کتابی که زندگی را به دو بخش تقسیم می‌کند/ شیب تند ترجمه برای معرفی الگوهای موفق غربی

کتابی که زندگی را به دو بخش تقسیم می‌کند/ شیب تند ترجمه برای معرفی الگوهای موفق غربی

بهزاد دانشگر می‌گوید: در سال‌های گذشته می‌خواستیم با ترجمۀ کتاب‌ها، الگوهایی از موفقیت را به جامعه ارائه کنیم؛ در حالی که هر جامعه‌ای اقتضائات خود را دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بهزاد دانشگر، از نویسندگان فعال و پرتلاش است که در سال‌های اخیر توانسته با انتشار آثاری چون «دختران آفتاب»، «بی‌برادر»، «پادشاهان پیاده»، «ادواردو»، «تولد در لس‌آنجلس» و «تولد در توکیو» نظر مخاطبان جوان را به خود معطوف کند.

کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن»، از تازه‌ترین آثار دانشگر است که توسط دفتر نشر معارف روانه کتابفروشی‌ها شده است. او در کتاب جدید خود تلاش یک گروه برای پیشرفت اقتصادی را روایت کرده است. این کتاب حاصل گفت‌وگوهای دانشگر و نوید نجات‌بخش و دیدارهای مکرر او از بهیار صنعت سپاهان در سال 1395 است؛ کتابی که به رغم اتمام، به دلیل اصرارهای راوی منتشر نشده بود: «نوید نجات‌بخش نگران بود که این متن در پی بت‌سازی از او و برجسته کردنش باشد. در این سال‌ها، مدام تکرار می‌کرد نوید نجات بخش اهمیتی ندارد. این مسیر است که اهمیت دارد؛ مسیری که نوید نجات‌بخش با پیمودنش توفیقات زیادی به دست آورده است. پس باید از مسیر گفت.»

در این روزها مسابقه کتابخوانی توسط مرکز شیرازه و نشر معارف با محوریت این کتاب در حال برگزاری است. با دانشگر به بهانه این رویداد فرهنگی، درباره کتابش به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:  

*فرایند نگارش کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» چقدر زمان برد؟ آقای نجات‌بخش چقدر در تدوین این خاطرات همراهی کرد؟

نگارش «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» تقریباً یک سال و نیم، نهایتاً دو سال طول کشید که در مقدمۀ کتاب هم توضیح داده‌ام؛ اما دوسه سال طول کشید تا منتشر شود.

آقای نجات‌بخش هم خیلی خوب همراهی کرد. او با اینکه مشغلۀ زیادی داشت، در حد امکان وقت می‌گذاشت و خاطراتش را روایت می‌کرد. چندباری هم کتاب را خواند و نظرها و اصلاحیه‌هایش را گفت. بخشی از طولانی‌شدن فرایند انتشار کتاب هم به‌دلیل همین مرحلۀ نهایی‌اش بود.

* ثبت تاریخ شفاهی، به‌خصوص مجموعه‌هایی همچون بهیار صنعت سپاهان از چه منظری حائز اهمیت است؟

این موضوع مهم است. به هر حال، این‌ها فضاهای جدیدی است که در دنیا خیلی در آن کار شده است. این کتاب‌ها انگیزشی هستند و معمولاً افراد با خواندن زندگی‌نامۀ افراد موفق و نگاه‌کردن به مسیر آن‌ها تلاش می‌کنند تا مسیر خودشان را پیدا کنند. اما اشتباهی که در کشور ما رخ داده، این است که در سال‌های گذشته می‌خواستیم با ترجمۀ کتاب‌ها و نمونه‌های خارجی آن را ارائه کنیم؛ در حالی که هر جامعه‌ای اقتضائات تاریخی و فرهنگی و اقتصادی خودش را دارد؛ همان‌طور که مثلاً یک میوۀ گرمسیری را نمی‌توان در منطقه‌ای سردسیری به عمل آورد یا مثلاً یک میوۀ کوهستانی را نمی‌توان در یک منطقۀ کویری کاشت، همانطور هم لازم نیست من یک مسیر و مدل حرکتی را در یک نقطۀ فرهنگی و جغرافیایی و تاریخی دنیا که با اقتضائات آنجا بررسی شده، در جامعۀ خودم طی و اجرا کنم؛ چون مشکلات ما و مسائلی که به آنها و به ما می‌تواند کمک کند، خیلی فرق می‌کند.

