اندیشکده|پایان سیستم مدیریتی غرب و آغاز افول نظم لیبرال در دوران پساکرونا
یک اندیشکده روسی نوشته است شیوع ویروس کرونا موجب افول نظم لیبرال و شروع جنگ نوینی در حوزه فناوریهای جدید، بههمراه تشدید اختلافات ژئوپولیتیک خواهد شد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اندیشکده روسی بهنام باشگاه مباحثه والدای، مقالهای را درباره "جهانیسازی و نظم جهانی آینده" منتشر کرده است که در آن افول نظم لیبرال و هژمونی ایالات متحده آمریکا را نتیجه اجتنابناپذیر در دوران پساکرونا میداند.
در این مقاله بهقلم سمیر ساران، رئیس بنیاد تحقیقاتی آبزرور، نوشته شده است: سه دهه پیش فرانسیس فوکویاما در نظریه خود تأکید کرد که فروپاشی اجتنابناپذیر اتحاد جماهیر شوروی و آغاز جهانیسازی لیبرالیسم، پایان مبارزات تاریخی درباره ایدئولوژی و الگوهای سیاسی خواهد بود. اما فوکویاما پس از مدتی اقرار کرد که نظریه او خوشبینانه بوده است.
اتحادیه اروپا در دوره پساکرونا ارتباطات خود در جهان را از دست میدهد
ساران تحولاتی مانند احیای هویتهای سنتی، ظهور رهبران ناسیونالیست، افزایش سیاستهای قبیلهگرایانه، تغییر در توازن جهانی قدرت و تحولات مخرب مربوط به فناوری و صنعت را بیانگر دنیای جدیدی میداند که پیش از کرونا متولد شده است اما شیوع این ویروس زمانبندی برای تصمیمگیریهای مهم درباره آینده دولتها، تجارت و جوامع را فشردهتر کرد. شاید از برجستهترین این تغییرات کاهش پکس آمریکانا (صلح نسبی در نیمکره غربی در نتیجه برتری قدرت ایالات متحده آمریکا) باشد، در واقع عدم رهبری ایالات متحده آمریکا، اولین موردی است که شیوع کوویدــ19 آن را تأیید میکند. این افول بیانگر آسیبپذیری اجتماعی و اختلاف در سیستم مدیریتی غرب است.
نویسنده معتقد است که اتحادیه اروپا بهعنوان هسته تضعیفشده نظم بینالملل لیبرال بهاحتمال زیاد در دوره پساکرونا ارتباطات خود در جهان را بهطور کامل از دست بدهد، حتی اگر به توزیع عادلانه منابع در شرایط کرونا بین اعضای اتحادیه اقدام میکرد.
بهنظر رئیس بنیاد آبزرور، هنوز آمادگی کشورهای نوظهور برای بهعهده گرفتن مسئولیت آینده نظم جهانی مشخص نیست. بیشتر کارشناسان تصور میکنند که چین مدعی اصلی رهبری جهان است، اما این کشور بهدلیل مسائل مربوط به ویروس کرونا، با وجود کمکهای بسیار به سازمان جهانی بهداشت و انتقال محصولات بهداشتی و مراقبتی به مناطق مختلف جهان جامعه جهانی را عصبانی کرده است و افزون بر آن دولت پکن با موضوعاتی نظیر اعتراضات هنگکنگ، مسئله تایوان و اختلافات در دریای جنوبی چین نیز مواجه است.
جهان چندقطبی بدون رهبر و تجدید جنگهای ژئوپولیتیک
در این مقاله نوشته شده است که بیشتر کشورهای جهان تلاش میکنند خود را با توازن در حال تغییر قدرت بین چین و نیمکره غربی سازگار کنند. برخی از دموکراسیهای شرق آسیا نیز ممکن است به مسائل مربوط به ویروس کرونا پاسخ داده باشند اما آنها همچنان به بازی مقابل یکدیگر و ایجاد فضای لازم برای مانور ادامه میدهند. روسیه نیز جزو اولین کشورهایی بود که پس از شیوع ویروس کرونا در چین، محدودیتهای رفتوآمد در قبال این کشور را اعمال کرد، اما در زمان حاضر خود در معرض این ویروس قرار گرفته است، با این حال مسکو آنچه را نظم جهانی غیردموکراتیک تحت سلطه هژمونیک ایالات متحده آمریکا میخواند همچنان تضعیف میکند.
در این گزارش آمده است که شیوع ویروس کرونا به بازگشت نقش دولت قوی و تقویت رهبری ملیگرایانه سرعت میبخشد و برخی کشورها نیز ممکن است از آن برای تضعیف نهادهای بینالمللی استفاده کنند. از سوی دیگر بسیاری از کشورها در مناطق مختلف جهان تلاش میکنند وابستگی متقابل خود را کاهش دهند و این امر در مناطقی مانند خلیج فارس که اعتماد سیاسی محدودتر است، بیشتر خواهد بود.
سمیر ساران در مقاله خود به تغییر دهکده جهانی بهشکلی از "جهانیشدن بسته" بر اساس استقلال سیاسی و اقتصادی اشاره میکند که دیجیتالی شدن اقتصاد جهانی فقط این روند را تسریع میکند، در واقع کشورها برای مقابله با ویروس کرونا از ابزارهای نظارت دیجیتالی استفاده میکنند و تقریباً تمام تعاملات اجتماعی، اقتصادی و استراتژیک در حال انتقال به حوزههای مجازی و دیجیتالی هستند. در این شرایط دولتها بهدنبال رمزگذاری ارزشهای سیاسی و استانداردهای فنی در ساختارهای خود هستند تا بتوانند جوامع را مدیریت کنند. البته این فرایند رقابتی را به وجود میآورد که در نهایت موجب یک "جنگ رمزگذاری" دائمی خواهد شد.
رنج جوامع از فقر و نابرابری
در این گزارش تأکید شده است که ویروس کرونا بهاحتمال زیاد جهانی چندقطبی بدون رهبر و با تجدید جنگهای ژئوپولیتیکی را به وجود خواهد آورد. در این جهان، غرب اقتدار اخلاقی خود را از دست میدهد و پکن نیز بهدنبال اجرای ابتکار یک کمربند ــ یک جاده خود خواهد بود. کرملین نیز آن را فرصتی برای جاهطلبیهای ژئوپولیتیک خود در اروپای شرقی، غرب آسیا و قطب شمال خواهد دید.
نویسنده در پایان این مقاله تأکید میکند: ویروس کرونا آتش بیثباتی در جهان را روشن کرد، این در حالی است که بسیاری از جوامع از فقر، درگیری، بیکاری و نابرابری رنج میبرند و قدرتهای بزرگ منابع مالی خود را فقط برای مدیریت جوامع و منافع خودشان بهکار میگیرند. در این شرایط باید دید که؛ آیا برخی مؤسسات چندجانبه مانند بریکس، گروه 7 و یا گروه 20 میتوانند محلی برای هماهنگی اقدامات جهانی باشد یا هنوز میتوان با اصلاح و احیای سازمان ملل متحد به ساختن آیندهای مشترک رسید؟
انتهای پیام/+