اسرائیل در قاره سیاه-۲| ماهیت و مراحل نفوذ رژیم صهیونیستی در آفریقا
رژیم صهیونیستی سیاست مدون و مرحلهبندی شدهای را برای نفوذ هر چه بیشتر در قاره آفریقا دنبال میکند که فراتر از سیاستهای کابینههای متعدد این رژیم است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، یکی از ارکان سیاست خارجی رژیم صهیونیستی از دیرباز افزایش ارتباط با کشورهای قاره سیاه است که از گذشته به عنوان ذخایر غنی معادن الماس و سرزمینهای بکر کشاورزی و منابع و کانیهای زمینی و زیرزمینی معروف بوده است. تلآویو طی سالهای گذشته تلاش کرده با تمام ابزارهای ممکن و پتانسیلهای سیاسی و دیپلماتیک، دامنه نفوذ خود در میان کشورهایی که همچنان در برابر رابطه با رژیم صهیونیستی مقاومت میکنند را گسترش دهد. گرچه فتنههای داخلی و فشار بر افکار عمومی و حاکمان کشورهای آپارتاید آفریقایی از مهمترین عوامل تاثیرگذاری سیاست اسرائیل در آفریقا بوده، اما طی سالهای گذشته و با بهبود مناسبات امنیتی رژیم صهیونیستی با تعدادی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، پتانسیل این کشورها نیز در راستای آغاز مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی به کار گرفته شده است. در این مقاله به بررسی اهداف رژیم صهیونیستی در نفوذ به آفریقا، ابزارهای منطقهای تلآویو برای گسترش این نفوذ و بررسی تفصیلی حضور شرکتهای تجاری و امنیتی رژیم صهیونیستی در قاره سیاه میپردازیم.
فصل اول: مناسبات رژیم صهیونیستی و قاره سیاه
از دیدگاه تئوریسینهای سیاسی و راهبردی رژیم صهیونیستی، قاره آفریقا به عنوان عمق راهبردی و کمربندی امنیتی برای محاصره اعراب، و فضای مناسب جهت توسعه هژمونی منطقهای و بینالمللی این رژیم است.
غنا اولین کشوری بود که دردهه 1960 رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. از آن زمان این رژیم در پی کسب نفوذ و نیل به اهداف راهبردی خود در این قاره است. تجزیه و تحلیل تاریخ مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی نیاز به یک دید فراگیر نسبت به ابعاد و سطوح روابط رژیم صهیونیستی با این قاره است.
همانطور که گفته شد، در اوایل تأسیس رژیم صهیونیستی، دیوید بن گورین اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی، آفریقا را بهعنوان یک وزنه متعادل کننده در مقابل جهان اسلام میدانست و به همین دلیل کمکهای اسرائیل به آفریقا از همان دهههای 1950 و 1960 در مقیاس گستردهای آغاز شد.
این کمکها پس از روی کار آمدن گولدا میر، اولین نخستوزیر زن اسرائیل، شدت گرفت. به طوری که در اواخر دهه 1960، سازمانی به اسم «ماشاو» زیر نظر وزارت خارجه اسرائیل تأسیس شد که وظیفه خود را کمک به توسعه پایدار جهانی تعریف کرده بود. این سازمان در قالب سیاستهایی با عنوان «تیکون عولم» کمکهای زیادی را به کشورهای آفریقایی کرده و سیاستهای اسرائیل در آفریقا را یکپارچه کرد.
«ماشاو» در زمان فعالیت خود (دهه 1960 و اوایل دهه 1970) بیش از 100 متخصص را برای انجام پروژههای بلندمدت به آفریقا فرستاد. این سازمان در زامبیا، برنامههای کشاورزی و معدنی متعددی را توسعه داد و در غنا یک کشتی اقیانوسپیما با عنوان «ستاره سیاه» ساخت که اولین کشتی اقیانوسپیمای آفریقایی بود. همچنین این سازمان در دوران فعالیت خود، برنامههای آموزشی و تحصیلی فراوانی را برای 250.000 نفر از آفریقاییها فراهم کرد.
