یادداشت تسنیم| "مذاکره"ای که همه دنیا را علیه اقتصاد ایران بسیج کرد
در حالی مدافعان راهبرد مذاکره در جنجال سیاسی با پیشینیان می گویند، "تمام دنیا علیه آمریکا و مدافع ایران شده" که اتفاقاً در تحریم های پسامذاکره اخیر، کمتر کشوری در دنیا پیدا می شود که حاضر باشد در مقام عمل در دفاع از ایران، مقابل تحریم آمریکا بایستد.
خبرگزاری تسنیم، کارگروه بررسیهای ویژه اقتصادی؛ پرونده «زیرِ پوست تحریم»، بخش چهارم
تحریمها هر روز جدیدتر و فنیتر و دقیقتر و سطح بالاتر اعمال میشود؛ اخیراً که اتفاقات بسیار بد و بیسابقهای هم رخ داده است؛ از تحریم نیروی نظامی رسمی یک کشور بگیرید تا تحریم وزیر خارجه و همچنین رهبر معظم انقلاب. اما تا حالا اندیشیدهاید که ایالات متحده در وضع و اعمال چنین قوانین احمقانهای، چگونه موفق میشود افکار جهانی را با خود همراه کند؟ این روند پیشرونده، حاصل ساختارسازی و کنش فعال آمریکا برای طراحی دقیق و مؤثر نظام تحریمها و استفاده از حداکثر ظرفیتهای سیاسی و دانشی درون و بیرون آمریکا بوده است. دانشگاههای صاحبنام آمریکایی، در کنار تینک تنکها (اندیشکدهها)، و نیز افراد صاحبنظر سیاسی و اقتصادی و امنیتی، و هر نهاد و فرد مؤثر دیگر در این موضوع با جدیت به کار گرفته شده، تا منظومهای سازوار و تأثیرگذار برای تحریم ایران فراهم آید. افراد و شخصیتهای علمی و سیاسی آمریکا، روز به روز در موضوع تحریم، ورزیدهتر میشوند و مبانی و روشهای عمیقتر و پیچیدهتری را در اعمال تحریمها به کار میگیرند. با نگاه به این ساختارسازی قوی و تربیت متخصصان راهبردی و هزینههای هنگفت و جدیت غرب در دستیابی و ارتقاء فناوریهای نو به نو در معماری نظام تحریمها، طبعاً سنگربندی درست و منظم و قوی در جبههی ایران مورد انتظار است؛ اما دریغ! اینجا کسی را دأب مقابلهی ساختاری با تحریم نیست.
در این زمینه بیشتر بخوانید
آیا فهرست بلندبالای دستاندرکاران و ذیمدخلان موضوع، نه حتی برای آفند، که برای پدافند علیه نظام تحریمهای ظالمانه و شدید و تشدید شونده و بهاصطلاح غربیها «فلجکننده» طراحی مؤثری دارند؟ طراحی مؤثر به جای خود، اصلاً طراحیای دارند؟ آیا برای فعال شدن دیپلماسی اقتصادی، ولو اندک، تمهیدی اندیشیده شده؟ آیا ظرفیتهای درونی بیشمار اقتصاد ایران سر و سامان یافته؟ آیا برای سبک زندگی مسرفانهی مردم تدبیر شده؟ آیا دیگر (مطابق آمارهای فائو) 40 درصد غذای تولیدیمان را دور نمیریزیم؟ آیا مصرف گاز ایرانیها به اندازه کل چین و کل اتحادیه اروپا نیست؟ دولت چطور؛ آیا جمع و جور تر شده یا بودجهی برخی ابر شرکتهای دولتی 52 درصد افزایش داشته است؟ آیا شبکهی تو در تو و پیچیدهی رانت و استفاده از منابع نفتی و دولتی، تغییری کرده؟ آیا برای مقاومسازی و ساخت درونی اقتصاد تمهیدی اندیشیده شده است؟ و الخ.
شاید جدیترین مقابلهی ما منحصر در این باشد که به دلیل اینکه فروش نفت و در پی آن درآمدهای دولت کاهش داشته، سازمان مالیاتی اخیراً جدیت به خرج داده که از «فعالان اقتصادی» مالیات بیشتری بگیرد. و البته در ادبیات مالیاتی ایران، صد سال و بیشتر است که فعال اقتصادی شامل بانکهایی که بنگاهداری میکنند، یا سفتهبازها، یا فعالان بازار ارز، یا سوداگران مسکن، یا پزشکان شریف، یا کسانی که اقلام لوکس میخرند تا «تبرّج» و «دور دور» کنند، و دیگرانی که با وجود معاملات هنگفت پشیزی مالیات نداده و نمیدهند، نمیشود؛ اساساً برای برخی از این طبقات، «پایهی مالیاتی» تعریف نشده، تا سازمان امور مالیاتی، در کارشان شود! طبق تعریف، فعال اقتصادی آن کارمند نگونبخت یا کاسب جزئی است که به زحمت معاش خانوادهاش را تأمین میکند... و این، مهمترین کنش ما در برابر تحریم است!
برای اینکه به سطح تغییر آرایش دولت به سمت اقتصاد مقاومتی و مقابله با تحریمها پی ببریم جواب آن مدیر بلندپایهی دولتی موضوعیت دارد که «ای آقا! چه فرمایشها میکنید! هریک از 200 عضو هیئت مدیرهام را اگر دست بزنم از 60 جا صدای اعتراض بلند میشود»؛ و طرفه اینکه کمی بعدتر، خود جنابش را خلع ید و سپس با اتهاماتی بدتر از اینها دستگیر میکنند!
بیشتر بخوانید
واقعیتش را بخواهید جواب ما به جدیت غرب، شامل «دندان قروچه» یا اگر حوصلهای دست داده نهایتاً فریاد «مرگ بر آمریکا» بوده است. البته سیاسیون ما یک واکنش مهم دیگر نیز داشتهاند؛ اینکه بهجای عمده کردن و اهتمام به مؤلفههای اساسی قدرت اقتصادی، جریانهای سیاسی عمده شدهاند و بهخصوص جریانهای مذاکرهکنندهی ایرانیِ سابق و لاحق، با شدت و همواره، مشغول شستن دست و روی همدیگر هستند. در یک نمونه، سعید جلیلی گفت:
برجام مانند این بود که ماشین یک میلیونی را به مبلغ یک میلیارد خریداری کنی اما طرف مقابل بعد از آنکه بخشی از پول را از ما گرفت، از دادن ماشین خودداری کند و با ماشین فرار کند و بعد شرکای او به شما بگویند باید بقیه اقساط ماشین را بدهید و بعد هم گفته شود یک مزاحم از معامله خارج شد!
و در طرف دیگر مشاور رئیسجمهور با طرح مثال لطیف دیگری، فوراً به او پاسخ داد:
شما 6 سال پیش پشت فرمان این ماشین بودید؛ آنقدر از چراغ قرمز گذشتید، ورود ممنوع رفتید، توقف مطلقاً ایستادید و ... تا خسارتها و جریمههای آن هزار برابر قیمت ماشین شد، سپس ماشین را به دره فصل هفت منشور انداخته و گفتید اینها کاغذ پاره است. این ارثیه دوران شوم ماشینبازی و تمرین رانندگی جنابعالی است.
صحنهی جالبی است... گذشته از رویکرد سیاسی جناب جلیلی، و نیز اینکه اساساً بحث دربارهی مقابله با تحریمها در حوزهی «سیاست» موضوعیت ندارد و انحرافی و فرع ماجراست، بهطور قطع تحریمها نسبت به قبل بهصورت تصاعدی رشد کرده و هرگز ایران تا این اندازه از سوی طرف غربی تحت فشار نبوده است؛ گرچه پشت میزهای مذاکره، دیپلماتهای این دوره با زبان مشترک سخن میگویند و نسبت به قبلترها لبخندهای ملیحتری مبادله میکنند. پیشروی تصاعدی غرب تا آنجا بوده که حتی خود رئیسجمهور از این اندازه هجمه و تهدید، با غیظ و ناراحتی یاد میکند:
دولت آمریکا میگوید "در هر لحظهای آماده مذاکره با دولت ایران هستیم"! بعد وزیر خارجه آن کشور را تحریم میکنند، البته قبلش که غلطهای بالاتری کردند و رهبر معظم انقلاب را تحریم کردند.
اما با این حال و با وجود روشن بودن پیشروی تحریمها و تشدید حیرتآور آنها نسبت به قبل، و در شرایطی که دولت مسئولیت اصلی شرایط فعلی را بر عهده دارد، متولیان دولت، بهجای عبرتآموزی، عذرخواهی و تغییر مسیر به راه صواب، با اعتماد به نفس کامل از «موفقیت راهبرد مذاکرهشان» میگویند؛ و جریانهای قبلی مذاکرهکننده را مورد تمسخر قرار میدهند؛ و مذاکرات را نسبت به قبل «پرحاصلتر» و «نتیجهبخشتر» میدانند؛ سرداران دیپلماسی مذاکره را گرامی شمرده و به دریافت بالاترین نشانها مفتخر میکنند و همیشه بر این گزاره غلط تاکید می کنند که "با خروج آمریکا از برجام تمام دنیا حق را به ایران داده و علیه آمریکا شده اند"، گو اینکه هدف مذاکره همین بوده، ولی واقعیت این است که در مقام عمل در دوره جدید تحریم ها قریب به اتفاق کشورها در تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران همسو و همکار هستند و برخلاف دولت قبل که خیلی از کشورها در دور زدن تحریم ها با ما همکاری می کردند، الان این همکاری ها به حداقل رسیده است.
البته در این همه فقدان و فترت «واکاوی درست و غیرسیاسی و مبنایی از تحریمها» و خلأ «اقدام سریع و قوی و متناسب با کنشهای غرب»، آحاد مردم و بهخصوص اقشار آسیبپذیر بیش از همه زیان میبینند.
بیشتر ببینید
کمی بعدتر این دولت هم میرود و دولت دیگری میآید؛ و باز تحریمها تشدید میشود؛ و باز ما دست روی دست گذاشتهایم؛ و باز جناحهای سیاسی بر طبل «ندانمکاری همدیگر» میکوبند. درک این مفهوم بسیار حیاتی است که مقابله با تحریمهایی که زیرساخت و بنای «دانشبنیان» و مبنای «اقتصادی» دارند، با فرافکنی و مجاملهی سیاسی ممکن نیست. تا زمانی که جهتگیری خردورزانه به همراه تمهید زیرساختهای دانشی و سیاسی و خصوصاً اقتصادی مناسب برای رویارویی با تهدیدها و تحریمها فراهم نشود، و مقابله به مثل از کانالهای مؤثر و مبتنی بر دانش صورت نگیرد، هیچ جریان سیاسی در این زمینه راه به جایی نخواهد برد؛
گو اینکه اساساً و به احتمال قریب به یقین، راه برون رفت از تحریم، مذاکره نیست، بلکه تقویت ساخت درونی اقتصاد است. «مذاکرهکنندگان» باید فرع و حاشیه باشند، نه صحنهگردان اصلی.
انتهای پیام/