وطنفروشی ترکیبی
کمپینهای تحریمی علیه ایران، چه در حوزه نفت و چه در بخش کشاورزی، نشاندهنده تلاشی واکنشی از سوی غرب و اپوزیسیون ایران برای جلوگیری از تقویت جایگاه ایران در منطقه است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و آغاز دور دوم ریاستجمهوری سیاستهای تهاجمی خود را علیه ایران تشدید کرده است. که در ابتدا بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران متمرکز بود، اکنون دامنهای فراتر یافته و بخشهای دیگر اقتصاد ایران، بهویژه صادرات محصولات کشاورزی را هدف قرار داده است. این رویکرد، بیش از آنکه صرفاً به دنبال کاهش درآمدهای اقتصادی ایران باشد، اهداف استراتژیک عمیقتری را دنبال میکند. هدف اصلی این کمپینها، تضعیف پیوندهای اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای منطقه و جلوگیری از شکلگیری یک همگرایی منطقهای است که میتواند موازنه قدرت در خاورمیانه را به نفع ایران و به ضرر اسرائیل تغییر دهد.
کمپینهای تحریمی علیه ایران، چه در حوزه نفت و چه در بخش کشاورزی، نشاندهنده تلاشی واکنشی از سوی غرب و اپوزیسیون ایران برای جلوگیری از تقویت جایگاه ایران در منطقه است. با این حال، این تلاشها تاکنون با موفقیت محدودی همراه بودهاند. افزایش صادرات نفت ایران دلیلی واضح برای اثبات محدودیتهای این رویکرد است. منافع اقتصادی، بهعنوان نیروی محرکه اصلی در روابط بینالملل کشورهای منطقه را به حفظ و گسترش تجارت با ایران ترغیب کرده است. نزدیکی جغرافیایی و کاهش هزینههای حملونقل ریسک فاسد شدن محصولات کشاورزی را پایینتر آورده و ایران را به یک شریک تجاری غیرقابل جایگزین تبدیل میکند. تلاشهای تحریمی، اگرچه میتوانند فرایند تجارت را دشوار کنند، اما به دلیل منطق اقتصادی حاکم بر روابط منطقهای، قادر به توقف کامل آن نیستند. ایران، با تکیه بر مزیتهای اقتصادی و جغرافیایی خود، میتواند از این فرصت برای تقویت پیوندهای منطقهای و خنثیسازی تهدیدهای خارجی استفاده کند.
افزایش تحریم از نفت به محصولات کشاورزی نشاندهنده عقبگرد آمریکاست نه پیشروی
سیاست ایالات متحده برای قطع کامل صادرات نفت ایران که بلافاصله پس از آغاز دور دوم ریاستجمهوری ترامپ با صدور یادداشت اجرایی اعلام شد، با مقاومت قابلتوجهی از سوی مشتریان اصلی نفت ایران بهویژه چین، مواجه شده است. گزارش مؤسسه تانکر ترکرز نشان میدهد که ایران در حال حاضر روزانه 2 میلیون بشکه نفت خام صادر میکند که این رقم تقریباً چهار برابر میزان صادرات در سال 2019، زمان اجرای دور قبلی تحریمهای نفتی آمریکاست. این افزایش چشمگیر، نهتنها نشاندهنده ناکامی سیاستهای تحریمی آمریکا در حوزه نفت است، بلکه توانایی ایران در حفظ و گسترش بازارهای صادراتی خود را در برابر فشارهای خارجی برجسته میکند.
با ناکامی در قطع صادرات نفت، دولت آمریکا و متحدانش به سراغ هدف قرار دادن سایر بخشهای اقتصادی ایران رفتهاند. یکی از جدیدترین حوزههای مورد هدف، صادرات محصولات کشاورزی ایران به کشورهای منطقه است. مجله اکونومیست اخیراً در گزارشی مدعی شده که ایران محصولات کشاورزی خود را با برچسب کشورهای دیگر به بازارهای منطقهای صادر میکند. این ادعا، بهسرعت از سوی اردوگاه اپوزیسیون ایرانی مورد استقبال قرار گرفت و بهانهای برای راهاندازی کمپینهای رسانهای با هدف مسدود کردن مسیر صادرات کشاورزی ایران شد.
این کمپینها که با حمایت ضمنی دولتهای غربی پیش میروند، نهتنها به دنبال کاهش درآمدهای اقتصادی ایران هستند، بلکه هدفی بزرگتر یعنی قطع پیوندهای اقتصادی ایران با کشورهای منطقه را دنبال میکنند. تعاملات اقتصادی در سالهای اخیر به عاملی برای کاهش تنشهای منطقهای و تقویت همکاریهای اقتصادی تبدیل شده است. این پیوندها، بهویژه در حوزه کشاورزی، به کشورهای همسایه امکان داده تا وابستگی خود به منابع گرانقیمت اروپایی و آمریکایی را کاهش دهند و به منبعی مقرونبهصرفه در منطقه دسترسی داشته باشند.
تلاش برای تضعیف همگرایی منطقهای
کمپینهای تحریمی علیه صادرات محصولات کشاورزی ایران، فراتر از اهداف اقتصادی، به دنبال تضعیف پیوندهای استراتژیک ایران با کشورهای منطقه است. این پیوندها، در سالهای اخیر، به کاهش تهدیدسازی علیه ایران در منطقه منجر شده و زمینه را برای شکلگیری یک اجماع منطقهای علیه سیاستهای تهاجمی رژیم صهیونیستی فراهم کرده است. اقدامات تنشزای اسرائیل در غزه و سوریه که با حمایت ضمنی ایالات متحده صورت گرفته کشورهای منطقه را وادار کرده تا فشار بیشتری بر واشنگتن برای مهار اسرائیل وارد کنند. این وضعیت، فرصتی برای ایران فراهم آورده تا در یک موضع امنیتی مشترک با سایر کشورهای منطقه قرار گیرد.
ایالات متحده و اسرائیل، از این همگرایی منطقهای احساس خطر کردهاند. پیوندهای اقتصادی ایران با کشورهای همسایه، بهویژه در حوزههایی مانند کشاورزی و انرژی، نهتنها به کاهش تنشهای منطقهای کمک کرده، بلکه به تقویت همکاریهای سیاسی و امنیتی نیز منجر شده است. این همکاریها، میتوانند به یک اجماع منطقهای علیه رژیم صهیونیستی منجر شوند که برخلاف تلاشهای آمریکا برای انعقاد پیمانهای امنیتی و تثبیت موجودیت اسرائیل در منطقه است. در نتیجه، تلاش برای قطع صادرات کشاورزی ایران به کشورهای همسایه، میتواند بهعنوان تلاشی برای تضعیف این همگرایی منطقهای تفسیر شود.
این رویکرد، بهویژه از سوی اپوزیسیون ایرانی، در ادامه ناکامیهای پیشین آنها در سالهای اخیر قابل تحلیل است. این ناکامیها، اپوزیسیون را به سمت اتخاذ استراتژیهای تکراری سوق داده است. این استراتژی، اگرچه با حمایت رسانهای غرب همراه شده، اما به دلیل منطق اقتصادی حاکم بر تجارت منطقهای، با موانع جدی مواجه است.
درسهایی از نفت
سیاستهای تحریمی ایالات متحده علیه ایران، بهویژه در حوزه نفت، نمونهای روشن از ناکامیهای این رویکرد است. علیرغم تلاشهای گسترده دولت ترامپ برای قطع صادرات نفت ایران، از جمله سفرهای مقامات آمریکایی به چین برای متقاعد کردن این کشور به توقف خرید نفت از ایران، نتایج به نفع واشنگتن رقم نخورده است. گزارش مؤسسه تانکر ترکرز نشان میدهد که ایران نهتنها توانسته صادرات نفت خود را حفظ کند، بلکه این صادرات را به میزان قابلتوجهی افزایش داده است. این موفقیت، ریشه در منطق اقتصادی دارد. فشارهای سیاسی، زمانی که با هزینههای اقتصادی بالا همراه باشد معمولاً با مقاومت مواجه میشود.
نمونه مشابه این مقاومت را میتوان در موضع هند در قبال تحریمهای نفتی روسیه مشاهده کرد. علیرغم ادعای ترامپ مبنی بر موافقت هند با قطع واردات نفت از روسیه، دهلینو این سیاست را نپذیرفته و به ادامه . این مقاومت، نشاندهنده محدودیتهای قدرت آمریکا در دیکته کردن سیاستهای اقتصادی به سایر کشورهاست. در حوزه کشاورزی نیز، منطق مشابهی حاکم است. کشورهای منطقه، به دلیل نزدیکی جغرافیایی و هزینههای پایین حملونقل، از واردات محصولات کشاورزی ایران منفعت میبرند. این مزیت اقتصادی، تلاشهای تحریمی برای قطع این تجارت را با چالش مواجه میکند.
نزدیکی جغرافیایی ایران به کشورهای منطقه هزینههای حملونقل را کاهش میدهد ریسک فسادپذیری محصولات کشاورزی را نیز به حداقل میرساند. این مزیت رقابتی کشورهای همسایه را به خرید محصولات کشاورزی از ایران ترغیب کرده و وابستگی آنها به منابع گرانقیمت اروپایی و آمریکایی را کاهش داده است. در نتیجه، اگرچه کمپینهای تحریمی ممکن است فرایند صادرات را دشوار کنند، اما بعید است بتوانند آن را بهطور کامل متوقف کنند.
آمریکا فعال مایشا نیست
سیاستهای تحریمی ایالات متحده، تنها به ایران محدود نشده و دامنه آن به سایر کشورها، از جمله اعضای گروه بریکس، نیز گسترش یافته است. دونالد ترامپ اخیراً کشورهای عضو بریکس را تهدید کرد که در صورت اقداماتی مانند ایجاد ارز جدید که ارزش جهانی دلار را تضعیف کند، با تعرفههای سنگین بر واردات کالاهای آنها مواجه خواهند شد. این تهدید، با واکنش تند رئیسجمهور برزیل، لولا داسیلوا مواجه شد. او در اظهاراتی صریح اعلام کرد که «ترامپ امپراتور جهان نیست» و برزیل تسلیم فشارهای آمریکا برای تبعیت از دلار نخواهد شد. داسیلوا همچنین تأکید کرد که برزیل دیگر مانند گذشته به آمریکا وابسته نیست و به هیچکس اجازه نمیدهد سیاستهای اقتصادیاش را دیکته کند.
این ترامپ دستور اعمال تعرفه 40 درصدی بر واردات کالاها از برزیل را امضا کرد. این مقاومت، تنها به کشورهای بریکس محدود نشده است. حتی متحدان سنتی آمریکا، مانند فرانسه و کانادا نیز در برابر سیاستهای یکجانبهگرایانه واکنش نشان دادهاند. این وضعیت، نشاندهنده کاهش نفوذ سیاستهای تحریم آمریکاست که در آن کشورهای مختلف، از جمله ایران، میتوانند از فرصتهای ایجادشده برای تقویت جایگاه خود استفاده کنند.
نقش اپوزیسیون ایرانی در پیشبرد کمپینهای تحریمی
اپوزیسیون ایرانی که در سالهای اخیر بارها در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده، اکنون به یکی از ابزارهای اصلی غرب در پیشبرد کمپینهای تحریمی علیه ایران تبدیل شده است.
با این حال، این کمپینها نیز مانند تلاشهای پیشین اپوزیسیون، با چالشهای جدی مواجهند. در سال 1401، اپوزیسیون با راهاندازی آشوبهای خیابانی و مطالبه اخراج سفرای ایران از کشورهای غربی، تلاش کرد تا ایران را در انزوای دیپلماتیک قرار دهد. اما این تلاشها به نتیجه نرسید در تیر 1404، اقدامات نظامی علیه ایران نیز با شکست مواجه شد. این ناکامیها، اپوزیسیون را به سمت اتخاذ استراتژیهای جدید، مانند هدف قرار دادن صادرات کشاورزی ایران سوق داده است.
در حوزه ورزش نیز، اپوزیسیون تلاش کرد با تحریم ورزش ایران، همبستگی ملی در کشور را تضعیف کند. اما ورزشکاران ایرانی با عملکرد موفق خود، نهتنها این کمپین را خنثی کردند، بلکه پیوند مردم ایران با ورزش ملی را تقویت کردند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/