فعالیتهای اقتصادی رژیم اسرائیل به کشورهای آفریقایی هنوز هم با شدت ادامه دارد، به طوری که اسرائیل در زمینههای تصفیه آب، آبیاری قطرهای، دستگاههای پزشکی با تکنولوژی بالا و دانش فنی پیشرفته، در کشورهای آفریقایی سرمایهگذاری کرده و برای مقابله با کمآبی در آفریقا، فعالیتهای گستردهای را انجام میدهد.
در طول سالهای اخیر نیز نهاد اسرائیلی- یهودی JNF با کاشت بالغ بر 240 هزار درخت در آفریقا، ساخت تمام سدها و مخازن آبی موردنیاز در این قاره و تأسیس حدود 1000 پارک تفریحی، به اجرای سیاستهای دولت اسرائیل در قاره آفریقا پرداخته است.
شرکت اسرائیلی «انرژی گلوبال» نیز در سال 2017، قراردادی به ارزش یک میلیارد دلار برای ساخت نیروگاههای حرارتی خورشیدی در آفریقا امضا کرد. این شرکت در سال 2015 نیز پروژه مشابهی را در روآندا کلید زده بود که هماکنون قسمت اعظمی از برق این کشور را تأمین میکند.
اهداف و انگیزههای مختلفی در روند تحول این مناسبات و فرآیند آن موثر بوده است. پیامد و نتایج این روابط روی منطقه خاورمیانه و موضوع منازعه اعراب و اسرائیل و روند صلح و عادی سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی در سطوح مختلف تاثیر گذار بوده است. قاره آفریقا و کشورهای آن در اندیشه و تفکر راهبردی نسل اول صهیونیستها، جایگاه ممتازی داشته است.
قبل از مهاجرت و استقرار صهیونیستها در فلسطین، اوگاندا و لیبی کشورهای آفریقایی مد نظر اندیشمندان یهودی، برای اسکان و استقرار یهودیان پراکنده و آواره از ظلم و فشارکشورهای آفریقایی، بودند. اکنون نیز پس از گذشت بیش از 60 سال از اشغال فلسطین، قاره آفریقا جایگاه مهمی در سیاستهای راهبردی رژیم صهیونیستی دارد و از دیدگاه تئورسینهای سیاسی و راهبردی اسرائیل، قاره آفریقا به عنوان عمق راهبردی و کمربندی امنیتی برای محاصره اعراب، و فضای مناسب جهت توسعه هژمونی منطقهای و بینالمللی این رژیم است.
مراحل نفوذ صهیونیستها در آفریقا
رژیم صهیونیستی طی 50 سال اخیر با به کار گیری انواع ابزارها و سیاستهای راهبردی توانسته است روابط خود را با کشورهای این قاره در ابعاد «سیاسی – دیپلماتیک»، «فرهنگی – اجتماعی»، «نظامی»، «امنیتی و اقتصادی» و ... توسعه دهد. این مناسبات از مراحل مختلف گذشته و شاهد نوسانات متفاوتی بوده است.
به طور کلی طرحهای صهیونیستها برای برقراری ارتباط با کشورهای آفریقا چهار مرحله مهم داشت: نخست، اقدام تلآویو در به رسمیت شناختن کشورهای تازه استقلال یافته آفریقایی. دوم، برقراری روابط دیپلماتیک کامل با این کشورها که تعداد آنها به بیش از 40 کشور آفریقایی رسیده است، سوم، پیشنهاد کمکهای فنی و نظامی به آنها و چهارم امضای توافقنامههای اقتصادی و فرهنگی.
صهیونیستها با چنین سیاستی موفق شدند با بسیاری از حکام آفریقایی ارتباط برقرار کنند. «دیوید کوهین» محقق صهیونیست و سفیر پیشین این رژیم در شیلی نام برخی از این حکام را در گزارشی اعلام کرده است. این افراد عبارتند از: «جومو کنیاتا» نخستین رئیس جمهوری کنیا ، «ویلیان تویبمان» رئیس جمهوری لیبریا که نخستین رئیس جمهوری آفریقایی محسوب میشود که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و به ارتباط با این رژیم افتخار می کرد، «ژوزف موبوتو» رئیس جمهوری اسبق زئیر و همچنین «هیلا سلاسی» امپراتور اتیوپی که خود را از تبار یهودیان می دانست.
«حمد سلیمان المشرفی» پژوهشگر مصری در مقالهای در این خصوص نوشت، این رژیم از طریق فعالیتهای اقتصادی سعی در نفوذ در آفریقا دارد، این صهیونیستها سعی در امضای توافقنامههایی با کشورهای آفریقایی دارند و در سال 1958 نخستین توافقنامه را با غنا امضا کردند و علاوه بر این با کشورهای دیگری مانند اتیوپی ، اوگاندا ، آفریقای مرکزی و کنگو نیز توافقاتی امضا کرده اند.
«عبدالملک عوده» پژوهشگر مصری نیز در این خصوص در مقاله ای با عنوان سیاست و حکومت در آفریقا نوشت، این رژیم از طریق نظامی نیز سعی در نفوذ در آفریقا دارد و تلاش می کند، فعالیت زیادی در این بخش داشته باشد و به دستگاه های حساس نفوذ کند. این رژیم علاوه بر آموزش نظامیان این کشورها، شماری از آنها را در موسسات خود در فلسطین اشغالی آموزش می دهد . مستشاران نظامی به برخی کشورها اعزام و سلاح های ساخت خود را صادر می کند که شامل انواع مسلسل ، خمپاره انداز و حتی هواپیماهای جنگی است. این رژیم همچنین از طریق شرکت های امنیتی و اعزام مزدور در آفریقا حضور دارد که شرکت «لیو دان» و «شبح نقره ای» از این جمله است.
جنگافروزی صهیونیستها در آفریقا
صهیونیستها نه تنها از رژیم آپارتاید و نژادپرست آفریقای جنوبی حمایت می کردند و با آن روابط نزدیک داشتند، بلکه در شعلهور کردن آتش خشونت ها و درگیری ها با دادن اسلحه به برخی طرف های درگیر، دخیل بودند و در این میان برخی از طرفها را هم آموزش نظامی می دادند .
از 1958 تا 1972 حدود یک هزار و 300 مستشار و مربی نظامی صهیونیست در آفریقا حضور داشتند. آنها شمار زیادی از سربازان آفریقایی را آموزش نظامی داد. برخی گزارش ها حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی به دولت رواندا در سال 1994سلاح هایی داد که از آن برای کشتار مردم استفاده شد. سازمان اطلاعات فرانسه در سال 1996 رژیم صهیونیستی را مسئول وخیم شدن اوضاع در این کشور دانست و اعلام کرد که رژیم صهیونیستی به رواندا و بروندی اسلحه داده تا از آن ضد قبیله «هوتو» استفاده کنند. تلآویو همچنین با قیمت ناچیز به شورشیان در این کشورها سلاح فروخت تا این کشورها پیوسته نیازمند اسرائیل باشند و از آن کمک بخواهند.
رژیم صهیونیستی، اوایل دهه هشتاد در آنگولا از جنبش های شورشی حمایت کرد که جنبش «یونیتا » از این جمله بود. این رژیم همچنین نقش زیادی در جدایی سودان جنوبی داشت. تلآویو با قبایل «دینکا» ارتباط خوبی برقرار کرده بود تا باعث ایجاد بی ثباتی در سودان شود و از نظر اقتصادی و سیاسی آن را ورشکسته کند.
بی گمان حضور صهیونیست ها در قاره آفریقا خطری بزرگ است که این قاره و دیگر کشورها را تهدید می کند و مانعی در مسیر گسترش روابط این کشورها با کشورهای اسلامی است و حتی کار به جایی رسیده که این رژیم می خواهد به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا حضور داشته باشد. رژیم صهیونیستی اکنون با 40 کشور آفریقایی روابط دیپلماتیک دارد و در 10 کشور یعنی آفریقای جنوبی ، کامرون، کنیا، نیجریه، آنگولا، اتیوپی، اریتره ،غنا، ساحل عاج و سنگال سفارتخانه دارد و همچنین 15 کشور آفریقایی در فلسطین اشغالی سفارتخانه دارند. توگو سال گذشته قصد برگزاری کنفرانس اسرائیلی - آفریقایی با مشارکت 54 کشور آفریقایی را داشت، اما موفق نشد.
