سخنگوی وزارت خارجه: بعداز برجام دیوار بیاعتمادی بین ایران و آمریکا بلندتر شد
قاسمی گفت: دیوار بیاعتمادی بین ما بلندتر شده و اطمینان ما به این کشور بهخصوص بعد از برجام بهدلیل خلف وعدهها و عهدشکنیهای این کشور نسبت به تعهداتش در عرصه وسیع بسیار کاهش یافته است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، بهاذعان همگان یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، استقلال سیاسی و عزت ملی است. امروز دوست و دشمن معترف هستند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سیاستی مستقل و منطقی است که خطوط و جهتگیری آن را منافع ملی و امنیت ملی تعیین میکند و از هیچ قدرتی تأثیر نمیپذیرد.
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه معتقد است، سیاست خارجی تاکنون عرصه رویارویی عزتمندانه ایران با قدرتهای سلطهگر و مستکبر از شرق و غرب بوده است.
وی همچنین در بخشی از گفتوگوی خود با جامجم، تعامل با جهان را امری ضروری دانست، اما در عین حال تأکید کرد: تجارب اخیر نشان میدهد برخی کشورها که ادعای قدرتمندی دارند قابل اعتماد نیستند. در مورد آمریکا میتوان با صراحت اعلام کرد که دیوار بیاعتمادی بین ما بلندتر شده و اطمینان ما به این کشور بهخصوص بعد از برجام بهدلیل خلف وعدهها و عهدشکنیهای این کشور نسبت به تعهداتش در عرصه وسیع بسیار کاهش یافته است.
وی تأکید کرد: باید ببینیم آیا واقعاً گفتوگو با برخی کشورها میتواند پاسخگو باشد یا اینکه آنها را نسبت به اعمال سیاستهای سوء علیه کشورمان جریتر میکند. مشروح گفتوگو با بهرام قاسمی را در ادامه بخوانید.
پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی در حوزه سیاست خارجی چقدر به اهداف انقلاب دست یافتهایم؟
بحث درخصوص دستاوردها، توفیقات و البته ناکامیها در عرصه سیاست خارجی، بحث مفصلی است و فرصت و مجال مستقلی را میطلبد. اصولاً یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، موضوع استقلال سیاسی و عزت ملی است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از مهمترین عرصههای تجلی این استقلال سیاسی و عزت ملی است. سیاست خارجی تاکنون عرصه رویارویی عزتمندانه ایران با قدرتهای سلطهگر و مستکبر از شرق و غرب بوده و جمهوری اسلامی ایران بر اساس آموزههای اسلامی، قرآنی و اصول مترقی قانون اساسی و فرامین حضرت امام و رهبر معظم انقلاب، همواره با سلطهگری و سلطهپذیری در سطح جهان مقابله کرده است. اصل حمایت از آرمان فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی از دیگر اصول ثابت سیاست خارجی نظام است که بهرغم هزینههای فراوان، بر آن ثابتقدم و استوار ماندهایم.
امروز جمهوری اسلامی ایران پیشگام و پرچمدار دفاع از ملت مظلوم فلسطین و مقابله با تجاوزات و زورگوییهای رژیم جعلی و اشغالگر فلسطین است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اصول حمایت از مظلومان و مسلمانان در همهجای دنیا، تاکنون در این مسیر حرکت کرده و از این رو بهعنوان بزرگترین حامی مستضعفان و مظلومان در جهان شناخته میشود.
اگر بخواهید چند مقطع را بهعنوان نقاط درخشان سیاست خارجی در بعد از انقلاب ذکرکنید به کدام مقاطع اشاره میکنید؟
میتوان یکی از مقاطع موفق در حوزه سیاست خارجی را دوران جنگ عنوان کرد؛ چراکه در طول جنگ در حوزه سیاست خارجی مسائل، معضلات و حتی شرایط دشواری داشتیم که با توجه به جنگ، باید سیاست خارجی خاصی را دنبال میکردیم که البته با وجود همه مشکلات، در آن مقطع موفقیتهای بسیاری برای سیاست خارجی وجود داشت.
باید توجه داشته باشیم سیاست خارجی امری مستمر است و بهصورت دائم کار خود را انجام میدهد، لذا در دوران جنگ تحمیلی در شرایطی که تحریم علیه کشورمان حاکم بود و بسیاری از قدرتهای شرق و غرب از آن پیروی میکردند، دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور اقدامات بسیاری برای مقابله با تحریمهای ظالمانه انجام دادند. در مراحل دشوار و بسیار حساس جنگ نیز میتوان به قطعنامه 598 بهعنوان دستاوردی مهم برای ایران یاد کرد.
در دوران پس از جنگ نیز توانستیم در حوزه روابط خارجی بازسازیهای بسیاری داشته باشیم، مذاکراتمان با اتحادیه اروپا آغاز شد و در جهت بازسازی کشور تعاملات اقتصادی، تجاری و صنعتی گستردهای با بسیاری از کشورها برقرار شد و بیش از40 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی جذب شد که توانست در حرکت مجدد اقتصاد ایران که تا حدودی با جنگ متوقف شده بود، مؤثر باشد.
نرمش قهرمانانه و آغاز مذاکرات هستهای باز هم مثل قطعنامه 598 سرآغاز اقدامات مثبتی در سیاست خارجی تلقی میشود که مورد تأیید نظام بوده و بهرغم تحریمهای موجود، هوشمندانه موانع موجود بر سر راه کشورمان را حذف یا تعدیل کرد. گرچه در دنیای سیاست و دیپلماسی نمیتوان همیشه به همه اقدامات نگاه صفر و صدی داشته باشیم و الزاماً باید آن را در فضای منصفانه و با توجه به واقعیتهای موجود مورد ارزیابی قرار داد، اگر با این معیارها به مجموعه رفتار سیاست خارجی نگاهی بیندازیم نقاط قوت بسیاری وجود دارد. سیاست خارجی مملو از موفقیتها است اما قطعاً در برخی مقاطع در صورت وجود ابزارهای لازم توفیقات بیشتری نصیبمان میشد.
شما به برجام بهعنوان یکی از نقاط درخشان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اشاره کردید، این درحالی است که توافق هستهای ایران با 1+5 منتقدان بسیاری نیز دارد.
باب نقد و انتقاد همیشه باز است، چرا که اگر جامعهای بهدنبال پویایی باشد، قطعاً نمیتواند اقداماتش بدون نقد باشد، اما برخی بدون هیچ استدلالی تلاش میکنند در بسیاری از مواقع در کشورمان دستاوردهای نظام را حتی ناخودآگاه و بیدلیل، ناچیز جلوه دهند و این یکی از مشکلاتی است که بخشی از جامعه ما با آن روبهروست، یعنی تخریب خودی؛ بهجای اینکه در جهت تقویت تلاشی که میتواند مثبت باشد، گام برداشته و نقطه ضعف را از کانال خود دنبال کنیم، تبدیل به شکست میکنیم.
در برخی مقاطع شاید احتمال شکلگیری شرایطی برای کشور وجود داشت یا حتی شرایطی شکل گرفته بود که میتوانستیم استفاده بهینه از آن داشته باشیم، اما بهدلیل اختلاف دیدگاهها و نظرات در جامعه فرصتها را از دست دادیم یا سرعت حرکتمان را بهدلایل پرداختن بیش از حد به یک موضوع فراموش کردیم و زمان را بهنوعی از دست دادیم.
