نتیجه ولایتپذیری دشمن در کلام وحی
بر اساس آیات قرآن میتوان نتیجه گرفت سکوت دشمن، نشانهى دوستى او نیست بلکه فرصت ضربه زدن نیافته است و هدف دشمن از ضربههاى نظامى و فرهنگى، دست برداشتن مؤمنان از مکتبشان است
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکی از ویژگیهای مهمی که قرآن را ماندگار کرده است، ویژگی فرازمانی و فرامکانی بودن و یا جاودانگی آن است. امام صادق(ع) با اشاره به جاودانه بودن قرآن چنین فرمود: «قرآن زنده است و مرگ به آن راه ندارد، و مانند گردش شب و روز و آفتاب و ماه در جریان است». (بحارالانوار، ج 35، ص 404) و در دیگر روایت فرمود: «خداوندِ بی همتا و قدرتمند کتاب خویش را بر شما نازل فرمود و او راستگو و نیکوکار است. در قرآن خبر شما و خبر آنان که پیش از شما بودند و آنان که پس از شما خواهند آمد، همچنین خبر آسمان و زمین است...» ( کافی، ج2، ص599)
بنابراین آموزههای قرآن در تمام زمانها و مکانها دارای کاربرد است به گونهای که در طول 1400 سال گذشته اندیشمندان و حقطلبان عالم از آیات آن در جهت اصلاح و ارتقای مناسبات سیاسی و اجتماعی استفادههای کاربردی گرفتهاند تا جایی که در قرن 14 برای اولین بار شاهد نگارش تفاسیری با رویکرد اجتماعی هستیم. این نوع تفاسیر ناظر بر مسائل روز است به این معنا که آیاتی که با وقایع روز مطابقت دارد مورد توجه مفسر قرار میگیرد.
به عنوان نمونه از مجموعه آیاتی که همواره در طول تاریخ اسلام کاربرد داشته است، نحوه تعامل با دشمنان و یا دشمنشناسی است. مثلاً خداوند در آیه اول سوره ممتحنه به مؤمنان هشدار میدهد دشمنان را به عنوان ولیّ و جلودار خود در نظر نگیرند و به آنان ابراز محبت نکنند و در بیان علت آن میفرماید برنامه دشمن بیرون کردن شما از سرزمینتان به جرم ایمان به خداوند است. در ادامه این آیات خداوند مؤمنان را از رابطه دوستانه پنهانی بر حذر میدارد و نتیجه چنین رابطهای را گمراهی از مسیر الهی معرفی میکند.
در این آیه میخوانیم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ ۙ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی ۚ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ ۚ وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ؛ ای کسانی که به خدا ایمان آوردهاید: هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود بگیرید؛ شما نسبت به آنان اظهار محبت میکنید در صورتی که آنان به آنچه بر شما بر حق آمده است، سخت کافر شدند؛ رسول خدا و شما مؤمنان را به جرم ایمان به خدا از وطن خود آواره میکنند؛ پس نباید اگر شما برای جهاد در راه من و طلب رضا و خشنودی من بیرون آمدهاید پنهانی با آنها دوستی کنید؛ در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار میکنید از همه داناترم و هر که از شما چنین کند از راه راست گمراه شده است.
خداوند در آیه بعد پرده از دیگر برنامه دشمن علیه جبهه حق میگشاید و درباره علت عدم پذیرش ولایت دشمنان از سوی مؤمنان میفرماید: «إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ؛ اگر شما را بیابند، دشمنی میکنند و به آزارتان دست و زبان میگشایند و دوست دارند که شما نیز کافر شوید».
بر اساس این دو آیه خداوند دلیل قطع رابطه با کفّار پنج چیز معرفی میکند:
1) مکتب شما را قبول ندارند آنجا که فرمود «کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ».
2) رهبر و امّت را تحمل نمىکنند آنجا که فرمود «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ».
3) اگر سلطه یابند، دشمنى خود را اعمال مىکنند «إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء ...».
4) با دست و زبان، آزارتان مىدهند و در واقع جنگ نظامی و فرهنگی علیه مسلمانان و مؤمنان به راه میاندازند «یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ».
5) مىخواهند که اهل ایمان از دین برگشته و مرتد شوند. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ».
همچنین بر اساس آیه دوم سوره ممتحنه میتوان نتیجه گرفت سکوت دشمن، نشانهى دوستى او نیست بلکه فرصت ضربه زدن نیافته است و هدف دشمن از ضربههاى نظامى و فرهنگى، دست برداشتن مؤمنان از مکتبشان است؛ لذا تا زمانی که اهل ایمانکافر نشوند، دشمن رها نمیکند؛ در بخشی از آیه 217 سوره بقره این روش دشمن را خداوند اینگونه معرفی میکند: «... لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا؛ کافران پیوسته با شما مسلمین کارزار کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دین خود برگردانند...».
منابع:
تفسیر حجتالاسلام قرائتی
انتهایپیام/