موانع این دو جامعه و این افراد با هم متفاوت است. پس ما باید اول افراد را از جامعۀ خودمان انتخاب کنیم و دوم اینکه افرادی را انتخاب کنیم که با توجه به اقتضائات قومی و فرهنگی خودمان حرکت کرده باشند. نکته دیگر این است که مسیری  را که توسط این افراد شده است، قابلیت الگوگیری داشته باشد. آن فرد کسی باشد که اندیشه‌ای در سطح کارهایش و حرفی برای گفتن داشته باشد و از روی حادثه و تصادف و مثلاً یک سری اتفاقاتِ شاید اشتباه، به چنین جایی نرسیده باشد؛ چون اگر به نحوۀ حرکت بخشی از کسانی نگاه کنیم که در کشور ما در این سال‌ها به تولید ثروت رسیده‌اند، می‌بینیم از مسیرهای نادرست و اشتباه و بعضاً غیرقانونی رفته‌اند. طبیعتاً به این دست از افراد نمی‌توان گفت «آدم موفق». مسیری که نجات‌بخش، راوی کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن»، طی کرده، آیینۀ اوست. یکی از ویژگی‌های راوی این است که فقط به‌ دنبال ثروت نیست. اصلاً مسئله را عوض می‌کند و از زاویه‌دید دیگری به پدیدۀ کار کردن و موفقیت نگاه می‌کند و این به نظرم کم‌نظیر است.

کتاب , نشر معارف , مرکز رسانه‌ای شیرازه ,

*جالب است که بعد از مطالعۀ این کتاب، حس غرور و افتخار به مخاطب دست می‌دهد. آیا شما در حین نگارش این کتاب به این موضوع توجه می‌کردید؟

غرور کلمۀ خوبی نیست. می‌شود گفت مثلاً نیروی تازه‌ای را در خودش حفظ می‌کند. بله، خودم موقع نوشتن کتاب نیرو می‌گرفتم یا هر وقت با آقای نجات‌بخش صحبت می‌کردم یا به شرکت او می‌رفتم، با نیرو و انگیزۀ جدی‌تری برمی‌گشتم. خیلی از نگاه‌هایی که از راوی دریافت کردم و فضای مثبتی که هنگام بازدید از شرکت او برای من پیش می‌آمد، بر زمینۀ کاری خودم تأثیر می‌گذاشت. معتقدم خواندن این کتاب فقط برای افراد کارآفرین یا مدیران صنعتی مفید نیست. حتی یک دانش‌آموز و دانشجو و یک طلبه هم می‌تواند با خواندن این کتاب، تغییرات جدی را در خودش حس کند. کتاب نکتۀ مهمی به مخاطب می‌گوید و حتی یک زن خانه‌دار هم می‌تواند از آن درس بگیرد. حالا من آن نکته را نمی‌گویم. عزیزان خودشان بروند درس بگیرند.

*بازخوردهایی که بعد از انتشار این کتاب گرفته‌اید، چگونه بوده است؟

تا الآن خیلی خوب بوده است. با اینکه این ژانر و گونۀ جدیدی است و کارهای دیگری هم در این زمینه انجام شده، اکثر دوستان کتاب را خوانده‌اند و تفاوت‌های معناداری بین این کتاب و کتاب‌های دیگر دیده‌اند. جالب است که حتی برخی دوستان مطالب عرفانی و معرفتی از این کتاب استخراج و فهم کرده بودند و این خیلی برای من نویسنده جالب بود.

