کنگره ۵۴۰۰ شهید کردستان|روایتی از شجاعت نخستین شهید شکنجه ساواک در دیار مجاهدتهای خاموش
بسیاری از غیورمردان ایرانی در دفاع از انقلاب و میهن جنگیدند و در میدان نبرد خون دادند و عدهای نیز همچون «ملأ محمد رشید علومی» درراه دفاع از ارزشهای دین و اسلام با شکنجه ساواک به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج ، از پدرش میگوید، ساواک تعدادی از روحانیون منطقه را به یک جلسه عمومی دعوت میکرد و از آنها میخواست درباره دین و سیاست برای مردم سخن و بگویند «دین از سیاست جداست».
میگوید در آن جلسه هرکسی به نحوی طفره میرفت و حاضر به صحبت نبودند و در میان جمع تنها کسی که حاضر شد سخن بگوید پدرش بوده که بابیان یک مقدمه کوتاه در کمال شجاعت دین و سیاست را لازمه زندگی عنوان کرده و نبود آنها را منجر به عدم وجود ثبات در جامعه میداند.
اینها از خاطرات درویش کمال علومی فرزند شهید معظم «ملامحمد رشید علومی» است، شهیدی که اواخر سال 1340 دستگیر و تحت شکنجه و اذیت و آزار قرار گرفت بعد از گذشت مدتی که ممنوعالملاقات بود در بیستم اردیبهشتماه 1341 از سوی فرمانداری سقز، خبر شهادت وی به ثبتاحوال اعلام شد.
شهید معظم «ملامحمد رشید علومی» چهارم آبان ماه 1300 در یکی از روستاهای سقز به نام قلعه کهنه از توابع دهستان گلتپه در استان کردستان دیده به جهان گشود و تنها فرزند خانوادهاش بود.
مادرش مینا و پدرش علی نام داشت و در منطقه به صوفی علی معروف بود، گرچه وضع مالی صوفی علی بسیار ضعیف بود ولی با حداقلهای زندگی قناعت میکردند و همواره به رحمت خداوند متعال امیدوار بود و از همه مهمتر به تربیت فرزندش میاندیشید بنابراین علیرغم تنگدستی «ملامحمد رشید» را به روستای گوره قلعه فرستاد تا نزد مرحوم استاد حسامالدین ماجدی که از علمای به نام آن زمان به شمار میرفت کسب فیض نماید.
روستای گوره قلعه در آن روزها بزرگترین مدرسه علوم دینی را داشت و در منطقه بود، به همین دلیل از قلم استاد حسامالدین ماجدی و برادر ایشان استاد ملاحسن ماجدی خیلی زود روخوانی و روانخوانی قرآن کریم را فراگرفت و موفق به ختم قرآن کریم شد.
ملامحمدرشیدعلومی با یادگیری کتاب حیاتبخش قرآن کریم راهی شهر سقز شد و در محضر اساتیدی همچون ملأ محمدامین، مرحوم ملاعبدالقادر سعیدی صرف و نحو، منطق و ادبیات فارسی و عربی را فراگرفت و اجازه تدریس پیدا کرد.
او هیچگاه به آموختههای خویش قناعت نکرد و چون تشنه یادگیری علم و دانش بود به کردستان عراق مهاجرت کرد و به مدت یک سال در شهر پنجوین نزد ملااسماعیل امامجمعه آن شهر و به مدت چهار سال در محضر ملاعبدالله آل خلیفه علم اصول و کلام را آموخت و پس از تکمیل آموختههایش برای تبلیغ شریعت دین مبین اسلام به ایران بازگشت.
باایمان راسخ از حق دفاع کرد
این شهید والامقام در روستای آیچی با فاطمه رضاپور ازدواج کرد و در «دره علیآباد» ساکن شد، در کنار تبلیغ و تدریس علوم دینی و اقامه نماز جمعه و جماعات در منطقه بهعنوان همکار اداره ثبتاحوال به مردم خدمت و باایمان راسخ از حق دفاع کرد و در مقابل زورگویان رژیم منحوس پهلوی که در منطقه بهعنوان خان و ارباب به مردم زور میگفتند، میایستاد و در کمال شجاعت حرف خود را میزد و از کسی واهمه نداشت.
عوامل و مزدوران رژیم در منطقه باوجودآن مرد خدایی احساس خطر میکردند و به همین دلیلی با بهانههای واهی و دسیسه و توطئهچینی زمینه دستگیری وی را توسط ساواک فراهم میکردند و با همکاری سرهنگ کمالی رئیس ساواک در سقز به خانهاش یورش بردند و او را در کمال مظلومیت دستگیر و بیدفاع به زندان انفرادی سازمان امنیت وقت سقز منتقل کردند.
«علومی» در اوج نیاز خویش اقدام به انفاق مال و بخشش میکرد
فاطمه رضا پور همسر این شهید والامقام میگوید: زندگی مشترک ما چهار سال بیشتر نبود وضع مالی ضعیفی داشتیم اما چون «ملامحمد رشید علومی» تمام عمر را تحصیلکرده و به زندگی طلبگی قناعت کرده بود از عزتنفس و قناعت بالایی برخوردار بوده و همیشه میگفت تنها به خدا توکل کنید و با وضعیت نامناسب مالی که داشتیم از کمک به فقرا و دستگیری نیازمندان نیز غافل نبود تا جایی که گاهی به او اعتراض میکردم چون در اوج نیاز اقدام به انفاق مال و بخشش میکرد و همواره میگفت خدا کریم است.
میگوید؛ در یکشب ماه مبارک رمضان تنها دو تخممرغ برای سحری داشتیم اما چون وضع همسایه خوب نبود یکی از تخممرغها را به همراه مقداری نان و کاسهای ماست برای همسایه برد و میگفت یک تخممرغ برای دو نفر ما کافی است.
ملأ سید محیالدین قریشی از دوستان شهید است که شخصاً بر جنازه میت نماز خوانده و تلقینش را بجای آورده، از خاطراتش با شهید وارسته میگوید از اینکه «ملأ محمد رشید علومی» از مردان مبارز و انقلابی سقز به شمار میرفته و تا جایی که به خاطر دارد از همان دوران طلبه روحیه ظلمستیزی داشت و در مقابل بیدادگریها و ظلم و ستم اربابان زر و زور باشهامت و جسارت تمام چه در مجالس عمومی و چه در محافل خصوصی میایستاد و گاهی نیز با آنها درگیر میشد.
بیشک انقلاب اسلامی ثمره مجاهدات و پایمردی مردمی است که در مقابل رژیم استبداد، ظلم و فساد حکومت ستمشاهی ایستادند و با فداکاریهای این مردم طومار حکومت 2500 ساله شاهنشاهی را برچیدند و در این راه هزاران نفر جان خود را دادند تا ارزشهای دینی و اسلامیمان پابرجا بماند.
منبع: دبیرخانه ستاد کنگره 5400 شهید استان کردستان
انتهای پیام/ش