بزرگداشت «حضرت ابوطالب» در آخرین محفل شعر آیین مستوری
محفل شعر «آیین مستوری» در رثای حضرت ابوطالب (ع) با شعرخوانی چهرههای ادبی صاحبنام کشورهای مختلف بهصورت مجازی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در شرایطی که برگزاری محافل ادبی و جلسات شعرخوانی در کشور به علت محدودیتهای کرونایی در یک سال گذشته کاهش چشمگیری داشته، ظهر امروز (شنبه شانزدهم اسفند ماه)، محفل شعر «آیین مستوری» به منظور تکریم مقام شامخ حضرت ابوطالب (ع) برگزار شد.
این ویژهبرنامه ادبی که به مناسبت ایام وفات حضرت ابوطالب (ع) به همت خانه کتاب و ادبیات ایران و همکاری مجمع جهانی اهل بیت (ع) برگزار شد، میزبان شاعران و قصیدهسرایان صاحبنامی از ایران، سوریه و عمان بود.
محفل شعر آیین مستوری بهدلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی بهصورت مستقیم از شبکههای اجتماعی پخش شد.
حجتالاسلام رضا رمضانی دبیرمجمع جهانی اهل بیت (ع) در ابتدای این مراسم با تجلیل از شاعرانی که به تکریم خاندان عصمت و طهارت پرداختهاند، گفت: حضرت ابوطالب نخستین شاعر اسلام و شاعرالرسول (ص) بود که تمام عمر شریف خود را وقف دفاع تمام قد از نبی مکرم اسلام کرد.
وی بحث درباره حضرت ابوطالب (ع) را بحث درباره تاریخ اسلام دانست و خاطرنشان کرد: جایگاه حضرت ابوطالب (ع) آنقدر والا بود که پیامبر عظیم الشأن اسلام سال وفات او را «عام الحزن» نامید.
در این مراسم محمود حبیبی کسبی، رضا اسماعیلی، عبدالرحیم سعیدیراد، عباس براتیپور، محمدجواد آسمان، مصطفی محدثی خراسانی، عباس احمدی، احمد علوی و تنی چند از شعرای خارجی عرب زبان با خواندن اشعار خود، نسبت به مقام شامخ پدر امیرالمومنین علی (ع) ابراز ارادت کردند.
محمود حبیبی کسبی شاعر نام آشنای اهل بیت عصمت و طهارت در این محفل ادبی از سرودهی تازه اش در مدح حضرت ابوطالب (ع) رونمایی کرد:
ای بر آفاق از کرم حاکم
ای ملائک به خانهات خادم
ای عرب از سلالهات منعم
ای ابیطالب بنیهاشم
ای تبارت حقیقت ازلی
عمر ایمان توست لمیزلی
چار پور تو، چار نور جلی
طالب و جعفر و عقیل و علی
ای ولی و وصی ابراهیم
در صدف پرورانده درّ یتیم
حامی مصطفی به عظم رمیم
تا تو بودی نداشت احمد بیم
تو که هستی؟ نهایت ایمان
هم صحف با تو بود هم فرقان
آل عمران به مصحف قرآن
آل تو اهل توست ای عمران
شد کرم زنده از کرامت تو
رمز اسلام استقامت تو
شد حرا شاهد شهامت تو
کعبه برپاست از زعامت تو
ای تبر آخته به لات و منات
از تو شد زنده باز نعش بنات
شاعر مشعر، عارف عرفات
تو گشودی به وحی، باب نجات
در نگاهت زلالی شطها
در صدایت طنین بربطها
ساقی کعبه، سید بطحا
به نبی کردهای محبتها
گرچه تو مومن نخستینی
حامی بی بدیل آیینی
امر کتمان شد و تو تمکینی
با تو شد التقیة دینی
مومنی با شهادت اشعار
با محمد تو محرم اسرار
هرکه ایمان تو کند انکار
هست او ناصبی و از کفار
یار عیّار را عیار تویی
حامی دین چو ذوالفقار تویی
کعبه را هم کلید دار تویی
با محمد تو جان نثار تویی
شیخ بودی به شعب خو کردی
بهر دین ترک آبرو کردی
آه با خون دل وضو کردی
عشق را شرح موبهمو کردی
گرچه پاک است دام و دامن تو
شعب شد محبس تو مسکن تو
عام حزن است سال رفتن تو
دل احمد شدهست مدفن تو
بعد تو روز مصطفی شد تار
ولی از قول تو گرفت قرار
که حمایت ز احمد مختار
را سپردی به حیدر کرار
تو که هستی؟ که مکه مفتخرت
سرّ لولاک مست و مستترت
آسمانیست عنصر گهرت
پدر خاک میشود پسرت
تا که نام ابوتراب آمد
در شب تار آفتاب آمد
صد سوال و یکی جواب آمد
از پس پرده این خطاب آمد
که علی دست خالق احد است
شیر حق از ازل الی الابد است
آنچه درمان درد بیعدد است
صد و ده بار یا علی مدد است.
انتهای پیام/