گزارش | چشم انداز همکاری و همگرایی در آسیای مرکزی
به تعویق افتادن چند باره نشست سران کشورهای آسیای مرکزی، گمانهزنیهایی را درباره چشم انداز روند همکاریها و همگرایی میان کشورهای این منطقه ایجاد کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تقریبا پس از یک دهه توقف نشست های منطقه ای دولت های آسیای مرکزی، رهبران پنج کشور واقع در این منطقه در مارس 2018 در پایتخت قزاقستان و در چارچوب یک نشست مشورتی با یکدیگر ملاقات کردند. بسیاری از ناظران، رویداد مارس 2018 را احیای روند همکاری های منطقه ای هر چند در قالبی موقت و گامی محتاطانه به سوی یک رویکرد منطقه ای برای حل مشکلات منطقه ای نامیدند. در نخستین نشست مشورتی سران کشورهای آسیای مرکزی، تصمیم گرفته شد که نشست دوم در مارس 2019 در تاشکند برگزار شود. آن زمان شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان به همتایان خود پیشنهاد کرد که هر سال در آستانه «نوروز» گردهم آیند و سپس همه آنان را به «تاشکند» دعوت کرد. اما ماه مارس رسید و این نشست به ماه آوریل موکول شد و هنوز نیز برگزار نگردیده است.
منطقه گرایی در آسیای مرکزی از سال 1991 و با استقلال پنج کشور این منطقه با موفقیت در دوره انتقال اولیه این کشورها توسعه یافت و تقویت شد و مراحل مختلفی از نهادینه شدن را طی کرد. این پنج کشور حتی برای اتحاد سیاسی نیز گام هایی برداشته بودند اما این روند در سال 2005 قطع شد. از آن زمان، یکپارچه گرایی در این منطقه متوقف شد و تنش های مختلف منطقه ای و بین المللی نیز افزایش یافت. در واقع، روند توسعه نسبتا موفق مناسبات میان قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان به یک باره معکوس شد. در حال حاضر نیز هیچ شاخص جدی برای بهبود قریب الوقوع روابط منطقه ای در کلیت آن وجود ندارد. پس از فروپاشی شوروی و در روند گسترش همکاری ها در این منطقه چندین سازمان مختلف تاسیس شد؛ نخست سازمان مشترک المنافع آسیای مرکزی، سپس جامعه اقتصادی آسیای مرکزی و سپس سازمان همکاری آسیای مرکزی. سازمان همکاری آسیای مرکزی هر چند یک ساختار جامع برای رسیدگی به کلیه مسائل این منطقه نبود، اما به دو دلیل عمده در روند همکاری ها در این منطقه نقش مهمی ایفا کرد. اول اینکه این سازمان چارچوب مورد نیاز برای حل مسائل را میان کشورهای آسیای مرکزی فراهم کرد. دوم این که خود این سازمان نتیجه تلاش کشورهای این منطقه برای نهادینه کردن همکاری ها و یک پارچگی منطقه ای بود.
ادغام سارمان همکاری آسیای مرکزی در جامعه اقتصادی اوراسیا در سال 2005 یک تصمیم کوتاه بینانه و شکستی استراتژیک از جانب آستانه و تاشکند بود. ازبکستان یک سال پس از پیوستن به جامعه اقتصادی اوراسیا از آن کناره گیری کرد. در نهایت جامعه اقتصادی اوراسیا در سال 2014 منحل شد. این امر نشان دهنده ناکافی بودن توجیهات و دلایل این ادغام بود. چرا که این دو سازمان، با برنامه و اهداف مختلف تاسیس شده بودند.
سران کشورهای آسیای مرکزی در نشست مارس 2018، آن رویداد را یک جلسه مشورتی نامیدند و اعلام کردند که نشست دوم در مارس 2019 در تاشکند برگزار خواهد شد. با این حال، روسای این پنج کشور عید نوروز را در کنار هم جشن نگرفتند و در ماه آوریل نیز جلسه ای تشکیل ندادند. تاکنون نیز هیچ نشانه و خبری درباره برگزاری این نشست وجود ندارد. چندین فرضیه را می توان درباره دلایل این تاخیر در نظر گرفت.
نخست این که نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان به طور ناگهانی در ماه مارس از سمت خود استعفا داد. در ماه ژوئن نیز و در جریان انتخابات پر از حرف و حدیث ریاست جمهوری، قاسم ژومارت توکایف به عنوان رئیس جمهور جدید این کشور انتخاب شد. این مساله را می توان یکی از دلایل تعویق نشست مشورتی دانست. با این حال، توکایف ر آوریل 2019 به ازبکستان سفر کرد.
دوم، قزاقستان بیشتر تمایل به همکاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا دارد. بنابراین، معضل " انتخاب بین آسیای مرکزی و اوراسیا" همواره سرمنشا بلاتکلیفی ها در رویکرد قزاقستان به همکاری های منطقه ای میباشد.
سوم، جلسات مشورتی نسبت به جلسات رسمی و جدی از اهمیت کمتری برخوردارند. بنابراین امکان به تعویق انداختن آن ها راحت تر است. با این حال، کاستن از اهمیت نشستها در عالی ترین سطح بین دولتهای آسیای مرکزی به هر شکل و حالتی به خودی خود ناچارا منجر به تضعیف منطقه گرایی خواهد شد. پس از وقفه ای طولانی در فعالیت های گروهی در آسیای مرکزی، هرگونه نشست ارزش خاص خود را خواهد داشت و به نوبه خود منتهی به همکاری های قدرتمندتر خواهد گردید. بنابراین، حفظ و تداوم روابط حسنه منطقه ای دارای اهمیت راهبردی است.
چهارم، شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان بارها اعلام کرده که آسیای مرکزی جزء اولویت های سیاست خارجی این کشور است و در نتیجه اقدامات و تلاش های این کشور، تاشکند را به سمت رهبری در این منطقه سوق می دهد. پس از به قدرت رسیدن میرضیایف شرایط تغییر کرد و در کنار بهبود چشمگیر روابط دوجانبه تاشکند با کشورهای همسایه، وی حداقل دو بار (ضمن سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل و کنفرانس امنیتی «سمرقند») بر ضرورت برگزاری نشست های مشورتی دائمی سران آسیای مرکزی تاکید کرد. به نظر می رسد که این روند برای همسایگان، بویژه سیاستمداران قزاقستانی خوشایند نباشد. برخی کارشناسان قزاقستانی نسبت به چیرگی احتمالی ازبکستان در آسیای مرکزی هشدار داده اند.
پنجم، تنش های ژئوپلتیک در منطقه آسیای مرکزی رو به افزایش است. از این رو است که این نشست ها عنوان مشورتی گرفته و ادغام و یک پارچکی هدف نیست. برخی نگرانی ها درباره دور شدن کشورهای این منطقه از روسیه در صورت گستذش همکاری میان آن ها ایجاد شده است. معلوم است که آمریکا و اروپا بسیار می خواهند تا هر نوع اقدامات کشورهای آسیای مرکزی در جهت همگرایی منطقه ای منجر به افزایش فاصله آنها با روسیه شود. واکنش های که کارشناسان و رسانه های غربی در برابر نشست مارس 2018 نشان دادند، تمایل غرب برای در این مسیر قرار دادن تحولات منطقه را برجسته کرد. اما بسیار بعید است که این نشست ها به یک رویکرد علنی علیه منافع روسیه تبدیل شوند. به خصوص اینکه همه این کشورها در دکترین سیاست خارجی خود روی مشارکت استراتژیک با «مسکو» تاکید دارند و همکاری نزدیک نظامی و امنیتی با «کرملین» را ضامن ثبات و امنیت منطقه ای میدانند. البته عده ای از ناظران معتقدند که در آینده فشارها برای پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا افزایش می یابد و از این رو یکی از دلایل تاخیر در نشست مشورتی تاشکند را ملاحظات ژئوپلتیکی کشورهای منطقه در رابطه با روسیه می دانند.
البته درست بودن یا نبودن این فرضیه ها در آینده مشخص می شود. در همیت حال، عدم اطمینان پیرامون ساختار منطقهای روابط میان کشورهای آسیای مرکزی، بحثهایی راجع به انتخاب ساختار همکاری منطقه ای یا ساختار همگرایی و ادغام منطقه ای را دامن زده است. طرفداران همکاری منطقه ای از یک ساختار غیر نهادینه و فاقد نهادهای قدرتمند فراملی حمایت می کنند که از استقلال و خودمختاری کشورها کم نمی کند. در مقابل، هواداران همگرایی و ادغام منطقه ای می گویند که همگرایی و ادغام بحث جدیدی نیست و کشورهای آسیای مرکزی از سال 1991 به بعد یک دوره نهادینه شدن را طی کرده اند. وضعیت دوگانگی همکاری در مقابل همگرایی و ادغام، میتواند دستور کار منطقه ای را از اهداف استراتژیک به اهداف تاکتیکی تغییر شکل دهد.
تعلیق همگرایی و ادغام غیرنهادینه حتی در قالب های نرمی چون جلسات مشورتی، سوالاتی درباره عدم تمایل سران کشورهای آسیای مرکزی یا اقدامات احتیاطی ژئوپلتیک آن ها ایجاد کرده است. کشورهای آسیای مرکزی بیش از یک دهه است که همکاری یا همگرایی منطقه ای را به حالت تعلیق درآورده اند و به تعلیق انداختن این روند در قابل هایی چون نشست های مشورتی نیز باعث هر چه طولانی تر شدن این روند ها می شود. ادامه این روند باعث توقف کامل هدف نهایی این مذاکرات یعنی همگرایی منطقه ای خواهد شد.
انتهای پیام/