صوت، سکوت و موسیقی به روایت عکسها
نشست پرسش و پاسخ نمایشگاه «جیغ بنفش مونش به ایسمهای پلاک ۴» با حضور مصطفی سون عکاس ترکیهای شرکت کننده در این نمایشگاه برگزار شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» در ابتدای این نشست الهام زارع نژاد نمایشگاه گردان «جیغ بنفش مونش به ایسم های پلاک 4» گفت: این مجموعه با رویکرد صوت، سکوت و موسیقی گردآوری شده و در واقع میتوانیم تاثیر این سه عنصر را بر روی آثار هنرمندان مشاهده کنیم. آن جا که موسیقی و شعر در فهماندن احساسات کوتاه میآیند و در هنر خویش فرو میمانند نوبت نقاشی شروع میشود و حسها در قاب عکاسی بسته میشوند و درست مثل بافت چند صدایی که در موسیقی گاهی ملودیهای متفاوتی را بداهه پردازی میکنند و به موسیقی بُعد میبخشند.
او افزود: با این که هنرمندان این مجموعه همه صاحب سبک هستند اما برای حضور در این نمایشگاه کار کردهاند و براساس استیمنت این نمایشگاه اثر هنری خلق کردهاند.
در ادامه مصطفی سون عکاس خیابانی ترکیهای که در این نمایشگاه با سه عکس شرکت کرده است به صورت اجمالی به معرفی خود پرداخت و در ادامه به پرسشهای حاضران پاسخ داد.
او ضمن معرفی خود گفت: من در 1974 میلادی در شهر سیواس ترکیه متولد شدهام و براساس تحقیقاتم متوجه شدهام که خانواده من مهاجر بودهاند و از خراسان به ترکیه مهاجرت کردهاند از این رو من ایران را بسیار دوست دارم و احساس تعلق خاطر به ایران دارم. از یک سالگی خانواده من به استامبول مهاجرت کردهاند و به جز دورهای که برای ادامه تحصیل به آنکارا مهاجرت کردم باقی زندگی من در این شهر گذشته است.
او افزود: من از سال 1996 عکاسی را به عنوان دستیار یک عکاس حرفهای شروع کردم و از آن زمان تاکنون هیچ وقت عکاسی را رها نکردهام و با این که در دانشگاه من در رشته گرافیک درس خواندهام اما همه من را به عنوان عکاس میشناسند. من از دوران دانشجویی عکاسی خبری را با روزنامه صباح ترکیه آغاز کردهام و درروزنامههای حریت، یکشنبه و ملیت آکشام کار کردهام اما پس از 17 سال کار در این حوزه تصمیم گرفتم که چهار سال پیش دیگر به عنوان عکاس خبری با مطبوعات به صورت ثابت کار نکنم وعکاس آزاد باشم.
او افزود: من زمانی که عکاسی می کنم مخاطبم برایم اهمیت دارد و برایم مهم است که مخاطب از عکسی که میگیریم چه دریافت میکند اما باید به این نکته توجه کرد که هر فردی براساس ذهنیات خود با یک عکس مواجه میشود برای همین برداشتها از یک عکس متفاوت است.
سون با بیان این مطلب که خودم را دانش آموز عکاسی میدانم گفت: من تجربیات متعددی را در عکاسی پشت سر گذاشتهام از عکاسی از غذا و تبلیغات شروع کردهام و عکاس فشن و خبری بودهام اما در تمام مدتی که در این حوزهها فعالیت میکردم خودم را عکاس خبری میدانستم و از چهار سال پیش که به صورت آزاد با مطبوعات فعالیت میکنم خودم را عکاس خیابانی میدانم.
او درباره ویژگی عکسهای خیابانیاش گفت: عکاسی فشن، تبلیغات و خبری همه بر روی ذهن من تاثیر گذاشتهاند و ردپای آنها را بر روی عکسهای خیابانی من میتوانید ببینید.اما عکاسی خیابانی از لحظه حرف میزند و ما مجبوریم کل داستان را در یک عکس تعریف کنید.
به گفته سون عکاسی کاری است که نیاز به صبر و حوصله دارد و روزانه 17 ساعت عکاسی میکند.
او درباره چرایی سیاه و سفید بودن عکسهایش گفت: من آدم سیاه و سفیدی هستم شاید این طنز ماجرا باشد اما در دنیای دیجتال روی رنگ اغراق زیادی میشود. به عنوان یک عکاس رنگ من را اذیت میکند و اجازه نمیدهد داستان را آن گونه که هست در عکس بیان کنم. از این رو من عکسهایم را سیاه و سفید میگیرم و هر بار که احساس کنم رنگ کمک میکند داستان عکس بهتر بیان شود عکسهایم را رنگی چاپ میکنم.
سون ادامه داد: اگر می خواهید ببینید تاثیر این عکس به صورت سیاه سفید بیشتر است یا رنگی باید عکس را در برنامه برده و به صورت سیاه و سفید آن را در مدت زمان طولانی ببینید اگر عکس پس از مدت طولانی چیزی داشت به شما بگوید آن عکس را سیاه و سفید منتشر کنید.
او درباره عکس هایی که در گالری سون به نمایش گذاشته گفت: این سه عکس از نظر من یک عکس هستند و از نظر من نباید این سه عکس را جدا از هم ببینیم. از این سه عکس میشود سکوت صدا و موسیقی را برداشت کرد.
این عکاس ترکیهای درباره عکسهایش از چهره مردم ملتهای مختلف گفت: من عکاسی پرتره را از زمانی که عکاس خبری بودم شروع کردهام و تا زمانی که عکاسی بکنم عکاسی پرتره خواهم کرد. من به کشورهای مختلف سفر میکنم و هر بار که انسانی را دوست داشته باشم با عکاسی از پرتره او حالت شفافتری از انسانیت را نشان میدهم. دلم میخواست این پروژه را در تهران نیز دنبال کنم اما چنین کاری به دلیل برخی مشکلات میسر نشد. اما با این همه خودم را مدعی عکاسی پرتره نمیدانم.
او درباره تعادلی که در عکسهایش دیده میشود و موضوع عکس در مرکز عکس بیان می شود، گفت: زمانی که عکاسی خبری میکردم همواره کادر عکس را به چهار قسمت تقسیم میکردم. 17 سال با این شیوه عکس خبری گرفتهام اما از زمانی که عکاسی خیابانی میکنم دوست دارم مخاطب مستقیما داستان را ببیند.
سون درباره درآمد حاصل از عکاسی خیابانی گفت: من از عکاسی خیابانی کسب درآمد نمیکنم و درآمدم را از عکاسی تبلیغاتی و مستند کسب میکنم. اصلا نباید به عکاسی خیابانی از جنبه کسب درآمد نگاه کرد. باید به این نکته اشاره کنم که در ترکیه عکاسی خیابانی کار مطلوبی نیست.
او درباره تکراری شدن عکسهایش گفت: من از زاویه مستند نگاری به این موضوع نگاه میکنم شاید در یک عکس کودک با توپ بازی میکند و در عکس دیگری نیز همین اتفاق میافتد اما مکان، زمان و جنس و نوع توپ تغییر میکند به نظر من یک عکاس مستند وظیفه دارد گذر زمان را در مکانها و چهرههای مختلف نشان بدهد. چون همه چیز به سرعت عوض میشود. مثلا به من پروژه عکاسی از پل به سفر و یا فرودگاه استامبول پیشنهاد نشد و بابت عکاسی از این مکانها پولی دریافت نکردم اما خودم این دو پروژه را به خودم سفارش دادم تا از این تغییرات در کشور برای نسلهای بعد مستندی تهیه کنم.
سون با بیان این مطلب که عکاسی مستند بر خلاقیت ترجیح دارد وخود را عکاس مستند میداند گفت: من از رویدادهایی که در سالهای اخیر رخ داده عکاسی میکنم و این عکسها را برای انتشار در اختیار مطبوعات میگذارم اما این عکسها را در صفحه شخصیام در اینستاگرام منتشر نمیکنم دوست ندارم ذهنیت افراد مختلف را درباره کشورم تغییر بدهم و مسائل سیاسی را در صفحه شخصیام مطرح کنم.
او در بخش پایانی صحبتهایش درباره ذهنیت مردم ترکیه درباره ایران گفت: عوام ذهنیت دیگری نسبت به ایران دارد اما روشنفکران و اهل کتاب ایران را خوب میشناسند. در ترکیه ایران را بیشتر با سینمایش میشناسند و هر بار فستیوالی در ترکیه برگزار شود و فیلمی از ایران در آن اکران شود سالن پر میشود. اما شناختی از ادبیات موسیقی و هنرهای تجسمی ایران ندارند.
انتهای پیام/