد و از آنجا توسط اتوبوسهای ترابری سنگین به مناطق عملیاتی اعزام میشدند. اعزام اصفهان به تناوب و در هفته 2 الی 3 بار و یا حتی 4 بار انجام میشد. ما افرادی را دیدم که پدر 4 یا 5 فرزند بود و برای اعزام به جبهه التماس میکرد. باتوجه به اینکه اصفهان 2 یگان عملیاتی مانند لشکر نجف اشرف و لشکر امام حسین(ع) داشت که در ایران نمونه نداشت، افراد داوطلب به این یگانها که تحت پوشش اصفهان بود اعزام میشدند. همانگونه که از تعداد شهدا اصفهان مشخص است و نظر به اینکه جوانان این شهر جان بر کف و طالب خدمت به میهن اسلامی و انقلاب بودند، این شهر بالاترین میزان اعزام را داشت و از لحاظ کمبود نیرو مشکلی وجود نداشت.
وی ادامه داد: گاهی افرادی که چند نوبت قبل به جبهه اعزام میشدند هم طالب اعزام مجدد به مناطق عملیاتی و خدمت در این راه بودند. در هر مرحله از اعزام خاطرات جالب رقم میخورد. گاهی به افراد داوطلب غبطه میخوردم که با چه شور و حالی انگیزه برای دفاع از وطن دارند.گاهی در برخورد با بعضی از رزمندگان و داوطلبان جبهه به روحیه و خلق و خوی مهربان و شورانگیزی آنها پی میبردم. یکی از همکاران با نام مرحوم صفایی از پشتیبانان بود که در هر زمان که اعزام رزمندگان به جبهه پیش میآمد، با شور و حال و روحیه شوخطبعی برای رزمندگان در مسیر موادغذایی برای ناهار و شام را تدارک میدید، در مسیر هم اجازه نمیداد یک لحظه نیروها دوری از خانواده را احساس کنند و با هر کدام شوخی خاصی داشت و لحظات خوشی را برای رزمندگان رقم میزد.
سردار کریمی پیرامون حضور در لشکر امام حسین(ع) و اتفاقات پیرامون آن تصریح کرد: این لشکر بین مردم اصفهان تقدس خاصی داشت و افراد چه کادر و چه بسیجی طالب بودند تا در گردان های عملیاتی شرکت کنند، حتی گاهی نیروهای داوطلب گردانهای خود را انتخاب میکردند و تمایل داشتند در گردانهای خطشکن مثل گردان موسی بن جعفر به فرماندهی شهید آقاخانی و یا گردان یا زهرا شهید تورجی زاده حضور یابند.
وی در مورد مدیریت منابع انسانی یا پرسنلی افزود: هر نیروی عمل کننده در جبهه توسط 25 نفر پشتیبانی میشد که شامل نیروهای تدارکاتی، سلاح، پوشاک، تعاون و اداری است. در زمان عملیات بسیاری از افراد پرسنلی برای شرکت در گردانهای عملیاتی و حضور در عملیاتهای جنگ داوطلب بودند و بسیاری از شهدای پرسنلی شهدایی بودند که در زمان عملیات و با مجوز از فرمانده از کادر جدا شده و به گردانهای عملیاتی پیوستند.
رزمنده 8 سال دفاع مقدس با اشاره به وظیفه نیروهای پرسنلی اظهار داشت: با ورود فردی به لشکر، نیروهای پرسنلی مشخصات وی را ثبت و برای آن پرونده تشکیل میدادند، سپس فرد داوطلب به واحد ارزشیابی برای ارزیابی اینکه برای کدام یگان مناسبتر است، ارجاع داده میشد. سپس در واحد کارگزینی جایگاه فرد در رده یا واحد یا گردان مشخص میشد.
وی درباره علاقه خود به نواهای دفاع مقدس و مداحان بیان کرد: آقای آهنگران در آن زمان تازه به مناطق سوسنگرد آمده بود. نوای "ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود" نخستین نوایی بود که از ایشان در مسجد بستان شنیدم و حال و هوای زیبایی داشت. بعد از آن پرسوجو میکردیم که در هر منطقه و گردانی حضور داشت، خود را برای مداحیهای با حال و هوایش برسانیم و هر زمانی که به مرخصی به اصفهان میآمدم به عنوان سوغات چند نوار از نوحههای او را برای همسرم با خود میآوردم.
سردار کریمی با اشاره به اینکه بیشترین تعداد اعزام نیرو از اصفهان معمولاً قبل و بعد از هر عملیاتی بود، تصریح کرد: آنچه در مورد اعزام گسترده نیرو به مناطق عملیاتی شاخص بود و توجه دنیا را به خود جلب کرد، بعد از تشییع 370 شهید عملیات محرم در سال 1361 بود که از فردای آن روز تمام وابستگان شهدا تمایل به اعزام به جبهه و نثار خون خود را داشتند.
وی ادامه داد: تشییع آن سال به تشییع سردار دلها شهید قاسم سلیمانی شباهت داشت که مردم با هر عقیده و نظری در این تشییع با شکوه شرکت کردند و این نشان از علقه مردم کشور ما به شهیدان دارد.
رزمنده 8 سال دفاع مقدس خاطرنشان کرد: به شخصه هر زمانی که در جمع دوستان و یاران دفاع مقدس شرکت میکنم به خود میبالم که در زمان آنها حضور داشتم. زمانی که به گلستان شهدا میروم نیز به دلیل وظیفهای که در اعزام رزمندگان داشتم، بیشتر شهدا را به خاطر میآورم. امیدوارم همانگونه که در وصیت امام خمینی(ره) نیز اشاره شده، نگذاریم پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم زندگی فراموش شوند. اکنون نیز مقام عظمی ولایت همین نگاه را نسبت به شهدا و جانبازان دارند و وجود ایشان برای نظام جمهوری اسلامی غنیمت است.
انتهای پیام/163/ ع