منشور اخلاقی نقد و انتقاد از دیدگاه آموزه های اسلامی
در نقد بسیار باید دقت شود که شخص یا اشخاص دچار گناه کبیره غیبت نشوند مگر فسق و فجوری آشکار صورت گرفته باشد که در اینصورت از نظر فقه غیبت تحت شرایطی جائز است.
خبرگزاری تسنیم- علیرضا ابوالفضلی
در ادبیات مفهومی به بررسی و بحث گذاشتن موضوعی را نقد شمرده و نتیجه گیری صحیح و درست را انتقاد میگویند. انتقاد با منشاء نقد کاملا با عیب جویی و ایراد گرفتن توام با سوء نظر، فرق دارد، نقد را می توان در موازات فعل مقدس نهی از منکر وامر به معروف قرارداد خداوند در قرآن میفرماید ولتکن منکم امة یدعون الی الخیرویامرون بالمعروف وینهون عن المنکرویسرعون فی الخیرات واولئک هم المفلحون (و باید از میان شما گروهى [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند. سوره آل عمران آیه 104)
زیرا نتیجه یک نقد صحیح ومنصفانه همان نتیجه امر معروف ونهی از منکر است که چیزی جز رفع عیبها و ترغیب به خوبیها و بهتر و کامل ترشدن نیستچرا که درآخرهمین فرمود آنان همان رستگارانند. اصولی که لازم است نقاد وسپس منتقد نسبت به آن الزام داشته باشند به شرح ذیل است:
1-صلاحیت معنوی : اولین اصل اینست که شخصی یا اشخاصی که قصد نقد موضوعی را دارد خود به آن مبتلا نباشد و خود عالم بی عمل نباشد درقران آمده است اتامرون الناس بالبروتنسون انفسکم وانتم تتلون الکتاب افلا تعقلون (آیا مردم را به نیکى فرمان مىدهید و خود را فراموش مىکنید با اینکه شما کتاب [خدا] را مىخوانید آیا [هیچ] نمىاندیشید44بقره)
همچون مصداق داستان حضرت رسول وجوان بیماری که خرما میخورد (وخرما برایش ضرر داشت وپیامبر چون خود در آن روز خرما خورده بود از نصیحت ونهی ونقد جوان خوردداری کرد تا فردای ان روز که اکثر مخاطبین به بقیه داستان واقف هستند انشالله) ، دیگر مسئله در صلاحیت معنوی اینست که شخص منتقد دارای خصلت حسادت و بخل چه ذاتی و چه اکتسابی نباشد همانند حسادت اهل کتاب به مسلمین درنتیجه نیزانتقادات نابه جابه ایشان. وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بسیارى از اهل کتاب پس از اینکه حق برایشان آشکار شد از روى حسدى که در وجودشان بود آرزو مىکردند که شما را بعد از ایمانتان کافر گردانند پس عفو کنید و درگذرید تا خدا فرمان خویش را بیاورد که خدا بر هر کارى تواناست (،زیرا چنین شخصی صالح به نقد و انتقاد نمیباشد و باتوجه به مسئولیت خطیر و سنگینی که نقدکننده و منتقد در خصوص موضوعی دارند ، ممکن است فقط از روی هوای نفس و بروز این خصائص باشد و سبب تضییع حیثیت فرد یا افرادی شوند که جبرا ن ناپذیر است .
2-نیت : اصل بعدی که باید لحاظ شود نیت است ، هرکاری که رضای خداوند وخلوص نیت در ان باشد صبغه الله است لطیف ودلپذیر خواهد بود وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ و آنگاه که گروهى از ایشان گفتند براى چه قومى را که خدا هلاککننده ایشان استیا آنان را به عذابى سخت عذاب خواهد کرد پند مىدهید گفتند تا معذرتى پیش پروردگارتان باشد و شاید که آنان پرهیزگارى کنند (164)
2- نقدکننده و منتقد نباید سوء نیت و نیز قصد تخریب موضوع و یا شخص مطرح کننده آن را داشته باشندکه این جز دشمنی وعداوت چیزی به بار نمیاورد وحتی فرد را به لجاجت و اصرار در تکرار عمل مورد نقد تحریک می کند وباید مثل آیه کریمه هدف عذری نزدخداوند تبارک وتعالی باشد وخیرخواهایی برای افراد. درسوره اعراف حضرت هود به قومش می فرمایدوانالکم ناصح امین (من برای شما خیرخواه امینی هستم) گاهی ممکن است هدف تخریب هم نباشد اما انتقاد با انگیزه خودنمایی صورت پذیرد که عملا هر دو نیت به منزله سوءنظر تلقی میشود وبه طبع اثر سوء خواهد داشت . و به همین دلیل در نقد و انتقاد صرفا باید خدا را در نظر گرفت و هدف جز رضایت پروردگار نباشد.
