«معجزه آبخیزداری»|بیابان را بهشت کنیم/تیمور لنگ: وقتی به "زاگرس" رسیدیم، دولا دولا از این "جنگل انبوه" گذشتیم!
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع با بیان اینکه متأسفانه جنگلهای زاگرس بهعلت تصرفات بیجای انسان بهشدت تخریب شده، به گزارش تاریخی اشاره میکند که تیمور لنگ میگوید: وقتی به "زاگرس" رسیدیم، ناچار شدیم دولا دولا از این "جنگل انبوه" بگذریم.
خبرگزاری تسنیم، کارگروه بررسیهای ویژه اقتصادی؛ پرونده «معجزه آبخیزداری» ــ بخش ششم
اشاره | «نگذارید بمیرد جنگل، که جهان خواهد مرد». فواید بیشمار و کارکردهای بسیار فراوان جنگلها در حوزههای آبخیز سبب شده است جنگلها بهمثابه ریههای زمین و رمز حیات انسان تلقی شود و در این باره آبخیزداری کمک بسیار زیادی میتواند در توسعه جنگلکاری در کشور داشته باشد. برای تبیین ارتباط متقابل آبخیزداری و جنگلکاری در کشور، گفتگویی با آقای دکتر خسرو ثاقب طالبی، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، انجام دادیم. طالبی با اشاره به اینکه جنگلکاری یکی از اقدامات عمده و مهم در آبخیزداری است، خاطرنشان کرد: حفظ و احیای جنگلها و حفاظت از آن بهویژه در مناطقی که بهخاطر دخالت بیجای انسان، پوشش گیاهی تخریب شده و از بین رفته است، باید در صدر اولویتهای طرحهای آبخیزداری در کشور باشد. خلاصهای از دیدگاههای وی بهشرح زیر است:
- مهمترین اقدام برای عملیات آبخیزداری، ایجاد پوشش گیاهی در بالادست حوزه آبخیز است و باید درختکاری در صدر اولویتهای آبخیزداری باشد.
- مطالعات تاریخی میتوانند نقش بسیار مهم و مؤثری در عملیات جنگلکاری و آبخیزداری داشته باشند.
- متأسفانه جنگلهای زاگرس بهعلت دخالتها و تصرفات بیجای انسان، بهشدت تخریب شده است و نیاز به احیاء و حفاظت جدی دارند.
- اهمیت حوزه آبخیز زاگرس و جنگلهای غرب کشور از آن جهت است که 40 درصد آب کشور را تنظیم و تأمین میکند.
- جنگلها نقش بسیار مؤثری در کنترل سیلاب و خسارات ناشی از آن دارند و از عوامل مهم وقوع سیل در کشور، تغییر کاربری جنگلها و تبدیل آن به زمینهای کشاورزی و ویلاسازی است.
- کشور کره جنوبی و دانمارک از کشورهایی هستند که در زمینه جنگلکاری در دنیا بسیار موفق عمل کردهاند.
- باید در کشور برای جنگلکاری و درختکاری بسیج مردمی شکل گیرد و باید در این باره عزم و اراده ملی وجود داشته باشد.
در ادامه نظر مخاطبان را به مشروح گفتگوی جالب با آقای دکتر ثاقب طالبی جلب مینماییم:
تسنیم: آقای دکتر، بهعنوان سؤال اول بفرمایید بهلحاظ اکولوژیکی، جنگلها دارای چه فواید و مزایایی هستند؟
در ابتدا باید گفت بهطور کلی دو اکوسیستم داریم: آبی و خشکی. اکوسیستم خشک دارای سه نوع جنگل، مرتع و بیابان است. هر کدام از اینها عناصری دارند که در اطراف اکوسیستمها اثرات متقابل دارند. اکوسیستم جنگل دارای فواید و مزایای بسیار زیادی است از جمله این که جنگلها تولید اکسیژن میکنند و دیاکسیدکربن را دفع، و از تولید گازهای گلخانهای جلوگیری میکنند. جنگلها باعث میشود ما بتوانیم نزولات آسمانی را حفظ کنیم و بتوان جلوی تبخیر آن را گرفت و آن را زیر زمین ذخیره کرد و در مواقع ضرورت از آن استفاده نمود. کارکرد دیگر جنگلها، حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش خاک است. بهطور خلاصه میتوان گفت جنگلها در تولید آب، هوا، غذا، حفظ حیات وحش و امنیت غذایی مردم نقش مهم و مؤثری دارند.
