راهکاری از امام حسن عسکری(ع) در عبور از فتنههای آخرالزمان
راه نجات و سعادت، دینداری در مسیری است که خداوند آن را در آموزههای اسلام برای ما ترسیم کرده است، همان مسیری که خداوند ما را به آن دعوت کرده که همان دینداری در پرتو ولایت و امامت اهلبیت(ع) است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مسأله مهدویت و آخرالزمان از مهمترین اعتقادات مسلمانان به ویژه شیعیان محسوب میشود. این مقطع زمانی که عمدتاً به دورههای پایانی عصر غیبت اطلاق میشود، دارای فراز و نشیبهای فراوانی است که آیات و روایات به ترسیم این فضا پرداختهاند.
از آنجایی که جامعه بشری به ناچار باید وارد فضای آخرالزمان شود و خود را مهیای ظهور منجی بشریت کند، داشتن تبیینهای رفتاری متناسب با دوران آخرالزمان ضروری جلوه مینماید؛ از این جهت هر یک از اهلبیت وحی تبیینهای رفتاری متعددی به شیعیان خویش ارائه کردهاند.
به این مناسبت، خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با حجتالاسلام مهدی یوسفیان، مدیر پژوهشکده مهدویت به اهمیت آخرالزمان و ضرورتهای معرفتی و رفتاری این مقطع زمانی پرداخت.
مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* از آموزههای دینی و اندیشهای ادیان آسمانی به ویژه دین مبین اسلام، موضوع آخرالزمان است؛ علت اهمیت این دوره از تاریخ بشریت چیست؟
آخرالزمان در لسان روایات به چند دوره زمانی اطلاق میشود؛ یکی از این دورهها، دوره غیبت است که طی آن، امام مهدی (عج) از نظرها غایبند. در روایات، از مردمی که در این عصر ثبات ایمان و ثبات قدم در مسیر امامت و ولایت ائمه علیهمالسلام هستند، به نیکی و بزرگی یاد شده است؛ وجود مقدس نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین(ع) فرمود «یا على آنها که بیش از همه در امور دینى یقین دارند، مردمى در آخرالزمان هستند که پیغمبر را ندیدهاند و حجت خدا هم از نظر آنها پنهان شده است، با این حال به وسیله سیاهى که در سفیدى است ایمان مىآورند؛ یَا عَلِیُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ یَقِینا قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِی بَیَاضٍ.»
یعنی در دورهای که حجتهای الهی یک به یک از میان مردم رفتهاند و تنها یک حجت الهی بر روی زمین باقی مانده است، عدهای هستند که به سیاههای بر روی سفیدی ایمان میآورند؛ برخی تعبیر کردند این گروه از مردم کسانیاند که مسیرشان را بر اساس مطالعه و دقت در آیات و روایات معصومین علیهمالسلام پیدا کردهاند و بر آن پابرجا ماندهاند. در واقع این عده کسانیاند که بدون آنکه پیامبر و حجت خدا را مشاهده کنند، ایمان محکمی دارند. یا میتوان گفت علتش این است که عقل و اندیشه آنها چنان رشد یافته و به بلوغ رسیده که بدون نیاز به مشاهده حجت خدا و بر اساس شواهد و نشانههای متقنی که در حوادث روزگار به آن دست یافتهاند، به حجت خدا ایمان آوردند.
* عموماً سالهای پایانی غیبت را بیشتر جزو فضای آخرالزمان میدانند که طی آن، عالم و آدم با حوادث سختی مواجه میشود. در این باره توضیح میدهید.
از مجموعه روایات استفاده میشود در این دوره زمانی، حوادث تلخ و هولناکی جامعه بشری را در بر میگیرد. از لحاظ اقتصادی، امنیتی و فرهنگی جامعه بشری مورد التهاب قرار میگیرد. تمام تلاش شیطان و ایادی او در این راستا قرار میگیرد که مردم را به سوی تباهی سوق دهند. در متون مقدسِ سایر ادیان، فضای قبل از ظهور سخت و دشوار ترسیم شده است.
در روایات به این نکته اشاره شده که زمان پایانی غیبت، هجمههای شیطان در اوج خود قرار میگیرد. فردی را در نظر بگیرید که در تلاطم شدیدی قرار گرفته است و هر لحظه ممکن است به دریا بیفتد و در انتظار کمک و دستاویزی است تا به وسیله آن بتواند خود را به سمت بالا بکشد تا از هلاکت نجات یابد.
از مهمترین راهکارهای عبور از سختیها به ویژه فتنههای سخت آخرالزمان، در وهله اول اعتماد و توکل بر خداست که آیات متعددی در این باره وجود دارد. همچنین راه نجات و سعادت، دینداری در مسیری است که خداوند آن را در آموزههای اسلام برای ما ترسیم کرده است، همان مسیری که خداوند ما را به آن دعوت کرده است که همان دینداری در پرتو ولایت و امامت اهلبیت(ع) است.در روز عید غدیر این نوع دینداری برای همگان اعلام رسمی شد آنجا که فرمود: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً؛ امروز [با نصبِ على بن ابىطالب به ولایت و امامت و حکومت و فرمانروایى بر امت] دینتان را براى شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و نیز اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم». از این جهت تکمیل دین، با جریان ولایت تامّه الهی بر پهنه عالم صورت گرفت.
