خاطراتی از امام خمینی بهروایت رهبر انقلاب|وصیت امام در لحظات آخر
مقام معظّم رهبری فرمودند: به نظر من همین وصیت سی صفحهای امام در همین چند جمله میتواند خلاصه شود؛ اگر با هم باشید هیچ کسی نمیتواند به شما آسیب برساند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رهبر معظّم انقلاب اسلامی در نخستین فیلم از مجموعه چند رسانهای "عبد صالح" به بیان خاطرهای ماندگار از امام خمینی(ره) دربار وصیت ایشان پرداختند. ایشان سخنان خود را اینگونه آغاز کردند: ایام بهار بود، سال 65، بنده تهران نبودم، خارج از تهران بودم، حاج احمدآقا، آقازادۀ ایشان به من تلفن کردند که شما سریع به اینجا بیایید، من نیز به سرعت حرکت کردم.
ایشان افزودند: من فهمیدم برای امام خمینی(ره) مسألهای رخ داده. فراموش نمیکنم روزی را که امام در بستر بیماری بودند، ایشان دچار یک ناراحتی قلبی شدند، 10 یا 15 روز تقریباً بیمار بودند، وقتی رسیدم، من اولین کس از مسئولان کشور بودم که ـ شاید حدود 10 یا 12 ساعتی که بروز حادثه بر ایشان گذشته بود ـ بالای سر ایشان رسیدم، خدمت امام رسیدم، خیلی روزهای نگران و سختی را گذراندیم.
رهبر معظّم انقلاب خاطرنشان کردند: وقتی دمِ تخت ایشان رسیدم منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگه دارم، بنا کردم گریه کردن. ایشان تلطّف کردند و با محبت نگاه کردند و چند جمله فرمودند، من آن جملات را که کوتاه بود به ذهنم سپردم و بیرون آمدم و نشستم و شروع کردم به نوشتن، عین آن نوشتۀ امام را نگه داشتم.
ایشان اظهار کردند: در آن لحظهای که امام ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند و ما به شدّت نگران بودیم و خودِ ایشان هم تبعاً انتظار و آمادگی داشتند که یک وقت حادثهای رخ بدهد، مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود قاعدتاً باید آنجا میگفتند؛ یعنی لحظهای حساس و بنده هم مسئول. جملهای که ایشان گفتند این بود که قوی باشید، شاید مثلاً این کلمه به خدا متکی باشید، «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ» باشید و «رُحَماءُ بَینَهُم». به نظر من وصیت امام در این چند جمله، همین وصیت سی صفحهای هم در همین چند جمله میتواند خلاصه شود؛ اگر با هم باشید هیچ کسی نمیتواند به شما آسیب برساند.
انتهای پیام/