«تهدید» تنها چشمانداز امریکا برای تغییر برجام
در ۱۰۰ روز آینده، امریکا یا از همکاری بینالمللی برای سختگیری علیه ایران در تمام حوزههایی که آن را نقض میکند برخوردار خواهد شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، « در100 روز آینده، امریکا یا از همکاری بینالمللی برای سختگیری علیه ایران در تمام حوزههایی که آن را نقض میکند برخوردار خواهد شد یا از برجام خارج میشود» معنای ساده این موضع مورد اشاره نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل آن است که امریکاییها طی 100 روز آینده فشارهای خود به جمهوری اسلامی ایران با محوریت تهدید- تحریم را افزایش خواهند داد و چنانچه این فشارها کارگر نباشد، ترجیح امریکا آن است که از برجام خارج شود.
امریکاییها به خوبی میدانند قبل از مذاکرات مستقیم ایران و 1+5، هیچ گاه نتوانستهاند جمهوری اسلامی ایران را متقاعد کنند برای کاهش مناقشات بین تهران– واشنگتن پای میز مذاکره حاضر شود و آنها گفتوگوی بیواسطهای را با امریکاییها صورت دهند، بنابراین اصل حضور مستقیم ایران در مذاکرات دوطرفه و بعضاً چند طرفه با امریکاییها را حائز اهمیت میدانند و تصمیم ندارند رویهای را در پیش گیرند که علاوه بر هزینههای بینالمللی، نسخه مذاکره بیواسطه با ایران را برای آینده مخدوش کنند.
قبل از مذاکرات بین ایران و 1+5، دیدارهای دوجانبه میان وزرای امور خارجه دوکشور هدفی غیر قابل تحقق بود و لابی و رایزنیهای امریکاییها برای ایجاد یک خط ارتباطی ثابت و مستمر با ایرانیها بدون نتیجه مانده بود و حال که چنین خط ارتباطی بدون واسطه و با برگزاری جلسات متعدد میان محمدجواد ظریف و جان کری صورت گرفته است، نباید انتظار داشت امریکاییها چنین مسیر ارتباطی را به راحتی مسدود کنند چرا، در شرایطی که امریکا از برجام خارج شود نه تنها ارتباطگیری جریان غربباور داخلی با مقامات رسمی امریکا دشوار میشود بلکه وضعیت بغرنج تری را نیز تجربه خواهد کرد. پیش از سال 92 مصافحه و دیدار دوجانبه مقامات ارشد ایران و امریکا حداقل در داخل کشور قبح داشت و افکار عمومی به راحتی چنین رویداد دیپلماتیکی را نمیتوانستند هضم کنند و حال که چنین مسئلهای عادیسازی شده، امریکاییها علاقهای ندارند قبح سابق را احیا و مسیر دیدارهای دوجانبه را مسدود کنند.
امتیازاتی که نباید به راحتی امحا شود
آنچه مهم مینماید این مسئله است که امریکاییها شرایط به دست آمده بعد از اجرای برجام را به راحتی از دست نخواهند داد که از جمله این شرایط « عادیسازی روابط تهران– واشنگتن»، «قبحشکنی دیدار مستقیم مقامات ارشد دو کشور»، «تعطیلی بخشهای مهمی از صنعت هستهای ایران»، «تعدیل قدرت بازدارندگی ایران در سطح بینالمللی»، «تحدید رفتار و فعالیتهای منطقهای و بینالمللی ایران» و «احیای تحریمهای هستهای به بهانه غیرهستهای» است که چنانچه برجام دچار فروپاشی شود برای امریکاییها از دست رفته و میتواند منجر به تقویت موقعیت جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی شود.
سخنان روز جمعه نیکی هیلی بخشی از راهبرد ایالات متحده امریکا علیه ایران حداقل در شش ماه آینده را رونمایی میکند که عنصر اصلی آن«تشدید فشارهای تحریمی» به جمهوری اسلامی ایران با هدف وادار کردن کشورمان به انعطاف در مقابل خواسته امریکاییهاست، وی در این باره میگوید: «ایران امروز همه هنجارهای بینالمللی را در مورد موشکهای بالستیک، حمایت از تروریسم، تحریمهای تسلیحاتی و مسائل دیگر نقض میکند اما برخی کشورها به ایرانیها اعتراض نمیکنند زیرا نگران به خطر افتادن توافق هستهای هستند.»
وی در ادامه بیان میکند: «این رفتار درست نیست و دولت امریکا آن را به صراحت بیان کرده است. در 100 روز آینده یا همکاری جامعه بینالمللی را برای سختگیری در مورد ایران در همه آن حوزهها به دست میآوریم یا اینکه از توافق هستهای خارج میشویم. این نسبت به وضع یک سال قبل ما بسیار متفاوت است. ترامپ با توافق هستهای که برای مهار کردن برنامه هستهای تهران، میان ایران و قدرتهای جهانی امضا شده مخالف است. وی تهدید کرده است اگر توافق هستهای بر اساس خواسته هایش اصلاح نشود، بهار امسال از آن خارج خواهد شد.»
