تنها یک ردیف به روایت‌های مختلف داریم

تنها یک ردیف به روایت‌های مختلف داریم

داریوش طلایی در مراسم رونمایی از آلبوم «چراغ افروخته» به بیان دیدگاه‌های خود درباره ردیف دستگاهی موسیقی ایرانی پرداخت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آئین رونمایی از آلبوم تصویری «چراغ افروخته» شب گذشته جمعه، 17 دی 1395 در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. این آلبوم ردیف‌های موسیقی ایرانی است که علی‌اکبر شکارچی آن‌ها را با کمانچه‌اش روایت کرده است.

از بخش‌های مهم این مراسم سخنرانی داریوش طلایی درباره انتشار این اثر بود. طلایی در صحبت‌هایش گفت: بعد از این همه سال و با پشت‌کاری که از علی‌اکبر شکارچی سراغ دارم بالاخره این پروژه را عملی کرد. با این که حمایت‌های لازم از سوی نهادهای مسئول انجام نشده، اما باز هم شکارچی در کارش موفق شد. باید به او تبریک گفت. باید به شکارچی برای داشتنِ خانواده‌ای که همواره همراهش‌ هستند، تبریک گفت. این خانواده عزیز با همبستگی و اعتقاد به هنر، در این سال‌ها همواره همراه و یار شکارچی بوده‌اند.

این نوازنده تار با اشاره به جایگاه و ماهیتِ ردیف موسیقی ایرانی، تأکید کرد: باید در این‌باره‌ هم حرف زد که اصلاً ردیف چیست و البته باید برخی سوء تفاهم‌ها را هم بیان کنیم. ردیف مجموعه‌ای است که از حدود 150 سال پیش در خانواده فراهانی برای تدریس موسیقی استفاده می‌شده است. سابقه‌ این ردیف را می‌توان از دو فرزندِ خانواده فراهانی به نام‌های میرزاعبدالله و آقاحسین‌قلی پیگیری کرد. پدر  این دو برادر علی‌اکبر بوده است. آقاغلام حسین هم عمو و پدرخوانده‌ میرزاعبدالله و آقاحسین‌قلی بوده است. به نظر می‌رسد که این دو برادر بیشتر از آقاغلام‌حسین درس موسیقی گرفته‌اند.

او درباره علت به وجود آمدنِ ردیف گفت: به وجود آمدن ردیف ارتباط مستقیم با تدریس باز موسیقی دارد. تا قبل از ظهور ردیف موسیقی، این هنر به بستر خانواده‌ها محدود می‌شده و موسیقی در ایران مقوله‌ای خانوادگی بوده است. البته این چیزی است که در غرب و شرق هم همین‌گونه بوده است. در دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه ما وارد دوره‌ای مدرن می‌شویم. در آن فضا آموختن موسیقی حالتی مدرسه‌ای می‌گیرد و کسانی می‌آیند و این هنر را درس می‌گیرند که خارج از خانواده‌ی موسیقی‌دانان بوده‌اند.

طلایی ادامه می‌دهد: میرزاعبدالله و آقاحسین‌قلی کلاس درس موسیقی داشته‌اند و بسیاری نزدشان می‌آمده‌اند و موسیقی می‌آموخته‌اند و این سنت بعد از آنان هم ادامه می‌یابد.

این مدرس دانشگاه که خود از ردیف‌دانان بزرگ موسیقی ایرانی است، گفت: درست است که ردیف‌های موسیقی ایرانی حدود 150 سال پیش تدوین شده‌اند، اما قطعاً این موسیقی 150 سال پیش درست نشده و پیش از آن هم ما موسیقی داشته‌ایم. ما آوازهایی داشته‌ایم تحت عنوان «آوازها» یا «مقام‌ها». به نظرم آواز به دستگاه تقدم دارد. در این سیستم آموزشی آوازها را به هم پیوند داده‌اند و آنها را تدوین کرده‌اند و به تدریج به آنها گوشه‌هایی اضافه شده است. این گوشه‌ها هم از نقاط مختلف ایران و از موسیقی نواحی ایران گرفته شده است.

او ادامه داد:‌ این از نکات مهم و برجسته‌ موسیقی ماست، درست برخلاف موسیقی ترکیه که موسیقی کلاسیک‌شان با موسیقی فولکلورشان بسیار متفاوت است. در حالی که ما در ایران می‌توانیم موسیقی ردیف‌مان را موسیقی ملی ببینیم؛ چرا که همه نواحی ایران خودشان را در آن می‌بینند. حتی نام برخی از گوشه‌های موسیقی ایرانی هم برگرفته از نقاط مختلف ایران است؛ بختیاری، شوشتری، زابل و گیلکی از این نمونه‌اند.

طلایی درباره نقش مدرسان موسیقی در تدوین ردیف‌های موسیقی ایرانی گفت: پروسه جمع‌آوری و تدوین موسیقی ردیف همواره وجود داشته و کسانی که نقش تدریسی داشته‌اند در این کار نقششان مهم‌تر و پررنگ‌تر است. برای مثال ابوالحسن صبا یکی از کسانی است که نقشش در ردیف بسیار مهم است. چرا که نقش مهمی در تدریس موسیقی ایرانی داشته است. او سازهای مختلفی تدریس می‌کرده و مجموعه‌ای را در آموزشش پدید آورده که ترکیبی از گوشه‌های آوازی با شعر و ساز بوده است. این هم خودش بحث مفصلی است که ارتباط گوشه‌های سازی و آوازی چیست.

او ادامه داد:‌ بسیاری از کسانی که درس ردیف می‌گرفته‌اند، این موسیقی را برای موسیقی‌دان شدن و حرفه‌ای شدن یاد نمی‌گرفته‌اند. شاید حدود پنج درصد از کسانی که درس ردیف می‌گرفته‌اند به سمت حرفه‌ای شدن حرکت کرده‌اند. در واقع می‌شود گفت ردیف حرکتی فرهنگی و فرهیخته است در جامعه ما. حتی بسیاری از کسانی مانند «برومند» که در عرصه ردیف تاثیرگذار بوده‌اند، موسیقی‌دان حرفه‌ای نبوده‌اند.

طلایی درباره روایت‌های مختلف از ردیف موسیقی ایرانی گفت: سوءتفاهم مهمی هست که هر کسی آمده و روایتی از ردیف را ارائه کرده، آن را به نام آن شخص ثبت کرده‌اند. این واقعیت ندارد و در ذات ردیف چنین چیزی نیست. ما برخی دستگاه‌ها و مقام‌ها و مُدل‌های ملودیک داریم که همه این‌ها در ذاتشان انعطاف وجود دارد و هر بار که اجرا می‌شوند باید درجه‌ای از تغییر و انعطاف در آن‌ها باشد و اگر این‌گونه نباشد این ردیف‌ها به چیزی منجمد تبدیل می‌شوند.

او ادامه می‌دهد: وقتی بحث ردیف میرزاعبدالله و آقاحسین‌قلی به صورت مجزا مطرح می‌شود از اساس غلط است. این دو هنرمند برادر بوده‌اند و از یک آبشخور موسیقی را یادگرفته‌اند. پس براساس ذات ردیف، هر کدام روایتی خاص از آن داشته‌اند و این به مفهوم دو ردیفِ متفاوت نیست؛ بلکه تنها روایت‌ها و لحن‌ها متفاوت است. این بحث‌ها انحراف‌هایی است که به موسیقی ایران لطمه زده و میزند.

طلایی گفت: در هر صورت پدیده‌های جدید که در تلاقی با پدیده‌ای سنتی قرار می‌گیرند، در آغاز کار اشکالاتی ایجاد می‌شود و تا این‌ها حل شود طول می‌کشد. وقتی نُت‌نویسی و ضبط گوشه‌ها وارد سنت موسیقی ایرانی شده، این تصور ایجاد شده که گوشه‌ها به طور خاص باید همان‌گونه که ضبط شده یا نُت‌نویسی شده‌اند، اجرا شوند.

او ادامه داد: به نظرم ما یک ردیف به روایت‌های مختلف داریم. خوبی‌اش هم همین است که روایت‌ها و لحن‌ها متفاوت باشد. برخی‌ها از علی‌اکبر شکارچی ایراد می‌گیرند که چرا کمانچه نوازیش لحنِ لُری دارد. در حالی که این نقطه قوتِ کار شکارچی است؛ چرا که احساس و واقعیت درونی‌اش را پنهان نمی‌کند و در نوای سازش جاری است. در یکی از اجراهایی(بخش‌هایی از آلبوم «چراغ افروخته» که در مراسم رونمایی برای حاضران پخش شد) که هم‌اکنون در سالن پخش شد، شکارچی گوشه‌ی «گریلی» را نواخته بود و جالب این که خیلی لُری زده بود اما ماهیتِ «گریلی» بودنش را از دست نداده بود.

طلایی تأکید کرد:‌ ردیف را باید در جایگاه خودش دید و این جایگاه جایگاهی آموزشی است. موسیقی مرحله‌ مشق دارد و در آن هنرجو باید سرمشق را کپی کند. قدیم‌ترها خیلی راحت از کنار این مرحله مشق عبور می‌کردند و بعد از این که ردیف‌ها را یک دور در نزد استادی می‌آموختند، می‌رفتند و با خواننده کار می‌کردند و ذهنشان باز می‌شد و می‌دیدند که آن الگو منجمد و بسته نیست. هر گوشه می‌تواند به اشکال مختلف خوانده و اجرا شود. به خصوص در رپرتوار آواز این  تمرین خیلی خوبی است که در کنار خواننده بخوانند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران