تفسیر| مراقبت از دسیسه دشمن در تفسیری از سوره یوسف
آیتالله مکارم ضمن تفسیر سوره یوسف(ع) میگوید با این همه تجربیات تاریخى باید این قدر هوش و درایت داشته باشیم که دیگر نسبت به اظهار محبتها و ابراز احساسات و عواطف این گرگان خونخوار که در لباس انسانهاى دلسوز خود را نشان مىدهند خوشبین نباشیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، معمولاً داستانهای قرآنی به گونهای است که انسان از منظرهای مختلف میتواند به آنها بپردازد و نکات کاربردی خود را برداشت کند، در این بین قصه سوره یوسف (ع) از این قاعده مستثنی نیست. از این رهگذر هر یک از مفسران حال و گذشته اسلام نکات تفسیری شایستهای را از تک تک آیات این سوره برای مسلمانان به یادگار گذاشتند. نکاتی که معمولاً منطبق با نیازهای روز و تحولات اجتماعی جامعه مسلمین بود.
مراقبت از مکر شیطان، پرهیز از حسد، حمایت خدا از مؤمنان مخلص، روش صحیح تربیت کودک، لزوم تفریح کودک، فرجام زندگی مؤمنانه، فرجام شرک، حسد و کفر و ... از جمله موضوعات نهفته در این سوره شریف است. حتی برخی مفسران معاصر با استناد به برخی آیات، موضوع دشمنشناسی را از دیگر مسائل مهم این سوره بر شمردند آنجا که برادران یوسف با نیت توطئه علیه او، از یعقوب نبی اجازه خواستند او را با خود به تفریح ببرند. یعقوب (ع) در پاسخ درخواست آنها فرمود: «قالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُون؛ بردن او مرا سخت اندوهگین مىکند و مىترسم شما از او غفلت کنید و گرگ او را بخورد».
در اینجا این سؤال پیش مىآید که چرا یعقوب از میان تمام خطرها تنها انگشت روى خطر حمله گرگ گذاشت؟ بعضى مىگویند: بیابان کنعان بیابانى گرگخیز بود و به همین جهت خطر بیشتر از این ناحیه احساس مىشد. بعضى دیگر گفتهاند که این به خاطر خوابى بود که یعقوب قبلاً دیده بود که گرگانى به فرزندش یوسف حمله مىکنند. این احتمال نیز داده شده است که یعقوب با زبان کنایه سخن گفت و نظرش به انسانهاى گرگصفت همچون بعضى از برادران یوسف بود، ولى به هر حال با هر حیله و نیرنگى بود، توانستند پدر را وادار به تسلیم کنند و موافقت او را به هر صورت نسبت به این کار جلب کنند.
از این فراز برداشت میشود معمولاً هرگز دشمنان با صراحت و بدون استتار براى ضربه زدن وارد میدان نمىشوند بلکه براى غافلگیری طرف مقابل، مجال هرگونه دفاع را از او میگیرند و کارهاى خود را در لباسهاى فریبنده پنهان میکنند. برادران یوسف نقشه مرگ یا تبعید او را تحت پوشش عالیترین احساسات و عواطف برادرانه پنهان کردند، احساساتى که هم براى یوسف تحریکآمیز بود و هم براى پدر ظاهراً قابل قبول.
این همان روشى است که ما در زندگى روز مره خود در سطح وسیع با آن روبرو هستیم، ضربههاى سخت و سنگینى که از دشمنان قسمخورده، از این رهگذر خوردهایم کم نیست. گاهى به نام کمکهاى اقتصادى و زمانى تحت عنوان روابط فرهنگى، گاه در لباس حمایت از حقوق بشر و زمانى تحت عنوان پیمانهاى دفاعى، بدترین قراردادهاى استعمارى ننگین را بر ملتهاى مستضعف و از جمله ما تحمیل کردند، ولى با این همه تجربیات تاریخى باید این قدر هوش و درایت داشته باشیم که دیگر نسبت به اظهار محبتها و ابراز احساسات و عواطف این گرگان خونخوار که در لباس انسانهاى دلسوز خود را نشان مىدهند خوشبین نباشیم.
ما فراموش نکردهایم که قدرتهاى مسلط جهان به نام فرستادن پزشک و دارو به بعضى از کشورهاى جنگزده آفریقا، اسلحه و مهمات براى مزدوران خود ارسال و زیر پوشش دیپلمات و سفیر و کاردار، خطرناکترین جاسوسهاى خود را به مناطق مختلف جهان اعزام میکردند. به نام مستشاران نظامى و آموزشدهندههاى سلاحهاى مدرن و پیچیده تمام اسرار نظامى را با خود مىبردند و به نام کارشناس فنى، اوضاع اقتصادى را در مسیر الگوهاى وابسته که خود مىخواستند، هدایت مىکردند. آیا این همه تجربه تاریخى براى ما کافى نیست که هیچگاه فریب این لفافهاى دروغین زیبا را نخوریم و چهره واقعى این گرگان را از پشت این ماسکهاى ظاهرا انسانى ببینیم؟
منبع:
تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی
انتهایپیام/