مانع بزرگ کتابخوانی در مناطق محروم
نهاد کتابخانههای عمومی کشور در راستای وظایف خود در قبال کتاب، در سال ۹۷ اقدام به راهاندازی طرحی با نام «مدرسه جهادی خواندن» در منطقه محروم بشاگرد واقع در استان کمبرخوردار هرمزگان کرده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ،نهاد کتابخانههای عمومی کشور در راستای وظایف خود در قبال کتاب، در سال 97 اقدام به راهاندازی طرحی با نام «مدرسه جهادی خواندن» در منطقه محروم بشاگرد واقع در استان کمبرخوردار هرمزگان کرده است. به همت این نهاد، تاکنون سه دوره از این طرح برگزار شده و بناست هردو ماه یکبار، ادامه یابد. تمرکز این دورهها چنانکه از عنوان طرح برمیآید بر مقوله «فرهنگ» است؛ با محوریت «کتاب». در همین راستا اولین کتابخانه عمومی منطقه با نام زندهیاد حاجعبدالله والی، درحال تجهیز است و ثمرات آن در همین مدت کوتاه بر دانشآموزان و حتی دبیران روستای خمینیشهر مشهود است. کتابخانهای متشکل از چند صد نسخه کتاب در قالب شعر، داستان، طنز، علمی و تاریخی و... کتابخانهای که بر مبنای نذر کتاب و اهدا شکل نگرفته و اصول کتابداری و کتابگذاری در آن رعایت شده است. بهزودی از این کتابخانه اخبار خوشی خواهد رسید که تعمدا پیش از وقوع کامل رویداد، آن را خبری نخواهیم کرد.
یکی از موانع جدی کتابخوانی در مناطقی چون بشاگرد، به عکس آنچه تصور میشود؛ تنها نبود کتاب نیست. حتی نبود کتاب مناسب و جذاب هم عامل اصلی کتاب نخواندن نیست. آنچنانکه در شهرها و کلانشهرها هم این عامل، علت اصلی نیست.
جامعه هدف این نوشتار البته گروه نوجوانان هستند، یعنی مخاطبان اصلی آموزش و پرورش. در مناطق دور از شهر و امکانات، به دلیل محرومیتهای چندجانبه، اصولا امید در گرو یافتن راه فرار از محیط جغرافیایی است که آن را عامل کمبود میشناسند. این امر یعنی نوجوانان در پی فرار از وضعیت موجود به تنها راه نجات، مدرسه پناه میبرند. گذشته از آنکه اساسا در اغلب مناطق بسیار محروم تصور مدرسه به شوخی شبیهتر است تا واقعیت، اما به صورت موردی، به منطقه وسیع بشاگرد میپردازیم. منطقهای با وسعتی 20برابر شهر تهران و جمعیتی معادل 70هزار نفر!
بشاگرد متشکل از چندین روستا با نامهای خمینیشهر، گافر، وی، سردشت و... است. روستاهایی که از نظر برخورداری، ناهمگونی بسیاری دارند. برای مثال خمینیشهر به لحاظ آموزشی قلب منطقه است و از روستاهای دور با فاصله چند ساعت هم به مدرسه شبانهروزی خمینیشهر میآیند. روستای وی از حیث کارآفرینی و حصیربافی وضعیت مناسبتری دارد. روستای سرحدی وضعیتی دارد که تهیه حتی یک وعده غذا هم بهطور میانگین برای افراد مقدور نیست و... .
در چنین منطقهای فشارهای روانی مختلفی بر دانشآموزان تحمیل میشود. گذشته از آلام خانوادگی و قومی- قبیلهای آنچه روح بچهها را میخراشد، فشار رقابت و مقایسه برای کنکور و دانشگاه است. این موضوع البته در همه دنیا طاقتفرساست اما وقتی در منطقهای محروم که از هرسو فشار وارد میشود، مدرسهای که میخواهد راه نجاتی باشد، خود به عامل فشار و بحران تبدیل شده که این درد بزرگی است.
اساسا فلسفه ایجاد رشتههای گوناگون تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش عالی این است که علاقهمندیها و نیازهای متعددی وجود دارد که قرار است نهاد آموزش، متولی آن باشد. پس طبیعتا جذب و ورود دانشآموز و دانشجو به رشتهها باید مبتنیبر نیازسنجی هم باشد.
حال سوال اینجاست در منطقهای که مزیت نسبیاش هنرهای دستی است و برخورداریاش از امکانات بسیار ناچیز است؛ وجود رشتههای تحصیلی نیازمند تجهیزات آزمایشگاهی و اساتید چه توجیهی دارد، آن هم در موقعیتی که حتی دروس پایه هم معلم و استاد و کتاب ندارند. رشتههای هنر ازجمله صنایعدستی و فرش و طراحی دوخت و لباس و... اگر بناست در مناطق بومی حاضر نباشند اولا دیگر به چه کار میآیند؟ دوما کدام نهاد ضامن حفظ و حراست هنرها و صنایعدستی بومی است؟
شاید باورش سخت باشد اما دبیرستان دخترانه خمینیشهر بشاگرد که سرآمد مدارس منطقه است، تنها گرایش رشته کار و دانش آن، تولید محتوای الکترونیک شبکههای اینترنتی است؛ گرایشی که در مدارس پایتخت هم به ندرت وجود دارد. آیا کسی هست که بتواند از وجود چنین رشتهای در آن دیار دفاع کند؟ در کل بشاگرد با لحاظ کتابخانه و شورای حل اختلاف و... تنها سه دستگاه کامپیوتر وجود دارد! نکته قابلتوجه دیگر این که قانونی که بناست راهگشای بشر باشد اینجا خود به بحران تبدیل شده است.
طبق قانون پذیرش وقتی ظرفیت یک رشته تکمیل شود، دانشآموز باید به اجبار در رشتههایی که ظرفیت خالی دارند، ثبتنام کند. این اتفاق در خمینیشهر بشاگرد به معضلی جدی تبدیل شده است. اضطرابهای پنهان، خشم، ناامیدی و افسردگی و آسیبهای جدی دیگر از نتایج اخلال در کارکرد آموزش و پرورش در مناطق محروم است. گرهکور این بحران به سادگی قابل بازشدن است. آنچنانکه در مدرسه پسرانه همین روستا اتفاق مبارکی افتاده است. دبیرستان پسرانه دو سال است در رشته کار و دانش گرایش برق و مکانیک خودرو را ایجاد کرده و در این مدت ثمرات مثبتی داشته است.
در همین راستا «مدرسه جهادی خواندن» تلاش کرده با پیگیری از مربیان و مدیر مدرسه و همچنین با برگزاری جلسات متعدد روانشناسی تحصیلی، مقدمات ایجاد رشتههای جدید کار و دانش را فراهم آورد.
بشاگرد همانند سایر مناطق هرمزگان و بلوچستان مهد هنرهای رودوزی ازجمله سوزندوزی، گلابتوندوزی، روباندوزی و همچنین حصیربافی و بافت انواع زیراندازهاست. تاسیس رشته سوزندوزی و حصیربافی در مدارس نتایج متعددی دارد که در ذیل به آن اشاره میکنیم.
1- کاهش اضطراب دانشآموزان به دلیل حذف فشار روانی ناشی از رقابتهای کنکور
2- افزایش خودباوری ناشی از جدی گرفتن داشتهها
3- بازشدن راه تغییر و تحول نگاه آموزشی در مناطق مختلف با توجه به نیازها و داشتههای اقلیم
4- ترسیم افقهای جدید برای پیشرفت و تحرک
5- کمک به حفظ و حراست از هنر و تاریخ بومی
6- مطالبه ایجاد رشته صنایعدستی در دانشگاه فنیوحرفهای استان ازجمله میناب که اکنون دارای رشتههایی مثل برق و معماری و مکانیک است و نسبتی با نیازهای منطقه ندارد.
7- بازدهی و اشتغالزایی زودهنگام و دیرپا
قرار شده تا مهر 98 مدرسه دخترانه کوثر خمینیشهر بشاگرد به جای گرایش «تولید محتوای الکترونیک شبکههای کامپیوتری» رشته هنری متناسب با اقلیم، ایجاد کند و دانشآموز بپذیرد.
دانشآموزان این منطقه بسیار مستعد و با انگیزه و درمواردی مشتاق کتاب و کتابخوانی هستند. امیدواریم با این اتفاق، گذشته از اشتغالزایی و امیدآفرینی یکی از موانع اصلی کتابخوانی برطرف شود.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/