عاشقانههای خواندنی از همسر شهید مدافع حرم در کتاب «حمزه» منتشر شد
کتاب خاطرات شهید مدافع حرم «محمدحسین حمزه» به قلم علیرضا کلامی از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کتاب خاطرات شهید مدافع حرم «محمدحسین حمزه» نوشته «علیرضا کلامی» از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد.
این اثر با روایتی خطی سعی دارد شمای کلی از زندگی این شهید مدافع حرم را پوشش دهد. در این کتاب از لحظه کودکی تا شهادت این شهید ثبت و در بخشهای مختلف با خانواده، دوستان و همرزمانش صحبت شده است.
کلامی در مقدمه این کتاب نوشته است: «بنای حقیر بر این بوده که شمای کلی از زندگی یک رزمنده را به دست خواننده بدهیم نه این که «دائرهالمعارف» بنویسیم. قرار است ما در اینگونه قالبها، برشی از زوایای مختلف زندگی شهید را به تصویر بکشیم نه تمام آن را.»
در بخشهایی از این کتاب با عنوان «جر و بحث دوشکایی» میخوانیم: «سر مطالب درسی و تئوری، یک بار بینمان بحثی پیش آمد. ناگهان از کوره در رفتم و جلوی جمع، به او حرفهای تندی زدم و گفتم تو تازه واردی و من همیشه مأموریّتم و چنین و چنان. عصبانی بودم. چیزی نگفت. حتّی بعد، خودش پا پیش گذاشت و معذرتخواهی کرد. او نشسته بود و من بالاسرش ایستاده بودم و بهش میگفتم: «تو هیچی نمیفهمی»!
بحث از سلاح دوشکا شروع شد. توی بگومگو هرچه میگفتم قبول نمیکرد. فکر میکردم دارد اشتباه میکند. بعد فهمیدم اشتباه از من بوده و او درست میگوید. ولی او آمد و ازم معذرتخواهی کرد و گفت: «ببخشید»! از شرمندگی نمیدانستم چه بگویم. من هم عذرخواهی کردم.»
همچنین در بخش دیگری از این کتاب، همسر شهید به بیان خاطره میپردازد و میگوید: عادت داشت هر وقت از سفر برمیگشت، چیزی میگرفت. مأموریت هم بود، دست خالی نمیآمد. از همان اوّل زندگی، کارهای هیجانی و شگفتآور کم نداشت. یکبار یک دست لباس هندی گرفته بود و وقتِ آمدن، گیر داده بود تنم کنم. میگفتم: «من فکرِ توام زودتر بیای، تو فکر چی هستی؟!»
یا یکبار ساعت سه نصفِ شب من را بیدار کرد و گفت: «بنشین»؛ نشستم. گفت: «چشماتو ببند». نمیفهمیدم چه میگوید. گیجِ خواب گفتم: «تو این تاریکی»؟! گفت: «تو ببند»! بستم. گفت: «دستتو بده.» غُرغُرکنان گفتم: «بیا». بعد از کلّی هیجان دادن به قضیه، برق را روشن کرد و النگوی توی دستم را نشان داد و گفت: «قشنگه»؟ مثلاً هدیه خریده بود! با چشمِ نیمهباز بهش خیره شدم. لبخند زد و گفت: «دوست داشتم اینطوری بدم بهت خب»! گفتم: «تو حالت خوبه محمدحسین؟! مُخِت کار میکنه»؟!
کتاب«حمزه، خاطراتی از شهید مدافع حرم محمد حسین حمزه» از سوی علیرضا کلامی در 218 صفحه گردآوری و نگارش و از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شده است.
انتهای پیام/