توسعهیافتهها در شاخصهای انسانی مثل «رفق و محبت» پسرفتهترین کشورهای جهان هستند/دلیل طلاق ۳۸درصدی در تهران
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه توسعه یافته ها در شاخصهای انسانی مثل «رفق و محبت» پسرفتهترین کشورهای جهان هستند، گفت: در جاهلیت مدرن، دختران را مانند جاهلیت اول زنده به گور نمیکنند، ولی جنینهای خود را در سطل آشغال می ریزند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، دوره «تبیین مدیریت شهری از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» در حوزه علمیه مروی تهران برگزار می شود. حجتالاسلام و المسلمین علی کشوری، کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در این دوره یازده روزه به تبیین مدیریت شهری بهعنوان دومین نمونهسازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میپردازد.
در بخشهای قبلی گزارش دیدیم که حجتالاسلام والمسلمین کشوری، به نقد نوع برنامهریزی فعلی در حوزه مدیریت شهری پرداخت؛ وی با بیان اینکه «درحال حاضر تعریف مشخصی از مدیریت شهری وجود ندارد» و «مدیریتهای شهری، ریشه سکولاریسم است» تأکید کرد: باید مدیریت شهری را بهسرعت بازتعریف کنیم؛ چرا که مدیریت شهری حتی بر امنیت ملی نیز تأثیرگذار است. وی تهران را با نگاه هویت اسلامی یک شهر از دست رفته دانست و افزود: «با این شرایط حتی مشهد هم بهزودی یک شهر توریستی خواهد شد.»
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ادامه با تأکید بر اینکه «با نگاه تمدنساز، الآن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در رأس امور است»، به نقد و بازتعریف متدولوژی مدیریت کسب دانش پرداخت. وی اساسیترین مشکل مدیریت دانش و تحقیقات فعلی را این دانست که منجر به «تفکر» نمیشود. کشوری در ادامه با طرح مراحل پنجگانه کسب دانش و تفکر «حسنالاستماع»، «تضارب»، «کتابت»، «نظام مقایسه» و «حسن السؤال» را روش جایگزین الگو برای تحقیقات و کسب دانش «تفکر محور» دانست.
وی در بخشهای قبلی با بیان اینکه «تفکر پنج مرحلهای» و «نمونهسازی» دو تدبیر برای ارتباط با نظام مفاهیم الگو هستند، افزود: میخواهیم از نگاه مدیریت شهری با نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در دوران مبارک جمهوری اسلامی استفاده کنیم.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت «کارآمدی قوی» را نشانه «دقت محاسبات» دانست و بر «نمونهسازی» بهجای برگزاری همایشها و جلسات نظری صرف، تأکید کرد.
بخش پنجم گزارش تقدیم خوانندگان میشود.بخشهای قبلی گزارش را در خبرهای مرتبط ببینید.
***************************
** روشهای برنامهریزی در اغلب نهادها و دستگاههای کشور ما از تعاریف مدرن تبعیت میکنند
حجتالاسلام والمسلمین کشوری با بیان اینکه «روشهای برنامهریزی در اغلب نهادها و دستگاههای کشور ما - مثلاً در نظام اقتصادی، آموزش، اطلاعرسانی، اخبار و حتی صدا و سیما - از تعاریف مدرن تبعیت میکنند» خاطرنشان کرد: برای مثال اگر بخشهای خبری یک هفته صدا و سیما را تجزیه و تحلیل کنید، حتماً میبینید که نظام اطلاعرسانی کشور دچار مشکل است. تنظیمکنندگان خبر، بسیاری از مسائل مهم را بحث نکرده و به آنها توجه نمیکنند. بهعنوان نمونه 38 درصد طلاق بهوجود آمده در جامعه به این معناست که سلول بنیادین جامعه در 38 درصد افراد جامعه دچار فروپاشی شده است. این بحران بسیار خطرناکی است و نظام اطلاعرسانی ما باید علاجی برای این مسئله بیندیشد. اما حتی اصل این مسئله را نیز مورد گفتوگو قرار نمیدهند.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه «این مطلب را در جلسات حضوری با مسئولین صدا وسیما گفتوگو کردیم» گفت: آنها در پاسخ میگویند ممکن است القاء ناامیدی شود و بههمین دلیل به این مسئله وارد نمیشوند.
وی با انتقاد از این دیدگاه متذکر شد: این حرف صدا و سیما مثل این است که فردی از درون دچار خونریزی داخلی شده و یک ساعت دیگر نیز بر اثر این خونریزی از دست میرود؛ آنوقت شما به او میگویید: بهخاطر اینکه روحیهات برهم نخورد من این مطلب را با تو در میان نمیگذارم! اگرشما به این مسئله نپردازید و راهحل ارائه ندهید، تا 10 سال دیگر این 38 درصد طلاق به 48 درصد تبدیل خواهد شد. البته من هم میفهمم که خبر، خبر بسیار وحشتناکی است؛ ولی این خبر را باید مدیریت کرده و با مردم در میان بگذاریم و راجع به آن گفتوگو کنیم. اگر راجع به نهاد خانواده گفتوگو نکردید، بعدها دچار فروپاشی اجتماعی میشویم؛ مثل کشور آمریکا که دچار فروپاشی شده است.
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اولین عارضه فروپاشی اجتماعی را «مسئله امنیت» دانست و افزود: با این شرایط مجبور خواهید شد تا مانند دولتمردان آمریکا استفاده از اسلحه را آزاد کنید؛ چراکه نظام سیاسی بر جامعهای حکومت میکند که نهاد خانواده آن دچار فروپاشی شده است؛ این نظام حتی نخواهد توانست امنیت مردم خود را حفظ کند. چون مردمی که بهلحاظ عاطفی دچار مشکل میشوند حتماً خشونت را بهصورت اجتماعی بروز میدهند و شما مانند کشور آمریکا مجبور خواهید بود به مردم بگویید که اسلحه بخرند و از خود دفاع کنند.
وی با اشاره به اینکه «اگر به مسئله نهاد خانواده نپردازیم، مشکلات بسیار حادّتر خواهد شد» خاطرنشان کرد: هیچیک از نظمهای اجتماعیِ مدرنِ موجود، برنامهای ارائه نمیدهند که متناسب با فطرت باشد. مثالهای این مطلب را نیز عرض کردم. ما مسئلهای فطریتر از نهاد خانواده نداریم. همین الآن بر لبان آقایان مجردی که در جلسه هستند لبخند نشسته است! ازدواج بهقدری فطری است که وقتی انسان آن را تصور میکند خوشحال میشود. الآن همه دارند میخندند، این مسئله یک واقعیت است؛ چون ازدواج فطری است. مسائل اسلامی اینطور هستند و فکر اسلامی بر فطرت بشر بنا نهاده شده است.
** نظام برنامهریزی کشور به این دلیل شکست خواهد خورد که نیازهای واقعی مردم را در نظر نمیگیرد/نظام برنامهریزی باید بتواند برای «موضوعات جهتساز» برنامه بهبود بنویسد
حجتالاسلام و المسلمین کشوری با بیان اینکه «برنامهریزی اسلامی نیازهای فطری بشر را تأمین میکند؛ ولی ما در جامعه به چنین مسئله فطریای نمیپردازیم» تصریح کرد: خوب؛ معلوم است که نظام برنامهریزی کشور شکست خواهد خورد؛ علت شکست خوردن نظام برنامهریزی کشور این است که نیازهای واقعی مردم را در نظر نمیگیرد. نظم اجتماعی مدرن باید به محوریت «نیازهای واقعی انسانها» بازتعریف شود.
وی با اشاره به اینکه «گرچه این مطلب جزء داستانهای باورنکردنی است، اما انشاءالله محقق خواهد شد» خاطرنشان کرد: در آینده وقتی شما برنامههای کشور را میخوانید، مشاهده میکنید در عوض اینکه در سطر اول برنامه نوشته شده باشد «احکام مربوط به اقتصاد کلان» اصطلاحِ «احکام مربوط به نهاد خانواده» درج شده است؛ چراکه نظام برنامهریزی مبتنی بر الگو از نوشتن برنامه بهبود نهاد خانواده شروع میشود؛ تعریفی که ما در نمونهسازی ارائه دادهایم هم همین است. نظام برنامهریزی کشور باید بتواند با نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای «موضوعات جهتساز» برنامه بهبود بنویسد.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در پاسخ به این سؤال که «اگر از جریان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بپرسند که شما نظام برنامهریزی مطلوب را چه میدانید؟» گفت: نظام برنامهریزی مطلوب، نظامی است که برای موضوعات جهتساز قدرت نوشتن برنامه بهبود داشته باشد. موضوعات جهتساز را نیز به «موضوعات غیرقابل حذف از شخصیت بشر» تعریف کردهایم. پس در نظام برنامهریزی کشور باید برای هر موضوعی که غیرقابل حذف از شخصیت بشر است، برنامه بهبود نوشته شود. مثلاً یکی از موضوعات غیرقابل حذف از شخصیت بشر، «مسئله معیشت» اوست؛ یکی دیگر از موضوعات غیرقابل حذف از زندگی بشر، «مسئله خانواده» است؛ یکی دیگر از این موضوعات «مسئله علم نافع» است؛ موضوعات جهتساز دیگری هم وجود دارد که ما در «نقشه راه» نوشته و بحث کردهایم.
** فطریترین نیاز بشر «نهاد خانواده» است/کشورهای اسکاندیناوی با شاخصهای توسعه آباد و با شاخصهای الگو «مخروبه» هستند
وی با اشاره به اینکه «مشکل نظام برنامهریزی کشور این است که نظامهایی را تعریف میکند که ناظر به نیازهای واقعی بشر نیست» خاطرنشان کرد: ما نمیتوانیم برای بشر نیازی فطریتر، واقعیتر و جدیتر از «نهاد خانواده» تصور کنیم. اسلام و حداقل سطح اول معارف اسلامی، بیانٌ للناس است؛ یعنی لازم نیست طرف مقابل مسلمان باشد تا با اسلام ارتباط برقرار کند؛ لازم نیست مسلمان معتقدی باشد تا با اسلام ارتباط برقرار کند؛ چون اسلام با فطرت بشر صحبت میکند. اگر بنده در «کشورهای مخروبه اسکاندیناوی» با این بیان صحبت کنم ارتباط برقرار میشود.
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: البته گفته میشود وضعیت کشورهای اسکاندیناوی بسیار خوب است؛ ولی ما با تیمهای مطالعاتی این کشورها را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهایم که این کشورها مشکل شدید «مسئله رفق و محبت» دارند. مثلاً یکی از ویژگیهای کشورهای اسکاندیناوی، زندگی فراگیر با حیوانات است. چرا؟ چون نظام برنامهریزی نتوانسته مسئله «نهاد خانواده» را در ذهن آنها جا بیندازد. به این دلیل کشورهای اسکاندیناوی را مثال زدم که دوستان توسعهگرا میگویند در این کشورها مسئله حل شده است. چه مسئلهای در کشورهای اسکاندیناوی حل شده که مردم ترجیح میدهند با حیوانات زندگی کنند تا خانواده؟ آنها انسانهای درونگرا و دچار عقدههای جدی روحی هستند؛ به قدری «عدم تحمل» در آنها وجود دارد که نمیتوانند خانواده تشکیل دهند. حالا ممکن است شما بگویید چند شاخص ادعایی در آنها رشد کرده است؛ اما باید نظامی از شاخصها ارتقا پیدا کند تا ما جامعهای را پیشرفته بنامیم؛ در غیر این صورت آن جامعه «پسرفته» خواهد بود؛ اتفاقاً کشورهای اسکاندیناوی از نظر شاخص «رفق و محبت» پسرفتهترین کشورهای جهان هستند.
** در جاهلیت مدرن افراد توسعهیافته دختران خود را مانند جاهلیت اول زنده به گور نمیکنند، ولی جنینهای خود را در سطل آشغال میریزند!
وی با انتقاد از اینکه «ممکن است کسی بگوید «مسئله رفق و محبت» مسئله مهمی نیست» خاطرنشان کرد: ما نمیدانیم که با این انسان باید چگونه صحبت کنیم! بنده وقتی با کسی که بگوید بشر به رفق نیاز ندارد و مسئله رفق و محبت را شاخص ارزیابی پیشرفت قرار ندهد روبهرو میشوم، احساس میکنم که با «یک انسان دوره جاهیت زمان پیامبر» روبهرو شدهام. شما خواندهاید که پیامبر در دوره جاهلیت اول با چه انسانهایی روبهرو بوده است؛ رفق و محبت را به قدری نمیفهمیدند که دختران خود را زنده به گور میکردند؛ حالا این افراد توسعهیافته زنده به گور نمیکنند ولی جنینهای خود را در سطل آشغال میریزند.
حجتالاسلام و المسلمین کشوری در ادامه تصریح کرد: اگر کسی این مسئله را نبیند همان انسان دوره جاهلیت است؛ فقط ممکن است تحصیلات آکادمیک پیدا کرده باشد و یک سری از شاخصها را داشته باشد. وقتی کشوری از حیث رفق و محبت دچار فروپاشی شده، مانند شرایط اعراب جاهلی است که پیامبر رحمة للعالمین را بسیار اذیت کردند؛ این حرف ما در نمونهسازی دوم است.
** این جریان بازگرداننده بشر به دوره جاهلیت را خوب بشناسید!
کارشناس الگوی اسلامی پیشرفت با بیان اینکه «وقتی نظامسازی اجتماعی، نظم اجتماعی و نظام برنامهریزی کشور، ناظر به نیازهای بشر نباشد، اوضاع هر روز بدتر میشود» گفت: شما شنیدهاید که اخیراً ریاست جمهور محترم ما فرمودند: ساخت مسکن وظیفه دولت نیست. پس وظیفه دولت چیست؟ لابد وظیفه دولت این است که پول انفال و نفت را در اختیار سرمایهدارها قرار دهد! این وظیفه دولت است؛ وظیفه دولت این نیست که مسکن محرومین را تهیه کند؛ محرومین باید در کپر زندگی کنند!
وی با تأکید بر اینکه «به تعبیر حضرت آقا سیاستهای دوستان منجرّ به تشکیل «والاستریت ایران» میشود؛ یعنی قلههایی از ثروت و درههای عمیقی از فقر ایجاد میگردد» تصریح کرد: این نظام برنامهریزی ماست! خوب؛ شخصیت این جریان خطرناک برای انسانیت را بشناسید! این جریان بازگرداننده بشر به دوره جاهلیت را خوب بشناسید! خیلی جریان خطرناکی است؛ جریانی که حاضر نیست عدالت را به رسمیت بشناسد.
** میگویند «عدالت» بعد از «توسعه» محقق میشود؛ کجا محقق شده؟ امریکا یا اروپا؟
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی متذکر شد: میگویند عدالت باید بعد از توسعه محقق شود. تازه میدانید این حرف را چه زمانی مطرح میکنند؟ وقتی در دوره سازندگی 4 شورش اجتماعی در فلان شهر و فلان شهر اتفاق میافتد. من پیشنهاد میکنم شورشهای دوره سازندگی را بازخوانی کنیم؛ مگر آنها همان مردمی نبودند که چند سال قبل از آن انقلاب کردند؟ دلیل این مطلب آن بود که نظام برنامهریزی در دوره سازندگی نمیخواست «عدالت» را رعایت کند. حالا بعد از اینکه تفکر انقلاب اسلامی میگوید من از انقلاب - حتی به قیمت عوضکردن الگوی اداره جامعه - نخواهم گذشت، میگویند انشاءالله عدالت بعد از توسعه محقق میشود!
وی با بیان اینکه «فرض کنید ما قبول کنیم عدالت باید بعد از توسعه محقق شود» پرسید: میتوانید بگویید این عدالت بعد از توسعه کجا اتفاق افتاده است؟ بالاخره ما که نمیتوانیم روی کاغذ به شما اعتماد کنیم؛ یک جا را نام ببرید که عدالت بعد از توسعه اتفاق افتاده است. در کشورهای اسکاندیناوی اتفاق افتاده است یا در آمریکا؟ در آمریکا - که توسعه نیز اتفاق افتاده - به حدود پنجاه میلیون نفر کوپن غذا میدهد. کیک توسعه در آمریکا بهقدری بزرگ است که از یک طرف امثال برادران راکفلر و بیلگیتسها – که فرعونها و قارونهای عصر ما هستند - حکومت میکنند و از طرف دیگر پنجاه میلیون نفر نیز کوپن غذا میگیرند و صد میلیون نفر زیر خط فقر قرار دارند.
وی افزود: شما میگویید درآمد کشورهای اسکاندیناوی را درست کردهاید؛ حال چرا آنها با حیوانات زندگی میکنند؟ چرا خانواده انسانهای کشورهای اسکاندیناوی دچار فروپاشی شده است؟ مگر خانواده جزء آسایش بشر نیست؟ مگر شما به دنبال رفاه بشر نیستید؟ نظام برنامهریزی توسعهگرا چون نیاز انسانها را تأمین نمیکند شکست خواهد خورد. نظامهای اجتماعی فعلی کشور ما نمیتوانند نیازهای بشر را تأمین کنند؛ به تعبیر تخصّصی ما قدرت نوشتن «برنامه بهبود برای موضوعات جهتساز» را ندارد. این عیب نظام برنامهریزی است.
