گزارش تسنیم-۲| نگاهی به روابط قزاقستان و بازیگران بینالمللی: ترکیه و جمهوری اسلامی ایران
در حالی که ترکیه بدون دسترسی مناسب ترانزیتی و با فاصله قابل توجه، ۵.۶ درصد تجارت با کشورهای آسیای مرکزی را به خود اختصاص داده است، جمهوری اسلامی ایران حتی در بازه لغو تحریمها نتوانسته این رقم را از ۱.۷ درصد فراتر ببرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در بخش پیشین انگیزهها و محرکههای حضور قدرتهای بینالمللی تاثیرگذار نظیر چین، روسیه و ایالات متحده آمریکا در قزاقستان مورد بررسی قرار گرفت. در یادداشت پیشرو به دنبال تحلیل روابط قدرتهای منطقهای، نظیر جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قزاقستان هستیم.
ترکیه؛ پیشتاز در بین رقبای منطقهای
ترکیه با ابزار پان ترکیسم در قزاقستان و منطقه آسیای مرکزی وارد شده است. آنکارا در همگرایی کشورهای ترک براساس همکاری اقتصادی و فرهنگی و با حذف سیاسی وحدت قومی متمرکز است. در سال 2006، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه با ابتکار ایجاد منطقه مشترک المنافع کشورهای ترکزبان، تلاش نمود که ضمن ایجاد وحدت و ورود موثر در عرصه بینالملل در مسیر توسعه همگرایی اقتصادی و کمک به کشورهای منطقه اقدام نماید. براین اساس، ترکیه در جریان هشتمین نشست اجلاس ترکزبانان از ابتکار نظربایف، رئیسجمهور وقت قزاقستان مبنی بر ایجاد مجمع نمایندگان پارلمانی و شورای ریشسفیدان دولتهای ترکزبان حمایت کرد. در واقع، آستانه پیشنهاد برای رهبری در دنیای کشورهای ترک را ارائه داد و ترکیه به طور ضمنی با این پیشنهاد موافقت نمود. ترکیه در راه تحقق الگو اتحادیه کامل ترکزبانان در چند جبهه فعالیت دارد. برخی از این جوانب عبارت هستند از:
الف) سیاست ایجاد حوزه واحد انرژی، مکانی که آن کشور در نقش اساسی کریدور حمل و نقل برای انتقال حاملهای انرژی از آسیای مرکزی و قفقاز به بازارهای اروپایی عمل خواهد کرد؛
ب) فعال کردن توسعه روابط کاری و ایجاد سیستم واحد ارتباطات در منطقه که اجازه می دهد افزایش مبادله کالا را در پیداشته باشد،
ج) تقویت همکاریها در زمینه فرهنگ برای تشکیل اصول ایدئولوژی،
د) در صورت امکان تشدید همگرایی سیاسی برای کمک به ایجاد موسسات فعال در بخش تسهیل همگرایی
ایران؛ فرصت سوزی با چاشنی تحریم
جمهوری اسلامی از سال 1991 تلاش کرده است تا روابط را با قزاقستان و کشورهای آسیای مرکزی، هم از طریق دو طرفه و هم از طریق گروههای مختلف منطقهای توسعه دهد. در مورد قزاقستان اطلاعات منتشر شده توسط سازمان های دولتی و غیر دولتی ایران نشان می دهد که تجارت جمهوری اسلامی ایران با قزاقستان بیتاثیر از تحریمهای جهانی نبوده است. صادرات قزاقستان به ایران در سال اول پس از لغو تحریم ها در سال 2016 افزایش پیدا کرد و صادرات این کشور به ایران با 143 درصد رشد نسبت به سال قبل به 211 میلیون دلار افزایش یافت و در واردات نیز با 25 درصد رشد نسبت به سال قبل از آن به 173 میلیون دلار رسید.
به دنبال حذف برخی تحریم های بین المللی علیه ایران در سال 2016، ایران یک گزینه عالی برای تجارت در منطقه به شمار میآمد، به ویژه به دلیل در اختیار قرار دادن فرصت اتصال به آبهای آزاد از طریق خلیج فارس از طریق اضافه شدن کشورهای آسیای میانه به کریدور شمال و جنوب و مسیرهای مشابه دیگر.
با این حال اما جمهوری اسلامی در سال 2017 با وجود لغو برخی تحریمها تنها 1.7درصد از کل تجارت غیرنفتی در پنج کشور آسیای مرکزی را به خود اختصاص داد و در حالی در رتبه هفتم قرار گرفت که ترکیه با وجود عدم دسترسی مستقیم به بازار آسیای میانه، 5.6 درصد تجارت را به خود اختصاص داد.
گردش مالی بین تهران با بزرگترین شریک اقتصادی خود در آسیای مرکزی، قزاقستان، در سال 2017، بر اساس آمار کمیته مالیات دولتی MF RK، 552.6 میلیون دلار بود و این یعنی بدترین عملکرد در شش سال گذشته. در تاجیکستان - حدود 80 میلیون (در مقایسه با رقم 292 دلار در سال 2013)، با قرقیزستان حدود 15 میلیون دلار است. ترکمنستان اما استثناست و حجم مبادلات با افزایش به حدود یک میلیارد دلار رسید. اما نکته نگران کننده این است که اگر صادرات گاز را کنار بگذاریم، کل مبلغ آن 120 میلیون دلار خواهد بود که رقم پایینی است.
در هر حال، علیرغم پتانسیل کشورهای ایران و آسیای مرکزی، داده های موجود نشان میدهد که میزان گردش مالی بین آنها کم است که میتوان دو دلیل عمده برای آن ذکر کرد :
- کم توجهی دیپلماتیک ایران به کشورهای آسیای میانه
- تحریمهای ایالت متحده آمریکا علیه تهران
ایران در حال حاضر به عنوان شریک تجاری شانزدهم قزاقستان، هشتم ترکمنستان، و هفتم تاجیکستان قرار دارد، که به هیج وجه جایگاه مناسبی نیست اما همکاری میان ایران و آسیای میانه به نظر میرسد که با توجه به علاقه طرفین در آینده رو به رشد باشد. البته در شرایطی که با توجه به تحریم های بانکی، ایران بتواند مسیر مالی جایگزین برای تجارت با آسیای مرکزی را ایجاد کند. با این حال، زمینههای جدیدی از همکاری که میتواند رابطه تجاری ایران با این کشورها را در بر بگیرد، عبارتند از: نفت، انرژی، مواد معدنی، فرآوری صنعتی صنعتی و صنایع نساجی و خودرو.
موقعیت جغرافیایی ایران، نقش این کشور را در چشم انداز توسعه حمل ونقل تجاری کشورهای آسیای مرکزی افزایش میدهد که در جستجوی کوتاهترین مسیرهای دسترسی به آبهای آزاد و اروپا و حوزه دریای مدیترانه هستند. انتظار می رود تغییر جهت ایران در جهت هویت بیشتر آسیایی و همراهی با سیاستهای چین در منطقه آسیای مرکزی، وضعیت موجود را تغییر دهد و چشماندازهای جدیدی را برای همکاری ایران با آسیای مرکزی باز کند.
برای ایران در دوره تحریمها، روابط با قزاقستان و کشورهای آسیای مرکزی عمدتا فرصتی برای تضعیف انزوای سیاسی تحمیل شده به تهران است. ایران در آسیای مرکزی برای رهبری اقتصادی مبارزه نمیکند و خود را به عنوان یک رقیب برای روسیه، چین و اتحادیه اروپا قرار نمیدهد. پروژههای حمل و نقل، تکنولوژی و سرمایه گذاریهایی که ایران میتواند ارائه دهد بعید است که توازن قدرت موجود در منطقه را تغییر دهد.
به دلیل اینکه ایران در آسیای میانه بیشتر سعی دارد چهره خود را به عنوان یک شریک عملگرا معرفی می کند، که به منظور ترویج همکاری های منطقهای مایل به کنار آمدن اختلافات ایدئولوژیکی با همسایگان آسیای مرکزی - به عنوان مثال در مورد سکولاریسم دولتها – است، احتمال اینکه از طرف ایالات متحده مشکلی جدی فراتر از اختلافات کلی ایران را تهدید کند پایین است، اما مشکل اصلی اینجاست که حتی در سال 2017 و پس از حذف برخی تحریمها، در شرایطی که ایران شرایط مناسبی را برای تجارت در این منطقه را داشت، اما در کشورهای آسیای مرکزی تقریبا هیچ پروژه جدی و بزرگی را اجرا نکرد و به این ذهنیت که ایران برنامه مشخصی برای آسیای مرکزی ندارد قوت بخشید. واقعیت این است که در چند سال گذشته ایران بیشتر توجه خود را برای حفظ نفوذ ژئوپلیتیکی خود در خاورمیانه معطوف کرده است و از ظرفیت تجارت با آسیای مرکزی غافل شده است.
نویسنده: احمد قاسمزاده، کارشناس مسائل قزاقستان
انتهای پیام/