بنابراین اسلام و دینی مورد پذیرش و مقبول درگاه الهی است که در متن آن، امامت و ولایت الهی باشد؛ چنین دینی مایه سعادت است. بنابراین عامل سعادت، دینی است که در متن آن حجت خدا دیده شده است. از این جهت معرفت به امام و جایگاه ولایت ایشان برای همگان ضروری است. در چنین فضایی دعای مشهور معرفت جایگاه دارد:
«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
یعنی خدایا معرفت به حجت خود را به من عطا کن که اگر معرفت نیابم، از دینم گمراه میشوم و در وادی گمراهی قرار میگیرم. یا به تعبیری، اگر انسان در فضای دین، معرفتش نسبت به حجت خدا افزایش نیابد و ارتباط خود را با حجت الهی مستحکم نکند، دچار تباهی شده و از دایره دین جدا میشود.
بنابراین برای اینکه انسان بتواند از فتنههای عصر غیبت و تاریکیهای قبل از ظهور، نجات یابد، تنها مسیر، مسیر عبادت و نیز معرفت و ایمان واقعی به خداوند متعال و اهلبیت وحی است.
دینی که در متن آن ولایت ائمه باشد مسیر نجات است
* آیا در روایات ما به صورت مستقیم به راهکارهایی عبور از فتنههای سخت آخرالزمان اشاره شده است؟
روایات متعددی در این باره وجود دارد. در راستای مطالبی که درباره ضرورت پایداری در مسیر امامت و ولایت اهلبیت علیهمالسلام عرض کردم، روایتی از امام حسن عسکری نقل میکنم. همان طور که اشاره شد، از راهکارهای مهمِ عبور از فتنه عصر غیبت، توجه به دین و باور به آن است؛ دینی که در متنش ولایت و همراهی امام معصوم است؛ امام حسن عسکری فرمود «به خدا سوگند (فرزندم) غیبتى میکند که کسى از مهلکه (بىدینى و گمراهى) نجات نمىیابد جز آنان که خداوند آنها را در عقیده بامامتش ثابت قدم داشته و به آنها توفیق دعا برای تعجیل در فرجش داده باشد؛ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ التَّهْلُکَةِ إِلَّا مَنْ یُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه»؛ یعنی فرد باید خود را در فضای ولایت و امامتِ ولیّ خدا قرار دهد و از او تبعیت کند.
بنابراین اگر تنها راه نجات، ایمان به دینی است که در متن آن دین، تبعیت از ولایت ولیّ خداست، لازمهاش این است که امام و حجت خدا در هر زمانی باشد تا انسانها بتوانند خود را با او همراه و او را اطاعت کنند. این یک سنت الهی است که زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نباشد؛ لذا امام حسن عسکری در دیگر روایت فرمود «از زمانی که خداوند آدم را خلق کرد تا روز قیامت، زمین از حجت خدا خالی نیست؛ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُخْلِ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ وَ لَا تَخْلُو إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ»
سپس حضرت به ثمرات حضور امام در بین مخلوقات اشاره کرده و فرمود «خداوند به وسیله او بلاها را از اهل دنیا دفع و به وسیله ایشان باران نازل میکند و به واسطه وی برکات زمین را خارج میکند؛ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ».
انسانها تحت ولایت نور به اوج ایمان میرسند
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، مأموریت مهمی است که امام و ولیّ معصوم آن را به اذنالله بر عهده گرفته است. بر اساس آیه257 سوره بقره دو نوع ولایت داریم: ولایت نور و ولایت نار و یا ولایت حق و ولایت باطل. خداوند در این آیه میفرماید «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ خدا ولیّ کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنان را از تاریکىها به سوى نورِ [ ایمان ، اخلاق حسنه و تقوا ] بیرون مىبرد و کسانى که کافر شدند، ولیّ آنان طغیانگرانند که آنان را از نور به سوى تاریکىها بیرون مىبرند؛ آنان اهل آتشند و قطعاً در آنجا جاودانهاند»
کار ولیّ حق این است که دست مردم را بگیرد و آنها را از تاریکیها و تباهیها خارج کند و به سوی نور سوق دهد. کار اولیای طاغوت برعکس است؛ آنها سعی میکنند مردم را از نور فطرت، عقل و نور ایمان به سوی ظلمتها سوق دهند.
کار ولیّالله این است که مردم را مدیریت کند تا به سوی نور حرکت کنند و کار ولیّ نار و اولیای باطل این است که مردم را به سوی تباهی سوق میدهند. امام حسن عسکری در آن روایتی که اشاره شد، تأکید دارند تنها راه نجات، ثابتقدمی در مسیر امامت است. اگر غیر از این باشد، انسان وارد ولایت طاغوت میشود و نتیجهای جز تباهی در بر نخواهد داشت.
انتهایپیام/