معمای خانه تئاتر-۱
مصاحبه اخیر مهدی شفیعی که بخش مهمی از آن به مسئله خانه تئاتر میپردازد اذهان جامعه تئاتر را به سوی برخی از شبهات پیرامون این موسسه معطوف کرده است.
باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم
چندی پیش مهدی شفیعی، مدیرکل هنرهای نمایشی در گفتگو با خبرگزای ایسنا از مسائلی سخن گفت که چندان مورد خوشایند برخی در خانه تئاتر نبوده است. صحبتهای شفیعی همچنین حاوی اطلاعاتی است که با برخی گفتههای سابق هیئتمدیره و مدیرعامل خانه تئاتر در تضاد است. برای مثال او درباره منافع جمعی و فردی میگوید: «من به اندازه شما این ماجرا را منفی نمیبینم و شاید بخشی از این اتفاقات از جایی شروع شد که مباحث ما با خانه تئاتر جدی شد. من در این دوره جشنواره علاقهمند بودم خیلی از اتفاقات حوزه مدیریتی تئاتر واگذار شود؛ ولی وقتی میخواهیم این جریان را شکل دهیم باید زیربناهای درست برای انجام آن مشاهده شود. من وقتی با آقای همت (مدیرعامل خانه تئاتر) گفتوگو در اینباره را شروع کردم از همین منظر بود و شاید نکته شما هم معطوف به همین مسئله باشد.»
شفیعی سپس به خاطره راهیابی علیرضا نادری، اصغر دشتی و حمید پورآذری به هیئت مدیره خانه تئاتر اشاره میکند و آن را «جریان جوانتر» مینامد که اتفاقاً «برنامههای خوبی» داشتند؛ اما به دلایلی که در نشست خبری آن گروه سه نفره مطرح شد، «فرصت و شرایط برای اجرای آنها پیدا نشد.» وی سپس اشاره میکند که زیربناها برای سپردن امور تئاتر به صنف نیاز است و میگوید:«الان هم میگویم که اعتقاد دارم وجود خانه تئاتر برای اعتلای تئاتر ضروری است ولی به چه قیمتی؟! بهتر است یک بار توانمندی های خودمان را بررسی کنیم ببینیم الان چه جایگاه و نقشی را در تئاتر ایفا میکنیم؟»
وی در میانه مصاحبه گفته جنجالی مطرح میکند که «اتفاقاً دولت در سال گذشته درخواست کرد که مدیران صنوف هنری در هیئت مدیره صندوق اعتباری هنر عضویت داشته باشند و این حسن نیت دولت بود که ما هم با نظر مثبت از این موضوع استقبال کردیم ، اما متاسفم که بگویم اولین ایدهای که مدیر خانه تئاتر در اینباره میدهد این است که بیمه متعلق به اعضای خانه تئاتر باشد و بیمه هنرمندان شهرستانها ضرورت ندارد یا در موردی دیگر در بیمه تکمیلی میخواستند مابهالتفاوتی که دولت پرداخت میکند فقط به اعضای خانه تئاتر داده شود و هنرمندان شهرستانی را لحاظ نکردند.»
یا اینکه برخلاف گفتههای ایرج راد و اصغر همت درباره تأمین منابع مالی ساخت ساختمان جدید خانه تئاتر میگوید:«سال گذشته هم من پیگیری کردم و به آقای صالحی امیری گفتم که اگر برای ساختمان جدید یک میلیارد و نیم بدهید تجهیزات کامل میشود و خیلی سریع این امر اتفاق افتاد، اما هنوز این ساختمان افتتاح نشده است.» این در حالی است که ایرج راد و اصغر همت همواره از نقش مستقیم خود در جذب این سرمایه گفتهاند. پرسشهای بعدی شفیعی نیز در نفی برخی ادعاهای اصغر همت است از جمله آنکه تئاتر شغل نیست. مهدی شفیعی همچنین درباره کمک یک میلیاردی به خانه تئاتر از «چارچوب تفاهمنامه و قانون کمک به موسسات» سخن میگوید.
این صحبتها با چالشهایی میان اهالی تئاتر همراه بوده است و کافی است در فضای مجازی رفتارها و گفتهها را دنبال کرد. بار دیگر بحث بر سر موسسه بودن و صنف نبودن خانه تئاتر مطرح میشود و این درست زمانی است که انتخابات خانه تئاتر در کاشان برگزار میشود و در خبر منتشر شده اعلام نمیشود این انتخابات با حضور چند نفر از چند عضو برگزار شده است. این درحالی است که مجمع عمومی خانه تئاتر در زمستان امسال به دلیل به حد نصاب نرسیدن اعضا برگزار نشده است و این خطر برای مهلت دوم نیز وجود دارد؛ کما اینکه میان اعضا تشت آرا دیده میشود.
در چنین شرایطی بازگشت به گذشته و خوانش برخی وقایع خانه تئاتر میتواند جذاب باشد. برای مثال یکی از ایرادهای مطرح صنف نبودن است که با انتقاد مهدی شفیعی و البته بخش مهمی از بدنه اعضای خانه تئاتر مواجه شده است. ولی بد نیست بدانیم در تاریخ 29 خرداد 1378 در هیئت مدیره مطرح میشود که خانه تئاتر در وزارت کار ثبت قانونی شود که در آن صورت« فقط جنبه صنفی مورد نظر است و نظارت کیفی خانه تئاتر مخدوش میشود» و نیز «هر کس مالیات بپردازد، از حقوق بازنشستگی برخوردار باشد»؛ ولی نکته در آن است که «ما نمیتوانیم صنف باشیم و هم مکانی فرهنگی هنری، هم عضو وزارت ارشاد باشیم و هم وزارت کار.» برخی به دنبال ایجاد «سندیکای مشاغل تئاتری» هستند. برخی بر این باورند که تدوین اساسنامه را «تعطیل کنیم و اساسنامه وزارت کار را ببینیم، اگر کارمان با آن راه میافتد که هیچ؛ دیگر احتیاجی به تدوین اساسنامه توسط ما نیست.»
برخی نگران میشوند که «تمام مدتی را که زحمت کشیدیم به زیر سؤال رفت»؛ چرا که «اگر از اول میدانستیم میخواهیم به وزارت کار مراجعه کنیم، دیگر لازم نبود دور هم جمع شویم.» دیگر هشدار میدهد «جلسه بعد را زودتر بگذاریم. وقت نداریم. خرداد هم تمام شده!»
این جملات در کتاب «یک دهه خانه تئاتر» منوچهر اکبرلو ثبت شده است که گویا خود عضو خانه تئاتر نیست. البته آقای اکبرلو مشخص نکرده است هر کدام از این صحبتهای واقع در گیومه متعلق به کیست؛ اما میشود فهمید در همان زمان نیز بحث بر سر رفتار صنفی مطرح بوده است. گفتنی است که هیئت مدیره وقت را محمدرضا خاکی، محمود عزیزی، اصغر همت، آتیلا پسیانی و ایرج راد تشکیل میدادند. از جمع حاضر تنها اصغر همت و ایرج راد کماکان به خانه تئاتر مرتبط هستند و سه شخصیت دیگر از خانه تئاتر فاصله گرفتهاند. با توجه به اینکه قدرت در خانه تئاتر همواره در ید همت ایرج راد بوده است و البته مالکیت موسسه خانه تئاتر نیز به نام ایرج راد است، میتوان حدس زد مخالفان سندیکا و صنف شدن خانه تئاتر چه کسانی بودهاند. کما اینکه این افراد همواره از شغل نبودن حرفههای تئاتری سخن گفتهاند، در حالی که سه سال از ثبت حرفههای تئاتری در وزارت کار نیز گذشته است.
در گفتگوی مهدی شفیعی درباره نادیده گرفتن شهرستانها در نگاه اصغر همت نیز سخن به میان آمده است. در کتاب «یک دهه خانه تئاتر» ذیل تاریخ 5تیر 1378 آمده است در برابر این نظری که این اساسنامه «برای تهران حتمی است؛ شهرستانها هم میتوانند اگر این را نمیپذیرند اساسنامه خود را ارائه بدهند» و دیگر معتقد است در این صورت «بلبشو میشود.» از سوی دیگر «همه منتظر یک تشکل سراسری هستند.» مسئله امکانات شهرستانها مطرح میشود و برخی نگرانند که «اگر ما در اساسنامه شرایط را آوردیم و با شرایط فلان استان نخواند چه میشود؟» در نهایت تصمیم نهایی این میشود که «اساسنامه برای کل کشور نوشته شود.» هنوز بحث تشکیل شورای استانها و نمایندگی که از این شوراها به شورای سراسری خانه تئاتر راه مییابند، وجود دارد.
پس از تشکیل اولین مجمع عمومی و انتخاب هیئت رئیسه، در همان مجمع در تاریه 29 آبان 1378 مسئله شهرستان مطرح میشود و این گفته در کتاب اکبرلو ضبط شده است «در شهرستانها میتوانیم در امور تئاترشان نظارت داشته باشیم. هیئت مدیره میتواند با تئاتریها در شهرستانها ملاقات داشته باشد... مشکلات تئاتر شهرستانها اَهَمَش جشنوارههاست... مسئله به بنبست رسیده... استعدادیابی در شهرستانها... آموزش داده شود و ...» این عبارات نشان میدهد در حوزه تئاتر غیر از تهران خانه از همان ابتدا به بنبست میرسد که تا به امروز ادامه دارد و مسئله بیمه نشانی از یک شکست در اندیشه ایرانشمول خانه تئاتر است.
این بخشی از رویکرد خانه تئاتر در سال 1378 با چند نکاه مطرح در گفتههای مهدی شفیعی است. رویکردی که نشان میدهد از همان ابتدا خانه تئاتر به مشکلات امروز از جمله رفتار صنفی، نگرش نسبت به تئاتر غیر تهران و ... رفتار شفاف و روشنی نداشته است و این تا به امروز ادامه داشته است. همچنین درباره دور شدن برخی اشخاص شاخص در دوره ابتدایی نیز در این سال جالب توجه است، از جمله بحث حذف محمود عزیزی در هیئت مدیره موقت و در ادامه درخواست استعفایش در هیئت مدیره نخست.
ادامه دارد...
انتهای پیام/