طرح خط آهن باکو – نخجوان یا سیاست فرار به جلوی باکو

طرح خط آهن باکو – نخجوان یا سیاست فرار به جلوی باکو

ارائه این طرح گران‌قیمت که در شرایط کنونی  به علت بحران مالی حاکم بر دولت جمهوری آذربایجان ، عملا غیرممکن است، از این جهت "فرار به جلوی باکو" تلقی می‌شود که اهداف سیاسی موذیانه‌ای پشت سر این طرح وجود دارد.

گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیمفرار به جلو، از شگردهای مهم در سیاست‌ورزی و بخصوص در سیاست خارجی است. باکو از این شیوه در تعامل با تهران به کرات و بطور مستمر بهره می‌گیرد. از نمونه های جدید فرار به جلوی باکو، سخنان اخیر جاوید قربان‌اف، رییس سازمان راه آهن جمهوری آذربایجان درباره طرح احداث خط آهن باکو – نخجوان از مسیر ایران است. جاوید قربان‌اف، تصریح کرد  احداث خط آهن باکو – نخجوان از کوتاه‌ترین مسیر موجود، یعنی از مسیر ایران، مستلزم واگذاری زمین‌های مورد نظر از طرف ایران است و موافقت ایران، لازمه ساخت این خط آهن است که دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد این طرح را با هزینه یک میلیارد دلار اجرا کند. رییس سازمان راه آهن جمهوری آذربایجان افزوده است که البته مسیر طولانی‌تر و گران‌قیمت‌تر دیگری نیز برای اتصال باکو به نخجوان از طریق راه آهن وجود دارد که آن نیز ادامه خط آهن باکو – تفلیس – قارص به سمت نخجوان از اراضی ترکیه است، اما باکو ترجیح می‌دهد که خط آهن باکو – نخجوان را از مسیر ایران احداث کند!

 

نخستین انگیزه باکو از ارائه این طرح، طفره رفتن و فرار از تعهداتی است که درباره مشارکت مالی در احداث خط آهن رشت – آستارا پذیرفته است


ارائه این طرح گران‌قیمت که در شرایط کنونی  به علت بحران مالی حاکم بر دولت جمهوری آذربایجان ، عملا غیرممکن است، از این جهت "فرار به جلوی باکو" تلقی می‌شود که اهداف سیاسی موذیانه‌ای پشت سر این طرح وجود دارد. نخستین انگیزه باکو از ارائه این طرح، طفره رفتن و فرار از تعهداتی است که درباره مشارکت مالی در احداث خط آهن رشت – آستارا پذیرفته است. زیرا، درپی حدود دو سال صرف وقت و انرژی مقامات و سران ایران و جمهوری آذربایجان برای مذاکرات طولانی درباره همکاری در ساخت خط آهن رشت – آستارا و ارزیابی سرمایه و هزینه مورد نیاز این طرح راهبردی حمل و نقلی و دیدارها و نشست‌های مکرر کارشناسی برای سنجش زوایای مختلف آن و  توافقات حاصل‌شده در خصوص مشارکت نصف به نصف در تامین مالی سرمایه یک میلیارد دلاری ساخت خط آهن رشت – آستارا، مدتی است که تعلل و خلف وعده باکو در مشارکت مالی در اجرای این طرح آشکارتر شده است.  به نحوی که درپی درخواست‌های اخیر محمود واعظی، رییس دفتر رییس جمهوری اسلامی ایران و حسن روحانی، رییس جمهوری برای تسریع اجرای تعهدات حاصل‌شده میان باکو و تهران، اخیرا بنیاد حسین‌اف، مامور پیشین امنیتی و سفیر کنونی جمهوری آذربایجان در تهران، در سفر به انزلی و دیدار با مقامات استان گیلان اعلام کرد باکو برای مشارکت یکصد میلیون دلاری در سرمایه‌گذاری خط آهن رشت – آستارا اعلام آمادگی کرده است! حال آنکه، طی دو سال گذشته سخنان مقامات باکو و اخبار رسانه‌های جمهوری آذربایجان مبنی بر مشارکت مالی دستکم 500 میلیون دلاری باکو در احداث خط آهن رشت – آستارا تاکید داشت که البته مقامات و رسانه‌های باکو ، آن را با عبارت خفت‌آور "اعطای وام باکو به تهران" اعلام می‌کردند و از نظر تبلیغاتی نیز موجبات سرافکندگی تهران را بخاطر "دریافت وام از باکو" فراهم می‌کردند. اکنون برخلاف تمامی این سوابق، باکو فقط صحبت از مشارکت یکصد میلیون دلاری در احداث این خط آهن می‌کند و بیهوده و اتلاف وقت بودن تمامی دو سال مذاکره و رفت و آمدهای مقامات دو کشور را به نمایش می‌گذارد. در چنین شرایطی، ارائه طرح جدید باکو برای اتصال خط آهن جمهوری آذربایجان به نخجوان از مسیر ایران و مطالبه واگذاری زمین‌های موردنیاز باکو برای احداث این خط آهن در استان‌های اردبیل و آذربایجان شرقی، علاوه بر اینکه طرح خط آهن رشت – آستارا را به حاشیه می‌راند یا دست‌کم آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، اهداف حیله‌گرانه دیگری نیز دارد.  

 

قرائن زیادی درباره بی پشتوانه بودن طرح ساخت خط آهن باکو – نخجوان وجود دارد


پیش‌تر رسانه‌های باکو اعلام کرده بودند که باکو حدود سی هکتار از زمین‌های آستارای ایران را  برای احداث تاسیسات  ایستگاه راه آهن و پایانه‌های بارگیری و تخلیه بار، از تهران اجاره کرده است و شرکت‌های جمهوری آذربایجان در آنجا مشغول کار شده‌اند که البته، این نیز با توجه به حضور و نفوذ گسترده شرکت‌های رژیم صهیونیستی در حوزه راه و ساختمان جمهوری آذربایجان محل تأمل و سوال‌برانگیز بوده است. اکنون نیز باکو واگذاری اراضی وسیعی از مناطق شمالی استان‌های اردبیل و آذربایجان شرق را برای احداث خط آهن باکو – نخجوان ، از تهران مطالبه می‌کند!  مقامات باکو چنین طرحی را در مقابل تهران در شرایطی مطرح می‌کنند که خود بخاطر بحران مالی حاکم بر جمهوری آذربایجان، توان واقعی و چشم‌انداز روشنی برای اجرای این طرح گران‌قیمت به لحاظ اقتصادی و سرمایه‌گذاری ندارند. 

قرائن زیادی درباره بی پشتوانه بودن طرح ساخت خط آهن باکو – نخجوان وجود دارد. باکو سال‌هاست که براساس راهبردهای تعیین‌شده از طرف مستشاران صهیونیستی و غربی و ترکیه‌ای خود ، مشغول ساخت خط آهن گران‌قیمت و طولانی باکو – تفلیس – قارص است و حتی برای اینکه موافقت دولت گرجستان در احداث این خط آهن را جلب کند، ناگزیر به پرداخت 250 میلیون دلار وام بدون بهره  به دولت گرجستان شده است که البته، بعدها این وام بی‌بهره باکو به تفلیس، به کمک بلاعوض تبدیل خواهد شد و تفلیس با مطرح کردن بهانه‌ها و دلایل مختلف از بازپرداخت آن  به باکو خودداری خواهد کرد. با آنکه میزان زیادی از امکانات باکو برای تکمیل خط آهن باکو – تفلیس – قارص طی سال‌های گذشته بسیج شده است و شخص الهام علی‌اف، رییس‌جمهوری آذربایجان نیز شخصا بر اجرای این طرح نظارت می‌کند، هنوز خط آهن باکو – تفلیس – قارص تکمیل نشده است. در چنین شرایطی که باکو در تکمیل طرح خط آهن باکو – تفلیس – قارص مستأصل شده است، ارائه طرح جاه‌طلبانه و گران‌قیمت و طولانی خط آهن باکو – نخجوان، چه توجیه عقلی و منطقی و اقتصادی و مالی می‌تواند داشته باشد؟ بخصوص که نخجوان با  حدود 400 هزار نفر جمعیت (البته، اگر آمار رسمی که باکو اعلام می‌کند، واقعیت داشته باشد)، چه نیازی به اتصال از طریق راه آهن به باکو دارد؟ آیا درآمدهای این راه آهن خواهد توانست، هزینه‌های آن را مستهلک کند؟

اگر باکو به علت شک داشتن درباره درآمدهای خط آهن رشت – آستارا، حاضر نیست برای آن پانصد میلیون دلار سرمایه‌گذاری کند، چطور حاضر شده است برای خط آهن باکو – نخجوان که کاملا مشخص است درآمدی به اندازه درآمد خط آهن رشت – آستارا نخواهد داشت، دستکم یک میلیارد دلار سرمایه‌‍گذاری کند؟ مگر اتصال زمینی جمهوری آذربایجان به نخجوان از مسیر جاده‌های شوسه شمال غرب ایران که تمامی هزینه‌های مرمت و نگهداری آن را نیز دولت ایران متحمل می‌شود، برای باکو کفایت نمی‌کند که باکو خواهان احداث خط آهن باکو – نخجوان شده است؟ 


در کنار تمامی این ملاحظات و سوالات، این موضوع نیز مطرح است که باکو طی سال‌های گذشته، نخجوان را که اهالی آن از طریق داد و ستد با ایران  امرار معاش می‌کنند و از طریق خاک ایران به جمهوری آذربایجان رفت و آمد دارند،  متاسفانه به حیاط خلوت رژیم صهیونیستی و ترکیه تبدیل کرده است. نظامیان ترکیه بطور غیررسمی در نخجوان حضور دارند و رژیم صهیونیستی نیز نخجوان را به جاسوسخانه خود تبدیل کرده است و حتی در شهریور 1393 پهپاد «هرمس» رژیم صهیونیستی که با پرواز از نخجوان برای جاسوسی از تاسیسات هسته‌ای نطنز ایران اعزام شده بود، با آتش پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون و منهدم شد، مقامات باکو درباره آن اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند! معنای این ادعای مقامات باکو نیز این است که اراضی نخجوان بدون اطلاع باکو، تحت سلطه رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و در چنین شرایطی احداث خط آهن باکو – نخجوان از مسیر ایران چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ 

 

ارائه طرح احداث خط آهن باکو – نخجوان  (البته، درست آن طرح خط آهن آستارا – نخجوان است) نمونه دیگری از اخاذی‌های جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود.


یکی دیگر از ملاحظات ارائه طرح "غیرقابل اجرا یا غیرقابل قبول" خط آهن باکو – نخجوان این است که باکو همواره تلاش کرده است با مطرح کردن موضوعات تبلیغاتی، ایران را در مباحث رسانه‌ای در موضع پاسخگویی و بدهکاری نگه دارد. در دو دهه گذشته، موضوعات رسانه‌ای از جمله درخواست اجازه برای دایر کردن کنسولگری جمهوری آذربایجان در تبریز، درخواست غیرمنطقی برای صدور اجازه تاسیس نمایندگی «بنیاد حیدر علی‌اف» در یکی از شهرهای آذری‌نشین ایران، درخواست صدور اجازه برای دایر کردن رایزنی فرهنگی باکو در تهران (معنای فرهنگ از نگاه دولت لائیک و شیعه‌ستیز باکو با معنای متعارف فرهنگ بسیار متفاوت است)، درخواست مجوز برای نمایندگی‌های شبکه های تلویزیونی باکو در ایران و.... برای بدهکار نشان دادن ایران در مقابل جمهوری آذربایجان مطرح شده‌اند.  حال آنکه، باکو تمامی درخواست‌های منطقی ایران برای تسهیل ارتباطات مردمی میان دو کشور و حتی درخواست لغو دوجانبه روادید را نیز نمی‌پذیرد. ایران بطور یکجانبه از بهمن 1388 روادید را برای شهروندان جمهوری آذربایجان لغو کرده است، ولی باکو همچنان بر خودداری از لغو روادید برای ایرانیان اصرار می‌کند و حتی در آذر 1391 توافق‌نامه با ایران برای تسهیل تردد مرزنشینان دو کشور را نیز ملغی کرد و مرزنشینان دو کشور را نیز از تسهیلات دوجانبه‌ای که برای تردد آنها ایجاد شده بود، محروم کرد. 

باکو برغم تمامی بی‌مهری‌ها (بخوانید خصومت‌ورزی‌ها) علیه ایران، طی سال‌های اخیر امتیازات کلانی نظیر انصراف تهران از اجرای مقررات «اف.آی.آر.» در آسمان منطقه تحت حاکمیت ملی ایران در دریای خزر، حاتم‌بخشی نیمی از سد نیروگاه آبی خداآفرین که با سرمایه ایران احداث شده است، احداث کارخانه ماشین‌سازی در شهر نفتچاله، احداث کارخانه داروسازی در شهرک «پیر اللهی» در حومه باکو و صدها امتیاز کوچک و بزرگ دیگر از ایران اخذ و در واقع اخاذی کرده است. ارائه طرح احداث خط آهن باکو – نخجوان  (البته، درست آن طرح خط آهن آستارا – نخجوان است) نیز نمونه دیگری از همین اخاذی‌ها محسوب می‌شود.

انتهای پیام/.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران