صدیقشریف: سیدضیاء تاریخ را دست نخورده، روایت میکرد/ کاربلدها را باندبازیها خانهنشین کرده!
«کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» فراموش نمیشود چون فیلمساز آن تا ابد در خاطرهها میماند؛ کارهای ضیاءالدین دری به مثابه ورقزدن تاریخ است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اواخر سال 96 بود سیدضیاء در بستر بیماری افتاد و به یک باره خبری از مشکل حادّ کبدی و پیوند احتمالی به گوش رسید. تماس گرفتیم اما صدای ضیاء به خاطر ضعف جسمانی و نقاهت بیماری، ضعیفتر شده بود. میگفت بیمارم! دعایم کنید بتوانم «سنجرخان» را هم به سرانجام برسانم. در بستر بیماری هم دغدغه "فریاد مرگ بر استعمار و استکبار" داشت و از خداوند میخواست بتواند آثار دیگری از ظلم استعمار و استکبار بسازد.
با اینکه آماجِ حمله طرفداران انگلیسی و حتی آمریکا دوستان، سرزمین رویاییشان کانادا و مهدِ بیگانههاست آثار سیدضیاء را دوست ندارند. بارها «کیف انگلیسی» را هدف سانسور و توقیف و برخی اختلال در بازپخش قرار دادند و «کلاه پهلوی» هم با ناراحتی اعصاب و روان جناب درّی به سرانجام رسید. تولد و مرگ سیدضیاء به فاصله یک ماه است او بیست و نهم تیرماه سال 32 در تهران به دنیا آمد و بیست و ششم مرداد 97 در شیراز دارفانی را وداع گفت.
دری آرزو داشت سریال «حضرت زینب(س)» را بسازد و «سنجرخان» را به جایی برساند اما گروهبازیها و باندبازیها، کاربلدها را آرامآرام، کمرنگ کرد؛ وضعیتی که سیدضیاءالدین دری را با چند کار موثر و ماندگار به پایان راه رساند. فیلمسازی که میتوانست کارنامه پُرتعدادتری را برای خالق «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» رقم بزند تا بودجهها صرف سرمایههای سطحی و صرفاً آنتن پُرکن تبدیل شده و خبری از روایت صادقانه تاریخی چون «کلاه پهلوی» سیدضیاء الدین دری نیست.
فخرالدین صدیق شریف که "قاضی آقای احسان" را در «کلاه پهلوی»بازی کرده درباره تجربه کار با ضیاءالدین دری میگوید. او به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: سیدضیاء یک دایره المعارف جامی از تاریخ معاصر است. او سینمای جهان را میشناخت؛ ما وقتی سر صحنه «کلاه پهلوی» بودیم از اطلاعات و دانش کامل ایشان بهره میبردیم. مثل او که آنقدر اطلاعات وسیع داشته باشد در سینما و تلویزیون ایران کم داریم. سیدضیاء و آثارش سالیان سال زندهاند و «کلاه پهلوی» جزو آثار مباهات کارنامه بازیگریام به شمار میرود.
وی با اشاره به اینکه سیدضیاء تاریخ را دست نخورده، روایت میکرد، افزود: کارگردانهای مولفی مثل درّی که با تمام زوایای اجتماعی، تاریخی و رفتاری، فضای تاریخ معاصر را به طور کامل و دستنخورده روایت میکنند؛ جزئیترین مسائل ارتباطی اصیل ایرانی در آن مقطع و ظلم و جور استعمار و استکبار آن زمان طوری به تصویر میکشند که هر بازیگری دوست دارد حتی در جامه کاراکتری فرعی جلوی دوربین چنین کارگردانهایی باشد. مخاطب با تماشای «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» تاریخ را به وضوح میبیند و در آن دوران چه حال و هوایی حاکم بوده از چشمِ فیلمساز دور نمیشود. این کارگردانها فارغ از آگاهی، اندیشه و دانش لازم، تمام ویژگیها و شاخصههای فیلمسازی و جاذبههای بصری را میداند و این آثار ماندگار است. «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» فراموش نمیشود چون فیلمساز آن تا ابد در خاطرهها میماند. کارهای ضیاءالدین دری به مثابه ورقزدن تاریخ است.
صدیقشریف درباره دقت بالای ضیاءالدین دری، تصریح کرد: مخاطب نگاه باسمهای و تصنعی نمیبیند و جملگی کاراکترهایی را در روایتهای ضیاءالدین به نظاره مینشیند که در تاریخ دربارهشان نوشته شده است. این دقت بالای سیدضیاء را به رخ میکشد؛ او هیجانی و عجلهای کار نمیکرد، به همینخاطر کارنامه کمتعداد اما عمیقی از مجموعههای تلویزیونی و کارهای سینمایی دارد. امروز شرایطی فراهم شده به دلیل مالی و یکسری مسائل خاص، باندبازی و گروهبازی به اوج خودش رسیده و امثال این فیلمسازان مولف و با دقت کمرنگ میشوند. این آدمها امروز هم هستند اما کمتر کار میکنند.
این بازیگر در پاسخ به این سوال که چرا آنقدر دغدغه «ضیاءالدین دری» نشان دادن جنایات و ظلمهای انگلیس بوده است، خاطرنشان کرد: ضیاءالدین دری کارگردانی جدا از اندیشهها و دغدغههای جامعه نبود همه نسبت به ظلمها و رفتارهای استعماری انگلیس انتقاد داشته و دارند. به هر حال این جنایتها و ارتباطات خاص انگلیسی و اعمال ظلمهای خاص در سیاستهای انگلیسیها در تاریخ آمده و شمهای برجسته از آن را در «کیف انگلیسی» و زوایای دیگر آن را در «کلاه پهلوی» دیدیم. چون فیلمساز تاریخ معاصر را به خوبی میشناخت و از نگاهشان این توجه به نگاه و دغدغه مردم، وجود دارد.
او در خصوص سکانس مورد علاقه «کلاه پهلوی» گفت: همه سکانسهای «کلاه پهلوی» یک مجموعهای از اتفاقات بود که بسیار برایم قابل احترام و جذاب است. ولی سکانس تبعید و برکناری قاضی آقا احسان را دوست داشتم که در فیلم مرا کنار میگذارند. این لحظهها برای من جذاب بودند.
صدیق شریف با انتقاد از برخی سریالهای سطحی و صرفاً آنتن پُرکن، تأکید کرد: یکسری از کارها پیشنهاد میشود که میخوانیم اما جذابیتی برای بازی ندارند. مخاطب امروز نیازمند کارهای موثر و جذاب است نه صرفاً آنتن پُرکن و زودگذر و سطحی! نباید کارهایی ساخته شوند که شعاری و عوامزده، هدف و مفهوم خودشان را القاء کنند. طرف اصلی رسانه مردم هستند و رسانه باید مفهوم واقعی رسانه را درک کند. اگر رسانه و نمایش را منهای مردم کنیم این یک مسئله کاملاً بیهویت میشود. زیرا یک رسانه مخاطب نداشته باشد قطعاً هویت ندارد و یک کارگردان هم نتواند مخاطب را جذب کند آن اثر هویت ندارد.
وی اظهار کرد: کارگردانی موفق است که عامه مردم و جامعه را نسبت به کارهای خودش جذب کند و کارش دیده شود. اینها خیلی مهم است الان میبینم به این مفاهیم مهم توجه نمیشود.آنتن را پُر میکند و یک نکته مهم این است جامعه را یکدست ببینیم. ما باید به دنبال فضای امیدآفرینی و وحدت در رسانه باشیم، چون رسانه برای مردم است. رسانه باید بین جامعه و مردم، وحدت ایجاد کند؛ رسانه نباید عام زده بشود.
بازیگر سریال «در چشم باد» با اشاره به اینکه بازیگر سریال تلویزیونی شدم که فعلاً متوقف شده است، گفت: در حال حاضر کاری ندارم و کاری قرار بود شروع کنیم به یکسری مشکلات مالی برخورد. سریال تلویزیونی ملودرام اجتماعی هم بود که قرارداد هم بستیم ولی به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. فعلاً کار دیگری را وارد گفتگو نشدهام. برایم مهم است کاری باشد جذابیت برای مردم و خودم ایجاد کند. این کار را میپذیرم و دوست دارم کارهای متفاوت را تجربه کنم. کار طنز انجام دادم ولی بیشتر به کار جدی معروف شدم.
او در واکنش به سرگردانی گونه نمایشی سریال «بوی باران» تصریح کرد: این کار اتفاقاً از یک قصه بسیار جذابی برخوردار است و تمام این سرگردانی که به نظر میرسد و برخی دربارهاش صحبت کردهاند اینها همه به هم متصل می شوند در واقع قصه جذابی دارد. مخاطب این کار را باید با تطمئنینه و با آرامش و صبر ببیند. زیرا رفته رفته این مجموعه آدمها به هم متصل میشوند. البته قبول دارم مخاطب امروز حوصله صبر در دیدن نمایش را ندارد و سریع نتیجهگرفتن را میپسندد. ولی تماشای همراه با سعه صدر، لازمه دیدن سریال با مفهوم «بوی باران» است.
انتهای پیام/