یادداشت| افول ابرقدرتی امریکا از سیاست نبرد پیشدستانه به وعده سرخرمن
آمریکا که در گذشته از راهبرد «اقدام پیشدستانه» سخن میگفت و بر مبنای آن عمل میکرد، اکنون در برابر سرنگونی پهپاد متجاوز خود توسط ایران، وعده اقدام در آینده را میدهد؛ اقدامی که البته مطابق با خواست آمریکا نیز نخواهد بود.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم: برخی رسانههای غربی با انتشار اخباری که البته نمیتوان به صحت آنها اطمینان داشت اعلام میدارند که رژیم آمریکا در پاسخ به سرنگون کردن یک پهپاد آمریکایی، قصد حمله محدود به برخی از اهداف نظامی در خاک جمهوری اسلامی ایران را داشته است که البته این تصمیم قبل از عملیاتی شدن، با دستور ترامپ لغو شده است. روزنامه نیویورکتایمز روز پنجشنبه، 30 خردادماه، به نقل مقامهای آمریکایی گزارش داد که دونالد ترامپ در واکنش به سرنگونی پهپاد آمریکایی، دستور «حمله محدود» به ایران را صادر کرده، اما درحالیکه این عملیات در مراحل اولیه بود، حمله را متوقف کرد.
برابر این گزارش، این حملات محدود قرار بود بامداد روز جمعه بهوقتایران انجام شود.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز همین گزارش را به نقل از منابع خود تأیید کرده است.
هر چند نگارنده اتخاذ چنین تصمیمی را کاملاً غیر معتبر میداند لیکن برای بحث در این خصوص باید به دو سؤال پاسخ داد:
1-آیا آمریکا از منظر حقوق بینالملل به تبعات چنین تصمیم و راهبردی توجه دارد یا خیر؟
2-آیا از منظر نظامی، طرف آمریکایی توانایی اجرای این تصمیم را دارد یا خیر؟
در پاسخ به سؤال اول باید اعلام داشت:
تنها مسیر مشروعی که منشور ملل متحد برای استفاده از قدرت نظامی تعریف کرده است، دفاع مشروع است. منشور ملل متحد در بند 4 ماده 2 میگوید: «کلیه اعضاء در روابط بینالمللى خود از تهدید بهزور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضى یا استقلال سیاسى هر کشورى یا از هر روش دیگرى که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خوددارى خواهند نمود.» و در ماده 51 اعلام میدارد: «در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شوراى امنیت اقدام لازم براى حفظ صلح و امنیت بینالمللى را به عمل آورد هیچیک از مقررات این منشور بهحق ذاتى دفاع از خود خواه فردى یا دستهجمعی لطمهاى وارد نخواهد کرد. اعضاء باید اقداماتى را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل میآورند فوراً به شوراى امنیت گزارش دهند. این اقدامات بههیچوجه در اختیار و مسئولیتى که شوراى امنیت بر طبق این منشور دارد و بهموجب آن براى حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللى و در هر موقع که ضرورى تشخیص دهد اقدام لازم به عمل خواهد آورد تأثیری نخواهد داشت.»
چگونگی استفاده از دفاع مشروع مواردی چون ضرورت، فوریت و تناسب اقدام را در برمیگیرد. در قطعنامه 3314 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص تعریف تجاوز آمده است: «تجاوز عبارت است از بهکارگیری زور بهصورت مسلحانه توسط یک دولت علیه حاکمیت یا تمامیت ارضى یا استقلال سیاسى دولت دیگر یا به هر نحو دیگر که با اهداف سازمان ملل متّحد ناسازگار باشد.» و در ادامه این قطعنامه برخی از موارد تجاوز را برشماری کرده است.
اگر به تحلیل حادثه بپردازیم اقدام ایران کاملاً در چارچوب دفاع مشروع تعریف میشود.
یک پهپاد دولت متخاصم، با پنهانکاری که حکایت از سوء غرض آن دولت میباشد، به پرواز درآمده و بدون توجه به تذکر و اخطارهای صادره، حریم هوایی کشورمان را نقض کرده و نیروی دفاعی ایران بنا بهضرورت و با فوریت، این پهپاد را در داخل مرزهای هوایی کشورمان سرنگون کرده است. گزارش اقدام خود در دفع تجاوز را به شورای امنیت اعلام و مستندات آن را نیز در اختیار دبیر کل سازمان ملل قرار داده است.
در طرف مقابل، آمریکا اگر خود را قربانی تجاوز جمهوری اسلامی ایران میداند باید شکایت این موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل منعکس نماید که خود یک تحقیر بزرگتر برای آمریکا است که علیرغم ادعای ابرقدرتی، کشور ایران این جرئت و جسارت را دارد که این ابرقدرت را تحقیر نماید.
درواقع آمریکا باید بتواند اقدام ایران را بهعنوان یک اقدام تجاوزکارانه اثبات نماید. آمریکایی که هیچ مرزی در این منطقه ندارد نمیتواند مدعی تجاوز ایران به حریم این کشور باشد و اگر مستند به بند چهارم موارد تعریف تجاوز در قطعنامه 3314 مبنی بر «حمله نیروهاى مسلّح یک دولت به نیروهاى زمینى، دریایى و هوایى دولت دیگر» استناد کند باید به این نکته توجه کرد که آمریکا باید ثابت نماید که این حمله در خارج از مرزهای هوایی ایران و بهعنوان یک اقدام تجاوزکارانه از سوی ایران انجام شده است. درحالیکه این ایران است که با سند و مدرک و ذکر چگونگی سرنگون کردن پهپاد آمریکایی، از آمریکا به دلیل نقض حریم هوایی کشورمان شکایت کرده است.