3- داشتن علم : شخص یا اشخاص نقد کننده الزاما باید نسبت به آن موضوع مطروحه عالم باشند و اشراف کامل داشته باشند. قرآن می فرمایدولاتقف مالیس لک به علم از چیزی که بدان علم نداری دنبال نکن ، چراکه گوش وچشم دل ازهمه آنها بازخواست خواهد شد.گاهی شیطان انسان را مغرور میسازد و با فریب طوری تلقین می کند که هر فردی خود را در هر موضوعی صاحب نظر می داند که نمونه های بارز آن در جامعه شاهد هستیم از نقد بررسی صحنه تصادف تا انتقاد به عملکرد دولتها وغیره ... که اینگونه نقد ها به نوعی دخالت نامربوط تلقی می گردد و نه جنبه تربیتی وبازدانده دارد ونه مفید موثر است وغیر از ایجاد تنفر و نارضایتی وبه نوعی انزجار ایجاد مینماید .
4- داشتن اهلیت : در این مبحث اهلیت را شامل فضایل اخلاقی وفطری انسان میدانیم که عاقل بودن عادل بودن عالم بودن ،و حلم و صبرغیره دانست خداوند بار ها به پیامبرفرمود واصبرعلی مایقولون، چرا که پیامبرعظیم الشان ما به دلیل تبلیغ دین وموعظه مردم با رها تهمت دیوانگی را ازآنان شنید. نقاد یا منتقد باید اهل قضاوت عجولانه نبوده ودر عین حال عادل باشند و حلیم باشد یعنی چنانچه در اولین جمله نقادانه از سوی مخاطب مورد هجمه قرار گرفت بتواند تصمیم درست ومنطقی را بگیرد و از مسیر نقد صحیح خود خارج نشود و به قول عامیانه از کوره در نرود و اقدامی از روی هوای نفس انجام ندهد.
5- سازنده بودن : آنچه که از خروجی نقد یا انتقاد مورد انتظار است سازنده بودن و اثر گذاری آن میباشد.به این معنا که ممکن است هدف از انتقاد اصلاح باشد اما سازنده و کاریردی نیست پس عملا مفید به فایده نخواهد بود.یعنی شما زمانی باید نقد کنید که اولا" بدانید که می توانید با رعایت جمیع جهات واصول نقد کردن که در این مقاله گفته شده است نقدی صحیح وموثر انجام دهید که این تصمیم گیری باید خیلی مدبرانه انجام شود گاه همه ابزار نقد مهیا است ولی زمان مناسب این کار نیست گاه مکان مناسب نیست گاه نحوه گفتار منتقدصحیح نیست گاه باید روشی جدید ومبدعانه به کار برد که این ها همه می تواند در سازنده بودن واثر گذاری نقد موثر باشد.
6- رعایت حرمت: آنچه که از نظر آموزه های اسلامی بدان تاکید شده حفظ آبرو و حیثیت افراد است و طبق حدیث موثق از نبی اکرم (ص) آبروی مومن از کعبه بالاتر است و اگر در حین نقد و یا در زمان انتقاد ، حرز فرد یا افرادی ضایع گردد ضمن اینکه حرمت دارد کاملا بر خلاف اصول انسانی و اخلاقی میباشد وخود موجب می شود که نتیجه بر خلاف انتظار منتقد باشد .
7- پرهیز از غیبت: در نقد بسیار باید دقت شود که شخص یا اشخاص دچار گناه کبیره غیبت نشوند مگر فسق و فجوری آشکار صورت گرفته باشد که در اینصورت از نظر فقه غیبت تحت شرایطی جائز است.
8- پرهیز ازتهمت: نکته حائز اهمیت اینکه در بررسی و به نقد گذاشتن موضوع طرح شده نباید برداشت سوء استنباط شود و باید با حسن نظر به آن موضوع پرداخت.بنابراین با مثبت نگری و از منظر خوشبینانه ، افترائی صورت نخواهد پذیرفت.خداوند در قران در سوره حجرات می فرماید ازبسیاری از گمانهای بد نسبت به دیگران بپرهیزید از این آیه می توان برداشت کرد که گمان بد خود مقدمه تهمت زدن است.
9- موقعیت شناسی : قرآن فرمود لکل نباء مستقر (هرخبری راوقت وقوعی است) یعنی خبرانتقاد ما بایدبه وقتش باشد.اگر انتقاد در زمان و موقعیت خود ارائه نشود ممکن است بیان آن ،آب به آسیاب دشمن ریختن باشد اگر نقاد و منتقد موقعیت و شرایط را نشناسند و دیپلماسی بیان را ندانند بی شک ضمن اینکه مفید نبوده ، ممکن است آسیب هم در پی داشته باشد.
10-روش صحیح در بیان : خداوند به حضرت موسی وهرون علیهما اسلام دستور داد فقولا له قولا لینا لعله یتذکر اویخشی (و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد44.طه) وآن حضرت ابتدا درجلسه خصوصی با فرعون به بحث نشست.برای صورت صحیح بیان نقد بر اساس قاعده انتقاد در خفاء به خود شخص و تشویق در جمع ، باید بصورت درگوشی به خود نقد شونده صورت پذیرد واینکه در جمع گفته شود تلقی و برداشت مخاطبین ، سوءنظر نقاد و منتقد خواهد بود هرچند که نقد سازنده باشد.
انتهای پیام/