مربی آنتونی جاشوآ در آرزوی تیم ملی فوتبال ایران
پشت تمام افتخارات بوکسور انگلیسی نام یک ایرانی هست که بسیاری از حضور او بیاطلاع هستند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، اوایل آبان ماه بود که یکی از بزرگترین رویدادهای جهان با برد بوکسور بریتانیایی به کار خود پایان داد جایی که ورزشگاه "پرینسیپالیتی" کاردیف، میزبان مبارزه بوکس سنگین وزن بود. آنتونی جاشوا، ستاره بوکس بریتانیایی و حریف کامرونی-فرانسویاش، کارلوس تاکام مقابل چشمان 70 هزار تماشاگر به مبارزه هم رفتند تا در نهایت جاشوآ از کمبرند "آی بی اف" و "دبلیو بی اف" خود دفاع کند.
قهرمان بوکس المپیک لندن که حالا نفر اول سنگین وزن جهان است اوایل سال جاری موفق شد ولادیمیر کلیچکو اوکراینی را شکست بدهد و بالاخره صاحب کمربند شود. در آن مسابقه که به میزبانی 90 تماشاگر ومبلی لندن برگزار شد یک افتخار بزرگ برای بریتانیا و جاشوآ به دست آمد و او صاحب کمبرند قهرمانی شد.
پشت تمام این موفقیت های جاشوآ نام یک ایرانی هست که بسیاری از حضور او بی اطلاع هستند؛ "سینا قائمی". او دوست دوران بچگی و مربی کنونی جاشوآ است که از ابتدای فعالیت های ورزشی آنتونی با او همراه بوده. در المپیک لندن "سینا قائمی" تنها مربی بوکسور بریتانیایی بود که در نهایت به طلای جاشوآ منجر شد اما حالا او یکی از اعضای تیم مربیگری قهرمان سنگین وزن جهان است.
سینا در حال حاضر با بسیاری از بازیکنان فوتبال بریتانیا و باشگاه هایی مثل تاتنهام، چلسی و آرسنال برای مربیگری ارتباط مستقیم دارد و یکی از متخصصین ورزش در اروپا و آمریکا محسوب میشود. "همشهری ورزشی" در گفتوگویی مفصل با سینا قائمی از جزئیات فعالیت او در بریتانیا، رابطه اش با آنتونی جاشوآ و آرزوی بزرگش برای مربیگری در ایران میگوید:
* سینا قائمی هستم؛ با خون ایرانی
او به سختی فارسی را صحبت می کند و با اینکه تلاش مفرطی برای پاس نگه داشتن زبان مادریاش دارد اما صحبت کردن روان برای او کمی دشوار است اما با این حال سینا خود را یک ایرانی اصیل می داند و در معرفی ابتدایی خودش می گوید:« من در ایران و گوهردشت کرج به دنیا آمدم. ما از 7 سالگی به انگلیس آمدیم و از آن زمان من تنها یک بار به ایران آمدم که دلیلش عروسی خواهرم و برادرم بود. اما حالا 10 سال هنوز ایران نرفته ام و دوست دارم یک بار دیگر به ایران برگردم چون خون من ایرانی است.»
* از مصدومیت فوتبالی تا تحصیل در بریتانیا و آمریکا
عشق به فوتبال همچنان با سینا قائمی بود اما مصدومیت مسیر زندگی او را کاملا تغییر داد:« من از بچگی دوست داشتم فوتبالیست بشوم اما از 12 سالگی شروع کردم و فکر می کنم دیر به فکر افتادم. من 18 سالگی جاهای زیادی از بدنم مصدوم شد و مجبورم شدم مدت ها از ورزش دور باشم. به همین دلیل رفتم به دنبال تحصیل ورزشی. به همین دلیل راهی مرکز پزشکی ورزشی لندن شدم و لیسانسم را آنجا گرفتم. بعد از آن به میشیگان آمریکا رفتم و با تیم فوتبال آمریکایی این تیم کارهای پایانی تحصیلم را انجام داد که فورا پس از آن فارغالتحصیل شدم.»
* عصر جدید در بازگشت از آمریکا
من امروز در جایی که هستم به خاطر سختکوشی، کار زیاد و متمرکز بودنم است. تمام وقتم را برای پیشرفت گذاشته بودم به طوریکه وقتی در آمریکا بودم تمام هزینه هتل، غذا و رفت و آمدم را از جیبم میدادم. یک فرصتی بود تا با یکی از بهترین مراکز علمی ورزشی کار کنم و من از فرصت بهترین استفاده را کردم. وقتی به انگلیس برگشتم خیلی از بازیکنان فوتبال و سایر رشته ها می خواستند با من کار کنند. وقتی می دیدند کار من خوب است و علم جدیدی از ورزش را با خود آورده ام پیشنهادات برای من زیاد شد. بازیکنانی ازNBA، NFL، NHL با من کار جدی و حرفه ای می کردند و این دلیلی شد تا بازگشتم به انگلیس پیشنهاداتی را از فوتبالیست های بزرگ و سایر رشته ها با خودش همراه داشته باشد.
* طلای المپیک در اولین تجربه جدی
اولین تجربه همکاری جدی سینا و بوکسور بریتانیایی در المپیک لندن بوده است اما آشنایی آنها به سال های دور برمی گردد: « من از سن 13 سالگی با آنتونی آشنا شدم و با هم معمولا فوتبال بازی می کردیم و به باشگاه بدنسازی می رفتیم. موقعی که آنتونی 18 سالش شد برای سرگرمی بوکس را شروع کرد. در ابتدا اصلا جدی نمی گرفت و زمانی که مسابقه دادن را شروع کرد به طرز خیلی عجیبی همه را چپ و راست کرد. خواست بهتر و بهتر بشود و از 21 سالگی که به تیم ملی راه پیدا کرد. ما در شفیلد خیلی جدی با هم شروع کردیم. قبل از آن او در شفیلد بود و من در لندن درس می خواندم اما برای المپیک 2012 لندن که او طلا را گرفت خیلی زمان با هم گذراندیم.»
* نگهبانان عضلات آنتونی
بعد از المپیک لندن که آنتونی جاشوآ تصمیم گرفت بوکس حرفه ای را در رینگ های آزاد شروع کند او تصمیم گرفت مربیان بیشتری را به گروه فنی خود اضافه کند. سینا قائمی در مورد موقعیت کنونی اش در کادر آنتونی می گوید:« در اصل کار من و آنتونی در زمینه بدنسازی بود اما حالا کار من در حقیقت با آنتونی این است که در مدت زمان تمرین و مسابقه مواظب از عضلات او را انجام بدهم تا مصدوم نشود. من بافت های ماهیچه ای و عضلات او را مدام بررسی و امتحان می کنم و در هفته نزدیک به 25 تا 30 ساعت روی بدن او کار می کنیم. ما چند نفر هستیم که روی عضلات آنتونی کار می کنیم و یک نفر مسئول قوی کردن است. من هم مراقب و برطرف سازی جراحات را انجام می دهم. اعضای این گروه با هم در ارتباط هستند تا وضعیت عضلات آنتونی را با هم مورد بررسی قرار دهند. ما مسئول سالم نگه داشتن عضلات آنتونی هستیم چون در مبارزات سنگین بر اثر مشتهای سنگین عضلات بوکسور ها پاره می شود و آسیبهای شدید می بیند به خاطر این مشکلات جدی دارند. بوکسورهای در سنگین وزن مشکلات جدی در عضله دارند و آنتونی همیشه با ما در ارتباط است تا اول مناطق آسیب دیده شناسایی و بعد مشکلات برطرف شود. در اصل قبل از آغاز اردو ما بدن او را بررسی می کنیم و با توجه به مشکلاتی که در بدنش دارد برنامه ای می نویسیم که پارگی ها رفع شود، از مصدومیت های احتمالی جلوگیری بشود و عضلات برای یک کار بسیار سخت و فشرده آماده باشد.»
* جاشوآ مجموعه ای از استعداد، تلاش و سختی کشیدن است
آمار فوق العاده جاشوآ او را در برگی جدید از تاریخ برده است و قصد دارد تا همه مرزها را جا به جا کند. مربی ایرانی او می گوید:« اینکه آنتونی در این 20 مبارزه، 20 برد و 20 ناکاوت داشته به خاطر این بوده که او از سن 18 سالگی آرزو داشت یک روز قهرمان دنیا باشد و اسم خود را در کتاب تاریخ ثبت کند. به همین خاطر اون در هر جلسه تمرینی 100 درصد توانش را می گذارد و انگار وسط یک مسابقه خیلی حساس است. او توانست در 10 سال خودش را به این سطح رساند در حالیکه آدم هایی هستند که از سن 7 سالگی به صورت مداوم بوکس کار کردند اما هیچ وقت نتوانستند حتی یک مسابقه حرفه ای هم برگزار کنند. چون آنها سختکوشی، استعداد و تمرینات سخت آنتونی را نداشتند اما او خیلی سختی کشید. آنتونی در 18 سالگی رشته ورزشی اش را تغییر داد و نمی دانست که شاید یک روز قهرمان المپیک و سنگین وزن جهان بشود. او کارش را ول کرد و تمام زندگی خود را برای بوکس گذاشت.»
* باید به او بگوییم:" یک در میلیارد"
آنتونی با سینا بوکس را آغاز کرد اما حالا تیمی بزرگ دارد:« آنتونی وقتی در تیم ملی بوکس بریتانیا بود فقط من را به عنوان مربی داشت اما وقتی به صورت حرفه ای کار بوکس را آغاز کرد مربیان زیادی را به تیمش اضافه کرد. مربی بدنساز حرفه ای، پزشک تغذیه، مسول نگهداری از عضلات و رفع مشکلات ماهیچه ای و فیزیوتراپ اولین کسانی بودند که به تیم مربیگری اضافه شدند. الان نزدیک به 6-7 نفر هستیم که با هم کار می کنیم تا آنتونی را بهتر کنیم. همین دوشنبه ما با همه مربیان جلسه ای داشتیم که ببینیم چه چیزهای برای آنتونی در اردوی بعدی نیاز است که فراهم کنیم. برای آنتونی کار کردن خیلی راحت است چون آدم با تربیتی است و به همه احترام می گذارد. هر چیزی من یا بقیه مربیان به او می گویند فقط می گوید چشم. من با خیلی از ورزشکاران کار کردم اما آنتونی شخصیتی دارد که در اصطلاح می گویند "یک در میلیارد". یعنی همچنین آدمی است. هیچ وقت بد با تو صحبت نمی کند یا بی احترامی از او نمی بینی. اگر از کسی ناراحت باشد هیچ وقت وارد چالش نمی شود و می گوید فردا هم یک روز دیگر است. او اینقدر با تربیت و محترم است که کار را برای تیم و اطرافیانش راحت کرده.»
* "چه طوری" و "خوبی" تیکه کلام های فارسی جاشوآ
ایرانی بودن نزدیک ترین دوست و مربی ستاره سنگین وزن جهان تاثیراتی روی او گذاشته است یا نه ؟ سینا قائمی این طور توضیح می دهد:« آنتونی از ایران چیزهای زیادی می داند چون آدم باهوشی است و دوست دارد از تاریخ همه دنیا بداند به خصوص کشورهای آفریقایی و سرزمین هایی که قدمت زیادی دارند. همیشه از من سوال می پرسد که چرا ما پرشیا بودیم و الان ایران شدیم یا اینکه از داستان های انقلاب از من می پرسد و زمان زیادی را با هم بر سر این مسائل می گذرانیم. همیشه آدمی است که می خواهد به دانش خودش اضافه کند. وقتی ایرانی می بینید اتومات به آنها می گوید "چه طوری"، "خوبی" و با آنها شوخی می کند. چون می داند ایرانی ها آدم های گرمی هستند به سرعت با آنها می جوشد. کلمات زیادی بلد است و چون با ما به صورت خانوادگی بزرگ شده است و این طرف و آن طرف می رفتیم خیلی ما و ایرانی ها را دوست دارد. آنتونی عاشق غذاهای ایرانی است و علاقه زیادی به چلوکباب، کشک بادمجان و جوجه کباب دارد.»
* ارتباط نزدیک با ایرانی ها
در ادامه ایران شناسی آنتونی او رابطه ای نزدیک با ایرانی ها برقرار کرده است. سینا می گوید:« در لندن چون ایرانی های زیادی هستند با ایرانی های زیادی ارتباط می گیرد. البته تنها ایرانی که ارتباط جدی با او دارد من هستم اما چون آنتونی احترام زیادی برای من قائل است سعی می کند با ایرانی ها رابطه دوستانه تری برقرار کند. البته به همه کشورهای دنیا احترام می گذارد ولی مثلا هرجا یک ایرانی می بیند فورا با من تماس می گیرد و می گوید سینا با ایشان صحبت کن و این طور ارتباط می گیرد.»
* بازیکنان چلسی و آرسنال هم پیش ما می آیند
اینکه حالا سینا قائمی چه موقعیتی در ورزش بریتانیا دارد و به جز آنتونی جاشوآ با چه ورزشکارانی در ارتباط است سوالی بود که او در پاسخ آن گفت:« زمان کار من با هر بازیکنی، حالا آنتونی را کنار بگذاریم یک ساعت و نیم فعالیت جدی عضلانی است. کاری که ما انجام می دهیم بسیاری از تیم های بزرگ دنیا هنوز انجام نمی دهند و چون آنتونی یک ورزشکار فوق حرفه ای تمام این مسائل را رعایت می کند. حتی چلسی، آرسنال و تاتنهام هم چنین عملیاتی روی بازیکنانشان ندارد و بازیکنان این تیم به من مراجعه می کنند. من نمی توانم اسم آنها را بیاورم چون گفتن از مصدومیت ورزشکاران در رسانه ها کار درستی نیست اما فوتبالیست های زیادی حالا به مجموعه ما اضافه شدند.»
* آرزوی کار در تیم ملی فوتبال ایران را دارم
فوتبال و ایران دو موضوعی است که سینا را برای چالشی جدید بی قرار می کند:« معمولا ورزشکاران در حالت طبیعی فکر می کنند که مشکلی در بدن شان ندارند اما وقتی مورد بررسی قرار می گیرند متوجه می شوند که چه مشکلاتی در بدن خود دارند که منجر به مصدومیت می شود و یا مصدومیت هایی دارند که چون دردی از آن ناحیه احساس نمی کنند درمان را انجام نمی دهند و در بازی و آینده آنها تاثیر منفی می گذارد. من وقتی به آنها نشان می دهم که چه مشکلاتی دارند "کف می کنند" و تعجب می کنند که چه طور این مشکلات را داشتند و از آن اطلاعی نداشتند. من یکی از آرزوهایم این است که یک روز به تیم ملی فوتبال ایران بروم و در آنجا بتوانم به وطنم کمکی کنم. من عاشق فوتبال هستم و عاشق ایران و همین مساله در من شوقی به وجود آورده که بتوانم در این مجموعه باشم. به خصوص امسال که ایران به جام جهانی روسیه هم رسیده است دوست دارم به بازیکنان کمک کنم تا مشکلات شان را بدانند و بتوانند بهتر بدن خود را آماده کنند و قبل از رفتن به جام جهانی مصدومیتی نداشته باشند.»
* من و آنتونی 2 مادر داریم!
با اینکه قهرمانی در بوکس سنگین وزن آنتونی را به یکی از ثروتمندترین ورزشکاران جهان تبدیل کرده است اما او همچنان دوستان دوران بچگی خود را دارد و بیشتر وقتش را در خانواده می گذراند:« آنتونی اصالتی نیجریه ای دارد و آنها مثل خود ما آدم های با حال و گرمی هستند. خیلی با غذاها و رسوماتی که دارند احترام می گذارند. مثلا من هیچ وقت پدر او را به اسم صدا نکردم و من هم به ایشان می گویم عمو یا به مادرش می گویم خاله و برعکس. او به مادر من می گوید مامان و خیلی نزدیک هستیم. در اصل من و او 2 تا مامان داریم. آنتونی خیلی دوست دارد با خانواده باشد و فامیل گرمی دارد با اینکه از اول خیلی پولدار نبودند و خیلی سختکوش هستند. خیلی ها الان می گویند چون آنتونی بردهای بزرگی را دارد حتما خیلی پولدار است اما اصلا هیچ وقت آنتونی برای پول مبارزه نکرده است و همیشه می خواست قهرمان باشد. او الان به جایی رسیده که حتی می خواهد یک لباس از مغازه بخرد کلی آدم می خوان نگهش دارن و با او عکس بگیرند. الان سطح او در حد رونالدو و مسی است. خیلی برایش سخت شده زندگی عمومی و در انگلیس معمولا این طور است که کسی در مسیر معروف شدن می رود روزنامه ها تلاش می کنند تا او را پایین بکشند و به همین دلیل آنتونی محافظه کاری می کند. این دلیلی است که او بیشتر ترجیح می دهد تا با دوستان و خانواده اش باشد و خیلی حتی ما مواظب هستیم تا چیزهایی که در اینستاگرام و صفحات اجتماعی می گذاریم دردسر ساز نشود. مهمترین چیز برای آنتونی در این 14 سالی که من با او دوست بودم وفاداری است. وفا دار بودن از همه چیز اهمیت بیشتری دارد. اصلا مهم نیست طرف از خانواده ای پولدار یا ضعیف باشد اما اگر باهاش وفادار باشی همیشه بهترین دوست همدیگر خواهید بود.»
* نه به شبگردی
با وجود اسم بزرگ جاشوآ و جایگاه اجتماعی که دارد کوچکترین حاشیه ای او را تهدید نمی کند و او کمتر در باشگاه های تفریحی یا شبگردی ها دیده شده. به گفته سینا آنتونی این طور اوقات خود را می گذراند:« حتی وقت هایی آنتونی در اردو هم نیست ورزش را ترک نمی کند. هر چه قدر مثلا می گوییم کمی استراحت بیشتری کن مخالفت می کند. با اینکه الان اردو شروع نشده است اما هفته ای 4 روز با هم تمرین می کنیم تا مشکلی قبل از شروع اردوها نداشته باشد. در مجموع ترجیح می دهد با خانواده باشد و یک پسر کوچولو و خیلی خوشکلی دارد که بیشتر با او است. معمولا هم در خانه وقتی با جمع دوستان هستیم پلی استیشن بازی می کنیم و آنتونی اهل شبگردی و این ور و آن ور رفتن نیست.»
* آنتونی حتی فحش هم بلد نیست
یکی از جذابترین قسمت های مسابقات بوکس معمولا رجزهای قبل از رینگ و کل کل هایی است که دو مبارز با هم می کنند اما آنتونی همیشه در کمال احترام با رقبای خود رفتار کرده. سینا قائمی در توضیح رفتار او می گوید:« آنتونی آدم خیلی با تربیتی است به خاطر همین تمام دنیا دوستش دارند. همه از من می پرسند چرا آنتونی اینقدر راحت و مودب است ؟ مگر یک بوکسور نباید وحشی یا بی ادب باشد ؟ یعنی مردم فکر می کنند حتما باید بوکسورها در تلوزیون همدیگر را فحش بدهند و به هم جلو جمع حمله کنند اما آنتونی هیچ وقت از بچگی این طور نبوده و حتی در 20 مبارزه قبلی هم هیچ وقت به رقیبش فحش نداده و رفتاری دور از اخلاقی نکرده.»
* نمی خوام محمدعلی بشوم
پیروزی در کاردیف و به دست آوردن کمربند قهرمانی از آنتونی یک اسطوره ساخت اما او اهدافی بزرگتر و متفاوتی دارد:« حتی زمانی که آنتونی کلیچکو را شکست داد و کمربند قهرمانی را به دست آورد گفت تازه کار من شروع شده و باید این کمبرند را 10 سال نگه دارم. برد مقابل کلیچکو سطحی است که من باید 10 سال آن را نگه دارم و همیشه می گوید هیچ وقت دوست ندارد اسطوره شود؛ دوست ندارد محمدعلی کلی شود چون معتقد است اسطوره شدن باعث می شود فاصله با آدم های معمولی و در خیابان زیاد می شود و من دوست ندارم فاصله ام با مردم زیاد شود. همیشه می گوید من بخشی از مردم هستم و دوست دارد همیشه با مردم بگوید و بخندد. همیشه وقتی در اردو است خیلی جدی می شود و با هیچ کس شوخی ندارد. او در شفیلد تمرین می کند و من در لندن هستم. در زمان معمولی من باید هفته ای 3 روز او را ببینم و هر مربی هر چه بگوید احترام زیادی می گذارد.»
