سه شورای تصمیم گیر و سربازان پیاده ای که تقسیم شده اند
بعد از انتخابات ۹۲ و استقرار دولت یازدهم، جریان متشتت اصلاح طلب به سمت بازسازی درونی خود حرکت کرد. حتی در انتخابات مجلس دهم با مماشات فراوان با دولت در مسائل مختلف، توانست موفقیتهایی را نیز کسب کند
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بعد از انتخابات 92 و استقرار دولت یازدهم، جریان متشتت اصلاح طلب به سمت بازسازی درونی خود حرکت کرد. حتی در انتخابات مجلس دهم با مماشات فراوان با دولت در مسائل مختلف، توانست موفقیتهایی را نیز کسب کند؛ اما در روزهای اخیر و کمتر از 9 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال 96 خبرهایی از اختلافات گسترده از درون این جناح سیاسی شنیده میشود.
احزاب اصلاح طلب در سه شورای سیاست گذاری با مدیریت افراد مختلف کنار هم قرار گرفته اند، مهمترین آنها شورای سیاست گذاری اصلاحطلبان است که ریاست آن فعلاً با آقای محمد رضا عارف نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و رییس فراکسیون امید است. شورای عالی اصلاحات به ریاست آقای عبدالله نوری و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز دو شورای دیگر تصمیمگیر در این جریان هستند.
مدتی بعد از ناکامی جریان اصلاحات در تصاحب کرسی های ریاست کمیسیونهای تخصصی مجلس، اعتراض هایی در بدنه اجتماعی این جریان درباره ناکارآمدی مدیریتی در رئوس این جناح سیاسی، شنیده شد.
در همین راستا برخی اصلاحطلبان معتقد بودند که تصمیم یک طرفه به تعامل با دولت و اعتدالگرایان در انتخابات مجلس، فقط منجر به خرج شدن سرمایه اجتماعی جریان اصلاح طلب شده و آورده دیگری برای این جریان به همراه نداشته است. در جدیدترین مورد از اختلافهای درونی این جناح سیاسی، خبرهایی مبتنی بر کنار گذاشتن 7 حزب اصلاحطلب از شورای سیاست گذاری اصلاحات، واکنشهای گستردهای را بین اعضا و طرفداران این جناح سیاسی ایجاد کرد.
خانم سهیلاجلودارزاده، عضو فراکسیون امید، با تأیید اظهارات برخی اصلاحطلبان که معتقدند در شورای سیاستگذاری چند نفر تصمیم میگیرند و بقیه باید اجرا کنند، گفته بود، اینها مذاکره است و در این مذاکرات تعدادی عقب مینشینند و بعضی ها هم جلو میروند. در عالم سیاست «کشتی سیاسی» عادی است چراکه هر کسی میخواهد جایگاه خود را ارتقا دهد.
همواره با نزدیک شدن به انتخابات بحث هایی مثل «کمیته انتخابات» از سوی برخی فعالان اصلاح طلب مطرح میشود و در مقابل، طیفی دیگر تلاش میکنند با ارائه الگویی شورایی و کنارهم آوردن احزاب سیاسی و چهره های شاخص اصلاح طلب، فضای بیشتری را برای ائتلاف فراهم کنند. در شرایط فعلی میتوان گفت آرایش کلی جریان اصلاحات در سه شکل خلاصه شده است. نخست احزاب و مجامع کوچک و متعدد که تحت تأثیر تک چهره ها قرار دارند. دوم، انجمن هایی با اختلاط کارکردی سیاسی، صنفی و در شکل سوم، احزاب بزرگ تری که هریک برای گسترش تشکیلات خود سعی میکنند، با هدف تسلط بر احزاب کوچکتر شاخه ها و نمایندگانی میان اقشار و صنوف مختلف پیدا کنند. در این شرایط احزاب کوچکتر و انجمن ها معمولاً تحت تأثیر قدرت و نفوذ احزاب بزرگتر یا مجبورند مطیع باشند یا با اعتراض به روند مدیریتی، میدان و زمینه حضور و نقش آفرینی را از دست میدهند. برخی مطلعان فضای سیاسی معتقدند کنار رفتن هفت حزب اصلاحطلب از شورای سیاستگذاری در همین راستا انجام شده است.
چند روز قبل مجمع نیروهای خط امام(ره)- حزب اعتماد ملی- حزب مردم سالاری- حزب اراده ملت ایران- مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی- انجمن اسلامیمهندسان ایران- حزب وحدت و همکاری ملی با انتشار بیانیهای مأموریت شورای سیاستگذاری انتخاباتی را پایان یافته قلمداد کرده و انسجام اصلاحطلبان را صرفاً از طریق احزاب، میسر دانسته بودند.
در همین باره، آقای فرامرز غریبانی، دبیرکل انجمن اسلامی مهندسان ایران صراحتاً گفته بود، من از عملکرد شورای سیاست گذاری راضی نیستم و این شورا اشتباهات زیادی در برنامه ریزی داشته است. این نماینده سابق مجلس با انتقاد ازساختار و تصمیم گیریهای فردی در شورای سیاست گذاری گفته بود، مگر میشود گروهی که بیش از 600 هزار عضو رسمی دارد یک رأی داشته باشد اما فردی که یک شخص حقیقی است و در هیچ جریان سیاسی به عنوان اصلاح طلب حضور نداشته، هم یک رأی داشته باشد.
پیشتر صوفی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، خروج احزاب منتقد از این شورا را بی تأثیر خوانده بود. این فعال سیاسی درباره بیانیه هفت حزب اصلاحطلب که از شورای سیاستگذاری خارج شده بودند، گفته بود، بیانیه ای در این زمینه صادر شد ولی در روند کار شورای سیاستگذاری تأثیری ندارد. تلاش ما این است که حتی المقدور نارضایتی ها برطرف شوند و همه در کنارهم باشند اما با اینحال روند شورای سیاستگذاری ادامه دارد.
احزاب هفتگانه اصلاح طلب در بیانیه خود با انتقاد از تصمیم سازیهای محفلی و فردی در انتخاب ترکیب شورای سیاستگذاری تأکید کرده بودند، در صورت ادامه این روند، اصالت، کارکرد و چه بسا مشروعیت شورا (آنها) زائل میشود.
به نظر میرسد نادیده گرفتن احزاب و انجمن ها در جریان اصلاحطلب، در حوزه تصمیم سازیهای کلان منجر به بروز یافتن اختلافات درونی این جریان شده باشد. جناح اصلاحطلب و به تبع بدنه اجتماعی آن بعد از انتخابات هفت اسفند هرچند در خارج از تهران توفیق زیادی کسب نکردند، اما امید داشتند با نزدیک شدن به انتخابات خرداد 96 زمینه اوج گیری دوباره اصلاحات فراهم شود اما گویا اختلافات بیش از آن است که قابل چشم پوشی باشد. نکته مهم در این باره این است که در دوره های گذشته اختلاف سلیقه عامل تشتت احزاب اصلاح طلب معرفی میشد اما در برهه فعلی نوعی جنگ قدرت، بها ندادن به احزاب کوچکتر و تصمیم گیریهای فردی و محفلی زمینه های نارضایتی و اختلاف را در این جناح سیاسی ایجاد کرده است.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/