«گرافیتی» از خیابان تا اینستاگرام/ مجازیشدن گرافیتی ایرانی
مستر کیلومیناتی: هیچی بیشتر از این به من حال نمیده که برم و توی خیابون کنار کاری که زدم بشینم و واکنشای مردمو ببینم.در دسترسترین دیوار دور و برش را پیدا میکند، اسپریاش را برداشته و کار میزند؛ آن وقت، دوربینش را درمیآورد و چیلیک چیلیک...
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در دسترسترین دیوار دور و برش را پیدا میکند، اسپریاش را برداشته و کار میزند؛ آن وقت، دوربینش را درمیآورد و چیلیک چیلیک... این «در دسترسترین دیوار دوروبر» میتواند - حتی- دیوار اتاق شخصیاش باشد؛ همانجا که شبها روی تخت قهوهای قرارگرفته در گوشیاش پست جدید میگذارد: «این کار جدید منه. امروز زدم. #گرافیتی #ایران_گرافیتی #استریت_آرت». در ادامه، بسیاری از مخاطبان ثابت و همیشگیاش وارد میشوند و با کامنتهای تمجیدگرایانهشان از زیبایی اثر میگویند. آنها دیگر فراموش میکنند گرافیتی چه تعریفی دارد: «هنری اعتراضی که روی دیوارها اجرا میشود.»
درحال مجازیشدن
«الان بزرگای عرصه گرافیتی هم کارهاشون روی دیوارا دیده نمیشه و فقط به فضای مجازی کشیده شده.» اینها را فریما طهماسبی، فعال حوزه گرافیتی میگوید. فریما با دیدن نخستین کارهای اجراشده در خیابانهای تهران به گرافیتی علاقه پیدا کرده و حالا سالهاست که این حوزه را پیگیری میکند. «دیدن کارای روی دیوار لذت دیگهای داره که هیچرقمه با رویت اونا توی شبکههای اجتماعی به دست نمیاد. کار زدن داره به سمت بدی کشیده میشه، چون گرافیتی آرتیست اولویترو بر کار زدن، عکس گرفتن و انتشار مجازی گذاشته. این ماجرا کلا درحال مجازی شدنه. کار بهجایی رسیده که توی صفحههای بعضی از گرافیتیکارا به قدری کار وجود داره که بنکسی هم اونقد کار نزده.» او در ادامه میآورد: «گرافیتیکارای زیادیرو میشناسم که کاراشون هیچ جای شهر دیده نمیشه، چون اونا توی اتاق خودشون کار میزنن و عکسشرو توی صفحهها منتشر میکنن و تمام. این آفتیه که گریبان خیلی از آرتیستارو گرفته.»
غرق در فالور
فریما میگوید چند وقت پیش فیلم مستندی درمورد گرافیتی نگاه کرده که در آن یکی از آرتیستها گفته کسی که روی دیوار کار میزند، طرحش را بر صورت مخاطب تحمیل میکند؛ یعنی مخاطب مجبور میشود کار را ببیند. او معتقد است گرافیتیکارها مخاطبهای خودشان را پیدا کردهاند و کارهای خود را مجازی به اشترک میگذارند و با «بهبه» و «چهچه» آنها عشق میکنند. «این درست نیس به نظر من. هویت گرافیتی با کار زدن روی دیوار معنی پیدا میکنه، طوری که همه قشرهای مختلف مردم بتونن اونو ببینن؛ بیهیچ واسطهای.» فریما ادامه میدهد: «یادم میاد جایی چیزی از الون (از پیشگامان گرافیتی در ایران) خوندم که مضمومنش این بود: گرافیتیکارای ایرانی فقط به فکر مشهورشدنن. الان کار روی دیوار خیلی کمتر شده، چون یه سریا با مشکل مالی مواجه شدن، یه سریا هم غرق دنیای مجازی و فالوراشونن. این کار به جایی رسیده که همین چند روز پیش دو تا از گرافیتیکارای بنام کشور علنی توی صفحههای خودشون مسائلیرو نسبت به هم مطرح کردن که واقعا جاش نبود.»
نمیخواهیم رسانهمان عوض شود
مستر کیلومیناتی، گرافیتی آرتیستی است که هم در فیسبوک و هم در اینستاگرام صفحه شخصی دارد. او سالهاست در خیابانهای تهران کار میزند و گاهیاوقات آنها را با همراهانش به اشتراک میگذارد. او میگوید: «اصل کار گرافیتی با دیوار معنا پیدا میکنه. تا چندسال پیش حرفی از این شبکههای مجازی و اسمارتفونها نبود.» مستر کیلومیناتی در ادامه از لذتی صحبت میکند که با حضور در خیابان بهدست میآید. «هیچی بیشتر از این به من حال نمیده که برم توی خیابون کنار کاری که زدم بشینم و واکنشای مردمو از نزدیک ببینم. این خیلی خفنه.» این گرافیتی آرتیست تنها خوبی این روند را آشنایی با کارهای گرافیتی آرتیستهای بینالمللی میداند و ادامه میدهد: «ما نمیخوایم رسانهمون عوض شه. اصلا ما اومدیم با همین رسانههایی که سرمایهداریرو ترویج میکنن مبارزه کنیم. برای همین نخستین و اصلیترین رسانهمون دیوارای شهرن. اینجوری میتونیم با همه مردم از هر قشری حرف بزنیم و تاثیرگذاری بیشتری هم داشته باشیم. گرافیتی مال همهس.» بنکسی، گرافیتی آرتیست برجسته، جایی گفته بود اگر میخواهید اثرتان را چاپ کنید، باید بدانید که دیوار همیشه بهترین محل برای این کار بوده است.
به شیرشدن فکر نمیکنم
مستر کیلومیناتی که یکی از اعضای «Killuminati Nation» هم به حساب میآید، از کم شدن فری والهای تهران حرف میزند و این مورد را دلیلی برای افزایش کارهای داخلی، شخصی و مجازی میشمرد. «ناراحتکنندهس و خطرناک. اینجوری ممکنه دیگه گرافیتی واقعی وجود نداشته باشه.» او شیرشدن را چیز خوبی میداند، اما نه به این قیمت که کلا از یاد برود که گرافیتی چه ماجرایی دارد و برای چه این حرکت انجام میشود. «تعدادی از آرتیستا هنوز بهحدی که باید نرسیدن و از این کار انگیزههای دیگهای دارن و فقط میخوان مشهور بشن. کسی که با کار زدن توی خیابون ارضا میشه، به میلیاردها بار شیر شدن هم اهمیت نمیده.»
ارتباط مستقیم با مردم؛ پَر
اگر در اینستاگرام صفحه داشته باشید و به گرافیتی علاقهمند، حتما با نام «وحید لطفیمنش» مواجه شدهاید. وحید یک عکاس خیابانی است؛ کسی که در خیابانهای تهران و شهرهای مختلف کشور میچرخد و از کار گرافیتی آرتیستها عکس میگیرد. او در صفحه شخصیاش که تبدیل به آلبوم پربرگی از گرافیتی شده، عکسهایی دارد که حتی خود گرافیتیکارها هم از کارهایشان ندارند. او در مورد حرکتی که پیش گرفته میگوید: «مدتهاس که از گرافیتیهای سطح شهر عکس میگیرم. برام پیش اومده وقتی که توی دایرکت از یه گرافیتیکار پرسیدم کارشو کجا اجرا کرده؟ جوابی نداشته و منو پیچونده، چون این کار شخصی اجرا و تنها در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته شده و از اونجا بازخورد گرفته. اینجوری ذات گرافیتی زیر سوال میره و دیگه از ارتباط مستقیم با مردم خبری نیس.» وحید در ادامه کمی هم به گرافیتی آرتیستها حق میدهد و به فضای سخت و پیچیده برای کار اشاره میکند. «فضای جامعه برای کارکردن بچهها مساعد نیس. واسه همین خیلیاشون مجبورن برن حاشیه شهر و توی مناطق پرت یا بهطور شخصی کار بزنن و بازخوردهاشونرو از صفحههای مجازی کسب کنن. یکجور ترس همیشه همراه بچههای گرافیتی آرتیسته. کارای بلک هند رو ببینین. اکثرا توی مرکز شهر و جایی اجرا میشه که بتونه مخاطب حداکثری داشته باشه. اما فورا پاک میشن کارا. برای همین دنیای مجازی میاد وسط و باعث بازنشر کارا میشه. البته این گرافیتی آرتیست مدت زیادیه که خودش از کاراش عکس نمیگیره و عکسای آدمای معمولی رو با عنوان «اکتشاف عابر پیاده» منتشر میکنه.»
پایان غمانگیز گرافیتی؟!
این فعال حوزه گرافیتی از روند روبهافزایش مجازیشدن گلهمیکند و ادامه میدهد: «طبیعتا کار گرافیتی هزینههای خاص خودشرو داره. بچهها اومدن که اعتراض و نقد کنن و حرف تازهای بزنن. کارشون توی چارتا طرح خوشگل زدن که خلاصه نمیشه.» وحید معتقد است گرافیتیکارها باید اولویت خود را بر کارزدن روی دیوارها تعریف کنند و از همان جا فکرها را به چالش بکشند. «بارها شده برای عکس گرفتن از یه گرافیتی خطر رو به جون خریدم و وارد خرابههای شهر و جاهای دورافتاده شدم. بهنظرم آرتیستها اشتراکگذاری عکسرو باید به شهروندا و بازخوردی که از اون میگیرن واگذار کنن. اگه مجازیشدن همینجوری پیش بره، باید بگیم که به پایان غمانگیز گرافیتی رسیدیم.»
روی خوش ماجرا
وحید اما از جنبه مثبت شبکههای اجتماعی غافل نمیشود و اضافه میکند: «ولی همین بازنشر کارا توی فضای مجازی کمک خوبی به شناختهشدن گرافیتی کرده. البته اگه به سمت کارزدن در جاهای پرت و حاشیهای و انتشار صرفا مجازی بره، سردرگمی به وجود میاد. برای همین معمولا وقتی آدرس کارهای اجراشده در سطح شهر رو ازم میپرسن، سریعا معرفی میکنم که بدونن اینها واقعا روی دیوارهای شهر اجرا میشن! مثلا پیش اومده که همکارام توی محیط کار میگن ما از وقتی با شما آشنا شدیم، توی مسیر رفت و اومدمون بیشتر به دیوارا توجه میکنیم. بعضیاوقات بهم آدرس کارایی که توی مسیرشون باهاش برخورد کردنرو میدن. تا اینجای مسأله بازنشر آثار در فضای مجازی توسط آدمای عادی کار خوبیه به نظرم.» او در آخر میگوید: «چند وقت پیش یکی از آرتیستها به اسم «میرزا حمید» یه کاری زده بود توی محله سنایی. چند روز بعدش دیدم یه نوشتهای کنار کار روی کاغذ بزرگ زده. ازش پرسیدم جریان چیه؟ گفت یه خانم چند روز پیش بهم پیام داد و گفت از روزی که این کار رو زدید وقتی دارم دخترمرو میبرم مدرسه، جلوی کار میایسته و محو اون میشه و ازم داستانشرو میخواد. منم شبونه رفتم و چسبوندمش کنار کار. واقعیتش اینه که تأثیر کار توی خیابون و ارتباط رودررو با مخاطب اصلا با شبکههای مجازی قابل مقایسه نیست.»
«بنکسی» هدفش از کار گرافیتی را زیباترکردن خود تصاویر میداند؛ نه اینکه بخواهد تصویر خودش را زیباتر کند. بهنظر شما، مجازیشدن گرافیتی در راستای زیباترکردن خود تصاویر است؟ یا زیباترکردن خود گرافیتیکارها؟!
منبع: شهروند
انتهای پیام/