در کدام مقاطع میتوانستیم استفاده بهینه از شرایط داشته باشیم که موقعیتی مناسب برای آن شکل نگرفت؟
وقتی از یک ساختار منسجم و بهتری برخوردار باشیم و حمایتهای سایر دستگاهها و نهادهای ذیربط را از وزارت خارجه داشته باشیم، میتوان تصمیمات شجاعانهتری اتخاذ کرد. اینکه در کدام مقاطع نتوانستیم استفاده بهینهای از شرایط داشته باشیم، بحث طولانی و مفصلی است که شاید ساعتها به بحث نیاز داشته باشد.
عدهای معتقدند در بعضی از مقاطع و برخی دولتها تا حدودی از آرمانهای انقلاب در تقابل با استکبار و سلطهگری آمریکا فاصله گرفتهایم، اگر قبول دارید دلیل آن چه بوده است؟
باید سلطه را تعریف کرد، بر این اساس کشورهایی را در دنیا بهعنوان سلطهگر میشناسیم بهعبارتی بهرغم همه تحولات ایجادشده در عرصه بینالمللی و توسعه ارتباطات، زیادهخواهیها و سلطهجوییها وجود دارد و جدید هم نیست، اما نوع اقدامات ما در مقابل سلطهگران و در مقاطع مختلف به بحث ویژهای نیاز دارد. مبارزه با سلطه را باید تعریف و درکی مشترک در مورد آن پیدا کرد، در کلّیت موضوع، جمهوری اسلامی ایران همواره در مسیر مقابله با استکبار و بهویژه سلطهگری آمریکا البته متناسب با شرایط زمان، شرایط بینالمللی و منطقهای طبق اصول کامل قانون اساسی و بندهایی که در قانون در مورد سیاست خارجی تعریف شده، قرار داشته و اقداماتی صورت گرفته است.
بههرحال در مقاطعی شاهد پررنگ یا کمرنگتر شدن این موضوع بودهایم؟
بله، اما باید علت آن را بدانیم. گاهی شاید این اتفاق بهدلیل نگاههای شخصی و سیاسی خاص ما باشد؛ ولی آنچه مسلم است، بیشتر شاهد اجرایی شدن آرمانهای انقلاب، شعائر انقلاب و اصول قانون اساسی بودیم و نظام میداند چه مسیری را طی میکند. سایر مسائل نیز به سلایق و علاقهمندی فردی و گروهی ما مربوط میشود که شاید در رقابتهای سیاسی داخلی تلاش کردیم عملکرد گروهی را نبینیم. وضعیت امروز ما با سلطهگران نشان میدهد در همان مسیر اولیه انقلاب اسلامی قرار داشته و بر همان آرمانهای اصیل انقلاب پایمردی و ایستادگی کردهایم و آن را ادامه میدهیم، چرا که درصورت دورشدن از شعارهای انقلاب و قانون اساسی قطعاً امروز با کینهتوزیها و رفتار خصمانه زیادهخواهانی مانند آمریکا روبهرو نبودیم. چنین زیادهخواهیهایی نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران همچنان مقابل سلطهجویی، ایستادگی میکند و میکوشد در عرصه جهانی با تمام توان بر حفظ استقلال خود تأکید داشته باشد.
برخی در داخل تصور میکنند برای حل مشکلات باید با آمریکا گفتوگو کرد. ریشه چنین تفکراتی را در چه میدانید؟
گفتوگو و تعامل با جهان همان گونه که رهبر معظم انقلاب روی آن تأکید کردهاند، اقدام خوبی است و تابو نیست. در عین حال، گفتوگو باید شرایط خود را داشته باشد. ما کشور و نظامی توانمند و قدرتمند هستیم و از جایگاه خوبی در منطقه و جهان برخورداریم. همچنین از لحاظ توانمندی دفاعی در وضعیت مطلوبی بهسر میبریم. هیچ واهمهای از گفتوگو با دیگران نداریم. باید ببینیم دیگران هم آیا واقعاً دنبال گفتوگو هستند یا اینکه قصد دارند از گفتوگو بهعنوان بهانه و وسیلهای برای اجرای سلطهگری و زیادهخواهی خود استفاده کنند، آیا واقعاً گفتوگو با برخی کشورها میتواند پاسخگو باشد یا این که آنها را نسبت به اعمال سیاستهای سوء علیه کشورمان جریتر میکند.