اهمیت طرح مسئله نفوذ رژیم صهیونیستی در آفریقا
نگاهی به تحولات مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی نشان میدهد که این تحولات از سال 1948 مطرح بوده و تعداد قابل توجهی از دولتهای آفریقایی بعد از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی این رژیم را به رسمیت شناختند. اوج این اقدامات در سال 1963 بود که اسرائیل 23 سفارت خود را در کشورهای آفریقایی تاسیس کرد. بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورهای عربی در ژوئن سال 1967 این مناسبات افول کرد، اما بعد از سفر انور سادات رئیس جمهور مصر به قدس اشغالی در سال 1977 مناسبات آفریقا با رژیم صهیونیستی اندکی بهبود پیدا کرد.
البته این سطح از مناسبات نمیتوانست رویاپردازی های رژیم صهیونیستی در قاره سیاه را تامین کند. اسرائیل متوجه بود که تحولات موجود در مناسبات رژیم صهیونیستی و آفریقا تا حد زیادی مرتبط با روند درگیریهای عربی اسرائیلی است. تحریم دیپلماتیک اسرائیل توسط کشورهای آفریقایی در دهه 70 و 80 میلادی و بازگشت سریع مناسبات به کانال طبیعی خود از ابتدای دهه 90 نشاندهنده این ارتباط بود.
طی این سالها دو اتفاق مهم در روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی به وجود آمده بود که اتفاق اول جنگ اکتبر سال 1973 بود. اتفاق دوم از برگزاری کنفرانس مادرید جهت سازش در خاورمیانه بود که در پایان سال 1991 برگزار شد. علاوه بر اینکه امضای توافق اسلو میان رژیم صهیونیستی و جنبش آزادیبخش فلسطین در سال 1993 باعث تسریع عادیسازی روابط کشورهای آفریقایی با رژیم صهیونیستی شد که پیش از این در حمایت از کشورهای عربی و به ویژه فلسطین مناسبات خود را با اسرائیل قطع کرده بودند.
رژیم صهیونیستی از فضای موجود برای تقویت مناسبات خود با آفریقا و توسعه نفوذ خود در این قاره استفاده کرد، تا جایی که موفق شد تا پایان سال 2018 مناسبات خود با 45 دولت آفریقایی را احیا کند.
در چارچوب استراتژی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی یکی از اولویتهای اساسی اسرائیل طی سالهای اخیر گسترش نفوذ در قاره آفریقا و تقویت مناسبات با کشورهای آفریقایی در عرصه اقتصادی بود. این موضوع از طریق طرحهای متعدد برای تقویت مناسبات تجاری بین دو طرف دنبال میشد تا تلآویو صادرات خود به آفریقا را افزایش دهد.
اهمیت و ضرورت مطرح شدن چنین موضوعاتی میتواند ماهیت رژیم صهیونیستی را به خوبی روشن سازد، که از آن جمله میتوان به نکات زیر اشاره کرد.
الف- آگاهی از اهمیت و ارزش واقعی قاره آفریقا در سیاستهای منطقهای و بین المللی.
ب - پی بردن به اهداف راهبردی رژیم صهیونیستی در منطقه و جهان.
ج - شناخت عناصر مهم و راهبردی خطر رژیم صهیونیستی در جهان و منطقه، به ویژه جهان اسلام.
د - شناخت راهکارها و سازو کارهای رژیم صهیونیستی در بسط و گسترش نفوذش در منطقه و جهان.
تلاش رژیم صهیونیستی برای بهبود مناسبات خود با قاره آفریقا ابتدا از شرق آفریقا و منطقه شاخ آفریقا آغاز شد. بنیامین نتانیاهو در جولای سال 2016 در راستای اقدامات خود برای توسعه نفوذ در آفریقا سفری دورهای به کشورهای آفریقایی داشت که شامل اتیوپی و اوگاندا رواندا و کنیا بود. وی در این سفر وعدههای متعددی برای حمایت از پروژههای توسعه و نوسازی کشاورزی و تحول تکنولوژی و آموزش و پرورش و بهداشت و منابع حیوانی در کشورهای آفریقایی مطرح کرد.
