سالانه یک درصد از خاک ایران تبدیل به بیابان میشود
که خاک کشور در معرض تخریب و فرسایش قرار دارد و براساس اعلام پژوهشگران سالانه یک درصد از خاک ایران تبدیل به بیابان میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، خاک کشور در معرض نابودی است و آنطور که پژوهشگران این حوزه میگویند "سالانه یک درصد از خاک ایران تبدیل به بیابان میشود". سالهاست که خاک کشور در معرض تخریب و فرسایش قرار دارد اما انگار کسی نگران نابودی آن نیست.
بیشتر تمرکز و توجه به حل بحران کم آبی معطوف شده و در این بین خاک مانند گذشته مغفول مانده و این بیتوجهی در آینده نه تنها امنیت غذایی کشور را به مخاطره میاندازد بلکه می تواند بخش های زیادی از کشور را درگیر بحران های زیست محیطی همچون ریزگردها کند. موضوعی که علاوه براینکه به صورت طبیعی رخ میدهد، اقدامات نابخردانه انسانی نیز به آن دامن زده و هر روز از وسعت خاک های حاصلخیز کشور کمتر میشود، فرسایش افزایش مییابد و دشتها و مراتع به بیابان تبدیل میشود. امروز در کشور شاهد گسترش اکوسیستمهای زوال یافته و تحلیل رفته ای هستیم که توان بیولوژیک خود را از دست داده، اند.
فقدان مدیریت مناسب در حوزه خاک، کشور را در سال های آینده با چالش های عدیده ای روبرو خواهد کرد. کاهش توان تولید اراضی کشاورزی به دلیل فقر مواد آلی از یکسو و افزایش نهادهایی همچون کودهای شیمیایی و سموم از سوی دیگر، به صورت مستقیم سلامت مردم را به خطر خواهدانداخت. همچنین گسترش ریزگردها که از دیگر پیامدهای بی توجهی به مقوله حفظ خاک است، نیز بر مسائل اجتماعی و اقتصادی اثر منفی خواهد گذاشت.
آمارها میگویند؛ 32 میلیون هکتار از اراضی تبدیل به بیابان شده است
براساس آمارهای رسمی در جهان 1.4 میلیون هکتار معادل 10.2 درصد خشکی های جهان جزو بیابان ها محسوب میشود. اما در ایران 32 میلیون هکتار از اراضی تبدیل به بیابان شده و 100 میلیون هکتار نیز در معرض این پدیده قرار دارد. علاوه براین 75 تا 80 میلیون هکتار از اراضی کشور نیز در معرض فرسایش آبی، 20 میلیون هکتار در معرض فرسایش بادی، 5 میلیون هکتار در معرض سایر تخریبها و 2 میلیون هکتار در معرض فرآیند نمکزایی قرار گرفته است.
در حالی ایران 1.2 درصد خشکی های جهان را در اختیار دارد که 2.4 درصد پدیدههای بیابانی فاقد پوشش و 3 درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است.
100 میلیون هکتار از خاکهای کشور در معرض بیابانی شدن قرار دارد
عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان و استاد رشته کویرشناسی در این باره میگوید: بیابانزایی در کشور ما با توجه به شرایط آب و هوایی خشک و بیابانی و قرارگیری در کمربند خشک جهان، بسیار نگرانکننده است. علاوه بر روند طبیعی بیابانزایی در کشور شاهد تشدید این فرآیند توسط عوامل انسانی هستیم. باید با استفاده از ارائه راهکارها و آگاهیهایی که به مردم در زمینه منابع طبیعی و کشاورزی میدهیم جلوی آن را گرفته و به نوعی آن را کنترل کرده و کاهش دهیم.
محمدکیا کیانیان با بیان اینکه 100 میلیون هکتار از اراضی کشور در معرض بیابانی شدن قرار دارد، میافزاید: با این وضعیت از نرخ پدیده بیابانزایی در کشور براساس منطقه حمل، برداشت و رسوبگذاری که در فرآیند بادی آن را داریم، 14.5 میلیون هکتار از اراضی کشور به صورت منطقه برداشت یک تا 1.5 میلیون هکتار منطقه حمل و 4.9 تا 5 میلیون هکتار نیز شامل منطقه رسوب گذاری است.
وی معتقد است بسیاری از این بیابانزاییها در اثر فعالیتهای انسانی در دهههای اخیر و همچنین به دلیل سو استفاده از منابع مختلف مانند آب، خاک و غیره رخ داده است.
انسان هرکجا که پا گذاشته، آنجا را تخریب کرده است. انسانها جنگل و مراتع را تبدیل به زمین کشاورزی کردهاند که تخریب خاک و بیابانزایی را در پی داشته است.
استاد رشته کویرشناسی دانشگاه سمنان یکی از علل بیابانزایی را فرسایش خاک میداند و میگوید: در ایران 3 برابر فرسایش خاک آسیا را داریم که از میانگین جهانی هم بالاتر است. سالانه 15 تا 16 تن خاک در هر هکتار براثر فرسایش نابود میشود. در گذشته تخریب و احیا دارای تعادل بود اما تشدید فعالیت های انسانی این اجازه را برای بازیابی به طبیعت نمیدهد. همه این ها موجب می شود که روند بیابانزایی هر روز بدتر، تنوع زیستی، گیاهی و جانوری کاهش پیدا کرده و شاهد افت آبهای زیرزمینی و غیره باشیم.
اضافه برداشت 6 میلیارد مترمکعبی از منابع آبهای فسیلی کشور
با آمارهایی که در ابتدای گزارش ارائه شد، می توان حدس زد که شرایط کشورمان در زمینه بیابانزایی و جلوگیری از نابودی خاک چندان مطلوب نیست. با وجود چنین شرایطی دولتها هم عزمی برای حفظ و حراست از خاکهای کشور نداشته و ندارند حتی معاونت آب و خاک وزارت جهادکشاورزی نیز بخش زیادی از اعتبارات و توان کارشناسی خود را به حفظ منابع آبی و کاهش مصرف آن معطوف کرده است. در چنین وضعیتی کارشناسان اعلام میکنند که سالانه یک درصد از خاک کشور بیابان میشود و انگار گوش هیچ مسئولی به هشدارهایی که درباره این پدیده خزنده داده میشود بدهکار نیست.
رئیس پژوهشکده محیطهای خشک کشور هم مسئله بیابانزایی را یکی از موضوعات مهم کشور می داند و می گوید: شاید در یک عنوان کلی بتوان گفت این موضوع و بسیاری از موضوعات زیست محیطی به نوع نگاهی که ما به توسعه کشور در گذشته داشته بر می گردد و شاید اگر در برخی از حوزه ها این نوع نگاه نبود، میشد دنبال راه چاره گشت. مثلا آبهای زیرزمینی همه ساله افت میکند و سالانه 4 تا 6 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت از منابع آبهای فسیلی انجام می شود. جنگل ها و مراتع در حال از بین رفتن است و تبدیل به بیابان میشود. دریاچه های طبیعی و تالابها در حال خشک شدن است و بسیاری از رودخانه ها هم خشک شدهاند. این مسائل نشان میدهد توسعه کج و ناپایداری را در دهههای گذشته تاکنون دنبال کردیم.
عباسعلی قزلسفلو معتقد است برای توسعه توجهی به ارزشهای اکولوژیکی و زیستی و محیط زیست پیرامون نداشتهایم. هرچند در سالهای اخیر مطالعات زیست محیطی پیوست طرح های توسعهای به عنوان الزام درآمده اما در عمل به آن هم توجهی نکردهایم. حتی در مواردی الزامات زیست محیطی را مانعی برای توسعه دیدهایم. این مسئله بسیار کلیدی است و باید از این منظر به مسئله نگاه کنیم که دانش توسعه را به خوبی فرا نگرفته در کشور خوب پیاده نکردهایم.
وی به اشاره به نتیجه پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است، میگوید: سالانه یک درصد از خاک ایران تبدیل به بیابان میشود. هرچند در فرآیند بیابانزایی میتوان پدیده گرم شدن زمین را به عنوان یک عامل موثر برشمرد اما مهمترین عامل آن انسانی است. گذشته از آن در بسیاری از موارد مدیریت نامناسبت و توسعه ناپایدار منجر به این پدیده مهم شده است بنابراین بیشترین سهم را باید متوجه عامل انسانی بدانیم.
تنها 3 درصد از خاک کشور مستعد کشاورزی است
طبق گفتههای کارشناسان عدم مدیریت مناسب منابع علت اصلی نابودی خاک، افزایش فرسایش و بیابانزایی، شکلگیری پدیده ریزگرد و غیره است. در این بین کشاورزی متهم ردیف نخست خواهد بود که با کشتهای غیراصولی و بیقاعده منابع خاک کشور را نابود کرده و در عین حال سیاستهای اشتباه دولتیها در این حوزه هم نه تنها منابع آبی کشور را بلعیده بلکه خاک را هم بسیار فقیر کرده و در آستانه بیابانی شدن قرار داده است. مصرف 92 تا 94 درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی که 22 درصد بیشتر از میانگین جهانی بوده، خود گواه مدیریت ضعیف و غیرعلمی در بخش کشاورزی است.
کیانیان در این باره میگوید: بسیاری از محصولات کشاورزی که ما در کشور تولید میکنیم، اگر اصلا کشت نشوند وضعیت بهتری از نظر منابع آبی خواهیم داشت. ما کشور تقریبا کم آبی هستیم، منابع آبی ما از کشورهای دیگر خیلی کمتر است. از طرفی همه منابع آبی را هم نمی توانیم استحصال کنیم اما با این شیوه کشت و زرع خیلی از این منابع به هدر میرود.ما حتی در جمعآوری آب باران بسیار ضعیف هستیم در حالیکه در کشورهای اروپایی که مانند ما مشکل کم آبی ندارند در خانههای خود از فاضلاب که ما به راحتی آن را دور میریزیم برای آبیاری باغچه و فضای سبز استفاده میکنند اما ما از آب شرب با هزینه زیاد برای کشاورزی استفاده میکنیم.
وی معتقد است، در دهههای اخیر خیلی از خاک های کشاورزی از بین رفته است و برای همین تنها 3 درصد خاک کشاورزی مستعد در کشور وجود دارد.
کیانیان با تأکید بر اینکه دولت باید ساختار کشاورزی کشور را اصلاح کند، می گوید: هر کشاورزی ساز خود را میزند و تکنیک خاص خود را برای استفاده از آب دارد این به معنای مصرف بیش از حد نهاده، انرژی و وقت زیاد با بازدهی کم است. با کشاورزی سنتی و با مصرف بالای نهاده ها، خاک و منابع آب شورتر شود و بعد از چند سال این اراضی لم یزرع و تبدیل به بیابان خواهد شد. در حال حاضر در استانهایی مانند سمنان، اصفهان، کرمان، سیستان و یزد دچار همین وضعیت شدهایم و کشاورزی آنچنانی نداریم.
وی دوباره بر غیراصولی بودن کشاورزی در کشور تأکید میکند و ادامه میدهد: با این شیوه کشاورزی هر روز به بیابانزایی دامن زده میشود. منابع اندک آبی که از آبخوانها باقی مانده با حفر چاههای غیرمجاز در دشتهای ممنوعه از عمق 200 تا 300 متر آب برداشت میشود. ضرورت دارد خیلی جدی تر با این مسائل روبرو شویم و برنامهها و طرحهای ما در حد تبلیغات و شعاری نباشد.
انتهای پیام/