تجربه دوران اخیر ایران منجر به اثبات کدام رویکرد شده است؟
تجارب اخیر نشان میدهد برخی کشورها که ادعای قدرت دارند قابل اعتماد نیستند. در مورد آمریکا میتوان با صراحت اعلام کرد دیوار بیاعتمادی بین ما بلندتر شده و اطمینان ما به این کشور بهخصوص بعد از برجام بهدلیل خلف وعدهها و عهدشکنیهای این کشور نسبت به تعهداتش در عرصه وسیع بسیار کاهش یافته است. جهان امروز هم نسبت به چند سال قبل این بیاعتمادی به آمریکا را بیشتر احساس میکند، حتی درون جهان غرب نیز خروج آمریکا از معاهده پاریس، نفتا و مذاکراتی که با اروپا در حوزه اقتصادی و... داشت، منجر به تعمیق اختلافات در اردوگاه غرب شده است، لذا با توجه به تشدید رویکرد خصمانه آمریکا نسبت به کشورمان، سخن از مذاکره با آمریکا محلی از اِعراب ندارد و اصولاً قابل طرح نیست؛ بنابراین، باید صبر کرد و دید آیا آمریکا به مسیر خردمندانه روی خواهد آورد یا نه.
امروز آمریکا تنها بهدنبال جذب دلار و فروش سلاح به برخی کشورها و خالی کردن خزانه آنها، ایجاد شکاف و افتراق میان کشورهای جهان بهخصوص در حوزه منطقه غرب آسیا و میان کشورهای اسلامی است. خارج از بحث مذاکره با آمریکا باید تأکید کنم مشکل ما، آمریکا و دیگران نیستند، چرا که کشوری توانمند و قادر به حل بسیاری از مسائل هستیم. گرچه به گفتوگو و تعامل با دیگر کشورها اعتقاد داریم و باید شرایط جهانی بهگونهای باشد که شرایط برابر و توأم با احترام متقابل باشد؛ اما این تفکر که مذاکره و گفتوگو با آمریکا حلال برخی مسائل ایران است، درست نیست.
بنابراین با توجه به مجموعه اتفاقاتی که طی سالیان اخیر بروزکرده باید ببینیم آیا همه مشکلات ما در عرصه خارجی بوده یا برخی مشکلات ما داخلی است.
تصور میکنم مشکلات ما ناشی از سیاست خارجی نیست و باید برای وضعیت بهتر خود به داخل کشور نگاه کنیم و به تقویت بنیانهای اقتصادی درون کشور بپردازیم. همانگونه که در دوره پسابرجام، بسیاری از موانع و گرهها باز شد، برای مثال درحوزه فروش نفت و دریافت درآمدهای نفتی کاملاً موفق هستیم و توانستیم بهخوبی بازارهای از دسترفته خود را در حوزه نفت به دست بیاوریم.
در دوران پسابرجام شاهد چه مشکلات و موانعی بوده و هستیم؟
بهرغم موفقیت در بسیاری از حوزهها، در برخی حوزهها کمتر موفق هستیم. تخطیها و کارشکنیهای آمریکا و برخی کشورهای منطقه را در برخی ناکامیها یا عدم کامیابیها ؤوثر میدانم. نهایتاً باید ریشه برخی مشکلات پسابرجام را در درون ایران ببینیم، گرچه کارشکنیهای بیرونی ادامه خواهد داشت. اما اگر به بحث مدیریت و برنامهریزی برگردیم میتوانیم از بازده بهتری در مجموعه اقتصادی کشور استفاده کنیم، بنابراین نباید همه چیز را الزاماً موکول به ایجاد رابطه و گفتوگو با دیگران کنیم، چنین دیدگاهی غلوآمیز است.
انتهای پیام/*