«اللهم عجل لولیک الفرج»، طنین نجوای بیقرار مهاجرین افغانستانی در «سامراء»
اربعین حسینی امسال شور و حال دیگری داشت. در طول این سفر معنوی لحظههای نابی را میبینی که در هیچ جای دنیا یافتنی نیست.
به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم از عراق، اربعین حسینی امسال شور و حال دیگری داشت. در این سفر معنوی لحظههای نابی را میبینی که در هیچ جای دیگر پیداشدنی نیست.
اکثر زائران تا کاظمین و حرم امام جواد(ع) و امام کاظم(ع) میروند و بخاطر مشکلات امنیتی خیلیها به «سامرا» سفر نمیکنند.
حتی عراقیها قبل از سفر به زائران میگویند که این سفر با سایر سفرها فرق دارد و در بعضی مناطق (موصل) امنیت برقرار نیست و امکان هرگونه حملهای وجود دارد.
با اینحال برخی زائران نمیتوانند از خیر سامرا و مرقد مطهر امام حسن عسکری(ع) و امام هادی(ع) و نرجس خاتون و حکیمه خاتون و همچنین سرداب غیبت امام زمان(عج) بگذرند و با وجود تهدیدات شدید امنیتی به این زیارت میروند.
وقتی از کاظمین خارج میشوی فضا بشدت امنیتی میشود، این را میشود از ایست و بازرسیهای مکرر مسیر فهمید.
پس از حدود دو و نیم ساعت به سامرا میرسیم، از دور قافلههایی که پیاده بسوی حرم میروند دیده میشود و وقتی به جمعیت میپیوندی دیگر خبری از ترس و دلهره نیست.
اکثر زوار سامرا افغانستانیها هستند که بعضی ها از داخل کشور و بسیاری دیگر از مهاجرین افغانستانی مقیم ایران هستند.
وارد حریم امن امامین عسکریین میشویم و باز غم عجیبی از در دیوار این خانه تو را در بر میگیرد.
مرقد مطهر امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام) در واقع همان منزل امام هادی است و سرداب غیبت هم در منتها الیه سمت چپ خانه واقع شده است.
دور ضریح میگردی و به نجوای عاشقانه زائران گوش میدهی.
هر کس به زبان خودش خواهشی دارد و ملتمسانه از امامان غریب سامرا میطلبد و باز فریادهای لبیک یا مهدی(عج) در فضا میپیچد و صلواتهای مداومی که روح آدم را صیقل میدهند.
پس از نماز با جمعی از زائران افغانستانی راهی سرداب غیبت امام زمان(عج) شدیم.
انتهای پلههای منتهی به زیر زمینی منزل امام هادی(ع) سردابی قرار دارد که امام زمان برای آخرین بار در آنجا دیده شدهاند.
در مسیر رفتن به داخل سرداب، مهاجرین افغانستانی با هم عارفانه زمزمه میکنند:
سلام علیک یا حضرت مهدی
لبیک لبیک یا حضرت مهدی
یابن زهرا به ظهورت شتاب کن
علم به دستت زن و پا در رکاب کن
چاره ی کار ما بکن زاده ی علی
یوسف گمگشته ی زهرا به کجایی؟
پایین سرداب حس و حال ویژهای وجود دارد؛ انگار حسی عجیب قلب آدمی را به تپش وامیدارد و تمام شک و شبههها از قلب و روح آدم دور میشود، یقینی مطلق تمام وجودت را فرا میگیرد و حس میکنی کسی هست که فریادهای لبیک یا مهدی تو را میشنود و این هم کار را سخت و هم آسان میکند.
از طرفی خوشحالی که آن روح عظیم را درک میکنی و از طرفی سخت و دشوار است که خود را در پیشگاه امام عصرت ببینی در حالیکه لبیک گفتنهایت هنوز نارس و خامند.
اشک از دیدگان زائران جاریست و قلبها به تپش افتاده، همه لبیک گویان سرداب را ترک میکنند.
بیرون حرم، رانندهها زائران را به سریعتر رفتن تشویق میکنند تا قبل از غروب خورشید سامرا را ترک کنند.
در میانه راه برگشت همگی در کنار هم دعای فرج میخوانند و تو به یاد رفیق شهیدت میافتی که گفته بود: هر وقت یاد ما کردی دعای فرج بخوان...«اللهم عجل لولیک الفرج».
انتهای پیام/.