یادداشت| سفر «عمرانخان» به کابل؛ ظاهرسازی یا خط و نشان برای طالبان؟
نخستوزیر پاکستان در شرایطی به افغانستان سفر کرد که همه نگاهها به مذاکرات دوحه معطوف است و برخی کشورها ادامه فعالیت سیاسی خود را به فضای پساصلح افغانستان موکول کردهاند.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، آنچه اکنون در فضای سیاسی حاکم در افغانستان میگذرد گواه آن است که هم مردم، هم سیاستمداران و هم بخش اعظمی از دولتمردان این کشور، شرایط کنونی را شرایط برزخوار تصور میکنند. از سویی مذاکرات صلح میان تیم اعزامی از کابل به قطر و تیم سیاسی طالبان همچنان در بنبست به سر میبرد و فعلا دورنمای روشنی نمیتوان برای آن متصور بود.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
از سوی دیگر، شرایط اعلام نتایج نهایی انتخابات آمریکا باعث شده است که دولت کاملا وابسته در کابل تقریبا همهچیز را میان زمین و آسمان نگه دارد تا تکلیف کاخنشین کاخسفید مشخص شود و در نهایت همه این جمعبندی را دارند که چه مذاکرات صلح به نتیجه برسد و چه به نتیجه نرسد، دولت کنونی اشرفغنی دولت نهایی و عامهپسند برای اداره کشور نخواهد بود.
همه این شرایط در کنار هم باعث شده است تا اکثر کشورها فعالیت جدی و اساسی دیپلماتیک خود را به زمان دیگری موکول کرده و ترجیح دهند منتظر نتیجه پروسه بمانند.
در همین حال گذشته طالبان و فعالیت مستمر پاکستان در حوزه افغانستان و همچنین حضور برخی رهبران طالبان در خاک پاکستان باعث شده است که اسلامآباد حداقل در ظاهر به بازیگر کلیدی پروسه صلح افغانستان تبدیل شود.
همواره شاهد آن هستیم که زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان اکثرا پس از سفر به قطر و رایزنی با مقامات طالبان در دوحه، بلافاصله خود را به اسلامآباد رسانده و به گونهای برخورد کرده است که راه صلح افغانستان از مسیر پاکستان میگذرد.
از سویی مردم افغانستان نیز این باور را پذیرفته و اعتقاد دارند که طالبان بدون اذن اسلامآباد قدمی در مسیر صلح برنخواهند داشت و عده کثیری از آنها معتقدند طولانی شدن روند مذاکرات صلح و همچنین ادامه حملات طالبان در افغانستان در واقع خواست پاکستان است و همین موضوع به شدت چهره پاکستان را در میان اذهان عمومی مردم افغانستان مخدوش نموده است.
حال در این شرایط حساس شاهد حضور عمرانخان نخستوزیر پاکستان عازم در کابل و امضای توافقنامه چند صفحهای میان او و دولتافغانستان بودیم که توافق زماندار است و معنای ظاهریاش این است که اسلامآباد دولت کنونی کابل را به رسمیت میشناسد، خواهان افزایش مناسبات خود با این دولت است و درست در زمانی که اکثر کشورها فعالیت دیپلماتیک خود با دولت غنی را به حداقل رساندهاند، دولت اسلامآباد حرکتی معکوس زده و رفتار دیپلماتیک خود در برابر دولت اشرفغنی را تقویت کرده است.
به طور عمومی از این رفتار پاکستان و سفر اخیر عمرانخان به کابل دو برداشت اساسی میتوان کرد که هر دو برداشت مهم و قابل توجه هستند:
1 - برداشت اول این است که پاکستان به این جمعبندی رسیده که در صورت موفقیت و یا عدم موفقیت مذاکرات صلح، چنانچه تمایل به ادامه حضور در عمق استراتژیک خود یعنی افغانستان را دارد باید هم نظر مردم این کشور و هم نظر همسایگان و هم نظر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را به حسننیت ظاهری خود جلب کند.
از این رو عمران خان با سفر به کابل درواقع در ظاهر اینگونه وانمود کرده است که دستهای پشتپرده به ویژه در سازمانهای نظامی و امنیتی کشورش نقش ویژهای در روند مذاکرات صلح ندارند و پاکستان خواهان گسترش روابط با دولت افغانستان است. قبول این فرضیه بدان معناست که پاکستان در پشت پرده در حال اجرای کامل برنامههای خود در روند صلح افغانستان است و رو به ظاهرسازی آورده است تا هم به هدف خود در نهان برسد و هم چهره خود را تطهیر کند و هم از زیر فشار قدرتهای جهانی خلاصی یابد.
2 - برداشت دوم که برداشت مهمی نیز هست، پاکستان دستبرتر خود در میان طالبان را از دست داده است که نمونههای زیادی از این مساله را میتوان در سالهای اخیر مشاهده کرد که شاید مهمترین آنها تأسیس دفتر سیاسی طالبان در قطر و دور کردن فصای مذاکرات این گروه از پاکستان است.
قبول این برداشت معنایش این است که طالبان به سطحی از استقلال در برابر پاکستان دست یافته و مجری تام و کامل سیاستهای پاکستان در افغانستان نیستند. پاکستان بارها ضرباتی را حتی در سطح رهبری این گروه به طالبان وارد کرده تا آنها را بار دیگر مجاب به وابستگی صرف به اسلامآباد کند اما این اتفاق نیفتاده است. عدم حصول نتیجه در مذاکرات صلح افغانستان علیرغم فشارهای متعدد و ممتد آمریکا به پاکستان برای راضی کردن طالبان جهت کوتاه آمدن از برخی خواستههایشان نیز مؤید همین امر است.
بنابراین به نظر میرسد یک برداشت اساسی از رفتار و سفر اخیر عمرانخان به کابل میتواند این باشد که پاکستان در واقع این هشدار را به طالبان داده است که به سمت دولت کنونی افغانستان غش خواهد کرد.
این موضوع معنایش این است که کار طالبان برای ادامه مبارزه و تلاش برای بقای سیاسی در افغانستان به شدت سخت خواهد شد و این گروه برخی پتانسیلهای خود که خواه یا ناخواه از سوی پاکستان تأمین میشده را از دست خواهد داد.
حال باید منتظر ماند و دید در هفتههای آتی چه اتفاقی روی خواهد داد و نیت اسلامآباد از چنین رفتارهایی روشن خواهد شد.
انتهای پیام/.