بوکس فقط بوکس است
تیم جاشوآ همیشه در مراسم خیریه و انسان دوستانه نقشی پر رنگ دارند که این مساله هم از مردمی بودن او سرچشمه می گیرد:« آنتونی خیلی آدم خاکی است و جایی که الان در زندگی هست اصلا اهمیتی برای او ندارد و همیشه می گوید:"بوکس فقط بوکس است." آنتونی خیلی دوست دارد به مردم کمک کند و برای فقرا غذا، لباس و وسایل مختلفی می خرد و ارسال می کند. در مراسم های مختلف شرکت می کند و همیشه در برنامه های خیریه مجانی می رود. دستکش امضا می کند و عکس می گیرد تا از این راه به جز کمک های مستقیمی که می کند کاری کرده باشد. خوشحالی مردم اهمیت زیادی برای او دارد و برای همین هیچ وقت از مراسم هایی که می رود پولی دریافت نمی کند و یک پولی هم روی تمام آنها می گذارد تا به مردمی که نیاز دارند کمکی شود.»
* بوکس یعنی ریسک روی زندگی
حالا که یک ایرانی در تیم موفق ترین بوکسور جهان است مهمترین سوال از او این خواهد بود که چه طور می شود رشته ای با این اهمیت در ایران مدت هاست خبری از آن نیست. او در توصیف شرایط بوکس حرفه ای می گوید:« بوکس ورزش خیلی سختی است و تا به یک سطحی برسی در آن پول دارد. در بوکس روی زندگی ریسک می کنید. در مبارزات سنگین وزن مشت هایی که به آدم می خورد واقعا ریسک است. مردم همه فکر می کنند آنتونی فقط 20 تا مبارزه کرده است اما در مجموع او 50 مبارزه در مجموع دارد. در هفته ششم تمرینات آنتونی چند حریف هایی تمرینی می آورند تا با هم مبارزه کنند و همدیگر را می زنند. حتی در همین مبارزات تمرینی قبل از مسابقه خیلی از آدم ها مردند و بعضی هم معلول شدند. در همین مبارزه تمرینی هم شما روی زندگی ریسک می کنید و اگر یک مشت در جایی بخورد که آسیب شدیدی همراه داشته باشد دیگر کار بوکسور تمام است. در همین مبارزات فکر می کنید چرا اینقدر نقش پول پر رنگ است ؟ چون ورزشکاران روی زندگی ریسک می کنند و اسپانسرها روی ریسک زندگی ورزشکاران سرمایه گذاری می کنند.»
* یک کارلوس کی روش هم برای بوکس باید آورد
با توجه به شرایط کنونی فدراسیون بوکس و تغییراتی که بعد از 28 سال به وجود آمد این امیدواری می رود که ایران هم در این رشته حرف های برای گفت داشته باشد؛ اما چه طور میشود:« همیشه آنتونی می گوید این مردم هستند که باید بوکس را ساپورت کنند. شاید ایران باید مکان های تفریحی بوکس را برگزار کند و مربیان بزرگی را بیاورد. مثلا در فوتبال کارلوس کی روش را آورده اند و در بوکس هم باید مربیانی در این سطح ورود کنند. کشتی و فوتبال سالنی خیلی در ایران طرفدار دارد و سرمایه گذاری هم روی آن می کنند اما بوکس چنین وضعیتی را ندارد. ایران حاضر است برای مربیان خوب پول بدهد اما باید برای بوکس برنامه داشت. ایرانی ها راحت می توانند در بوکس از بهترین های جهان شوند اما باید بسیاری از اتفاقات دست به دست هم بدهند.»
منبع: همشهری ورزشی
انتهای پیام/