** پایتختنشینها در اثر مدیریت شهری فعلی از شهر گریزانند
حجتالاسلام و المسلمین کشوری خاطرنشان کرد: بنده از همین نقطه وارد مدیریت شهری شده و انشاءالله در بخشهای بعدی بحث مدیریت شهری را شروع میکنم. سؤال بنده این است که آیا نظم فعلی ما در اداره شهر میتواند نیازهای بشر را تأمین کند؟ مدیریت شهری یک نظام اجتماعی است و نظمی دارد. مثلاً در مدیریت شهری حمل و نقل و فرهنگ را دارید. شهرداری تهران اخیراً چشم ما را به یک کار فرهنگی بسیار بزرگ منوّر کرد! آن کار این بود که نقاشیهای دورههای قبل را تابلو کرده و در سراسر شهر نصب کردند. نام طرح را در خاطر ندارم. نقاشیهایی از جاهای مختلف – مثلاً نقاشیهای ایتالیا، دوره صفویه، قاجاریه و ... - را نصب کردند؛ پس پیداست مدیریت شهری ناظر به مسئله فرهنگ کار میکند. اما آیا این نوع کار فرهنگی نیازهای فرهنگی جامعه را تأمین میکند؟ یا ما باید برای حل مسائل فرهنگی به این سمت حرکت کنیم که مدیریت محلهای را احیا کنیم؟ اینها سؤالات ماست.
وی با بیان اینکه «من در مدیریت شهری فعلی نظمی را میبینم که نمیتواند موضوعات جهتساز را بهبود ببخشد؛ بنابراین باید بازتعریف شود» تصریح کرد: مدیریت شهری باید بتواند حال انسان را بهتر کند. شهر اسلامی، شهری است که انسان در آن آرامش و آسایش داشته باشد. آیا در مدیریت شهری ما آرامش و آسایش تحقق پیدا میکند یا نه؟ دوستان حوزه علمیه که در کشور چین فعالیت کرده و با مسلمانان چینی ارتباط برقرار میکنند، برای بنده تعریف میکنند که در شهر پکن LED و تلویزیون بزرگ گذاشتهاند و آسمان آبی را نشان میدهند! من سؤال کردم که چرا این کار را انجام میدهند؟ پاسخ دادند که در آنجا دود و دم وجود دارد و هوا آلوده است! آیا تهران نیز که در حال توسعهیافتگی است به این مشکلات دچار خواهد شد؟ در شهر تهران الآن پدیدهای وجود دارد که هر فرصت تعطیلیای پیدا میشود مردم آن از این شهر فرار میکنند. البته برخی افراد این مسئله را بد تحلیل میکنند؛ ولی بنده میگویم این مسئله بد نیست و اتفاق عجیب دیگری در حال رخ دادن است. جمعیت زیادی به شمال میروند؛ جمعیت زیادی به شهرهای خودشان میروند؛ بهخاطر اینکه شهر انسانها را خسته کرده است. بالاخره بشر نیازهای تفریحی نیز دارد؛ چرا در شهر نمیمانند؟ چون انسان نیاز به فرح و آرامش دارد، ولی مدیریت شهری نمیتواند این نیاز را تأمین کند.
** دلیل طلاق 38 درصدی تهران، فشارهای نظم شهری فعلی است
کارشناس الگوی اسلامی پیشرفت ادامه داد: جوانی در تهران تازه ازدواج کرده است، ولی نمیتواند برای خانواده وقت زیادی صرف کند. عمده زمان خود را در محل کار است؛ البته اگر کار آبرومندانهای داشته باشد؛ در غیر این صورت که مجبور است دو یا سه شغل داشته باشد. باقیمانده زمان خود را نیز در ترافیک گیر کرده است. در حال حاضر خانمها هم سر کار میروند. حالا شما فکر کنید زن و شوهری میخواهند به خانه بروند؛ وقتی این دو فرد به یکدیگر میرسند فشار سنگینی - اعمّ از فشار کاری و ترافیکی - تحمل کردهاند. با این وضع این دو چه محبتی میتوانند به یکدیگر داشته باشند؟! اینها واقعیت زندگی شهری ماست. به همین دلیل در این شهر 38 درصد طلاق اتفاق میافتد. وقتی نحوه زندگی در یک شهر نتواند نیازهای بشر را تأمین کند، این بشر به هم ریخته میشود. من از طلاق «عدم مدارا»، «خشونت» و «عدم تحمل» را میفهمم؛ این معنای طلاق است. چه کسی باعث شده است که بشر به هم ریخته شود؟ مدیریت شهری باید سهم خود را در ایجاد این معضل بپذیرد.
** برای نجات از این وضع، پیمان «حلف الفضول» بستهایم
دبیر شورای راهبردی الگوی اسامی ایرانی پیشرفت تصریح کرد: تمام نظام برنامهریزی باید به چالش کشیده شده و بازتعریف گردد. به فضل خدا ما این کار را خواهیم کرد؛ با جمعی از جوانمردان پیمان «حلفالفضول» بسته شده است. درست مانند پیمان جوانمردان دوره پیامبر. میدانید پیمان حلفالفضول را چه زمانی میبندند؟ این پیمان مربوط به زمانی است که پیامبر هنوز مبعوث نشده و اختیارات پیدا نکرده است، ولی ظلمهای فاحشی اتفاق میافتد؛ پیامبر با عدهای از جوانمردان پیمان بسته و جلوی این ظلم را میگیرد. وقتی مسافر در شهر پیامبر میآمد امنیت نداشت. تا آنوقت هنوز وقت حکومت و بعثت پیامبر نرسیده بود. ایشان گفتند من هنوز به تمام معنا مبعوث نشدهام تا نظامسازی اجتماعی همهجانبه ایجاد کنم اما جوانمردان شهر خود را جمع کرد و گفت: حداقل جلوی این ظلم را بگیریم. بنده در جلسات آینده، شهر پیامبر را توصیف خواهم کرد و نشان خواهم داد که از حیث این مسائل چقدر شهر خوبی بوده است.
وی افزود: در دوران جمهوری اسلامی نیز هنوز وقت تسلط تفکر انقلاب بر نظام برنامهریزی نرسیده است. نسل جدیدی که رویشیافتههای تفکر انقلاب اسلامی هستند، طی یک یا دو دهه آینده نظام برنامهریزی کشور را در اختیار خودشان میگیرند. بس است! ما هفتادسال تجربه کردهایم و تجربههای بشر را دیده و چشیدهایم؛ نظام برنامهریزی باید عوض شود. کأنّه من این اتفاق مبارک را میبینم؛ شواهد آن را در جاهایی که اتفاقی افتاده است مشاهده میکنم؛ حالا قبل از اینکه این اتفاق مبارک رخ دهد ما با جمعی از دوستان پیمان حلفالفضول بستهایم و میخواهیم جلوی چه ظلمی را بگیریم؟ جلوی «دروغهای جریان توسعهگرا» را. این ظلم بسیار بزرگی است. جریان توسعهگرا دوره جاهلیت مدرن را بهعنوان دوره توسعه و پیشرفت معرفی میکند.
وی ادامه داد: آقایان! درباره آمار جنینهایی که در کشورهای توسعهیافته در سطلهای آشغال ریخته میشود بحث کنید. آیا این پیشرفت است که بشر به همنوع خود رحم نکند؟! این پیشرفت است که ما با آن روبهرو هستیم؟ این جاهلیت است و آنها جاهلیت را بهعنوان پیشرفت معرفی میکنند. ما با پیمان حلفالفضولی که بر روی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بستهایم از چه طریقی این کار را انجام میدهیم؟ از طریق تبیین ناکارآمدیهای توسعه غربی؛ این اتفاق در حال رخ دادن است. یکی از این بخشهای تبیینی همین بحث مدیریت شهری است.
** آیا «شاخصهای هویت اسلامی» با نظام برنامه فعلی ارتقاء پیدا میکند؟
حجتالاسلام و المسلمین کشوری در ادامه با اشاره به اینکه «در حال حاضر ایدههایی مانند «شهر خلّاق» یا مشهد و تهران 1400 مطرح شده است» پرسید: حالا سؤال ما این است که آیا در تهران 1400 انسان راحتتر زندگی میکند؟ آیا خانواده در آن امنیت بیشتری دارد؟ آیا رفق و محبت در آن ارتقاء بیشتری پیدا کرده است؟ اگر رفق و محبت و «شاخصهای هویت اسلامی» در آن ارتقاء بیشتری پیدا کرده، مسیر درست است؛ اما اگر ما از لحاظ این شاخصها دچار مشکل هستیم باید مدیریت شهری را بازتعریف کنیم. فعلاً هم ما فقط تبیین میکنیم؛ هم معایب TOD و مدل مدیریت شهری فعلی و هم مدل جایگزین خود را تبیین میکنیم. البته در حال حاضر جمعیتهای مؤمنی در شوراهای شهر و نظام برنامهریزی شهری حضور دارند و بنده احساس میکنم که بسیار سریع با این افراد راجع به مدل مطلوب تفاهم خواهیم کرد.
** شهر اسلامی «محله محور» است
کارشناس الگوی اسلامی پیشرفت خاطرنشان کرد: بنابراین روح بحث نمونهسازیها - چه نمونهسازی اول و چه نمونهسازی دوم - «تغییر نظامات اجتماعی غیرمتناسب با نیازهای فطری بشر» است. ما باید این مسئله را حل کنیم. انشاءالله باید بهسمت تعریف «مدیریت محلهای» حرکت کنیم. در محله امور «غیرمتمرکز» اداره میشود. محله بهمعنای مکانی است که انسانها میتوانند نیازهای چهارگانه خود را تأمین کنند. لذا وقتی توانستند نیازهای خود را در محله تأمین کنند دو اتفاق رخ میدهد؛ اتفاق اول این است که «تعرّف» یا «شناخت طرفینی» در منطقه افزایش مییابد. بعداً بحث خواهم کرد که تعرّف گسترده چه فوایدی دارد؛ وقتی در انسانهای منطقهای تعرّف ایجاد شود چه فوایدی دارد. اولین میوهای این شرایط «خودکنترلی و امنیت» است. تعرّف از چه طریقی حاصل میشود؟ از طریق «تأمین هرم نیازهای خانواده در محله» این اتفاق در محله رخ میدهد. در محلهای که تعرّف در آن بالاست جرم و عدم امنیت بهشدت کاهش پیدا میکند. چون همه همدیگر را میشناسند. این تجربه همه ماست که وقتی شناخت وجود دارد حتی اگر هوای نفس قویای در انسانها وجود داشته باشد این شناخت، باعث میشود که هوای نفس کنترل و محدود شود؛ برخلاف زمانی که انسانها یکدیگر را نمیشناسند. در این صورت انسانها به خود اجازه میدهند که خیلی از کارها را انجام دهند. این، میوه مدیریت محلهای برای داخل شهر، محله و حوزه اجتماعی است.
وی ادامه داد: وقتی مدیریت را «محلهای» کنیم ثمره و میوهای نیز برای خانواده دارد. این میوه چیست؟ انسانها وقت بیشتری برای خانواده خود دارند؛ که مسئله بسیار مهمی است. اساس توصیههای اسلام این است که وقت خود را تقسیم کنید و یکی از این وقتهای جدی و شاید با کمی دقت دو مورد از این وقتهای جدی، وقتی است که انسان برای خانواده خود صرف میکند. وقتی زمان فرد برای خانواده بیشتر شد، حال انسانها خوبتر میشود و این بخش اصلی ارتباطات انسانی است. وقتی انسان با افراد غیررحِمِ خود ارتباط داشته باشد یک نوع روحیاتی در او شکل میگیرد و وقتی انسان با رحم خود ارتباط داشته باشد روحیات دیگری در او شکل میگیرد.
وی افزود: این تمام بحث ما در نظام جدید است؛ یعنی ما در مدیریت محلهای یک کار را انجام میدهیم و آن کار این است که نیازها را در محله تأمین میکنیم. میوه بیرونی این مسأله تعرّف و میوه درونی آن گسترش رفق و محبت در نهاد خانواده است. انشاءالله فردا این بحث را محضرتان شرح میدهم. بنده سعی کردم مقدمه دوم را تفصیلی شرح دهم. اگر از ما بپرسند که چرا نمونهسازی میکنیم، پاسخ میدهیم که چون نمونهسازی کمک میکنند تا نظم اجتماعی جدید در ذهن ما بیشتر تصویر شود. چرا؟ چون ما در مرحله نظامسازی اجتماعی همهجانبه هستیم.
حجت الاسلام والمسلمین کشوری در جلسات بعدی به جزئیات مسئله مدیریت شهری ورود میکنند.
انتهای پیام/*