گزارش| انفعال اقمار منطقهای آمریکا در پی افول واشنگتن
به دنبال واکنشهای منفعلانه و اغلب منفعتطلبانه رئیس جمهوری آمریکا به برخی از تحولات منطقهای طی چندهفته اخیر، غرب آسیا شاهد انفعال و فاصله گرفتن برخی از متحدان منطقهای از آمریکا و راهبردهای ترامپ بود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، واکنشی که دونالد ترامپ به مسئله سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران داشت یا واکنش به حوادث امنیتی در آبهای منطقه از بندر فجیره گرفته تا حادثه برای کشتیها در دریای عمان در کنار اقدامات و رویکرد آمریکا در قبال هدفگیری شریانهای انرژی و حمل و نقلی عربستان و امارات توسط مقاومت یمن، برخی از متحدان منطقهای آمریکا را به فکر واداشت که آیا واشنگتن اساساً متحد قابل اتکایی برای آنها خواهد بود یا خیر؟
میتوان برخی از نرمشها و چرخشهای و در واقعبینانهترین تفسیر، «انفعال» اخیر در رویکردهای منطقهای در همراهی با سیاستهای ترامپ را در رسیدن این کشورها به این برداشت توصیف کرد که ادامه ترامپیسم در منطقه میتواند به باد رفتن بیشتر ثروت مالی و سرمایه انسانی آنها منجر شود.
در شرق آسیا و دریای چین هم شاهد کاهش نفوذ و هراس متحدان از اتکای بیش از حد به دولت ترامپ بودیم. نوع واکنش انفعالی ترامپ به آزمایش موشکی کره شمالی در هفتههای اخیر متحدان نزدیک از جمله ژاپن و کره را دچار تردید درباره اعتماد و اتکای بیش از حد به هژمونی متزلزل آمریکایی کرده است.
در میان کشورهای آمریکای لاتین نیز که همواره به حیاط خلوت واشنگتن معروف بودهاند شاهد افول قطب آمریکا در شرایطی هستیم که برخی از همپیمانان نزدیک واشنگتن از جمله برزیل مدتها است که با پیوستن به گروهی به نام بریکس که قدرتهای اقتصادی نوظهور هستند دنبال جدا شدن از سلطه دلار و معرفی خود به عنوان قدرتهای نوظهور اقتصادی هستند.
در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا هم بطور کلی میتوان گفت عملکرد ترامپ در دوره 3 سال ریاستجمهوریاش به گونهای منفعتطلبانه بوده که حالا با نزدیک شدن به پایان دورهاش تمامی متحدانش هم جانب احتیاط را گرفتهاند و به نوعی به دنبال مفرّ میگردند. هرچند دربارهی این که آیا چنین مفری برای آنها وجود دارد یا خیر، تحلیلها متفاوت است.
رویکرد کاسبکارانه ترامپ
در ابتدا با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا با رفتارهای جنون آمیز وی که تحلیلگران آن را در چارچوب تئوری سیاسی با عنوان «مرد دیوانه» تفسیر میکردند، موجب تغییراتی در سیاست های دولتهای منطقه شد. این رفتارهای غیرمنطقی و به دور از قواعد موجود هرچند توانست برخی معادلات را بر هم بزند و با منفعتطلبیهای اقتصادی ترامپ در سالهای نخست منافعی را برای او و آمریکا رقم بزند اما با گذشت چند سال در موقعیتی که ترامپ به حمایت و اعتبار نیاز دارد گریبان او را گرفته است.
ترامپ از زمان حضور در رأس قدرت در آمریکا، با یک دیدگاه کاملاً سودجویانه شروع به کار کرد. او که به اقتضای یک عمر تجارت همه چیز را در پس سودهای اقتصادیاش نگاه میکند هرجا به سودی اقتصادی دست یافت به جلو حرکت کرد و جایی که این سود را ندید، از آن پا پس کشید. ارائه طرح اقتصادمحور برای حل مسئله فلسطین با عنوان «معامله قرن» که قرار است بخش اعظمی از هزینههای آن را کشورهای عربی بر عهده گیرند، توصیف عربستان به عنوان گاو شیردهی که آمریکا باید آن را بدوشد و جنگ اقتصادی رسمی با چین و حتی کانادا- که از متحدان نزدیک اایالات متحده است- مشاهده کرد.
بی اعتباری آمریکا
ترامپ با این نگاه برخی سودهای اقتصادی را برای آمریکا به ارمغان آورد اما غافل از این که این سودهای اقتصادی از سویی دیگر سرمایهای عظیم را از ترامپ و ایالات متحده میگیرد. سرمایهای که گرانترین کالای جهان محسوب میشود و آن هم اعتبار رئیس جمهوری و رویکردهایش در میان جهانیان بود. ترامپ اعتبار خود را نزد متحدانش مخدوش شده میبیند. هنگامی که صادرات کالاهای کانادایی به ایالات متحده را با مالیات و عوارض بالا با مشکل مواجه کرد با اقدام متقابل کاناداییها روبرو شد و این پایان ماجرا نبود چرا که در پس این اقدام متقابل یک بی اعتمادی به ترامپ شکل گرفت که در آینده اجازه نخواهد داد دست کم در مسائل اقتصادی کاناداییها به راحتی با ترامپ وارد اقدامات متحد شوند. این مسئله در خصوص چینی ها هم به همین صورت مصداق یافت و تبدیل به بزرگترین جنگ اقتصادی دوران اخیر شد.
سعودی ها و اماراتی ها هم به این بیاعتمادی رسیدند. هنگامی که آنها راضی شده بودند بخشی از تأمین هزینههای معامله قرن را برعهده بگیرند. ترامپ در برخی از سیاستهای منطقهای توقعات این دو را برطرف نکرد. پس از آن، در ماجرای حملاتی که به بندر «فجیره» و تاسیسات نفتی و فرودگاهی عربستان صورت گرفت، در حالی که سعودیها از ترامپ انتظار اقدامات سخت و حتی نظامی داشتند، آمریکاییها پا پس کشیدند.
حال نوبت مصر شده است ولی این بار مصر ظاهراً از گذشته عبرت گرفته و نمیخواهد رَکَبی که عربستان و دیگر متحدان آمریکا خورده اند را بخورد. در دیداری که اخیراً عبدالفتاح السیسی با جراد کوشنر داماد یهودی دونالد ترامپ داشت، السیسی رسماً به کوشنر اعلام کرد: سینا هرگز بخشی از «معامله قرن» نخواهد بود اما مصر از هر تلاشی برای حل مسالمت آمیز مسئله فلسطین براساس توافقنامه های بین المللی حمایت می کند.
عبدالفتاح السیسی طی 6 سال گذشته نشان داده از حیث اقتصادی کاملاً شبیه ترامپ است و هرجا سودی اقتصادی برایش وجود نداشته باشد حضور نمییابد تا هزینه دهد. نمونه اکمل این مسئله را می توان در ائتلافی که عربستان علیه یمن شکل داد مشاهده کرد. السیسی با وجود آن که بخشی از این ائتلاف بود اما هیچ گاه این کشور را رسماً درگیر این جنگ نکرد. السیسی حتی در نشست هایی که عربستان برای رسمیت بخشیدن به این ائتلاف و چند اقدام منطقهای دیگر، همچون نشست سازمان همکاری اسلامی، تشکیل داد شرکت نکرد و یک مقام درجه چندم را به جای خود اعزام کرد.
حال که السیسی میبیند دوره ترامپ یک سال دیگر تمام میشود و معلوم نیست ترامپ در این مقام حضور داشته باشد او را رها میکند و در دیداری رسمی اعلام میکند حاضر نیستند بخشی از خاک خود را برای معامله قرن در اختیار ترامپ قرار دهد. البته با روحیه ای که از السیسی سراغ داریم بعید بود در عمل این کار را انجام دهد. چون او با وعده دریافت چند 100 میلیون دلار می خواست دو جزیره «تیران» و «صنافیر» مصر را به عربستان دهد اما حتی به سمت عملی کردن این اقدام هم نرفته است. اما اینکه رسماً اعلام میکند هرگز بخشی از سینا را برای اجرای معامله قرن به ترامپ نخواهد این معنا را دارد که، السیسی فرصتطلب به این یقین رسیده است که دیگر معامله قرن در این یکسال نمیتواند عملی شود و او اگر قول بخشی از خاک خود را به ترامپ دهد و این مسئله در توافقی ثبت شود آنگاه سرش بیکلاه میماند چرا که رؤسای جمهور پس از ترامپ بالاخره این بخش را بدون دادن هزینههای آن از السیسی خواهند گرفت و این السیسی است که در تاریخ مصر مغضوب ملت مصر خواهد ماند.
ترامپ طی 3 سالی که از ریاست جمهوریاش گذشته بر طبل منفعت کوبیده است و حال که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به حمایت نیاز دارد گرفتار بیاعتباری نزد متحدان منطقهای شده است و در روزهای اخیر شاهد دور شدن برخی از این متحدان از ترامپیسم در منطقه بودهایم که منفعل شدن امارات و حتی عربستان را از جنبهای میتوان در این چارچوب تفسیر کرد. عقب نشینیهای مستمر ترامپ در این دوره از موضع حمایتی متحدان منطقهایاش موجب شده حالا آنها نیز به مرور در گذشتهی خود بیش از پیش تامل کنند.
انتهای پیام/