گذری بر نکات مهم جزء بیستوششم قرآن/ ۳۰ حق مسلمانان در قبال هم
حجتالاسلام بطحایی کارشناس مسائل دینی به بیان نکات مهم جزء بیستوششم قرآن کریم پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز چهارشنبه 31 اردیبهشت مصادف با بیستوششمین روز از ماه مبارک رمضان است و طبق روال روزهای قبل صوت ترتیل جزء بیستوششم قرآن کریم با صدای "عبدالباسط و عباس امام جمعه" جهت بهرهمندی هرچه بیشتر مخاطبان منتشر شد که در اینجا میتوانید بشنوید.
حجتالاسلام سیدعلی بطحایی کارشناس مسائل دینی در گفتوگو با تسنیم به بیان نکاتی مهم از جزء بیستوششم قرآن کریم پرداخت که متن آن در ادامه آمده است:
***
آیه 15 سوره حجرات؛ ﴿ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾
قرآن، هم ملاک و معیار کمال را بیان مىکند «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» و هم الگوهاى کامل را نشان مىدهد «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ...»
آیۀ 10 سورۀ حجرات؛ ﴿ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴾
رسول خداصلى الله علیه و آله فرمود: مسلمان بر برادر مسلمانش 30 حق دارد که هر یک باید آن حقوق را ادا کنند، از جمله:
1. عفو و مهربانى به او، 2. پنهان کردن اسرار او، 3. جبران اشتباهات او، 4. قبول عذر او، 5. دفاع در برابر بدخواهان او، 6. خیرخواهى نسبت به او، 7. عمل به وعدههایى که به او داده، 8. عیادت به هنگام بیمارى او، 9. تشییع جنازه او، 10. پذیرفتن دعوت و هدیه او، 11. پاداش دادن به هدایاى او، 12. تشکّر از خدمات او، 13. کوشش در یارى رسانى به او، 14. حفظ ناموس او، 15. برآوردن حاجت او، 16. واسطهگرى براى حل مشکلاتش، 17. گمشدهاش را راهنمایی کند، 18. به عطسه او تهنیت گوید، 19. سلامش را پاسخ دهد، 20. به سخن وگفته او احترام گذارد، 21. هدیه او را خوب تهیه کند، 22. سوگندش را بپذیرد، 23. دوست او را دوست بدارد وبا او دشمنى نکند، 24. او را در حوادث تنها نگذارد، 25. هر چه را براى خود مىخواهد براى او نیز بخواهد و.. ) (بحار، ج74، ص236)
حجرات آیه 6؛ ﴿ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ﴾
اسلام درباره چگونگى سخن و نقل خبر، تأکیدهاى فروانى کرده است از جمله:
الف) قرآن از کسانى که هر خبرى را مىشنوند و نسنجیده آن را نشر مىدهند، به شدّت انتقاد کرده و مىفرماید: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر حقّانیّت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش کنید.(نساء، 83)
ب) قرآن براى کسانى که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه ایجاد مىکنند، کیفرى سخت معیّن فرموده است.(بحار، ج2، ص225)
ج) پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در سال آخر عمر شریف خود در سفر حج فرمود: کسانى که خبرهاى دروغى از من نقل مىکنند، زیادند و در آینده زیادتر خواهند شد، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جایگاهش دوزخ است و هر چه از من شنیدید، به قرآن و سنّت من عرضه کنید، پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه ردّ کنید.
د) امام صادق علیه السلام به کسى که خبرهاى دروغى را به پدرش امام باقر علیه السلام نسبت مىداد، لعنت کرد و فرمود: هر چه از ما شنیدید، اگر شاهد و گواهى از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید، بپذیرید وگرنه نپذیرید.(بحار، ج2ص250)
ه) امام رضا علیه السلام فرمود: سند سخنان ما، قرآن و سنّت رسول خداصلى الله علیه و آله است. ( بحار، ج2، ص250)
و) یکى از مهمترین علوم اسلامى، علم رجال است که براى شناخت خبر صحیح از غیر صحیح، افرادى را که حدیث نقل مىکنند، مورد ارزیابى و بررسى قرار مىدهد.
حجرات آیه 1؛ ﴿ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ﴾
پیش از درخواست و دستور به کارى، باید ابتدا زمینههاى روانى پذیرش را در مخاطب ایجاد کرد. جمله «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» به مؤمنان شخصیّت مىدهد و رابطه آنان با خدا را که زمینه انجام دستور است، بیان مىکند.
آیه 23 سوره فتح؛ ﴿ سُنَّةَ اللَّهِ الَّتی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً﴾
این آیه نظیر آیه 21 سوره مجادله است که مىفرماید: ﴿کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی﴾ خداوند اینگونه مقرّر داشته که ما و پیامبرانمان قطعاً پیروزیم.
تاریخ و حوادث تاریخى، قانونمند است و عواملى باعث رشد یا رکود، عزّت یا ذلّت و فقر یا غناى آن مىشود و سنّت خداوند، پیروزى حق بر باطل است.
سوره محمد آیات 23،22؛ ﴿ فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ﴾؛ ﴿ أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ﴾
مفسّران، «تَولّیتم» را دو گونه معنا کردهاند:
الف) اعراض و پشت کردن به جبهه و سرگرم شدن به خلافکارى و قطع صله رحم.
ب) ولایت بر مردم را به دست گرفتن و سپس قلع و قمع دیگران.
امّا معناى دوم با سیاق آیات سازگار نیست. (تفسیر المیزان)
آیه خطاب به افراد سست ایمان است که به خاطر حفظ جان از شرکت در جهاد اعراض مىکنند، مىفرماید: گمان نکنید که با ترک جهاد محفوظ مىمانید، زیرا با فرار خود از جنگ، زمینه گسترش فساد و قتل را فراهم میکنید که دامان شما را نیز مىگیرد و همچون دوران جاهلیّت، حتّى کشتن فرزند را براى شما مباح میکند.
سورۀ احقاف آیه 16؛ ﴿ أُولئِکَ الَّذینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ فی أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذی کانُوا یُوعَدُونَ﴾
قبول احسن: «نتقبّل عنهم احسن ما عملوا» و در دعا مىخوانیم: خدایا به بهترین نوع از ما قبول کن: «فتقبله منّا باحسن قبولک» (کافى، ج4، ص165)
اگر کارهاى انسان مورد قبول حق واقع نشود، حتّى ساختن خانه خدا کعبه هم بىفایده است.هنگامى که حضرت ابراهیم پایههاى کعبه را بالا مىبرد، به خود و کار خود مباهات نکرد، بلکه گفت: «ربّنا تقبل منّا» (بقره، 127) خداوندا! از ما پذیرا باش.
اعمال انسان، انواع و اقسامى دارد: واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح. در قیامت، خداوند در میان این پنج نوع عمل، بهترینها را که واجبات و مستحبات باشد، از مؤمنان مىپذیرد و از بدىهاى آنان، چه مکروهات و چه محرمات در مىگذرد و مباحات، مشمول ردّ و قبول نیست. (تفاسیر مجمعالبیان و المیزان)
کسى از وعده خود تخلّف مىکند که یا هنگام وعده دادن توجّه نداشته و عجولانه قول داده و یا پس از آن، ناتوان و پشیمان شده است و استناد هیچیک از این نقایص و اوصاف درباره خداوند عالم، قادر و توانا صحیح نیست.
انتهای پیام/