با کاروان حسینی تا اربعین| زینب(س) خیره به آب در اندیشه عباس(ع)
سیدالساجدی، ساکت بود و خموش و زنان با نگاهی مات، خیره به آب. زینب، در نگاه به آب، دست بر آن سایید، با خود نجوا کرد و گفت: عباس من کجایی؟!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، متن پیشرو از سلسله متنهای «قافلهسالار؛ همراه با کاروان حسینی تا اربعین» نوشتۀ «مجتبی فرآورده» است. او تهیهکننده و کارگردان پروژه سینمایی «ثارالله» است که مدتها پیش رهبر معظّم انقلاب بر لزوم تولید این فیلم تأکید کردند. او میگوید زمانی که به دیدار رهبر انقلاب رفته بودیم، فرمودند: چرا فیلم امام حسین(ع) را نساختید، عرض کردیم عدهای مانع شدند و نگذاشتند این فیلم ساخته شود، اگر بدانیم که رضای قلبی شما در این است که فیلم امام حسین(ع) ساخته شود خودمان را به آب و آتش میزنیم این فیلم را بسازیم، ایشان فرمودند: نه تنها خودتان را به آب و آتش بزنید، بلکه بروید از زیر سنگ هم شده این کار را انجام بدهید. بنابراین تصمیم گرفتیم ساخت فیلم را آغاز کنیم.
فیلم «ثارالله» دربارۀ حرکت کاروان امام حسین(ع) از مکه تا کربلا و اتفاقات مسیر راه و استقرار هشت روزه در کربلا تا عصر عاشوراست. فرآورده در این مجموعه یادداشتها که قرار است در خبرگزاری تسنیم از اول محرم تا روز اربعین منتشر شود، روایتهایی کوتاه و آزاد از وقایع کاروان امام حسین(ع) را بیان میکند.
*****
بیست و دوم محرم
کنار نهر آب، کاروان به استراحت از حرکت باز ایستاده بود،
و مردان سپاه، گِرد هم جمع بودند به هرزگی،
عمرو بن حجاج، خسته و تشنه خود را به آب رساند،
دست از آب پُر کرد و نوشید،
آب در گلویش ماند، نفسش گرفت، داشت میمُرد،
این چندمین بار بود که آب در گلویش میماند، خدا میداند،
نه توان داشت آب را فرو برد، و نه آن که آب مانده در گلو را فرو ریزد.
چهرهاش به کبودی نشست،
شبث بن ربعی به پشتش کوبید،
جانی دوباره گرفت و نفس تازه کرد.
شبث گفت: چه شدی؟
گفت: داشتم میمُردم. نکند این به سزای بستن آب، به روی خیمههای حسین بن علی است!
شبث گفت: دیوانه شدی؟
گفت: همگی به عذاب خواهیم مُرد.
شبث گفت: بیطاقت شدهای یاوه میگویی.
با فاصله از مردان سپاه، بازماندگان کاروان، در کنار نهر نشسته بودند آرام و با وقار.
سیدالساجدین، ساکت بود و خموش،
و زنان با نگاهی مات، خیره به آب،
زینب، در نگاه به آب، دست بر آن سایید.
با خود نجوا کرد،
گفت: عباس من کجایی؟!
انتهای پیام/