تسنیم: رابطه آبخیزداری و جنگل چگونه است و این دو چطور میتوانند در خدمت هم قرار گیرند؟
آبخیزداری برای مدیریت اکوسیستمها، نوعی تکنیک و تکنولوژی است که ما بتوانیم از آن اکوسیستم بهصورت پایدار و دائمی استفاده کنیم و از منافعش بهرهمند شویم. بر اساس این تکنولوژی و تکنیک، در بسیاری مناطق باید نزولات آسمانی را حفظ کنیم و از هدررفت آب جلوگیری کنیم و بدین منظور عملیات آبخیزداری مثل ساخت سدها و بندهای مختلف و ایجاد پوشش گیاهی میتواند نقش مهمی در جلوگیری تبخیر و هدررفت آب داشته باشد. اما مهمترین اقدام برای آبخیزداری، ایجاد پوشش گیاهی در بالادست حوزه آبخیز است؛ آنجایی که جریان آب در حال شدت گرفتن است، با درختکاری و ایجاد پوشش گیاهی اجازه ندهیم آب شدت بگیرد تا سیل مخرب ایجاد شود. در این باره یکی از کارهای خوبی که در آبخیزداری انجام شده است، آبخوانداری است. آبخوانها منابع آبهایی است که به زیر زمین هدایت شده است و نمونه آن در گرابایگان فسا وجود دارد. در این منطقه بهعلت وقوع سیلاب، روستاییان مجبور به مهاجرت شده بودند ولی با عملیات آبخوانداری و پخش سیلاب انجامشده، الآن آن منطقه خشک، تبدیل به بهشت در دل بیابان شده است.
تسنیم: آیا میتوان با عملیات آبخیزداری اکوسیستمی را به اکوسیستم دیگری تغییر داد مثلاً بیابان را تبدیل به جنگل کرد و با توجه به مثال گرابایگان فسا آیا تبدیل بیابان به جنگل، تبعات و عوارضی میتواند داشته باشد؟
بهطور کلی نمیتوان اکوسیستمی را که بهطور طبیعی بیابان بوده است به جنگل تبدیل کرد، چون ممکن است منطقهای که بیابان است، پتانسیل تبدیل به جنگل نداشته باشد و بهخاطر همین بیابان شده است. ولی اگر بخواهیم مثلاً منطقه بیآبوعلف را با عملیات آبخیزداری سرسبز کنیم و تبدیل به جنگل کنیم، باید ارزیابی محیط زیستی انجام داد و بررسی کرد: آیا این منطقه خشک، توان تبدیل شدن به جنگل را دارد یا خیر؟ یکی از مواردی که نشاندهنده آن است که منطقهای توان تبدیل شدن به جنگل دارد و با عملیات آبخیزداری آن منطقه را میتوان سرسبز کرد، آن است که مطالعات تاریخی انجام شود و ثابت شود در قدیم الایام سرسبز و خرم بوده باشد. درباره گرابایگان نیز نیز مسئله صادق است. روستاییان قدیمی نقل میکنند در گذشته گرابایگان منطقه آباد و سرسبزی بوده است که متأسفانه بهخاطر دخالتهای بیجای انسان این سبزی و خرمی از بین رفت. همچنین وجود درختان گز در اطراف منطقه گرابایگان، که اندازه آن تا 30 تا 40 سانتیمتر میرسد نشان از آن است که منطقه دارای ظرفیت سرسبزی و خرمی بوده است. مثال دیگر برای نقش مطالعات تاریخی در آبخیزداری، منطقه سیستان و بلوچستان است. در منابع تاریخی آمده است سیستان و بلوچستان 5 هزار سال پیش انبار غله ایران بوده است، حال چطور شده بهصورت خشک درآمده و زیر شنهای روان دفن شده است؟ این بهخاطر دخالت انسان و تغییرات اقلیمی بوده است. با توجه به این پیشینه تاریخی میتوان بعضی از مناطق سیستان و بلوچستان را با عملیات آبخیزداری احیا کرد و این قابلیت در این منطقه وجود دارد و در این باره طرحهای تحقیقاتی در دست انجام است.
تسنیم: پس میتوان نتیجه گرفت مطالعات تاریخی و پیشینهشناسی در آبخیزداری میتواند نقش مهم و بسزایی داشته باشد.
بله، موفقیت طرحهای آبخیزداری مرهون توجه به همین مطالعات تاریخی است. البته این مطالعات تاریخی را میتوان در کتابهای تاریخی، سفرنامهها، اسناد و گزارشهای تاریخی مشاهده کرد. نمونه یکی از این گزارشهای تاریخی درباره جنگلهای زاگرس است که امروزه متأسفانه بهعلت دخالتها و تصرفات انسان، بهشدت تخریب شده است. جنگلهای زاگرس در 5 هزار سال پیش مملو و انبوه از درختان بلوط بوده است. در منابع تاریخی چنین آمده است «تیمور لنگ وقتی لشکرکشی به غرب ایران میکند و میخواهد غرب ایران را بهتصرف خود درآورد، میگوید "به مناطقی رسیدیم که زیر درختان باید دولا دولا راه میرفتیم و تاریکی ناشی از سایه درختان جنگلی بهحدی بود که باید فانوس به دست از لابلای درختان عبور میکردیم".»، این وضعیت کجا و وضعیت کنونی جنگلهای زاگرس کجا؟! خب، این این پیشینه می تواند در طراحی و اجرای عملیات آبخیزداری مثمرثمر باشد؛ و نیز در گزارشهای تاریخی آمده است آقامحمدخان قاجار وقتی فرار میکند در جنگلهای دشت ارژن مخفی میشود. متأسفانه الآن دیگر اثری از جنگلهای دشت ارژن نیست این در حالی است که در این جنگلها آثار وجود شیر دیده میشود. از این رو مطالعات تاریخی میتواند نقش مؤثری در آبخیزداری و احیای مناطق مختلف داشته باشد.
تسنیم: آقای دکتر، به جنگلهای زاگرس و تخریب شدید این جنگلها اشاره کردید؛ بفرمایید بهلحاظ اکولوژیکی این جنگلها دارای چه فواید و کارکردهایی است و آبخیزداری چگونه میتواند در احیای این جنگلها مؤثر باشد؟
حوزه آبخیز زاگرس و جنگلهای غرب کشور آن بهحدی اهمیت دارد که 40 درصد آب کشور را تنظیم و تأمین میکند. مهمترین رودخانههای غرب کشور مثل کارون از کوههای زاگرس سرچشمه میگیرد و به خلیج فارس میریزد. خب، سؤال اینجاست: این آب چگونه تأمین میشود؟ جواب آن است که با پوشش گیاهی، جنگلها و مناطق کوهستانی آن و باران. شدت بارش برف و باران که در مناطق کوهستانی و بالادست انجام میشود، این شدت توسط درختان و جنگلها دفع میشود و آب باران آهسته آهسته در خاک نفوذ میکند و جذب سفرههای زیرزمینی میشود و بهصورت چشمه یا رودخانه مورد استفاده قرار میگیرد. ولی متأسفانه الآن شاهد هستیم جنگلهای زاگرس بهشدت در معرض تخریب قرار گرفتهاند و آثار تعادل اکولوژیکی در آن دیده نمیشود. البته متأسفانه نابودی جنگلها معضل و چالش بزرگی در دنیا است و این تخریب گسترده باعث معضلات فراوان مانند خشکسالی، وقوع سیلابها، بینظمیهای بارندگی و تغییرات اقلیم شده است.
تسنیم: با وجود کارکرد فراوان جنگلهای زاگرس، علت اصلی نابودی این جنگلها چیست؟
علت اصلی مطامع و منافع مادی است؛ باید به این نکته مهم توجه داشت که این جنگلها اقتصادی نیستند و نمیتوان با نگاه اقتصادی به این جنگلها نگریست. ارزش خدمات اکولوژی و اکوسیستمی جنگلهای زاگرس بهمراتب بیشتر از خدمات چوب است و این جنگلها باید اول حفاظت شوند و دوم باید اصلاح شوند و در جاهایی که پوشش گیاهی از بین رفته است با عملیات آبخیزداری، جنگلکاری و حفاظت شود. علت دیگر در نابودی جنگلهای زاگرس عدم آگاهی و شناخت مردم از فواید و آثار فراوان این جنگلهاست. متأسفانه بهخاطر همین عدم آگاهی نسبت به اهمیت جنگل، مردم برای تفریح و تفرج و برای درست کردن کباب، روی خاک جنگل، آتش درست میکنند و این درست کردن آتش باعث از بین رفتن موجودات زنده خاک مثل قارچها، باکتریها و میکروارگانیسمهای زنده موجود در خاک میشود و رفته رفته خاک جنگل از بین میرود و برای رشد درخت مناسب نخواهد بود. مسئله دیگر آتش گرفتن درختان است که باعث نابودی جنگل میشود و بیشتر منشأ آن نیز انسانها هستند، بنابراین آموزش بسیار مهم است و در آبخیزداری باید به مردم بهخصوص جوامع محلی آموزش داد تا از جنگلها بهخوبی حفاظت کنند و اجازه ندهند دامها به جنگلها وارد شوند و نهالها و درختچههای جنگل را از بین ببرند.