*بسیاری معتقدند که این کتاب نمونه‌ای از شعار «ما می‌توانیم» است که به‌شکل واقعی بیان شده است. نظر شما در این‌باره چیست؟

بله، نکات متنوعی در این کتاب وجود دارد که یکی هم این موضوع است. یک نمونۀ عینی این است که اگر ما توجهمان را از خیلی از منابع دیگر به امدادهای الهی و توانمندی‌های خودمان معطوف بکنیم و در حد اعلا هم تلاش و توکل کنیم، خدا کمک می‌کند که اتفافات خیلی بهتری برای ما رقم بخورد؛ ولی فقط همین یک نکته نیست. ده‌ها موضوع دیگر هم هست که حتماً آنها هم کاربردی است و در این کتاب وجود دارد.

* با توجه به نیازی که این روزها کشور ما به بیان توانمندی جوانان کشورمان دارد و این کتاب به‌خوبی توانسته به آن بپردازد، آیا وزارت ارشاد یا نهادهای دولتی دیگر کمکی به ترویج این کتاب کرده‌اند؟

خیر، هنوز که کمکی نکرده‌اند. البته اولین چیزی که از این کتاب یاد گرفتیم، این است که «ما را به خیر تو امید نیست...». فعلاً امیدی به این مجموعه‌ها نداریم. مهم‌ترین درسی که از این کتاب گرفتیم، این بوده است که عمل کنیم و بایستیم. من و ناشر ایستاده‌ایم پای کار و ناشر، شکر خدا، خیلی خوب حمایت کرد. برخی از مجموعه‌های فرهنگی توجه‌ خوبی نشان می‌دهند؛ ولی نهادهای دولتی خیر، هنوز هیچ توجهی به کتاب نکرده‌اند.

کتاب , نشر معارف , مرکز رسانه‌ای شیرازه ,

*اگر شما به عنوان نویسنده اثربخواهید این کتاب را به جوانان معرفی کنید، چگونه این کار را انجام خواهید داد؟ و به آنهاچه می‌گویید؟

هرکسی در هرجایی از کشور و در این عالم که هست، با هر مسئولیت و هر شغل و هر میزان قوت و ضعفی که دارد،  اگر این کتاب را بخواند، مطمئناً ویژگی‌های جدیدی را در خودش پیدا می‌کند؛ نکاتی که تا قبل از این، شاید کمتر توجه کرده‌ایم. جمله‌ای را آقای دکتر پیغامی گفت و برای من خیلی جالب توجه بود، گفتند اکثر افراد جامعه اگر این کتاب را بخوانند، احتمالاً زندگی‌شان به دو بخش تقسیم می‌شود؛ قبل از خواندن این کتاب و بعد از خواندن آن. آقای پیغامی آدم اهل تعارف و مداخله نیست و فرد دقیقی است. این می‌تواند نشان‌دهندۀ میزان تأثیرگذاری این کتاب در افراد باشد. نمی‌گویم که حتماً تأثیر دارد؛ ولی می‌تواند چنین تأثیرگذاری عمیقی داشته باشد.

*می‌توانیم انتظار داشته باشیم که باز هم آثاری از شما در حوزۀ ادبیات پیشرفت ببینیم؟

بله، من دوسه سوژۀ دیگر هم مدنظر دارم و در حال رایزنی و گفت‌وگو هستم. البته دنبال این هستیم که فضا، فضای تازه‌ای باشد و تکراری نباشد و نگاه‌ها و تجربه‌های جدید باشد. کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» جلد دومی هم خواهد داشت که در سال‌های آینده منتشر خواهد شد. منتظریم تا برخی از پروژه‌های مهم شرکت بهیار صنعت به نتیجه برسد تا جلد دوم را هم که ادامۀ این مسیر است، کار کنیم.

مسابقۀ کتابخوانی کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» با همکاری مرکز رسانه‌ای شیرازه و نشر معارف، از 19 مرداد آغاز شده و تا 19 مهر ماه ادامه دارد. علاقه‌مندان برای تهیۀ این اثر عدد 4 را به 50005460 ارسال، یا به کتابفروشی‌های سراسر کشور مراجعه کنند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران