سکوت معنادار در قبال کتاب‌ نقاشی قهوه‌خانه/ معیار انتخاب جایزه «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی» چه بوده است؟

سکوت معنادار در قبال کتاب‌ نقاشی قهوه‌خانه/ معیار انتخاب جایزه «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی» چه بوده است؟

کاظم دارابی، راوی کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» متنی را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده و نسبت به مهری‌ها گلایه کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» نوشته محسن کاظمی یکی از کتاب‌های مهم و جنجالی است که در سال 1397 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

این اثر به بیان خاطرات کاظم دارابی، دانشجو و تاجر ایرانی مقیم آلمان و از متهمان اصلی حادثه تروریستی رستوران میکونوس یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های تاریخ قضائی آلمان در شهریور 1371 می‌پردازد که منجر به کشته شدن تعدادی از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران گردید. این کتاب با نگاهی جستجوگرایانه، روایتی تازه از این واقعه به دست مخاطب می‌دهد. 

یکی از نکات قابل توجه در این کتاب، روایت دست اولی است که در آن به مخاطب ارائه شده است. از زمان وقوع حادثه میکونوس تا امروز، افراد زیادی از زاویه دید خود به ماجرا نگریسته‌اند اما در این کتاب، خود کاظم دارابی به عنوان یکی از متهمان اصلی این واقعه آن چیزی را که دیده، شنیده و حتی تحمل کرده است را در کتاب نقاشی قهوه‌خانه بیان کرده است. 

نکته جالب توجه این است که روز گذشته مراسم نخستین جایزه «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی» برگزار شد و هیچ نامی از محسن کاظمی حتی در میان نامزدها نبود. کتاب‌های: خاطرات جواد منصوری، خاطرات احمد احمد، خاطرات مرضیه حدیدچی دباغ، خاطرات عزت شاهی، یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی از جمله کتابهای این نویسنده توانمند است.

حال سوال جدی اینجاست که میزان و معیار انتخاب این جایزه بر چه اساسی بوده است؟

کتاب , خانه کتاب ,

کاظم دارابی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده از بی‌توجهی‌ها نسبت به این کتاب گلایه کرده است.

متن این یادداشت به شرح زیر است: 

بعد از گذشت دو سال از انتشار کتاب نقاشی قهوه‌خانه (خاطرات کاظم دارابی - متهم دادگاه میکونوس)، رسانه‌ها، مراکز و نهادهای مطالعاتی و تحقیقاتی داخل کشور همچنان اصرار بر ندیدن کتاب دارند و می‌خواهند از کنار آن با سکوت بگذرند، می‌توان ایشان را در سه دسته تقسیم‌ کرد:

1- هراس از اتصاف به متهم اصلی میکونوس

2- عناد با جمهوری اسلامی ایران و همراهی خاموش با اپوزیسیون

3- نبود درک و شناخت از ماجرای میکونوس و محتوای کتاب

دسته اول کسانی هستند که بیم دارند با اطلاع‌رسانی از مظلومیت فردی که بیش از 15 سال بی‌گناه در زندان‌های آلمان عمرش را سپری کرد، به طرفداری از انقلاب یا انقلابی‌گری متهم شوند. ایشان می‌خواهد دیپلمات باشند، نه انقلابی. آنها گرچه از حقیقت میکونوس به واسطه محتوای کتاب آشنا هستند، اما نمی‌خواهد موقعیت و ژست روشنفکری، یا مواضع سیاسی خود را در جهان به خطر اندازند. به عنوان مثال وزارت خارجه و رسانه‌های ذیربط آن از هر گونه اطلاع‌رسانی پیرامون این کتاب احتراز دارند و حتی حاضر نشدند نماینده‌ای به گزارشگاه کتاب در مرداد 1398 بفرستند. می‌دانم که کتاب تاکنون به شخصیت‌ها و مقامات وزارت خارجه (از جمله شخص وزیر) ارائه شده است، اما آنها ترجیح می‌دهند تا از هرگونه اظهارنظری پرهیز کنند تا مبادا روابط عزتمندانه‌شان(!) با دنیای غرب خدشه‌دار شود.

تکلیف دسته دوم مشخص است و انتظاری هم از آنها نیست. این جماعت به دلیل داشتن فضا و امکاناتی در داخل کشور، سعی به مقابله آشکار با انقلاب ندارند، بلکه ضدیت خود با انقلاب را زیر پوستی پیش می‌برند. لذا عبور از این کتاب و عدم اشاعه و ترویج آن را نوعی خدمت به آرمان‌های خود می‌دانند. از نظر آنان هر چقدر این کتاب در دید نباشد بهتر است و تقویت نخواهد شد.

دسته آخر هم نتوانستند به تحلیل درست برسند و یا اطلاعات کتاب نتوانسته آنها را مجاب کند. البته برای‌شان موضوع علی‌السویه هم هست، چون که تلاشی برای دانستن بیشتر نمی‌کنند.

اما در میان سکوت معنادار رسانه‌های داخلی باید پذیرفت که مخاطبان دسترسی راحت‌تری به رسانه‌های معاند و اپوزیسیون دارند. آن هم در حالی که این رسانه‌ها، راوی (کاظم دارایی) و نویسنده (محسن کاظمی) را در دو سال گذشته زیر آتش شدید توپخانه‌ ناسزاها و تهمت‌های خود قرار داده‌اند.

گاه می‌اندیشم که تحمل زندان‌های آلمان برایم آسان‌تر از این فضای سنگین سکوت و بی‌عملی داخل ایران است. دو سال را به نظاره و انتظار بودم تا ببینم رسانه‌ها و نهادهای ذیربط چگونه از کیان انقلاب اسلامی در موضوع میکونوس دفاع و حفاظت می‌کنند؟ نتیجه این که جز صحنه انفعال، خموشی و خمودگی آگاهانه و ناآگاهانه آنان چیز دیگری ندیدم.

حال بر خود فرض می‌دانم که دعوت و تلاش جوانان «آتش به اختیار» را در تشکیل گروهی برای ترجمه کتاب شبح میکونوس و نقاشی قهوه‌خانه به زبان‌های زنده دنیا و تبدیل آنها به مدیاهای مختلف و رساندن‌شان به اقصی نقاط ایران و جهان را لبیک بگویم و دست‌شان را به گرمی بفشارم.

کاظم دارابی - 23 اسفند 1399

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران