رمان جدید "کالن مککان" رسید/ تجربه شگفتآور اقامت نویسنده آمریکایی در ایران
تازهترین اثر «کالم مککان»، نویسنده ۵۱ ساله ایرلندی ساکن آمریکا چند ماه پس از انتشار نسخه انگلیسی با ترجمه ابراهیم فتوت از سوی انتشارات کوله پشتی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «دیدن از سیزده منظر» شامل یک داستان بلند و سه داستان کوتاه است که در فضاهایی شاعرانه و گاه طنزآلود، خواننده را به تأمل وامیدارند. داستان بلند این مجموعه در 13 بخش (اپیزود) ارائه میشود و بر پیشانی هر پرده، بریدهای از شعر «دیدن سیهپر از سیزده منظر»، اثر والاس استیونس، شاعر مدرنیست آمریکایی نقش بسته است. نویسنده با استفاده از تکنیک بینامتنیت، ضمن داستانپردازی جذاب تفکرات استینوس را نیز در لابهلای سطور داستان میگنجاند. این مجموعهداستان موفق به کسب جایزه پوشکارت در سال 2015 و جایزه بهترین داستان کوتاه آمریکا در همان سال شده است.
کتاب داستانهایی در دل خود دارد که میتوان در قاب آن مخفیترین ابعاد شخصیتی انسانها را به تماشا نشست. دوران پیری را همراه پدربزرگی تنها سر کرد و سرود تنهایی را با سربازی تنها در غوغای سکوت خواند. مادرانههای زنی تنها مانده را به گوش جان شنید و با کشیشی بر سر دوراهی گذشته یا انتقام پا سست کرد.
کالم مککان نویسنده کتاب اکنون در آمریکا زندگی میکند و در دانشگاه هانتر نیویورک صاحب کرسی تدریس نویسندگی خلاق است. او یکی از مؤسسین Narrative4، مؤسسهای مردمنهاد برای تربیت نویسندگان جوان در سرتاسر جهان، است. مککان نویسندهای صاحب سبک است که با استفاده از تکنیکهای داستاننویسی، در داستانهایش به مسائل هستیشناسی و مفاهیم فلسفی میپردازد و این استفاده از تکنیک، درونمایه داستانها را تحتالشعاع قرار نمیدهد و تا به انتهای داستان با ایجاد جذابیت، خواننده را با خود همراه میکند.
وی تاکنون شش رمان و سه مجموعه داستان منتشر کرده است، که تا امروز به 35 زبان ترجمه شدهاند. در مقدمه نویسنده براى ترجمه فارسى این کتاب آمده است: «اگرچه در طلوعِ خیابانهای تهران پیاده قدم نزدهام، آرامشِ کناره دریای خزر را تجربه نکردهام، لذت کشف نادیدههای غار علیصدر را نچشیدهام، بازی رنگ و نور در پنجرههای مسجد نصیرالملک را به تماشا ننشستهام و فضای شکوهمند پرسپولیس تا امروز روحم را به تسخیر درنیاورده است، بارها به مدد ادبیات، شعر و فیلم ایرانی حضور در نقطهنقطه ایران را تجربه کردهام. من به ایران سفر کردهام، چون ویزای سفر با پرنده پراعجاز خیال را داشتهام. شکوه دنیای هنر در این است که هنرمندان از روزنِ صفحات کتاب، یا در سوسوی پرده سینما و یا در اعماق رنگهای نقاشی، امتیاز زیستن بهجای دیگر ملل را کسب میکنند.با در نظر گرفتن این امتیاز، با تمام وجود به خود میبالم که یکی از آثارم بهطور رسمی در ایران بهچاپ رسیده است.
من با تمام وجود باور دارم ادبیات نهتنها مرزهای آگاهی را میگستراند، بلکه مرزهای جغرافیایی را درهم میشکند. پس انتشار این کتاب در ایران، برای شخصیتهای این اثر و در حقیقت برای خودم سفر به این کشور است و حتی میتوان پا فراتر گذاشت و گفت شاید تجربه شگفتآور اقامت در این مرزوبوم را برایم رقم میزند.
ادبیات دست ما را میگیرد و به ما میآموزد تا زندگی را زندگی کنیم؛ نه اینکه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریههای ما را زنده میکند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را میبخشد. ادبیات پاسخی شایسته در مقابل هتک حرمت به انسانیت به ما ارائه میدهد تا در مقابل خشونت، حرص و ناامیدی سکوت اختیار نکنیم. ادبیات، آنگاه که بایسته نگاشته و شایسته مطالعه شود، میتواند تاریکیهای دنیای اطرافمان را به روشنایی مبدل سازد.
افتخار دارم تا همراه شما، خواننده عزیز، دستبهدست هم، با کنار زدن پردهها پنجرهها را بگشاییم و طلوعی را در ایران نظارهگر باشیم که گستره نورش تا نیویورک هم برسد.»
انتهای پیام/