تجدید تهدید یک ساله ترامپ
عنصر تهدید را میتوان به راحتی از لابه لای سخنان نیکی هیلی درک کرد؛ آنجا که تأکید میکند از ضربالاجل 120روزه دونالد ترامپ تنها 100 روز باقی مانده و طی این 100روز دولت امریکا فشارهای ضدایرانی را گسترش خواهد داد تا ایران نسبت به خواستههای این کشور انعطاف نشان دهد.
نیکی هیلی در موضع گیریهای ضدایرانی خود طی یک سال گذشته نیز بارها از زبان تهدید استفاده و تلاش کرده همانند سایر دولتمردان امریکایی، با این ابزار جمهوری اسلامی ایران را وادار به پذیرش شروط جدید دولت امریکا کند.
دونالد ترامپ، مایک پنس، رکس تیلرسون، جیمز متیس، استیو منوچین، دانک فورد و سایر مقامات امریکایی طی یک سال گذشته بارها از ادبیات تهدید علیه ایران استفاده و با جوسازیهای رسانهای تلاش کردهاند تا تیم مذاکره کننده کشورمان را بار دیگر وادار به تعدیل مواضع و حتی پذیرش مذاکرات محرمانه جدید کنند.
چنانچه زبان تهدید رئیسجمهور امریکا و مقامات دولت وی درباره ایران را حذف کنیم، حداقل دو سوم کارکرد دستگاه سیاست خارجه این کشور درباره ایران کاهش مییابد که به این معناست که سایر ابزارهای امریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران کارایی حداکثری خود را از دست داده و آنچه امریکا را برای تضعیف ایران امیدوار ساخته، بهرهگیری از ابزار تهدید و در مقابل ایجاد انعطاف در طرف مقابل است.
«خروج امریکا از برجام» برگ یک ساله امریکا برای ایجاد هراس در طیف غربباور داخلی است و به همین دلیل این گزاره به کرات توسط سیاستمداران ارشد دولت کنونی امریکا تکرار شده تا بتواند تأثیرخود را بر طرف ایرانی بگذارد و آنها را ملزم به پذیرش شروط چهارگانه ترامپ کند.
در واقع نقطه امید امریکاییها برای تحقق شروط چهارگانه دونالد ترامپ در ضرب الاجل 120 روزه، ترسی است که جریان غربباور داخلی با آن درگیر است و بر اساس این ترس بارها تئوری«عبور از گفتمان انقلاب اسلامی در سطح منطقهای و بینالمللی» برای حفظ امنیت داخلی و جلوگیری از حمله نظامی امریکا به کشور را مورد تأکید قرار داده و نتیجه مستقیم و بلاواسطه «انقلابیگری» را «جنگ-تحریم- تهدید» معنا کرده است.
امید امریکا برای تحمیل شرایط جدید به ایران به رهبران طیفی است که پیش از این در نامهای به جورج بوش پسر تضمین داده بودند ایران از حمایت گروههای مقاومت دست برمیدارد به شرط آنکه گزینه بعد از حمله نظامی به افغانستان، ایران نباشد.
در واقع امریکا با رصد نوع تفکرات، باورها و جهتگیریهای این طیف به این باور رسیده که میتوان با به کارگیری اهرمی تکراری مانند «تهدید» در 100 روز آتی نه تنها شروط چهارگانه به ظاهر غیرقابل تحقق را عملیاتی کرد بلکه باب مذاکرات جدید در سطح موشکی و منطقهای و حقوق بشر را نیز باز میکند.
یکی از علتهای اصلی که دولتمردان کنونی امریکا به تأثیرگذاری ابزاری مانند تهدید دلگرم هستند این مسئله است که دستگاه سیاست خارجه کشور موج گسترده نقضهای برجام توسط دولت ترامپ را نه تنها پیگیری نکرده بلکه بر آن سرپوش گذاشته تا برجام آسیب نبیند و همین حفظ برجام به هر قیمتی باعث شده تا ترامپ و دولتمردان وی به این نتیجه برسند که اهرم تهدید- فشار قطعاً دستاوردساز خواهد بود. معنای دقیق تئوری جریان سیاسی که بارها افکارعمومی را از حمله نظامی امریکا به ایران ترسانده و با چنین فضاسازیای توانسته در برخی از انتخابات رأی تولید کند و تعطیلی را برای بخشهای مهمی از صنعت هستهای کشور به ارمغان بیاورد این است که جامعه ایرانی از ترس مرگ، خودکشی کند.
منبع: جوان
انتهای پیام/