مردم فساد دوستند یا فساد گریز؟
درخواست وام از کسی که ریاست بانک را به عهده گرفته است. اقدام برخی برای پرداخت هزینه های انتخاباتی نمایندگان مجلس و شورای شهر و... این ها نمونه های دیگری از فسادی است که از دست ما بر می آید.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بعید به نظر می رسد کسی وجود داشته باشد که با جمله «فساد مالی بد است!» مشکل داشته باشد. اگر از هر کدام از ما بپرسند که نظر شما در مورد فساد چیست؟ بلافاصله می گوییم که فساد مانع اصلی پیشرفت کشور است اما وقتی سری به واقعیت می زنیم، می بینیم که فساد در ابعاد مختلف جامعه وجود دارد. علت چیست؟ لابد با خودمان این گونه فکر می کنیم که یک عده انسان پلید در جامعه وجود دارند که فساد می کنند و هزینه آن را تمام مردم ایران پرداخت می کنند. احتمالا برای اثبات این ادعا به مورد بابک زنجانی ارجاع می دهید و 2میلیارد دلار(7هزار و 600 میلیارد تومان) بدهی او را بر جمعیت 80 میلیونی تقسیم کرده و سهم خود از فساد زنجانی(95هزارتومان) را محاسبه می کنید. وقتی هم که این گونه نگاه می کنیم، به مسئولان وقت، عدم نظارت کافی و بی وجدانی فاسد نقد وارد می کنیم. هر چند که مسئولیت تک تک این افراد بسیار بالاو گناه آن ها نابخشودنی است، اما چند نفر از مردم ایران اگر در جایگاه مسئول، ناظر و زنجانی بودند، این کار را انجام نمی دادند؟ به عبارت دیگر، ما که می گوییم فساد بد است، چقدر حاضریم برای مبارزه با آن هزینه بدهیم یا لذت مالی آن را نادیده بگیریم. امروز 9 اکتبر است. روزجهانی مبارزه با فساد. در این روز، سعی کردیم مثال هایی از زندگی روزمره مان را بیاوریم که از فساد لذت می بریم!
مثال اول. پسرم دنبال کار است
پسر 26 ساله شما، کارشناسی ارشد مکانیک دارد. 5ماه است که از سربازی برگشته و در به در به دنبال شغل است. نتیجه جست وجو های او جز یاس چیزی نبوده است. حالا دیگر نا امید شده و صبح تا شب در خانه می نشیند، تلویزیون می بیند. اصلا هم مهم نیست که بازی فوتبال پورتموث با ساندرلند است یا سریال ماه و پلنگ. شما خبر دار می شوید که پسرِ پسر خاله پدرتان به تازگی، مدیر یکی از شرکت های دولتی خودرو سازی شده است. مجموعه ای که آرزو و آرمان شغلی پسر شماست. شما چه می کنید؟ قطعا تلفن را برمی دارید و یک قرار می گذارید تا در مورد شغل پسرتان با او سخن بگویید. اگر هم قبول کند که پسر شما آن جا کار کند، او را فردی «بامعرفت»، «خانواده دوست» و «لوتی» می نامید اما این رفتار دقیقا به معنای «پارتی بازی» است که یکی از مصداق های فساد مالی است. اصلا هم مهم نیست که پسر شما چقدر انسان قابلی است و کسی به او توجه نمی کند. تنها چیزی که مهم است، مسیری است که به آن شغل دست پیدا کرده اید.
برای درک این موضوع که آیا رفتار شما مصداق فساد است یا خیر، باید یک سوال مهم از خود بپرسید: «اگر این آشنا را نداشتم، می توانستم به این شغل دست پیدا کنم؟» این سوال زمانی مهم می شود که شغل یا دولتی باشد یا عمومی. اتفاقی که در اکثر ادارات رخ می دهد. مثل یک بانک گرچه خصوصی است اما هر مسئول در آن باید به همه سهامداران آن پاسخگو باشد. خلاصه این که کمتر شرکتی را می توان یافت که سند شش دانگش به نام کسی باشد. خب چه بر سر ما آمده است. مردمی که جملگی فساد را بد تلقی می کردیم، حالا خیلی هایمان متاسفانه فساد خود را با نام های «مرام و معرفت» شست و شو می کنیم.یعنی اکثر مردم تا جایی که فساد به آن ها نفع می رساند، فساد را انجام می دهند. مسئله جالب دیگر احکام شرعی این حوزه است. برای مثال در سوالی از آیت ا... خامنه ای پرسیده شده است «به طورکلی حکم رابطه بازی وپارتی بازی چیست واگرکسی با رابطه وپارتی مشغول کارشود، حقوق این شخص حلال است یا حرام؟» پاسخ به این سوال به صورت صریح این بوده است:«پارتی بازی در صورتی که برخلاف قانون و مقررات باشد و موجب ضایع شدن حق کسی باشد، حرام است...» (منبع: استفتا از دفتر آیت ا... خامنه ای و به نقل از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)
مثال دوم: مالیات زیادی بریده اند؟
دو سه سالی است که مالیات بر مشاغل آن قدر زیاد شده است که صدای صاحبان مشاغل در آمده است اما قانون برای عموم مردم آن قدر سفت و سخت است که نتوانند از آن فرار کنند. در این میان برخی صاحبان مشاغل به سراغ آشنا، دوست یا قوم و خویشان خود می گردند که در دارایی صاحب نفوذ باشند. صاحب نفوذ باشند تا بتوانند مالیات آن ها را هر چند اندک کم کنند. هرچه این پارتی پرنفوذ تر باشد، میزان تخفیف بیشتر می شود. طبیعتا کسانی هم که درآمد های بالاتری دارند، می توانند آشنا های بهتری برای خود جور کنند یا با رشوه (که آن را هدیه می نامند!!) مالیات خود را کاهش دهند. هرچند که این ادعا ها را نمی توان اثبات کرد، اما شواهدی می توان ارائه کرد که قانون عملیاتی نمی شود و یک دلیل آن فساد است. یک شاهد، صحبت های سال گذشته معاون سازمان مالیاتی بود. آقای وکیلی در تلویزیون گفت:«تنها 45 نفر در تهران مالیات بالای 50 میلیون تومان پرداخت می کنند»
با توجه به این که حداقل نرخ مالیات در آن سال 15 درصد بوده است، در بهترین حالت تنها 45 نفر بوده اند که درآمد سالانه آن ها از 333 میلیون تومان بیشتر بوده است. یعنی در تهران و بازار آن که نبض اقتصاد ایران است، تنها 45 نفر بوده اند که ماهانه 27 میلیون درآمد داشته اند که حتما غلط و گمراه کننده است. یعنی ما که از فساد بدمان می آید، حاضریم برای کم شدن مالیاتمان، از منابع عموم مردم بزنیم. رفتاری که دقیقا برخلاف آموزه های دینی ماست. روایت معروف عقیل و امام علی(ع) را بسیار شنیده ایم. عقیل برادر حضرت علی، ایشان را منزل دعوت کرد تا نشان دهد وضع مالی مناسبی ندارد. هدف او این بود تا حقوق بیشتری دریافت کند. وقتی امام علی(ع) موضوع را دریافت، میله آهنی را داغ کرد و آن را به طرف عقیل دراز کرد، عقیل فکر کرد حضرت می خواهد پولی به او بدهد، با خوشحالی دستش را دراز کرد که پول را بگیرد، اما عقیل از داغی میله دستش را عقب کشید و گفت: برادر چه می کنی! می خواهی مرا بسوزانی! حضرت فرمودند: تو که از آتشی که مخلوق روشن کرده است می ترسی، چگونه من از آتش جهنم ترس نداشته باشم و ناله نکنم؟
مثال های بی پایان
در این جا تنها دو مثال را به تفصیل گفتیم اما مثال زیاد است. درخواست وام از کسی که ریاست بانک را به عهده گرفته است. اقدام برخی برای پرداخت هزینه های انتخاباتی نمایندگان مجلس و شورای شهر و... این ها نمونه های دیگری از فسادی است که از دست ما بر می آید. اگر امروز در جایگاه خودمان فساد نکردیم، می توانیم در آینده امید داشته باشیم که بابک زنجانی به روز نکند. در غیر این صورت، همه از فسادضربه می خوریم و به اندازه ای که دستمان برسد از آن لذت می بریم!
منبع: خراسان
انتهای پیام/