سرطان در بازار پول و مداوای سرپایی بانک مرکزی
از زمان روی کار آمدن سیف در بانک مرکزی تلاشهای زیادی برای ساماندهی بازار پولی در کشور شده است...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، از زمان روی کار آمدن سیف در بانک مرکزی تلاشهای زیادی برای ساماندهی بازار پولی در کشور شده است و در همین سالها دو مؤسسه نیز کارشان به ورشکستگی کشیده شده که حاصل نظارت ناقص بوده است. با این حال تلاشها هر چه باشد نسبت به دولت قبل بیشتر بوده و کارنامه قابل قبولتری دارد. اما تمام عملیاتها و تمرکز بانک مرکزی و دستگاههای نظارتی معطوف به مؤسسات بوده و تقریباً بیشتر تمرکز رسانهها هم به آن سو بوده است اما نگاهی به موج تغییرات مدیریتی در بانکها که آرام و بیسروصدا و در بعضی موارد پرسرو صداو همراه با حقوقهای نجومی در حال انجام است نشان میدهد بازار پول دیگر یک مریضی ساده اقتصادی با قابلیت درمان سریع ندارد بلکه گرفتار بیماری سخت و سرطانی شده که تقریباً بیشتر بانکها به آن مبتلا هستند. به نحوی که در کنار این تغییرات به نام فیشهای حقوقی نشانههایی از تخلفات بانکی هم دیده میشود و افشاگریهایی درباره انحرافات سیستم بانکی را نشان میدهد، به عنوان مثال در بانکهای «م » و «ر- ک» بحث همکاری با صرافی خاص مطرح بوده که ردپای برادر یکی از مسئولان بلندپایه را در آن دیدهاند. بانک «د» که چندی پیش مدیر عاملش در فضایی آرام تغییر کرد این روزها درگیر خبری است که رابطه صرافی در دوبی را بانک مذکور نشان میدهد. بانک «س» همتراز حسابداری آن نشان از وضعیت وخیم وی دارد و در سوی دیگر بانک «پ» هم که چندان وضعیت مناسبی ندارد. بانک تخصصی «ت» نیز با افت صادرات به حوزه بورس ورود پیدا کرده و...
نکته قابل تأمل درباره این بانکها نقش دولت در آنهاست که باید بانک مرکزی بیش از اینها به موضوع حساس باشد و نظارتهای خود را اتفاقاً در حوزه بازار پولی متصل به دولت بیشتر کند. هر چند بانک خصوصی «خ» نیز طی ماههای اخیر در حال اقدام مشترکی با یک مؤسسه آلمانی است که باید بانک مرکزی نسبت به درز اطلاعات مشتریان به اسم شفافیت و استاندارد شفافیت حساس باشد.
به عبارت بهتر این اخبار انتشار یافته که لابد بخشی از کوه یخ قابل رؤیت در بازار پولی است نشان دهنده ناتوانی بانک مرکزی در ساماندهی حوزه تحت نفوذ خود است و در این شرایط بانک مرکزی با تأسی از سایر حوزههای اقتصادی تحت نظارت دولت بیشتر به دنبال افزایش دامنه نظارتی خود بوده تا انجام درست در محدوده دامنه تحت پوشش خود، یعنی همان طور که بیش از سه سال از عمر دولت رفت و اقتصاد بخشهای مختلف معطل گشایشهای برجام بود بانک مرکزی نیز به جای اینکه تلاش خود را در حوزههای تحت نظارتیاش بیشتر کند همواره ترجیح داد تا از نبودن برخی فعالیتهای بازار پولی زیر چتر بانک مرکزی گلایه کند، البته منظور نگارنده بحق نبودن این گلایه نبوده و منظور نادیده گرفتن تلاشهای قابل تقدیر این بانک نیست ولی آیا وقت آن نرسیده که بانک مرکزی کلاه خود را قاضی کند و کارنامه عملکردی خود را بررسی کند؟ آیا بانک مرکزی هنوز به این درک نرسیده است که میزان تلاشها و نتیجه آن چه بوده است؟ آیا سیستم بانکی به غیر از خبرهای منفی که طی سه سال و اندی از آن منتشر شده کارنامهای برای تخصیص بهینه منابع به خصوص برای تولید دارد؟
پاسخ بدون شک هر چه باشد مسیر حرکت بانک مرکزی را مشخص خواهد کرد؟ بدیهی است اکنون مجلس به گفته دولتمردان همسویی بیشتری با دولت دارد و هنوز درگیر مسائل حاشیهای نشده است، میتواند همراهی بیشتری برای حل مشکلات بانک مرکزی داشته و بخش نظارتی و نقش توسعهای بانک مرکزی را احیا کند. آیا سیف و همراهانش در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد حاضر به استفاده از این ظرفیت جدید خواهند شد؟آیا سیف و همقطارانش فرصت باقیمانده دولت یازدهم را غنیمت خواهند شمرد یا سیستم بانکی گرفتار در سرطان انحراف منابع و کسب سودهای غیرنامتعارف را به حال خود تا زار و نحیف شدن همه بخشهای اقتصاد رها خواهند کرد؟
انتهای پیام/