از شعرخوانی فرزند شهید مدافع حرم تا خاطرهگویی برقعی در مورد شاعر شدنش
برقعی گفت: پیشنهادم به همه عزیزانی که شعر میگویند این است که شعرشان را با صدای خودشان ضبط کنند و در فضای مجازی منتشر کنند تا مخاطبین با صدای خود شاعر هم آشنا بشوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پنجمین محفل شعر «قرار» با حضور سید حمیدرضا برقعی، فضه سادات حسینی و حسین صیامی و جمعی از شاعران و علاقه مندان در محل باشگاه خبرنگاران پویا برگزار شد.
سید حمیدرضا برقعی در آغاز مراسم با بیان خاطرهای از قیصر امینپور که گفته است دوست داشتم برای رودکی عینکی میخریدم در تمجید از رودکی میپردازد و در ادامه میگوید: رودکی در دستگاه موسیقی فوقالعاده بوده است و همراه با خواندن اشعارش چنگ هم مینواخته، شاعران کلاسیک ما با آواز و نواختن ساز شعر میخوانند و انواع هنرها در هم میآمیختند، همینطور در خوشنویسی اما امروزه ما به راحتی موسیقی شعر را نادیده میگیریم و خیلی راحت اختیار وزنی را استفاده میکنیم که موسیقی شعرمان را از بین میبرد پس فکر میکنم شاعر باید حداقل با ابتدایشان انواع هنرها آشنا باشند.
این شاعر آیینی با اشاره به آخرین حضورش در دیدار مداحان و شاعران با رهبرمعظم انقلاب گفت: معمولا 20 روز یا یک ماه قبل از دیدار شاعر مشخص میشود اما به من شب قبل این دیدار خبر دادند که شاعری که قرار بوده شعر بخواند گفته است من نمی توانم شعر بخوانم به جای او تو بیا و بخوان، چون در آن جلسه همه اهل فن حضور دارند و فضا سنگین است، امکان دارد نتواند شعرش را به خوبی اجرا کند. بنده شعری در مدح مولا علی(ع) از قبل آماده داشتم وهمان را خواندم.
برقعی در پاسخ به سوال مجری برنامه که از چه زمانی شروع به سرودن شعر کردید، گفت: من با شعر زیاد آشنا نبودم اما هر ایرانی برایش اتفاق افتاده است که به هر دلیلی با شعر مواجه شود و دیگر از آن به بعد مهم است، بعد از گوش دادن به شعرهای سهراب سپهری با صدای خسرو شکیبایی چیزهایی نوشتم اما جدی نگرفتم و جدی هم شروع نکردم اما دو مسئله مهم بود اولا دوستان خوبی پیدا کردم و دست مرا گرفتند و به جلساتی در منزل استاد مجاهدی بردند و دوم اینکه اتفاقات خوبی برایم افتاد و شعرم در کنگرهای در اراک برگزیده شد. موقع رفتن به اراک خودم را شاعر نمیدانستم اما زمان برگشت خودم را باور کرده بودم.
وی با تاکید بر اینکه یک اتفاق درونی افتاد ادامه داد: باید خودمان را در موقعیتی قرار بدهیم که جامعه از ما بخواهد شعر بگوییم، همین صفحات مجازی اگر گولمان نزند میتواند انگیزهای باشد، مطالبهای بیرونی انرژی میدهد، من در بازگشت از شعر خوانیهایی که دعوت شدهام انگیزه پیدا میکنم تا شعری جدید بنویسم.
برقعی در پاسخ به سوال مجری که آیا به قالب خاصی علاقهمند هستید گفت: این باید یک موضوع جدی برای دوستان شاعر باشد که در تمام قالبها، طبع خود را بسنجند. قرار نیست همه غزلسرا یا مثنویسرای خوبی باشند. همه قالبها را امتحان کنید شاید در یک قالب شعری دیگر اسقرار داشته باشید. حتی قالبهایی که مهجور ماندهاند. من همین دلیل علاقه داشتم در قالبهای متفاوتی شعر بگویم، حتی بحرطویل نوشتم. برای اینکه استعدادمان را پیدا کنیم باید بنویسیم تا ننویسیم، شاعر نمیشویم.
برقعی در جواب موثر بودن ژنتیک در شاعری گفت: باید آمار بگیریم. پدر بزرگ خود بنده یک روحانی بوده است و شعر میگفته است. البته من یک مصرع از او ندیدم و تاثیری روی من نداشته است.
برقعی در مورد مثنوی طولانی که 3 سال است درگیر نوشتن آن است گفت: وقتی حس میکنم هنوز حرف دارم تمامش نکردم. حتی امسال همین مثنوی را قرارداد نوشتم اما حس کردم باز هم میخواهم بنویسم و حرف دارم و منصرف شدم. تا الان 300 بیت شده و نه میتوانم بگویم تمام شده و نه اینکه ادامه دارد.
وی در ادامه تاکید کرد: شاعر هیچ وقت نباید خودش را به نوشتن مجبور کند. باید بخواند، یاد بگیرد، انباشته کند و زمانی که الهام شاعرانه سراغش آمد شعر بگوید.
حمید برقعی در پاسخ به این سوال که در مورد اتفاقات روز هم شعر میسرایید، گفت: این نیست که هر اتفاقی افتاد شعر بگویم. تا در من قلیان روحی به وجود نیاید و بیاختیار سمت دفتر نروم نمیتوانم برای هر چیزی شعر بگویم. مثلا ماجرای بحرین و به شهادت رساندن شیعیان بحرینی را دیدم و شعر سرودم. من بارها شعرعاشقانه مذهبی سرودم با اینکه همه من را به عنوان شاعر آئینی میشناسند. اما اگر بیتی عاشقانه، اجتماعی حتی طنز به ذهنم آمد هیچ ابایی از نوشتن آن ندارم.
وی با اشاره به شعرخوانی به صورت دکلمه بیان کرد: من حتی زمانی که شعر را برای خودم دکلمه میکنم حتی زمان سرودن شعر و بعضی اوقات به بیتی میرسم بلند میشوم و دور اتاق میچرخم و میخوانم و روی تریبون هم همینگونه است.
سید حمیدرضا برقعی در پاسخ به سوال مجری که آیا هر کس میتواند در مورد اهلبیت(ع) و بزرگان دین شعر بگوید، گفت: خیلی از شاعرانی که اینگونه شعر گفتند علیهالسلام نبودند اما اهلبیت هیچ کس را از درب خانهشان نمیرانند کما اینکه محتشم کاشانی که شعر «باز این چه شورش است» را سروده زندگی سالمی نداشته است اما به برکت آن شعر برگشته است.اینکه میگویند ما کجا و شعر برای اهلبیت کجا، درست نیست.
وی با تاکید بر اینکه اگر اهل بیت بخواهند از کسی دستگیری کنند، این امر اتفاق میافتد، ادامه داد: دلیلی ندارد خود را ملزم کنیم که فقط شعر مذهبی بگوییم،نه. من دوست روحانی و طلبه دارم که شعر عاشقانه میگوید. به نظرم محدود کردن موضوع خیانت به خویشتن است و شاعر باید در همه زمینهها شعر بگوید.
صاحب کتاب «طوفان واژهها» با بیان اینکه شاعری به جز استعداد ذاتی باید اطلاعاتی تاریخی، علمی داشته باشد گفت: ما مطالعه میکنیم و در گوشه ذهن انباشته میکنیم و زمانی که میخواهیم شعر بگوییم آنها خودشان میدانند بیایند و کجا بنشینند.
وی با اشاره به دو مجموعه منتشر شده صوتی اشعار خود گفت: اولین مجموعه صوتی «تحریرهای رود» و دومی مجموعه «زَفَرات» است که «تحریرهای رود» شامل اشعار عاشورایی و «زَفَرات» مجموعه اشعار فاطمی است که توسط خودم دکلمه و تنظیم و آهنگسازی آن را دوستانم شکارچی و افسری، شوشتری و صدابرداری آن را جناب آقای نوری انجام دادند.
برقعی در ادامه افزود: پیشنهادم به همه عزیزانی که شعر میگویند این است که شعرشان را با صدای خودشان ضبط کنند و در فضای مجازی منتشر کنند تا با صدای خود شاعر آشنا بشوند. این کار باعث میشود شاعر به خود متکی باشد و خود تریبون خود شود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که مجموعه مکتوبی از شما خواهیم دید یا خیر،گفت: وسواس زیادی داریم و دنبال ناشر هستم سه مجموعه شعر آماده دارم که یکی از آنها برای حضرت زهرا(س) و دیگری هم عاشقانه است.
انتهای پیام/