خاطرات گردشگر چینی از حضور ۵ باره خود در ایران/ صنعت توریسم ایران مظلوم است
طی سفرهایم به اردن و ایتالیا و پس از مقایسه پترا و کولوسئوم که دو اثر از عجایب جدید هفت گانه جهان نامیده میشوند، با بناهای تاریخی و مجلل ایران به این نتیجه رسیدم که صنعت توریسم ایران چه قدر مظلوم واقع شده است.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، گردشگر چینی که چندین بار به ایران سفر کرده، حاصل این سفر را با مقایسه سفرهای خود به کشورهای اروپایی به رشته تحریر در آورده که بخشی از آن از نظر خوانندگان میگذرد.
طولانیترین تعطیلاتی را که داشتم در این تابستان بود که یک ماه و نیم طول کشید. من به سیزده کشور اروپا سفر کردم که برای اکثر جهان گردان میتواند جزو جاذبههای توریستی باشد. همه ما معماری، فرهنگ و طبیعت زیبای اروپا را که در طول سال میزبان میلیونهای توریست از سرتاسر دنیا است را میدانیم.
پس از پنج بار سفر کردن به ایران به این نتیجه رسیدم که این کشور زیبا هم میتواند با پرداختن به صنعت توریسم، خود مقصد خوبی برای مسافرت باشد.
ایران کشوری زیبا و چهار فصل است. خود من تا به حال 16 شهرش را از نزدیک دیدهام، شهرهایی مثل بندر انزلی، جزیره کیش، مشهد و همدان. چشم انداز زیبا و بکر این کشور کاملاً انسان را تحت تاثیر قرار میدهد.
به خاطر دارم دو سال پیش وقتی به تخت جمشید رفتم، بنای تاریخی عجیب آن باعث مبهوت شدن من شد. تخت سلیمان دیگر مکان تاریخی بود که 8 ماه پیش آنجا رفتم و واقعاً مرا شگفت زده کرد.
من سفری به اردن و ایتالیا نیز داشتم؛ پس از مقایسه پترا و کولوسئوم که دو اثر از عجایب جدید هفت گانه جهان نامیده میشوند، با بناهای تاریخی و مجلل ایران به این نتیجه رسیدم که صنعت توریسم ایران چه قدر مظلوم واقع شده است. شاید بسیاری از مردم دنیا این آگاهی را نداشته باشند که در ایران هم یک چنین مکانهایی وجود داشته باشد. از نظر من آن دو مکان تاریخی ایران چیزی از پترا و کولوسئوم کم ندارد، بلکه دل رباتر است.
من علاقه بسیار زیادی به شهر ارومیه دارم. شهر ارومیه مکانهای دیدنی بسیار زیادی مثل کلیسای ننه مریم، مسجد جامع و بازار و بند دارد که از جاذبههای توریستی این شهر است. به علاوه در اتاق بازرگانی ارومیه با خانم فاطمه قنبرپور و آقای دکتر فرزان آذرپور ملاقات کردم که مرا زیاد راهنمایی کردند. مخصوصاً خانم قنبرپور آنچنان مهربان بود که ترتیبی داد که به تخت سلیمان بروم. از کمک آنان نیز سپاسگزارم.
از دیگر جاذبههای توریستی ایران میتوانم به آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی اشاره کنم که برای اولین بار بود که من چنین مجموعه بزرگی از پورسلین(ظرف) چینی را خارج از کشور خودم میدیدم. به جرات میتوانم بگویم که این مجموعه در بین ایرانیان هم کمتر شناخته شده است. امیدوارم بتوانم این مکان فوق العاده را به هم وطنان کشورم معرفی کنم تا آنها هم از نزدیک برای دیدن آن اقدام کنند و به تاریخ و تمدن ایران علاقه پیدا کنند.
مهمترین دلیلی که ایران برای من جایگاه ویژهای دارد این است که روابط اجتماعی در این کشور بسیار قدرتمند است. مهمان نوازی و حس هم نوع دوستی و روابط بین خانواده در ایران مرا متحیر کرد.
بعد از هر سفر من به ایران انگار به میهن اصلی خودم برمیگردم زیرا احساس آنان به یک توریست خارجی همچنان پر رنگ میماند و انسان احساس غریب بودن نمیکند. انگار رفاقتی دیرینه بین من و مردم ایران برقرار است و شاید در جای دیگر دنیا این را تجربه نکنم.
در فرهنگ ایران مهمان نوازی نهادینه شده است. به یاد دارم به دوستان ایرانیم گفته بودم مردمان چین کلاً غذای چرب و شیرین را دوست دارند. جالب اینکه در روز بعد یکی از آنها مرا دعوت کرد به منزل خود و یک نوع خوراک سنتی اردبیل به نام خورشت ماش را امتحان کنم که بسیار خوشمزه بود. البته من کله پاچه و شیرینیهای محلی را هم خوردهام که بسیار عالی بود. بابت همه محبتهایی که در حق من کردهاند واقعا سپاسگزارم.
در ضمن سفر من به ایران و آشنایی با فرهنگ، آداب و رسوم و مردم آنجا را هیچ موقع از یاد نخواهم برد. شاید بتوانم در آینده نزدیک کشور خودم چین را هم به دوستان ایرانیم معرفی کنم زیرا قدمتی کهن با آداب و رسوم غنی در چین وجود دارد شاید برای دوستانم جالب توجه باشد.
از خاطرات فراموش نشدنی من در سفر به ایران سوالاتی هست که دوستان ایرانیم از من در مورد فرهنگ غذایی چین از قبیل خوردن حشرات، سگ و گربه میپرسند که جالب است. البته من هم صادقانه پاسخ میدهم که در همه جای کشور من چنین غذاهایی نمیخورند.
در پایان این را میگویم که زیبایی درونی مردم یک کشور از هر بنای تاریخی و ظاهری مهمتر است. البته که ایران هر دو را با هم دارند، بنابر این از روی عقیده میگویم ایران از هر کشور دیگری که سفر کردم بهتر است.
امیدوارم جوانان ایران زمین قدر کشور خود را بدانند؛ مثبت فکر کنند و به داشتههای خود برای ساختن مملکت خود به امید آیندهایی پر از امید و ایرانی آباد که زمزمهاش در دنیا شنیده شود تلاش کنند.
درباره نویسنده: برایان هوانگ علاقمند به فرهنگ ایران است که از سال 1388 تا سال 1390 شنبهها فارسی یاد میگرفت و تا امروز به شانزده شهر ایران مسافرت کرده است. او حسابدار قسم خورده (Certified Public Accountant) در هنگ کنگ است و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق (Juris Doctor) در دانشگاه هنگ کنگ است.
انتهای پیام/