پای درددلهای ساده و عارفانه مهاجرین افغانستانی در بینالحرمین + تصاویر
نزدیکتر میروم و در جمع مهاجران افغانستانی در بینالحرمین قرار میگیرم. مرد جوانی با صدایی سوزناک زیارت عاشورا میخواند و بقیه همراه او زمزمه میکنند؛ ناخودآگاه من هم با آنها همنوا میشوم.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، در ادامه پرونده «زوار افغانستانی اربعین 1438»، عصر روز گذشته خبرنگار تسنیم همراه با مهاجرین افغانستانی عازم بینالحرمین گردید و در زیر متن گزارش وی را مطالعه میکنید:
اربعین حسینی، مظهر وحدت و همدلی و تبلور عشق و عاشقی دوستداران امام حسین(ع) است که همهساله از سرتاسر جهان به این وعدهگاه عاشقی میآیند. حالا بینالحرمین منزلگاه عاشقانی است که هر کدام بهزبانی ساده و بیریا در گوشهای سر به آستان قدس حسینی گذاردهاند و برای ظهور منجی عالم بشریت دعا میکنند.
این مردم سه شبانهروز و با وجود تهدیدات امنیتی فراوان، زحمت این سفر روحانی را به جان میخرند و از راههای دور و نزدیک بهسوی کربلا میآیند و همهشان حاضرند جانشان را نثار امامشان کنند. این لشگر بیست میلیونی نهتنها از مرگ در راه حسین(ع) هراسی ندارند، بلکه برای شهادت لحظهشماری میکنند.
بینالحرمین شلوغتر از همیشه میزبان زائران حسینی است. پرچم کشورهای مختلف دیده میشود و یکسو پرچم افغانستان خودنمایی میکند. نزدیکتر میروم و در جمع مهاجران افغانستانی که از ایران به عتبات عالیات مشرف شدهاند قرار میگیرم. مرد جوانی با صدایی سوزناک زیارت عاشورا میخواند و بقیه همراه او زمزمه میکنند؛ ناخودآگاه من هم با آنها همنوا میشوم و چند لحظهای کنارشان مینشینم.
خستگی از چهرهشان پیداست، اما عشقی در وجودشان موج میزند که تمام خستگیها را دور میکند.
پس از خواندن زیارت عاشورا هر کدام نجواهای عاشقانهشان را در گوشهای ادامه میدهند.
پیرمردی که سنش از 60 سال گذشته، روبهروی گنبد حضرت عباس(ع) ایستاده و اینگونه نجوا میکند: «خدایا، تو را بهحق بابالحوائج، تو را به دستان بریده عباس(ع) قسمت میدهیم امام زمان ما را برسان، خدایا هر روز شیعیان مظلوم را در کشورهای مختلف به هر بهانهای میکشند، خدایا، منتقم خونهای بیگناه را برسان». دو نفر که گویا با پیرمرد نسبت فامیلی دارند کنار او آهسته اشک میریزند و آمین میگویند.
اینطرفتر جوانی با سربند «لبیک یا زینب(س)» ایستاده و آرام آرام اشک میریزد و دعا میکند، بعد از اینکه دعایش تمام شد از او پرسیدم که "چه دعایی کردی؟" در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود، گفت: "من امسال برای بار دوم به این سفر آمدهام، سال گذشته بههمراه دوست صمیمیام آمده بودم". به اینجا که میرسد بغض میکند و اشکهایش جاری میشود و میگوید: "اما امسال تنها آمدم، بهترین دوست و رفیقم به شهادت رسید و مرا تنها گذاشت، این سفر را بهنیابت از دوست شهیدم و تمام شهیدان آمدهام و هر قدم که برمیدارم به یادشان هستم".
میگویند دعای دلهای شکسته زودتر مستجاب میشود، اینطرفتر مادر پیری نشسته و دستهایش را بهحالت دعا بالا آورده و فریاد میزند: خدایا، بهحق حسین(ع) دست دشمنان اهل بیت(ع) را از دامان شیعیان پاک کن. خدایا، ما را از شر دشمنان آخرالزمان حفظ کن. الهی، به فریاد ما برس، ما بیپناهیم و جز تو هیچ پناهی نداریم، خودت پردهمان بکن (ما را در پناه خودت حفظ کن)".
هرکس گوشهای را برای خودش انتخاب کرده و با مولای مظلومان درددل میکند.
از روحانی کاروان مهاجرین افغانستانی پرسیدم "چرا شیعیان اینهمه هزینه میپردازند تا به کربلا بیایند؟"، در پاسخ میگوید: "تنها دلیل اینهمه زحمت و هزینه و رفت و آمد و خستگی و بیخوابی و پیادهروی یک چیز است و آن هم عشق به اباعبدالله الحسین است که تمام دلها را درمینوردد و پیر و جوان و زن و مرد را بهسوی خود میکشد. حسینبن علی کشتی نجات است و همگی برای اینکه از گرداب آخرالزمان در امان بمانند به او دخیل میبندند. امام حسین چراغ هدایت است و هر کس میخواهد راهش را پیدا کند باید به حسینبن علی تمسک بجوید. چهبسا رهگمکردگانی که با زیارت امام حسین راهشان را پیدا میکنند و برای همیشه رستگار میشوند".
حرفهای روحانی کاروان مرا به خودم میآورد و در دلم مینشیند؛ دوربین را خاموش میکنم و روبهروی گنبد طلایی امام حسین چهارزانو میزنم، بین هفت میلیارد انسان، یک عده هر سال برگزیده میشوند که به زیارت اربعین بیایند و امسال قرعه به نام من افتاد، مینشینم و دو رکعت نماز میخوانم و برای همه کسانی که التماس دعا گفتند دعا میکنم. یادم از تابلوهای مسیر نجف اشرف تا کربلا میآید که تأکید کرده بود "در طول مسیر زیارت اربعین برای ظهور دعا کنید!" و زیر لب دعای فرج میخوانم و از اعماق وجودم نجوا میکنم:
اللهم عجّل لولیّک الفرج... .
......................................
عکس و گزارش: سید جمال سجادی
انتهای پیام/.*