تسنیم: بهنظر شما چهنوع آبخیزداری میتواند برای حوزههای آبخیز کشور مناسب باشد؟
با توجه به وضعیت موجود کشور مهمترین مسأله و اولویت آبخیزداری، استقرار پوشش گیاهی و درختکاری در بالادست حوزه آبخیز است. البته ایجاد سازههای مکانیکی مثل بندها و سدهای خاکی خوب است ولی باید از بالادست بتوانیم آب را کنترل کنیم تا سیلاب و هرزآب تشکیل نشود تا به مردم خسارت وارد کند. استقرار پوشش گیاهی و درختکاری در ارتفاعات، مهمترین عامل ترمز در جریان آبهای سطحی است و باید در ارتفاعات و بالادست حوزه آبخیز و در اولین جایی که میتوان پوشش گیاهی ایجاد کرد، عملیات استقرار پوشش گیاهی انجام شود. این پوشش گیاهی میتواند با درختچهها، گیاهان علفی، درختهای مثمر یا غیرمثمر باشد و در کاشت درخت باید دقت شود گونه گیاهی متناسب با اقلیم منطقه انتخاب شود. در آبخیزداری باید به اصول و قواعد حاکم بر طبیعت که خداوند با حکمت در طبیعت نهاده است توجه جدی انجام شود. از جمله این اصول حاکم بر طبیعت آن است که باید در بالای ارتفاعات گیاهانی مستقر شوند که به سرما مقاوم باشند معمولاً گیاهان کوتاه و بالشتکی و درختچههای کوچک و در مناطق پایینتر درختهای بزرگ مستقر شوند، بنابراین باید در مناطقی که پوشش گیاهی و جنگلها از بین رفتهاند، اولویت برنامههای آبخیزداری حفظ و احیای پوشش گیاهی متناسب با اقلیم منطقه و حفاظت از آن باشد.
تسنیم: آیا این بحث علمی است یا تعصب رشته تحصیلی است که در دانشگاه خواندهاید؟
واقعاً بهخاطر تعصب رشتهای نیست؛ بهخاطر اینکه در دانشگاه اصول حاکم بر اکوسیستم آموزش داده میشود ما یاد میگیریم وقتی مشکلی پیش میآید متوجه میشویم عیب کار کجاست و اولویت چیست. در پزشکی گفته میشود باید پیشگیری کنیم. پیشگیری در بحث جنگلها و منابع طبیعی، حفاظت اکوسیستم است. حفاظت اکوسیستم یعنی داشتن پوشش گیاهی. گیاه داشته باشیم همه عناصر طبیعت را کنارش داریم مثل حیوانات، تنوع زیستی، خاک، انسان. متأسفانه انسان بهخاطر مطامع و منافع کوتاهمدت خود این جنگلها را قطع میکند و آن را تبدیل به ساختمان و ویلا میکند، برای نمونه فاصله بین نور تا آمل، دور تا دور جاده بهجز بنگاه املاک چیز دیگری نمیبینیم، این در صورتی است که تمامی این مناطق روزی جنگل بوده است و جنگل تا کنار دریا کشیده شده بود الآن هم مناطقی وجود دارد که جنگل به دریا متصل است. متأسفانه این جنگلها تغییر کاربری داده و آهسته آهسته تبدیل به شالیزار یا باغهای میوه شده است و هنگامی که این باغ میوه و شالیزار نیز بهصرفه برای کشاورز نباشد، فروخته و به ویلا تبدیل میشود و همین تغییر کاربریها خسارات فراوانی را بهدنبال داشته است که یکی از این آسیبها، خسارات وقوع سیل است که متأسفانه امسال شاهد وقوع سیلابهایی بودیم که خسارات زیادی را بر کشور تحمیل کرد.
تسنیم: آقای دکتر، جنگلها چهتأثیری در کنترل سیلاب و کاهش آسیبها و خسارات ناشی از آن باید داشته باشند؟
جنگلها قطعاً نقش مثبت در کنترل سیلاب و خسارات ناشی از آن دارند. جنگلها باعث میشود در بالادست حوزه آبخیز، شتاب باران گرفته شود و بارشهای شدید تبدیل به سیل نشود. یکی از عوامل مهم سیل اخیر استانهای گلستان، مازندران و لرستان قطع درختان و نابودی جنگلهای شمال و غرب کشور بوده است. اگر این جنگلها از بین نمیرفت اینهمه آسیب و خسارت ناشی از سیل نداشتیم.
تسنیم: آیا بهصورت علمی این مطلب قابل اثبات است؟
بله، اگر مقایسه کنیم بین مناطقی که عملیات آبخیزداری شده و جنگلها سالم بودند با مناطقی که جنگلها از بین رفته بودند، متوجه میشویم مناطقی که از پوشش گیاهی بیشتری برخوردار بودند کمترین خسارت ناشی از سیل را متحمل شدهاند، بهعنوان نمونه چند سال گذشته اطراف نکا بارندگی شدیدی اتفاق افتاد و آسیب زیادی به تأسیسات نکا وارد ساخت و تخریب زیادی بهبار آورد، ولی حوزه آبخیز نزدیک به آن که دارای پوشش گیاهی مناسبتر و بهتری بود، آسیب و تخریب کمتری متوجه آن حوزه آبخیز شده بود. افزون بر این اگر مطالعات تاریخی انجام شود متوجه میشویم در سطح کشور اینقدر سیل با حجم تخریبی زیاد نداشتیم و در همین سیل اخیر گلستان و لرستان بهصورت میدانی از پیرمردها و اهالی مناطق سؤال میکردیم جواب میدادند در 30ــ40 سال اخیر شاهد این چنین سیلابهای شدید نبودیم.
تسنیم: راهحل شما برای کاهش خطرات ناشی از سیلاب در حوزههای آبخیز چیست؟
همان طور که اشاره شد مهمترین راهحل آن است که در مناطقی که پوشش گیاهی و جنگلها نابود شده است مثل جنگلهای زاگرس و جنگلهای شمال، این مناطق با درختکاری و طرحهای جنگلکاری احیاء و حفاظت شود. باید برای این منظور در کشور نهضت درختکاری ایجاد شود. الآن جمعیت کشور ما حدود 80 میلیون نفر است، اگر هر نفر دو درخت بکارد و مدیریت و نگهداری درست صورت گیرد، در هر سال میتوانیم، حداقل 50 هزار هکتار را درختکاری کنیم و در 10 سال این رقم به 500 هزار هکتار میرسد که عدد بسیار خوبی است. باید برای درختکاری گسترده در کشور، بسیج مردمی بهوجود آید و از ظرفیتهای مختلف استفاده شود. یکی از این ظرفیتها استفاده از نیروهای مسلح و سربازان وظیفه است. این سربازان میتوانند با آموزشهای مناسب دو سه ماهه، به امر جنگلکاری و درختکاری بپردازند. البته برای شکلگیری نهضت درختکاری در کشور، نیاز به عزم و اراده ملی در همه اقشار ملت است.
تسنیم: آیا در دنیا کشورهایی داریم که در جنگلکاری موفق عمل کرده باشند؟
بله، یکی از این کشورها کره جنوبی است؛ کشور کره جنوبی در طول جنگ جهانی دوم همه منابع جنگلیاش نابود شد و تقریباً کشور خشک و بیابانی شد. بعد از جنگ، این کشور برای جنگلکاری بسیج شد و رهبران آن کشور اعلام کردند از هر خانواده بهجز یک نفر که برای تهیه غذا و سایر امورات دیگر باید در خانه بماند، همه اعضای خانواده باید در امر جنگلکاری مشارکت داشته باشند و درخت بکارند. کشور موفق دیگر دانمارک است. این کشور بسیاری از جنگلهای خود را جهت بهرهبرداری در کشاورزی و دامپروری از بین برد و فقط 3 درصد جنگلهای این کشور باقی مانده بود، ولی الآن با مدیریتی که انجام شده این میزان به 17 درصد رسیده است.
تسنیم: از عنایت شما برای انجام این گفتگو سپاسگزاریم.
از همین پرونده بیشتر بخوانید
انتهای پیام/+