اگر قرار باشد اقدام نظامی آمریکا در چارچوب دفاع مشروع، انجام پذیرد این اقدام باید در همان زمان وقوع حمله مسلحانه و در راستای دفع تجاوز صورت پذیرد بنابراین اینکه با گذشت دو روز از یک واقعه که البته طرف آمریکایی نتوانسته از متجاوز بودن خود رفع اتهام نماید، بخواهد با یک موج حمله نظامی، با استناد به اصل دفاع مشروع، به اهدافی در کشورمان حمله نماید هیچ مستمسک حقوقی نداشته و نخواهد داشت و در صورت دست زدن آمریکا به چنین اقدامی، آمریکا دومین اقدام تجاوزکارانه در برابر ایران را انجام داده است و تبعات حقوقی و قانونی این رفتار را باید پذیرا باشد. چرا که هیچکدام از موارد ضرورت، فوریت و تناسب در این اقدام آمریکا لحاظ نشده است.
اگر در گذشته شاهد اقدامات امریکا در حمله به دیگر کشورها بدون اخذ مجوز از شورای امنیت سازمان ملل متحد بودهایم باید توجه داشت که در همان موارد نیز آمریکا حتی در ظاهر، بعدها تلاش نمود اقدامات خود را مستمسک به اخذ مجوز از شورای امنیت معرفی کند و در همان موارد نیز تلاش داشته وجهه ظاهری را رعایت یا بازسازی کند.
در پاسخ به سؤال دوم مبنی بر توانایی نظامی آمریکا برای انجام این عملیات نظامی:
باید توجه داشت که تصمیمات- آن هم در چنین سطح و با چنین تبعات – در خلأ اتفاق نمیافتد. برای اتخاذ چنین تصمیمی، طرف آمریکایی باید محاسبات متعددی در نظر بگیرد. پذیرش تبعات بینالمللی، ناامنی در منطقه، چگونگی اقدام ایران در پاسخ به این حمله، اثرات سیاسی، اجتماعی و... همگی از مسائلی است که باعث میشود تصمیمگیری برای سران نظامی و سیاسی آمریکا، سخت و مشکل باشد. بهعبارتدیگر، این یک معادله پیچیده و با متغیرهای غیرقابلکنترل فراوان است که شبیهسازی آن برای طرف آمریکایی غیرقابل امکان است؛ ضمن این که جمهوری اسلامی ایران در راهبرد خود اعلام کرده «دوران بزن و در رو» تمام شده است و متجاوز را در هرجایی که صلاح بداند و حتی خارج از جغرافیای سرزمینی و منطقهای خود دنبال خواهد کرد. «ما ملتی نیستیم که بنشینیم تماشا کنیم قدرتهای پوشالىِ مادی که از درون کرمخورده و موریانهخوردهاند، ملت استوار و پولادین ایران را تهدید کنند. ما در مقابل تهدید، تهدید میکنیم. هر کسی فکر تجاوز به جمهوری اسلامی ایران در مخیلهاش خطور کند، باید خود را آمادهی دریافت سیلیهای محکم و مشتهای پولادین کند؛ از سوی ملت مقتدر ایران، از سوی نیروهای مسلح؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مردمی و پشت سر همه، ملت بزرگ ایران؛ و بدانند؛ هم آمریکا بداند، هم دستنشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هرگونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.»
بر همین اساس به نظر میرسد ضمن این که نباید حماقت دشمن را از گزینههای در پیش رو حذف نمود و باید برای این حماقت نیز آمادگی کامل داشت و اقدامات بازدارنده در این خصوص را انجام داد، گزینه انجام اقدام نظامی حتی بهصورت محدود از سوی آمریکا، گزینهای غیر معتبر و غیرقابل تحقق است. بر همین اساس است که در سخنان رئیسجمهور آمریکا شاهد تزلزل در تصمیم و حتی دفاع ادراکی در پذیرش اقدام ایران علیه پهپاد آمریکایی هستیم. ترامپ تلاش میکند از اهمیت اقدام ایران در مقابله با متجاوز کاسته و آن را یک اقدام فردی و متعلق به تصمیم یک فرد نظامی در یک سایت پدافندی معرفی نماید و خود را به فراموشی میزند که بالاترین مقامات نظامی و سیاسی کشورمان از این تصمیم حمایت و آن را نشاندهنده اقتدار ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود معرفی کردهاند.
ترامپ در گام بعدی، متزلزل در تصمیمگیری، از اتخاذ یک راهبرد دقیق در برابر ایران عاجز است و بر همین اساس در پاسخ به خبرنگاران و اصحاب رسانه برای اعلام راهبرد آمریکا تلاش میکند بهزعم خود افکار عمومی را در یک ابهام قرار دهد؛ درحالیکه این ابهامآفرینی، بیش از آنکه یک عملیات روانی موفق باشد، نشاندهنده افول ابرقدرتی آمریکا و نداشتن گزینهای جز کرنش و تسلیم آمریکا در مقابل اراده ملت ایران است.
آمریکا که در گذشته از راهبرد «اقدام پیشدستانه» سخن میگفت و بر مبنای آن عمل میکرد، اکنون در برابر سرنگونی پهپاد متجاوز خود توسط ایران اسلامی، وعده اقدام در آینده را میدهد. اقدامی که البته مطابق با خواست آمریکا نیز نخواهد بود تا بار دیگر این جمله اثبات شود که «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» و این نشانهای دیگر از افول آمریکا است.
علی اکبری، کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام/