آقای عراقچی سَری به کلاس سواد رسانهای بزنید
چهارشنبه گذشته، سیدعباس عراقچی در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما در لوای تهدید اروپا، تلویحا مهاجران افغانستانی را تهدید به اخراج کرد؛ اظهارنظری که فارغ از اثربخشی آن به بدترین شکل ممکن و در بدترین جا بیان شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،علی جمشیدی در یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت : چهارشنبه گذشته، سیدعباس عراقچی در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما در لوای تهدید اروپا، تلویحا مهاجران افغانستانی را تهدید به اخراج کرد؛ اظهارنظری که فارغ از اثربخشی آن به بدترین شکل ممکن و در بدترین جا بیان شد.
این سخنان که احتمالا علاوهبر حاشیههای این یکی، دو روزه تبعات ثانوی هم خواهد داشت؛ وقتی از زبان عراقچی رسانهای شد، این شبهه را ایجاد کرد که «چرا معاون سیاسی وزارت امور خارجه با حدود 30 سال سابقه دیپلماتیک، که انتظار میرود از حداقلهای سواد رسانهای برخوردار باشد و دستکم در سخن بسیار کم اشتباه ظاهر شده و گزیده و دقیقگویی را دنبال کند، اینطور بیمحابا سخن میگوید؟»
از طرف دیگر فارغ از اینکه این اظهارنظر معاون سیاسی وزیر امور خارجه تصویب یا حداقل مشورت شده بوده یا خیر و اینکه در صورت داشتن پشتوانه، به چه میزان میتواند موثر باشد، نحوه بیان آن دارای تبعاتی است که اجمالا مرور میکنیم.
الف: تاثیر سوء در اقتصاد، اجتماع و امنیت
اول: سوای اشتراکات فرهنگی کهن که روابط عمیق و مستحکمی میان مردم ایران با افغانستانیها ایجاد کرده، طبق حداقلیترین آمارها، 30 درصد کالاهای وارداتی افغانستان از برندهای ایرانی است که حجم ریالی بالایی یعنی رقمی نزدیک به 5/2 میلیارد دلار را شامل میشود. علاوهبر این، 10 تا 15 درصد از باقی واردات افغانستان نیز از کشورهایی است که لاجرم با عبور از خاک ایران، وارد این کشور میشود و تبعا ایران از سود ترانزیتی آنها بهرهمند است. علاوهبر این در ایام تحریم این ارقام به مراتب ارزشمندتر از شرایط عادی هم خواهند بود و با توجه به اینکه سیستم مالی افغانستان که همچنان سیستم سنتی، مبتنیبر حواله و تقریبا نظارتناپذیر از سوی سیستمهای مالی جهانی است، همکاری با افغانستان و گسترش آن میتواند کمکحال بزرگی برای دورزدن تحریمها و بیاثرکردن آنها باشد. حال با این حس عدم اطمینانی که عباس عراقچی ایجاد کرده باید دید آیا میتوان در شرایط توام با محدودیت امروز از این فرصت استفاده کرد یا خیر؟
دوم: همچنانکه سیدعباس عراقچی اظهار میکند حداقل سه میلیون افغانستانی در حال حاضر در ایران سکونت دارند، سه میلیون نفر که قریب به اتفاقشان اگر در ایران متولد نشده باشند، بیشتر از دو یا سه دهه از دوران حیات خود را در ایران سپری کردهاند. این افراد امروز به علت اشتراکات فرهنگی و زبان مشترک و حضور بلندمدت میان مردم ایران، اولا در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران با ایرانیان وصلت کرده و پیوندهای خانوادگی ایجاد کردهاند. ثانیا با پشتکار فراوان در مسیر توسعه بهعنوان نیروی کار حضور داشتهاند و ثالثا هم در جنگ تحمیلی چند هزار شهید و جانباز تقدیم انقلاب اسلامی کردهاند و هم در سالهای اخیر جانانه مدافع عزت اسلام و حریم ایران، چندصد کیلومتر آن طرفتر یعنی در سوریه و عراق بودهاند. حالا اما با اظهارات عراقچی معلوم نیست که چه بر سر فرهنگ و ساختارهای اجتماعی شکلگرفته در این سالها مخصوصا در نیمهشرقی کشور خواهد آمد.
ب: خنثیکننده وحدت سیاسی با منتقدان
در روزهای اخیر و بعد از اقدام متقابل ایران در برجام، بسیاری از منتقدان که سالهاست در صف مقابل دولت قرار گرفتهاند، با استقبال از مسیر در پیش گرفته شده، به حامی اقدام حسن روحانی و دولت دوازدهم بدل شدند و بهواقع یک وحدت سیاسی در مسیر مقابله با اروپا و آمریکا شکل گرفت که متاسفانه باید گفت این وحدت تحتتاثیر اظهارات نسنجیده معاون سیاسی وزیر امور خارجه قرار گرفت. سخنان بیملاحظه عراقچی باعث شد منتقدانی که این روزها به حمایت از دولت برخاسته بودند، یا حداقل آنهایی که مدتی بود در سکوت فرو رفته بودند دوباره فعال شده و به انتقاد از دولت بپردازند و شکاف با کابینه دوازدهم را بیشتر کنند.
مساله بعدی اما همان نکتهای است که در ابتدای بحث برای تاکید بیان شد. اینکه «چرا عباس عراقچی باید این نکته را در تلویزیون رسمی ایران و در مقابل مخاطبان داخلی بیان کند؟» با توجه به توصیفاتی که در بالا رفت، کاملا مشخص است که مخاطب این سخن اروپاییها اعم از مسئولان و افکار عمومی است و بیان آن در داخل خالی از حاشیه نیست، از اینرو واضح است که معاون سیاسی وزیر امور خارجه که در جایگاه یک مقام رسمی، به جای شبکه دوم سیما، باید در دیدار با همتایان اروپایی خود و در پشت درهای بسته یا نهایتا در رسانهای که مخاطب آن مردم و مسئولان اروپایی بودند، این تهدید را بیان میکرد و بیخود و بیجهت در داخل، زمینهساز آشفتگی روحی و روانی نمیشد. البته ناگفته نماند این خطا در تشخیص و حاشیهسازی قبلا نیز از سیدعباس عراقچی دیده شده بود، عکس گرفتن در پشت میز مذاکره از جان کری یا تصور اینکه پرتاب یک خودکار در مذاکرات باعث تامین منافع ایران میشود، نمونههای ساده و رسانهای شده مربوط به چند سال اخیر است.
انتهای پیام/