ماجرای "پیوند عضو شبیهسازی شده به انسان"؛ گرگ "حنا" را خورد
گفتوگو با مردی که در طول یک دهه اخیر، ایران را در حوزه سلولهای بنیادی و شبیهسازی حیوانات متحول کرده، در نوع خود، وسوسهبرانگیز و جذاب است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، بداستقبال و خوش بدرقه است؛ البته نه به این معنی که استقبال خوبی از ما به عمل نیاورد، بلکه از آن جهت که اول صحبتهایش، حسابی برایمان خط و نشان میکشد... مثل همه اساتید دانشگاه، دقیق است و علمی... سخت مصاحبه میکند و خیلی دقیق پاسخ میدهد... برخلاف سیاستمدارها و یا سلبریتیها، چندان حرفهای جذاب تیتری و به قول ما خبرنگارها ژورنالیستی بر زبان نمیآورد، بلکه برعکس، درسها دارد در صحبتهایش.
مجبوری در استفاده از کلمات برای برقراری ارتباط با او خیلی دقت کنی... خودتان میدانید که اساتید دانشگاهها چطوری هستند؛ دقیق و علمی... و نباید اصرار کنی که چیزی را از زبانشان بکشی... هرچند که او با روی گشاده از ما استقبال میکند و بعد از چند دقیقه، به قول معروف _یخش وا میرود_... دکتر خیلی صمیمی است و خیلی مهربان. درست است که چند ماهی وقت برای مصاحبه نمیدهد، اما بعد که حاضر میشود صحبت کند، چند ساعتی از وقت ارزشمندش را در اختیارمان میگذارد.
حرفهایش دقیق است و علمی. اول صحبتهایش به او گفتم هر کاری کردم که شما را با سئوالات علمی به چالش بکشانم، نتوانستم...
رشته جنینشناسی با رویکرد درمان نازایی را انتخاب کرده است. از کمبریج... به راحتی میتوانسته در کشورهای دیگر زندگی کند و تحصیل علم و دانش را ادامه دهد، اما به قول خودش برگشته تا سهمی در آبادانی ایران داشته باشد. البته گلایه دارد از اینکه هنوز مراکز علمی زیادی برای به کارگیری نخبگان در کشور وجود ندارند و اعتقاد دارد باید ایجاد شغل برای آنها را در اولویت قرار داد.
میگوید در طول این دو دهه هزاران نوزاد، حاصل تلاش او و همکارانش متولد شدهاند و هر زمان درباره این موضوع صحبت میکند، لبخند بر لبانش نقش میبندد. در نام بردن از شهدا و ائمه با احتیاط عمل میکند اما بشدت در صحبتهایش به آنها استناد میکند.
متخصص از بین بردن غم و غصه مردم است. البته خودش درباره این موضوع اعتقاد متفاوتی دارد و سعی میکند چنین ادعایی را هرگز نداشته باشد... چون حرصها خورده برای رفع این غم و غصه.
محمدحسین نصر اصفهانی متولد سال 1345 در شهر اصفهان است؛ او پس از طی تحصیلات ابتدایی خود، تحصیلات متوسطه را در کشور انگلستان به پایان رسانید. وی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه لندن در رشته زیستشناسی انسانی و آناتومی دریافت کرد و در ادامه مدرک .Ph.D خود را در سال 1991 (1370) در رشته جنینشناسی بالینی از دانشگاه کمبریج لندن دریافت کرد.
سپس بهمدت یک سال بهعنوان جنینشناس در مرکز Bourn and Hallam در کشور انگلستان حضور داشت (لازم به ذکر است که اولین نوزاد حاصل از IVF در این مرکز به دنیا آمد).
وی پس از ورود به ایران در سال 1372، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شد. در همان سال با همکاری یک تیم پزشکی اقدام به تأسیس مرکز باروری و ناباروری اصفهان کرد و شروع به درمان بیماران نابارور بهروش IVF و ICSI کرد. نصر اصفهانی در طول سالهای 1372 تاکنون بهعنوان یکی از اعضای فعال پژوهشکده رویان بوده و در زمینههای گوناگون علمی بهخصوص در زمینه جنینشناسی کارهای تحقیقاتی بسیاری را انجام داد. سپس در سال 1383 ایشان با همراهی و حمایت زندهیاد کاظمی آشتیانی پژوهشکده زیستفناوری اصفهان را راهاندازی و از آن زمان تاکنون بهعنوان رئیس این پژوهشکده فعالیت کرد و با انجام بسیاری از طرحهای موفق تحقیقاتی، باعث پیشرفت و ترقی علم در این مرز و بوم شد.
او تاکنون بهعنوان استاد راهنما بیش از 30 طرح پایاننامه دانشجویی در مقطع دکترا و بیش از 65 طرح پایاننامه دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد و 4 طرح دکترای حرفهای را هدایت کرده است.
نصر اصفهانی دارای بیش از 156 مقاله در مجلات داخلی و 129 مقاله در مجلات خارجی و بیش از 70 خلاصهمقاله داخلی و همچنین بیش از 67 خلاصهمقاله بینالمللی است.
محمدحسین نصراصفهانی علاوه بر رشته تخصصی خود که جنینشناسی بالینی است، فعالیتهای زیادی را در زمینههای شبیهسازی حیوانی، سلولهای بنیادی، ژنتیک و... انجام داده است. وجود او بهعنوان مسئول پروژه شبیهسازی گوسفند برای اولینبار در خاورمیانه فصلی نو را در علم و دانش این کشور رقم زده است.
نصر اصفهانی بلافاصله بعد از پایان تحصیلات خود در لندن، راهی ایران شد و در شرایطی که بسیاری انتظار داشتند پیشنهادهای وسوسهبرانگیز کشورهای مختلف برای تدریس و کار را قبول کند، او ترجیح داد در کشور خود بماند و پایهگذاری فعالیتهای بزرگی را صورت دهد.
او پس از بازگشت به ایران، در شرایطی که بهسختی و با امکانات اندک آن زمان، امکان فعالیت چندانی نداشت، رفته رفته در حوزههای مختلف پیش رفت و کنار آشتیانی، پایهگذار ایجاد پژوهشگاه و پژوهشکده رویان شد. پژوهشکده زیستفناوری رویان در حال حاضر با مدیریت نصر اصفهانی در زمینه تحقیق و توسعه علوم زیستی مشغول فعالیت است و اتفاقات بزرگی را در این حوزه رقم زده است.
بخش نخست مصاحبه دکتر نصر به ابتدای زندگی او و دوران تحصیلش باز میگشت. در بخش دوم این گفتوگو، خاطراتی از او درباره دوران فعالیت پژوهشکده رویان بازگو میشود...
اوایل فعالیت رویان، هیچ پشتوانهای نداشتیم
تسنیم:یک سئوال که همواره دوست داشتم پیرامونش سئوال کنم، پیشرفتهای مختلف این مرکز در طی سالیان سال بود. سال 83 بود که مرکز اصفهان شروع به کار کرد و سئوال خیلیها این است که چگونه در بازه زمانی سالهای 83 تا 85 این اتفاقات عظیم در شهر اصفهان صورت گرفت. فکر میکنم این موضوع یک پشتوانه تحقیقاتی عظیم داشت که بعد از 2 سال نتیجه آن را دیدیم.
نصر: اتفاقاً برخلاف این صحبت باید بگویم هیچ پشتوانه قدرتمندی نداشتیم چون ما نه دامداری داشتیم و نه چیز دیگر. البته از نظر علمی تلاش داشتیم که وضعیت خوبی را بر پژوهشگاه حاکم کنیم. آن زمان آقای عقیلی که یکی از اصفهانیهای اصیل اصفهان هستند، دامداری خودشان را در اختیار ما گذاشتند. یادم میآید اوایل کار حتی خود ما دنبال گوسفندان میدویدیم تا آنها را بگیریم و حتی خودمان به امور آنها رسیدگی میکردیم و با حداقل امکانات ما این کار را انجام دادیم.
پروژه در عرض دو سال به پیشرفتهای بزرگی رسید
تسنیم:پس خیلی استثنائی است که در طول 2 سال، این پروژه آنچنان پیشرفت کرد.
نصر: بله. در عرض 2 سال این اتفاق صورت گرفت و به نظرم این همت جوانان ایرانی بود که من هم در کنار آنها بودم. در واقع اصلاً اینگونه نیست که این اتفاق یک خواسته ذاتی باشد اما اگر هزینهها را پژوهشکده رویان در اختیار ما قرار نمیداد، امکان آن نبود.
بعدها حتی ما برای شبیهسازی نزدیک به 100 کیلومتر دورتر از اصفهان میرفتیم و در بدترین شرایط حیوانات خود را نگه میداشتیم. یادم میآید حتی یکبار گرگ آمد و بزهای شبیهسازی شده ما را خورد! (میخندد)
آن زمان یادم میآید هیچ امکاناتی نداشتیم اما هیچوقت این موضوعات را ما اعلام نکردیم؛ فعالیتهای این مرکز به هیچ وجه راحت نبود و به نظرم جز صرف فعل خواستن دوستان ما در پژوهشکده، هیچ چیز دلیلش نبود. البته واقعا پژوهشکده رویان امکانات مالی را برای ما ایجاد کرد ولی این طور نبود که آن زمان ما مثل امروز دامپروری و دیگر امکانات را داشته باشیم.
تسنیم: بدون شک این موضوع و اینکه پژوهشکده از کجا به کجا رسید، همان فعل خواستنی بود که صرف کردید...
نصر: دقیقاً. جز خواستن چیز دیگری نبود.
امروز موثر هستیم و فردا اثرگذار
تسنیم:پرفسور سمیعی یکی دو سال پیش و در یکی از سفرهای خود با معاون صدر اعظم آلمان به اصفهان آمده بودند؛ حرفی که او در این سفر زد، هنوز هم گوشه ذهن من قرار دارد. آن زمان سئوال من از دکتر این بود که چرا شما اینقدر و در این سن فعال هستید که او پاسخ داد میخواهم ثابت کنم ایرانیها در دنیا خیلی باهوش هستند و این اتفاق هر روز بیشتر از گذشته خود را به اثبات میرساند.. فکر میکنم شما هم دارید این را به اثبات میرسانید!
نصر: (خنده) این جمله را از دکتر کاظمی به یاد دارم که همیشه میگفت امروز موثر هستیم و فردا اثرگذار. بالاخره همه ما از این دنیای فانی میرویم و آنچه که میماند، آثار ما برای دیگران است.
حضرت ابراهیم سلسله پایهگذار تمام ادیان الهی دنیا است یک اثری از خودش گذاشته، حضرت محمد(ص) اثرات خود را داشته و رهبر معظم انقلاب نیز آثار خود را بر جای گذاشته است. پرفسور سمیعی یک اثری گذاشته و به نظرم هرکسی میآید و میرود، یک اثری میگذارد. عدهای هم دنیا را به خوشی میگذرانند و این تفاوت آدمها است.
گرگ «حنای» شبیهسازی شده ما را را خورد!
تسنیم: اجازه دهید به سال 88 برسیم که اتفاقات بزرگی در این زمینه به وقوع پیوست. در واقع شبیهسازی رویانا، حنا و بعد از آن حناها بسیار رسانهای شد.
نصر: (میخندد) جالب است بدانید، حیوان شبیهسازی شدهای که گرگ آن را خورد، حنا بود! البته اکنون حناها هستند و نسلهای بعدی آنها نیز زیست میکنند و رویانا، شنگول و منگول و حبه انگور هم بودند.
تسنیم: شنگول و منگول و حبه انگور بعد از آنها شبیهسازی شدند؟
نصر: بله. آنها بزهای تراریخت بودند که اولین بار در ایران ساخته شدند.
تسنیم: در آغاز، هدف شما از شبیهسازی آنها جلوگیری از انقراضشان به شمار میرفت؟
نصر: آن پروژه را هم داشتیم و نام پروژه ما، جلوگیری از انقراض حیوانات بود که چند بُعد داشت. یکی اینکه ما ایرانی هستیم و حفظ حیات وحشمان به عهده ما است. قوچ قامیشلو به عنوان یک نماد اصفهان که همیشه در تاریخ شناخته شده، برایمان اهمیت داشت و به همین دلیل، روی آن خیلی کار کردیم.
چندین مقاله در مجلههای اروپایی چاپ کردیم و بعد، آن را شبیهسازی کردیم که حاصل این اتفاق، باغ وحش اصفهان هدیه شد. به هر حال نماد توانمندی یک کشور، این است که بتواند حفظ گونههای انقراضی خودش را داشته باشد که این موضوع در خارج از کشور هم خیلی معمول است؛ مثلاً آنها برای گونههای مختلف خود، برنامههایی دارند.
خوشحالم اصفهان را به خاطر شبیهسازی حیوانات میشناسند
تسنیم: خیلی جالب است که وقتی شما از شبیهسازی و تجربیات گذشته صحبت میکنید، روی صورتتان لبخند نقش میبندد...
نصر: بالاخره این موضوع خوشحالی دارد. خوشحالم همانطور که اصفهان را برای گنبدهای فیروزهایش میشناسند، حالا در دنیا و جهان و حداقل در سطح ایران، شهرم را به خاطر شبیهسازیهایش میشناسند و این موضوع بسیار خوشحالکننده است.
تسنیم: اجازه دهید که یک سئوال دیگر را مطرح کنیم. اولین مرحله کار شما، اقداماتی در زمینه ناباروری بوده و بعد از آن، شما دست به کار شبیهسازی زدید. آیا بین این دو رابطه و یا شباهتی هست یا این دو موضوع، کاملاً مجزا هستند؟
نصر: لقاح آزمایشگاهی یعنی اینکه شما میتوانستید با تخمک و اسپرم کار کنید و وقتی با تخمک و اسپرم و جنین کار میکردید، شبیهسازی هم در همان محوله است یعنی همان ابزار را و همان تکنیکها را میخواهد و سلولهای بنیادی هم از همانها است. علم جنینشناسی که از حدود 50 سال پیش شکل گرفته، مادر تمام اینها است. یعنی شبیهسازی هم یکی از روشهای جنینشناسی بوده و سلولهای بنیادی هم یکی از روشهای جنینشناسی است. بنابراین اگر کسی جنینشناس باشد، تمام اینها به این معنی است که شما مثل یک مکانیک خیلی متبحر که وقتی یک ماشین را باز میکند و دوباره سر جایش میگذارد، عمل میکنید.
تسنیم: لطفاً درباه توضیحی درمورد خون بندناف دهید. در حال حاضر مردم چقدر از بانک خون بند ناف استقبال میکنند؟ پدر و مادرها و آنهایی که مخصوصا اولین بچه را دارند خیلی دوست دارند که این سلولها را داشته باشند. البته فکر میکنم این موضوع نیاز به پیشزمینه دارد.
نصر: همه اعضای بدن ما دارای سلولهای بنیادی هستند؛ مثلاً قلب ما هر 5 سال یکبار کاملاً بازسازی میشود و اگر اکنون قلب انسان و سلولهای آن را نگاه کنیم، 5 سال دیگر هیچکدام از آن سلولها نیستند و سلولهای جدیدی ایجاد میشوند.این بدان معنی است که سلولهای بنیادی همیشه بدن ما را بازسازی میکنند ولی وقتی کسی سکته میکند، سرعت بازسازی پایین است و قدرت بازسازی آنقدر قوی نیست. به همین دلیل، هرچه برگردیم به سلولهای اولیه بازگردیم، قدرت بازسازی و قدرت توانمندی تکثیری آنها بیشتر است چون آن موقع آمادگی داشتند همه بدن را بسازند.
سلولهای بند ناف هم به 9 ماهگی باز میگردند بنابراین هم جوان هستند وقتی ما آنها را نگه میداریم، قابلیت تکثیری و تبدیلی بالایی دارند. بنابراین سلولهای بندناف به علت اینکه میتوانند سلولهای خونساز را بسازند بسیار بسیار موثر هستند و در بسیاری از بیماریها به خصوص بیماری شایع سرطان خون، از این طریق قادر به درمان هستیم و بعد از درمان، شخص به خونسازی نیاز دارد و در آن زمان میتوانیم از سلولهای بنیادی اولیه بیایم و آن را دوباره جایگزین کنیم.
فکر میکنم در ایران ذخیره خون بند ناف با استقبال مردم مواجه شده و خوشبختانه شهر ما به نسبت جمعیتش از همه شهرهای دیگر براساس آمار، پذیرش خوبی را دارد و و تا کنون چندین بیمار توانستهاند از این خون استفاده کنند و درمان فرزندان خودشان را داشته باشند؛ البته امیدواریم که هیچکس مریض نشود و هیچکس نیاز به استفاده از آن را نداشته باشد ولی بیماری یک واقعیت است و باید درباره پیشگیری از آن، اقداماتی جدی انجام داد.
برای نوهام در بانک ذخیره خون بند ناف تخفیف نگرفتم!
تسنیم: تا چند سال امکان نگه داشتن آن وجود دارد؟
نصر: قرارداد آن تا 20 سال بسته میشود ولی میزان خون مورد نیاز براساس وزن هم متفاوت است. مثلاً شما میتوانید تا 20 کیلوگرم از چیزی داشته باشید ولی همینها استفاده شدند و خانوادههایی را نجات دادند یا فرزند بعدی یا فرزندی که به دنیا آمده، از یک بیماری نجات یافته است.
خیلیها از من میپرسند که آیا ما این کار را انجام دهیم یا خیر زیرا کاری هزینهبر بوده و بین 2 تا 3 میلیون هزینه اولیه دارد و این هزینه به شرکت مورد نظر پرداخت میشود. من هم برای نوه خودم هم هزینه را به صورت کامل پرداخت کردم یعنی یک ریال هم تخفیف ندادند!
پاسخ من به آنها این است که این موضوع، مثل سفری است که شما از خانه خود با خودروی شخصی حرکت میکنید و یک لاستیک زاپاس که در پارکینگ قرار دارد را همراه خود میبرید پس اگر اتفاقی برای لاستیک ماشین صورت گیرد، میگویید چقدر خوب شد که این لایستیک زاپاس را با خودم آوردم، حتی اگر شما را لنگان لنگان به مقصد برساند.
بنابراین توصیه من این است کسانی که استطاعت مالی دارند، حتماً از این ویژگی استفاده کنند زیرا ما از طریق بانک، برای آنها سیستمی را کردیم تا بتوانند وام بگیرند با حداقل کارمزد بتوانند به صورت تدریجی این هزینه را پرداخت کنند.
تسنیم: به نظرتان امکان دارد روزی به جایی برسیم که از بندناف یک نفر برای بقیه بتوان استفاده کرد یا نه؟
نصر: اکنون در دنیا این کار را انجام میدهند و وقتی شما در بانکها ثبتنام میشوید، هر بندنافی را دادید این را در اختیار همه دنیا میگذارید. مثلا اگر خون شما در کره زمین با یک نفر هماهنگ باشد، درخواست صورت میگیرد و این اتفاق میافتد. بانک ما هم به شبکههای جهانی وصل است و میدانم که زیرساختهایی در این زمینه در حال شکلگیری است.
رویکرد سلولهای بنیادی، درمان بیماریهای به ظاهر غیر قابل درمان است
تسنیم: آیا میتوان امیدوار بود که درباره برخی بیماریهای مهلک دیگر مثل تالاسمی و سرطان هم با استفاده از سلولهای بنیادی اتفاقات خوبی برای درمان صورت گیرد؟!
نصر: مطمئناً رویکرد سلولهای بنیادی در دنیا رویکردی است که خیلی از بیماریهای که امروزه قابل درمان نبودیم را درمان کند. مثلاً یک بیماری پوستی به نام "بولوزا" است که در آن پوست تکه تکه و جدا میشود. در یکی از کنگرههای رویان، یک نفر آمده بود و با استفاده از پوست بچه و ژندرمانی، مشکل را برطرف کرده بودند و بعد کل پوست بدن آن را جایگزین کرده بودند.
باید بگویم خیلی زیبا بود بچهای که دارد جلوی پدرش پرپر میشود، با استفاده از علم، درمان شد و او، دومین یا سومین بچهای بود که به این روش در دنیا از طریق سلول ژن درمانی، درمان شد و خوشحالم که امروزه خیلی از بیماریها با علم درمان میشوند.
همیشه میگویم باید مشکل فلان بیماری را حل کنیم!
یکی از کارهایی که ما در پژوهشکده رویان در حال انجام آن هستیم، این موضوع است که میگوییم فلان بیماری وجود دارد و باید این بیماری را حل کنیم! ایده در آزمایشگاه شکل میگیرد مدل حیوانی ساخته میشود و مدلهای حیوانی درمان میشود. بعد وارد مدل انسانی میشود و روی یکی دونفر انجام شده و پس از آن، در فاز بالینی یک، دو و سه روش درمان پیدا میشود.
تسنیم:در بخش قبلی گفتوگوی خود گفتید قوچ قامیشلو نماد اصفهان است و شبیهسازی آن صورت گرفت. دلیل اینکه شبیهسازی آن را شروع کردید چه بود؟ آیا خواسته شخصی بود یا چیز دیگر؟
نصر: علت اینکه ما روی این قوچ کار کردیم، به خاطر این بود که میدانستیم بسیاری از افراد این قوچ را با گوسفند اهلی ترکیب کردند و از این ترکیب بچه به دنیا آوردند؛ مثل نتیجه خر و اسب که میشود قاطر. بنابراین ما نزدیکی این دو گونه را میدانستیم و متوجه شدیم که جزو گونههای در حال تهدید بوده که در کشتارگاه هم هر روز تعداد زیادی گوسفند اهلی کشته میشود و تکنولوژی آن را هم داشتیم که این اتفاق را رقم زدیم.
تسنیم: یکی از مباحث مهم و البته قابل توجه درباره فعالیتهای علمی، تحقیقاتی است که در زمینه بیماری ام اس انجام گرفته است. به نظرتان درباره این موضوع هم میشود اقدامات موثری انجام داد؟
نصر: من تخصص زیادی درباره بیماری ام اس ندارم اما این بیماری، یکی از بیماریهایی است که در آن غلاف میانی عصبها از بین میرود و بعد اطلاعرسانی یعنی انتقال اطلاعات از عصب به کندی پیش میرود.
تسنیم: به نظرتان با سلولهای بنیادی امکان درمان ام اس میتواند وجود داشته باشد؟
نصر: در دنیا برنامههای زیادی برای آن وجود دارد و اخیراً کاناداییها کار زیبایی کرده بودند که از حدود 20 فرد سلولهای مغز استخوان مثل بند ناف گرفته بودند و بعد آنها را شیمیدرمانی کرده بودند. همه سلولهای زاینده (چون میدانید پادتنهای ما از مغز استخوان ساخته میشوند) آنها را از بین برده بودند. یعنی مموری ساخت آنتیبادیها را از بین برده بودند و بعد دوباره سلولهای خودشان را به خودشان برگردانده بودند و تقریباً از 20 مورد یک مورد مرگ داشتند ولی اکثر آنها درمان شدند و دیگر نیازی به داروها نداشتند.
دنیا، دنیای علم است و پیشرفت میکند و مدلهای مثل این در دنیا زیاد است. من یکی از آنها را برای شما گفتم و این نوع کارها در دنیا تمام مراکز تحقیقاتی دنبال میشود و همه در تلاش هستند که بیماریها را درمان کنند.
روایت نصر از موضوع بحثبرانگیز پیوند عضو به انسان
تسنیم: یکی از موضوعات بحثبرانگیز درباره فعالیتهای شبیهسازی، این موضوع بود که اندامی که در میزبانهای حیوانی رشد کرده و پس از آن، برای انسان مورد استفاده قرار گیرد. لطفاً درباره این موضوع صحبت کنید.
نصر: این حیوانات، حیوانات اورگان دیفیشن(organdifition) یا حیوان فاقد ارگان به شمار میروند که بعد مکملسازی شده و تلاش میشود تا با سلولهای بنیادی یک ارگانی بسازند که قابل پیوند باشد.
تسنیم: آیا این ارگانها برای انسان هم قابل استفاده هستند؟ این موضوع، بحثهای بسیاری را مطرح کرده بود و حتی به نظر میرسد در این زمینه از مقام معظم رهبری نیز استفتا کرده بودید که ایشان نیز درباره آن پاسخ داده بودند.
نصر: رهبری در پاسخ به این موضوع این جمله را بهکار برده بودند که "مواظب باشید قطعهسازی شما به یک ماشینسازی کامل تبدیل نشود".
تسنیم: در صورت امکان درباره این موضوع صحبت بفرمایید.
نصر: در دنیا حیواناتی را ساختند که میتوانیم با دستکاری ژنتیکی و همان روشهای شبیهسازی، کاری بکنیم تا حیوانی فاقد یک عضو تولید کنیم. وقتی حیوانی فاقد آن عضو باشد و مثلاً حیوانی فاقد پانکراس باشد، بدون شک بعد از تولد، میمیرد چون پانکراس ندارد. حالا در همان مراحل اولیه شما می توانید آن را با سلولهایی از یک حیوان دیگر و برای مثال با انسان، مکملسازی کنید. حیوانی که فاقد عضو پانکراس یا لوزالمعده است وقتی به دنیا میآید، با یک لوزالمعده انسانی به دنیا میآید و سئوال این است که آیا این لوزالمعده یا پانکرانس قابلیت پیوند به یک انسان را دارد یا خیر که در حال حاضر این گونه نیست.
تسنیم:در ایران یا در جهان؟
نصر: در جهان؛ ولی وقتی شما این تفکر را دارید، درباره آن برنامهریزی میکنید و تلاشهایی در این زمینه صورت میدهید.
تسنیم: گفته میشد که این اتفاق صورت گرفته است.
نصر: نه اینگونه نبود. حیوانی ساخته شد که دارای یک عضو انسانی باشد اما اینکه این عضو را به انسان پیوند زده باشند، هنوز صورت نگرفته است.
تسنیم:فکر میکنید که عمل پیوند ارگانهای حیوانات به انسان چه زمانی اتفاق میافتد؟
نصر: امام حسین (ع) در یک حدیثی میفرمایند که ذهن خلاق انسان در دنیای خودش مثل خداوندی_که اصلاً ما نمیخواهیم قیاس کنیم_ قادر است فکر کند و به هر چیزی که میخواهد، دست پیدا کند. یعنی ما نمادی از خلاقیت الهی هستیم؛ البته من نمیخواهم قیاس کنم و این واژه را دوست ندارم؛ اما به هر حال ما از خداییم، او ما را ساخته است و هرچیزی را که فکر کنیم، قطعا یک روز امکان پذیر است. اتفاقاتی که در زمان ما در حال وقوع است، شاید هزار سال پیش به ذهن بعضیها میرسید، بنابراین آنچه که انسان به آن میاندیشد، قابل دسترسی است.
ادامه دارد....
گفتوگو از مسعود سعیدی و سهیلا نصیری
انتهای پیام/