مجلس روضه امام حسین (ع) به روایت علیرضا قزوه/ «گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود»+ فیلم
علیرضا قزوه در کتاب «با کاروان نیزه» توانسته است با استفاده از وحدت روایی و تنوع منظرها، مجلس روضهخوانی کاملی را برای اباعبدالله الحسین(ع) برپا کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «باکاروان نیزه» کتابی است از علیرضا قزوه که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این اثر که از جمله آثار در حوزه ادب عاشورایی است که در سالهای اخیر با استقبال خوبی مواجه شده، با مقدمه استاد علی معلم دامغانی، شاعر آیینی پیشکسوت به چاپ رسیده است. قزوه در این اثر با استفاده از ظرفیت قالب ترکیببند از وجوه مختلف به روایت واقعه عاشورا پرداخته است.
ترکیببند که پس از محتشم کاشانی از جمله قالبهای پرطرفدار در ادب عاشورایی بوده، پس از او توسط شاعران و سخنوران مختلفی مورد استقبال قرار گرفته است. از وحشی بافقی گرفته تا وصال و فیاض و دیگران به اقتفای 12 بند او برآمدهاند، اما آنچه پس از 400 سال در ذهن و زبان فارسیزبانان تکرار میشود، ابیات محتشم است که برخی از صاحبان سخن، آن را گوشواره گوش سخن تا یومالقرار توصیف کردهاند و به گفته آذر بیگدلی، شاعر عصر قاجار، این ترکیببند، در اکثر بلاد اسلام بین الخاص و العام مشهور است.
با این حال، قزوه در کتاب «با کاروان نیزه» توانسته است با استفاده از وحدت روایی و تنوع منظرها، مجلس روضهخوانی کاملی را برای اباعبدالله الحسین(ع) برپا کند. کتاب در سالهای پس از انتشار مورد اقبال ادبدوستان و علاقهمندان به اهل بیت(ع) قرار گرفته و برخی از ابیات آن، در ذهن مردم به یادگار ثبت شده است که از جمله این موارد میتوان به این بیت معروف اشاره کرد: «گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود/ تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود».
به نظر میرسد تجدید قوای شاعر در هر بند و خارج نشدن از حس عمومی و ایجاد مناظر جدید، قالب ترکیببند را به مناسبترین ساختمان و شکل شعر برای بیان این واقعۀ حزنآمیز و بزرگ تبدیل کرده است.
علی معلم دربارهی ترکیببند عاشورایی قزوه میگوید: به هر حال این عرصه، عرصه مردان فحل و پهلوانان اندیشه به حساب میآید؛ کسانی که از جان و دل مایه میگذارند. اگر شاعران کمکاری کنند، عرصه به دست نااهلان خواهد افتاد. اگر هنرمندان این کار را کنند، مردم عوام و مداحان کممایه تغییراتی به وجود میآورند که در این سالها دیدهاید.
عبدالجبار کاکایی نیز معتقد است: با همه این احوال، ترکیببند قزوه به لطف بهرهگیری از زبان سنجیده، تعابیر هوشمندانه و فضای نوین تفکر اسلامی و شیعه، یکی از درخشانترین منظومههای عاشورایی عصر محسوب میشود. زبان سنجیده، تعابیر هوشمندانه و فضای نوین تفکر اسلامی و شیعی از امتیازات و محتوای کتاب است.
علیرضا قزوه همزمان با آغاز ماه عزای حسینی و ایام سوگواری بر سرور و سالار آزادگان جهان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، بند اول این اثر را به این شرح خوانده است:
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفت منزلی که سفرها در او گم است
از لا به لای آتش و خون جمع کردهام
اوراق مقتلی که خبرها در او گم است
دردی کشیدهام که دلم داغدار اوست
داغی چشیدهام که جگرها در او گم است
با تشنگان چشمه احلی من العسل
نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است
این سرخی غروب که همرنگ آتش است
توفان کربلاست که سرها در او گم است
یاقوت و دُر صیرفیان را رها کنید
اشک است جوهری که گهرها در او گم است
هفتاد و دو ستاره غریبانه سوختند
این است آن شبی که سحرها در او گم است
باران نیزه بود و سر شهسوارها
جز تشنگی نکرد علاج خمارها
این بند از «با کاروان نیزه» را میتوانید به روایت شاعر در ادامه ببینید:
انتهای پیام/