روند فعالیتهای نتانیاهو در این سفرها نشان میداد که اولویتهای اسرائیل از حضور در این مناطق، اولویت های اقتصادی و استراتژیک است. پس از نتانیاهو نیز آویگدور لیبرمن وزیر خارجه اسبق رژیم صهیونیستی در ژوئن 2017 به کشورهای رواندا و اتیوپی و کنیا سفر کرد. سفر لیبرمن به آفریقا همچنین شامل غنا نیز می شد، چرا که اسرائیل به دنبال دریافت حق عضویت ناظر در اتحادیه اروپا بود که البته در این زمینه شکست خورد.
طی این سالها وزارت اقتصاد و صنعت رژیم صهیونیستی از طریق کانالهای مختلف به دنبال تعامل و برقراری مناسبات جدید در آفریقا بر آمده است. از جمله این اقدامات افتتاح دو دفتر وابسته تجاری رژیم صهیونیستی در پایتخت های غنا و کنیا بوده است. دفتر وابسته تجاری اسرائیل در آفریقای جنوبی نیز همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهد.
در شرایطی که حجم صادرات کالاهای رژیم صهیونیستی به کشورهای جهان در سال 2017 از سقف صد میلیارد دلار فراتر رفته، اما تنها یک میلیارد دلار از این صادرات مربوط به کشورهای آفریقایی است. به این ترتیب است که توسعه مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای افریقایی در اولویت اصلی تلآویو قرار گرفته و به ویژه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر کنونی رژیم صهیونیستی تلاش عمدهای برای تقویت نفوذ اسرائیل در کشورهای آفریقا انجام میدهد.
رژیم صهیونیستی همچنین در دسامبر سال 2016 میزبان یک کنفرانس کشاورزی ویژه کشورهای آفریقای غربی بود تا راهکارهای تولید مستمر در مناطق بیابانی و شبه بیابانی آفریقا را با حضور شرکتهای آفریقایی بررسی کند. در این کنفرانس وزرای خارجه کشورهایی نظیر نیجریه، توگو، لیبریا، کنیا، گامبیا، سیرالئون، و مسئولان سیاسی مطرحی از بنین، بورکینافاسو، ساحل عاج، غنا، گینه بیسائو و سنگال شرکت داشتند.
رژیم صهیونیستی همچنین در سال 2017 تلاش کرد کنفرانس آفریقا و اسرائیل را که قرار بود در پایتخت توگو برگزار شود، ساماندهی کند. این کنفرانس قرار بود تحت عنوان توسعه و امنیت تکنولوژیک برگزار شود، اما به علت عدم وجود اجماع کشورهای آفریقایی در خصوص آن، رژیم صهیونیستی موفق به برگزاری این کنفرانس نشد. اسرائیل همچنان تلاش دارد این کنفرانس را برگزار کند، علاوه بر اینکه به دنبال دستیابی به عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا است. اتحادیه که مقر آن در آدیس آبابا قرار دارد. دستیابی اسرائیل به این عضویت باعث میشود دیپلماسی رژیمصهیونیستی در تعداد قابل توجهی از کشورهای آفریقایی بیش از پیش فعال شود.
بنیامین نتانیاهو برای رسیدن به عضویت ناظر اتحادیه آفریقا در کنفرانس پنجاهویکم سازمان همکاری های اقتصادی غرب آفریقا که در روز 4 ژوئن 2017 در پایتخت لیبریا برگزار شده بود نیز شرکت کرد.
بخش قابل توجهی از کارشناسان و مشاوران نظامی رژیم صهیونیستی در ارتش کشورهای شرق آفریقا فعالیت میکنند. علاوه بر اینکه رژیم صهیونیستی آفریقا را به بازار خوبی برای تسلیحات خود به ویژه در زمینه صنایع هوایی تبدیل کرده است. تسلیحات ارتش کنیا و اوگاندا به ویژه در زمینه هواپیماها و کشتیهای جنگی و توپخانه ها و سیستمهای الکترونیک و تجهیزات ارتباطاتی همگی ساخت اسرائیل هستند. علاوه بر اینکه رژیم صهیونیستی مهارتهای تکنولوژیک خود را از طریق برنامه های آموزشی به کشورهای منطقه شرق آفریقا میفروشد.
گرچه رژیم صهیونیستی افزایش سطح مناسبات دیپلماتیک خود را در اولویت بخشیدن به نفوذ خود در قاره سیاه به منطقه شرق آفریقا و شاخ آفریقا متمرکز کرده، اما احیای مناسبات با کشورهای دیگر را نیز نادیده نمیگیرد. در آگوست سال 2017 کشورهای سنگال و غنا با این که اکثریت ساکنان آنها مسلمان هستند، سطح مناسبات دیپلماتیک خود با اسرائیل را ارتقا دادند. داکار و تلآویو مناسبات فیمابین را به حالت عادی در آورده و سفیر رژیم صهیونیستی به داکار بازگشت.
نتانیاهو همچنین با مکی سال رئیس جمهور سنگال در روز چهارم 2017 در حاشیه نشست سران ایکواس در لیبریا دیدار کرد. بعد از این اتفاق بود که سفیر اسرائیل به داکار بازگشت و سنگال نیز تعهد داد از عضویت ناظر رژیم صهیونیستی در اتحادیه آفریقا حمایت کند.
برخی گزارشها نشان میدهد که فروش تسلیحات نظامی رژیم صهیونیستی به آفریقا بالغ بر 60 درصد از درآمدهای اسرائیل از صنایع نظامی این رژیم را شامل میشود که در مجموع در سال 2016 به عدد 6.5 میلیارد دلار رسیده بود. میزان فروش تسلیحات رژیم صهیونیستی به قاره آفریقا تنها در سال 2015 میلادی حدود 800 میلیون دلار افزایش پیدا کرد.
در روند نفوذ رژیم صهیونیستی به پرونده مسایل امنیتی در آفریقا موارد متعددی را می توان نام برد. به عنوان مثال، یکی از شرکتهای امنیتی با نام «فیزی وول دیفنس» که ماهیتی اسرائیلی- کانادایی دارد، مسئول تامین امنیت فرودگاه بین المللی «فلیکس هوفیت بونی» در آبیدجان و بندر مستقل آبیدجان است. این اتفاق باعث میشود تحرکات و واردات و صادرات اقتصادی صورت گرفته در ساحل عاج تحت نظارت اسرائیلیها انجام شود.
رژیم صهیونیستی همچنین تلاش دارد تحرکات صورت گرفته در روند تجارت الماس در کشورهای مختلف آفریقایی از جمله سیرالئون را نیز با دقت دنبال کند.
«الیزا بن نون» Aliza Bin- Noun سفیر اسرائیل در فرانسه با اشاره به اینکه حجم تبادلات تجاری میان اسرائیل و قاره آفریقا حدود یک میلیارد و 200 میلیون دلار ارزیابی میشود، میگوید: شرکتهای اسرائیلی در بخشهای مختلفی چون انرژی تجدید پذیر، ارتباطات، کشاورزی و پزشکی در این قاره حضور دارند. که این میزان بهصورت فزایندهای در حال رشد هست.
جدول صادرات اسرائیل به مهمترین کشورهای آفریقایی که با آنها روابط برقرار کرده است افزایش روزافزون حجم صادرات را به خوبی نشان می دهد . بهای صادرات در سال 1957 بالغ بر 3/5 میلیون دلار بود و در سال 1967 به 4/7 میلیون دلار افزایش یافت و در سال 1971 به دو برابر رسید. گرچه بعد از وقوع جنگ اکتبر 1973 موقعیتی که رژیم صهیونیستی بدان دست یافته بود، در نتیجه خیزش جنبش رهایی بخش ملی آفریقا در معرض تهدید قرار گرفت و میزان صادرات اسرائیل به آفریقا کاهش یافت، اما چند سالی از رکود روابط بازرگانی رژیم صهیونیستی نگذشت که مجددا صادرات اسرائیل به قاره آفریقا افزایش یافت و به حدود 4 برابر افزایش یافت.
ادامه دارد...