شهاب حسینی جایزه فیلم کن را به امام زمان(عج) تقدیم کرد
شب گذشته اصغر فرهادی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در نشست رسانهای فیلم سینمایی «فروشنده» به سؤالات خبرنگاران پاسخ دادند و شهاب حسینی، جایزه بهترین بازیگر مرد را به ساحت مقدس امام زمان(عج) تقدیم کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب گذشته عوامل فیلم سینمایی «فروشنده» بههمراه کارگردان این اثر اصغر فرهادی در جمع خبرنگاران و اصحاب رسانه حاضر شدند و به سؤالات آنها پاسخ دادند. در ابتدای این نشست اصغر فرهادی کارگردان «فروشنده» از خبرنگاران درخواست کرد که سؤالاتشان خارج از متن فیلم «فروشنده» باشد چون هر نکتهای که از فیلم گفته شود باعث لو رفتن قصه میشود.
فرهادی در ابتدای نشست و در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چه شد که فروشنده در آخرین لحظه در جشنواره کن پذیرفته شد، گفت: یک دوره زمانی برای اینکه فیلمها به جشنواره کن ارسال شوند در نظر گرفته شده است و فیلم ما آخرین لحظه آماده شد. فیلم در میکس و تصحیح رنگ کامل نبود و در آخرین لحظات داوران توانستند فیلم را ببینند. فیلم در جلسه اول کنفرانس مطبوعاتی اعلام نشد و تصمیم داشتیم که فیلم را برای اکران عمومی آماده کنیم چرا که فیلم دیر به جشنواره ارسال شده بود. اما بعد از اظهارات دبیر جشنواره در مورد اضافه شدن فیلمها به جشنواره کن، دو روز بعد فیلم را با نسخه بهتری به جشنواره ارسال کردیم که خوشبختانه هفته بعد «فروشنده» در لیست فیلمها اعلام شد. این رویه اضافه شدن فیلم در آخرین لحظات به جشنواره در دورههای دیگر هم تکرار شده است.
کلید جذب مخاطب خاص و عام در قصهگفتن است
سؤال بعدی درباره این بود که فرهادی از فیلم «درباره الی» فیلمهایی ساخته که هم مورد توجه مخاطب عام بودند و در جشنوارهها هم جایزه گرفتند و فیلمهایی است که هم نخبگان و منتقدان آنها را دوست دارند و هم مردم. اصغر فرهادی درباره این موضوع گفت: یکی از چیزهایی که بعد از فیلم اولم خیلی جدی به آن فکر کردم این بود که فیلمی بسازم که هم مردمی که بهطور حرفهای سینما نمیروند و هم متخصصین دوستش داشته باشند که بهنظر شدنی نمیآمد. شاید کار در رادیو و تلویزیون این تجربه را به من داد که کلید این کار در قصه گفتن است، این چیز مشترک بین همه مردم است. من در سریال «داستان یک شهر» توانستم با عموم مردم ارتباط بگیرم. همانجا فکر کردم همه ما قصه گفتن را دوست داریم و همه در همهجای جهان از قصه گفتن لذت میبرند چون مدام اشتیاق دارند لحظه بعد را ببینند. پیش از انقلاب هم نمونههایی داشتیم، آثار نصرت کریمی از این دست هستند.
فرهادی ادامه داد: پرتماشاگر بودن فیلمهایم برای من مهم بود. اگرچه در این سالها بیشتر درباره جایزههایم صحبت شده اما برای من این بخش مهمتر بوده است که فیلمهایم مثل «گذشته» یا «درباره الی» که وضعیت خوب اکرانی را نداشت یا «جدایی...» توانسته با مردم ارتباط برقرار کند و فروش خوبی را هم داشتند.
عربستان دیر فهمیده با ایرانی با فرهنگ چندهزار ساله روبهرو است
در ادامه نشست شهاب حسینی درباره ادامه همکاریاش با فرهادی گفت: من همیشه دوست دارم در کارهای تأثیرگذار حضور پیدا کنم. در زندگیام همیشه این رسالت را برای خود قائل بودم که بیاموزم. از سینمای ایران و جهان هم درس زندگی گرفتم.
وی ادامه داد: در فیلم «درباره الی» من بیشتر ناظر بودم. در «جدایی نادر از سیمین» نقش تأثیرگذار داشتم و در «فروشنده» به نقش اصلی رسیدم و حال نمیتوانم درباره آینده این همکاری نظر بدهم، ولی آنچه مسلم است اینکه همواره سعی میکنم در صحنههای زندگی بازیگر موفقی باشم.
شهاب حسینی در پاسخ به پرسش دیگری که درباره تیتر روزنامه عربستانی بود با این مضمون که حضور شهاب حسینی از یک سردار خطرناکتر است، گفت: از این بابت خوشحالم که کاربرد فرهنگ و هنر در دنیا از مقولههای نظامی بیشتر است. عربستان طبیعتاً دارای پیشرفتهترین تسلیحات است و شاید بهخاطر همین بیتوجهی به مقوله فرهنگ یا بهدلیل برخوردهایی که با زائران خانه خدا هم داشت، نتوانسته جایگاهی داشته باشد. من درباره خودم نمیدانم اما آنها دیر فهمیدند که با سرزمینی روبهرو هستند که فرهنگی چندهزار ساله دارد و قدرت فرهنگ و هنر از کار سیاسی بیشتر است.
ظاهر فیلم «گاو» سیاه است ولی معنای درخشانی دارد
در ادامه اصغر فرهادی در پاسخ به سؤالی درباره این موضوع که عدهای معتقدند هر فیلمی از ایران که در جشنوارهها مورد اقبال قرار میگیرد سیاهنمایی است و عدهای دیگر مخالف هستند، با ذکر مثالی گفت: بگذارید مثالی بزنم، فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی را تقریباً همه ما دوست داریم؛ فیلمی که اگر سینما در کشور الآن وجود دارد بهخاطر همین فیلم است، اما فکر کنید این فیلم الآن ساخته میشد، قطعاً به جشنوارههای جهانی میرفت و جایزه گرفت، آیا فیلم «گاو» سیاهنمایی دارد؟ «گاو» در مورد افرادی در روستا است که هنوز میبینیم، آیا این فیلم سیاه هست؟ ظاهر فیلم شاید سیاه است اما معانی درخشانی دارد.
فرهادی اضافه کرد: یک مثال دیگرم اینکه در آمریکا با فردی به دیدن فیلمی از ایران رفتیم و در صحنهای دختربچه سر چهارراه فال میفروخت. حتما عدهای میگویند سیاهنمایی یا شاید دوست نداشته باشیم مردم دیگر کشورها این صحنه را ببینند اما بعد از فیلم آن آقا از من پرسید آن دختر چه میفروخت، وقتی گفتم فال و آن فالها شعر است با تعجب پرسید: "مردم شما برای شعر پول میدهند؟" و از این مسئله با شگفتی یاد میکرد و آن را برای همه تعریف میکرد.
ممکن است برخی فیلمسازان جشنوارهای در فیلمهایشان صحنههای ناخوشایند داشته باشند
کارگردان «فروشنده» با اشاره به اینکه برخی فیلمهای سیاه هم در حضورهای بین المللی حضور دارند، بیان کرد: من میپذیرم که ممکن است عدهای ناخواسته در فیلمهایشان صحنههای ناخوشایند داشته باشند. حتی من خودم با همسرم به دیدن فیلمی رفتیم که یک جوان خوشفکر ایرانی آن را ساخته بود اما نتوانستیم تا آخر فیلم را ببینیم. ولی اینکه آنها در جشنوارهها منتظر هستند هر فیلمی سیاهنمایی بود جایزه بدهند فکر میکنم اینگونه نیست. در فیلمهای من که همه آدمهای تحصیلکرده هستند و اتفاقاً برخی تصورات غلط درباره ایران را تغییر میدهد.
وی ادامه داد: در مورد کسانی که قصدشان سینما نیست حرف نمیزنم، در مورد کسانی حرف میزنم که ممکن است از سر ناآگاهی چیزی بگویند. در واقع من چنین حسی ندارم که فیلمهای سیاهنمای ایران در جشنوارههای خارجی جایزه میگیرند و طی تجربههای خود در داوریهای مختلف نیز چنین نگاهی را نسبت به فیلمهای ایرانی ندیدم.
محمد اطبایی که اجرای این برنامه را بهعهده داشت در این بخش از نشست گفت: سال 1394 سال پرافتخاری برای سینمای ایران به شمار میرود. ما در این سال 2250 حضور بین المللی داشتیم که در سالهای قبل این حضور 1500 عنوان بود و سینمای ایران توانست 370 جایزه بین المللی دریافت کند. فکر نمیکنم زمانی که 370 هیئت داوری جشنوارههای مختلف فیلمهای ایرانی را داوری میکنند همه تصمیم بگیرند که یک نقطه نظر مشترک درمورد فیلمهای ایرانی داشته باشند و تنها بهدلیل سیاهنمایی به فیلمهای ایرانی جایزه دهند.
این پخشکننده بین المللی فیلمهای ایرانی خاطرنشان کرد: فکر میکنم که این ارزش و هنر فیلمهای ایرانی است که به دریافت جایزه منجر میشود و باید نسبت به سینمای خود اعتماد به نفس داشته باشیم و با توجه به جایگاه سینمای خود در جهان اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم.
توضیح درباره نقش مؤسسه قطری در تولید فیلم «فروشنده»
در ادامه این نشست ترانه علیدوستی در واکنش به اظهاراتی درباره سرمایهگذار قطری در ساخت فیلم «فروشنده» گفت: وقتی این مباحث مطرح میشود به مشکل برمیخورم! فارغ از بحث فیلم، دوستان خبرنگار جلودار ادبیات مردم هستند و نباید ادبیات نژادپرستانه در مطالب شما وجود داشته باشد، مردم از شما یاد میگیرند. اینکه نهاد سرمایهگذار در یک فیلم عرب است یا نیست در شأن این جلسه نیست. فیلم «فروشنده» پخشکننده خارجی دارد و اگر کمکی گرفته باشد فقط نباید نژاد آن کمککننده را ببینید. رسانههایی که هر اتفاق هنری را به فرصتی برای تکرار این اشتباهات تبدیل میکنند، عملکرد درستی ندارند.
اصغر فرهادی در واکنش به صحبت علیدوستی گفت: خانم علیدوستی بهخوبی در این زمینه صحبت کرد و افتخار میکنم که یک بازیگر جوان چنین نگاهی به مسائل دارد.
این کارگردان همچنین اشاره کرد: من زمانی که از ایران خارج میشوم اعتماد به نفس کامل دارم چون میدانم از چه کشوری آمدهام. کدام کشور در دنیا وجود دارد که بهاندازه ما هر سال فیلم خوب تولید کند؟ اینکه میگوییم فیلمهای ایرانی بهدلیل سیاهنمایی در جشنوارههای خارجی جایزه میگیرند یک توهم دایی جان ناپلئونی است.
فرهادی با ذکر خاطرهای از تمجید الکساندر پین از چهرههای معتبر سینمای اسپانیا در مورد فیلم «گاو» گفت: چهرههای جهانی درباره گذشته سینمای ما تعارفی ندارند، آرزوی بسیاری از کشورهاست که سینمایشان شبیه ما باشد اما چرا در داخل کشور اینهمه دنبال تحقیر خود هستیم، درحالی که گاه یک پلان از یکی از فیلمهای ما به کل سینمای یک کشور میارزد.
وی در ادامه توضیحاتی درباره سرمایهگذاری یک شرکت قطری درباره فیلمش ارائه کرد و افزود: میدانستم فاصله ساخت فیلم تا اکران آن در ایران، کسانی که دنبال حاشیه سازی برای من هستند بهدنبال بهانهای میگردند؛ این که گفته میشود دختر یا پادشاه قطر برای فیلم ما سرمایهگذاری کرده باعث خنده خود قطریها شده بود.
فرهادی برای توضیح این بخش از صحبتهایش با اشاره به روند ساخته شدن «فروشنده» گفت: باید توضیح دهم که درست زمانی که همهچیز برای ساخت فیلم جدید من در اسپانیا آماده بود به ایران سفر کردم و حس کردم که میخواهم در ایران فیلم بسازم آن هم بهدلیل مسایل عاطفی چرا که پدرم همیشه میگفت "کاش در ایران فیلم میساختی". زمانی که تصمیم گرفتم در ایران فیلم بسازم بسیاری از دوستان در داخل و خارج از کشور به من گفتند که این کار با حاشیه همراه است اما من گفتم که آنقدر دلم میخواهد در ایران فیلم بسازم که همه چیز را قبول دارم. معمولاً در طول تولید یک فیلم هیچ سختی ندارم اما مشکلات بعدش آغاز میشود. به هر حال آقای آلمادوار (تهیهکننده فیلم بعدیام) گروه اسپانیایی را قانع کرد تا ساخت فیلم را در ایران آغاز کنیم و یک سال وقت داشتیم. همزمان با نگارش فیلمنامه پیشتولید را هم آغاز کردیم.
وی اضافه کرد: فستیوال دوحه قطر هر سال به یک سری از فیلمهای در حال ساخت مبلغ ناچیزی بهعنوان کمک پرداخت میکند و در فیلم ما هم همین اتفاق افتاد؛ در واقع مبلغ مشارکت آنها کمتر از 10 درصد هزینههای ساخت فیلم است اما ناگهان در خبرها تبدیل شد به اینکه این شرکت برای فیلم ما سرمایهگذاری کرده است و بعد هم گفتند تهیه کننده فیلم شده است و ناگهان عنوان فستیوال دوحه قطر به امیر قطر تبدیل شد.
فرهادی ادامه داد: در فستیوال کن، معمولاً کسانی که در ساخت یک فیلم حمایت مالی میکنند از روی فرش قرمز عبور میکنند و عکس میگیرند. خانمی که مدیر اجرایی فستیوال قطر هست هم با همین عنوان روی فرش قرمز آمد، البته میدانم که این توضیحات باعث نمیشود این داستان تمام شود چون عدهای جایی را پیدا کردهاند که این داستان را ادامه بدهند و این ایراد گرفتنها مثل همان بحث لابی کردن برای جایزه اسکار «جدایی ...» نکته خندهدار موضوع است.
سپس محمد اطبایی نیز مطالبی را درباره کمکهای صندوقهای مالی برای ساخت فیلم در دنیا مطرح کرد و گفت: ارائه کمک از سوی صندوق مالی برای تأمین بخشی از هزینههای تولید یک فیلم، در سینمای دنیا مرسوم است، بهطوری که چندین صندوق در دنیا بدون چشمداشت به فیلمها کمک میکنند و مؤسسه فیلم دوحه هم از همینهاست و این چنین است که بسیاری از تهیه کنندگان در دنیا پروژههای خود را به این صندوقها ارائه میدهند تا کمکهای ناچیزی دریافت کنند.
این کارشناس بینالمللی سینما خاطرنشان کرد: معمولاً این کمکها بهصورت بلاعوض و بسیار اندک است. البته ممکن است خواهر امیر قطر رئیس افتخاری این مؤسسه نامیده شده باشد اما او هیچ نقشی در سیاستگذاریهای فستیوال فیلم دوحه ندارد، ضمن اینکه در فستیوال کن هم هفت فیلم از جمله «فروشنده» کمک مالی دریافت کردند و قطریها تلاش میکنند با این کمکها اسم کشور و امکاناتشان را به پروژههای بینالمللی بشناسانند.
پروژههای بزرگ سینمای آمریکا را که امروز روی پرده رفته است قبول نکردم
در ادامه این جلسه یکی از خبرنگاران خطاب به فرهادی گفت که "اگر پای شما هم مانند امیر نادری به خارج از کشور باز شود و بخواهید فعالیتتان را در کشور دیگری ادامه بدهید دیگر چیزی از شما باقی نمیماند". و فرهادی در پاسخ گفت: من ایران را بسیار دوست دارم و فکر میکنم که ایران برای من جای بهتری برای زندگی است. من عاشق ایران هستم و در کجای دنیا میتوانم از لذت حضور پدر و مادر و دوستانم استفاده کنم. کارگردانی بسیاری از پروژههای بزرگ سینمای آمریکا را که امروز روی پرده رفته است قبول نکردم چون که میخواستم در ایران فیلم بسازم. برای من بهتر است که بیشتر فیلمهای خود را در ایران بسازم اما برای کنجکاوی دوست دارم تجربههایی در خارج از کشور هم داشته باشم.
فیلم در ایران هنوز پروانه نمایش ندارد
فرهادی در پاسخ به اینکه چرا «فروشنده» را برای اهالی رسانه و منتقدان داخلی نمایش نمیدهد، تأکید کرد: فیلم در داخل ایران هنوز پروانه نمایش ندارد، به همین دلیل آن را نمایش نمیدهم، البته ترجیح میدهم این فیلم همراه با مردم دیده شود. فکر میکنم «فروشنده» تابستان در سینماهای کشور اکران شود و یک هفته قبل از اکران عمومی برای اهالی مطبوعات نمایش داده میشود.
او اضافه کرد: خیلی خوب میشد اگر میتوانستم فیلم را امشب برای شما نمایش بدهم، اما از آنجا که فیلم هنوز پروانه نمایش داخلی ندارد چنین چیزی امکانپذیر نیست. البته دوست داریم که فیلم تابستان اکران شود و پیش از اکران عمومی آن احتمالاً نمایشی برای اهالی مطبوعات خواهیم داشت.
کلمه ملاحظات برای فیلمی که دیده نشده بهچهمعناست
فرهادی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره سخنان سخنگوی وزارت ارشاد مبنی بر احتمال اکران فروشنده در ایران با یکسری ملاحظات گفت: کلمه ملاحظات بیحد و مرز است و من نمیدانم چگونه میدانند فیلمی که هنوز دیده نشده است نیازمند برخی ملاحظات است.
کارگردان «درباره الی» اضافه کرد: اگر قوانین جشنواره فیلم فجر اجازه دهد «فروشنده» را به جشنواره ارسال میکنم. به هر حال همه فیلمهای من تا امروز هم اکران شده و هم در جشنواره شرکت کرده است.
وی ادامه داد: عدهای تلاش میکنند اقبال عمومی مردم را نسبت به فیلمهایم نادیده بگیرند و میگویند "فیلمهایت جشنوارهای است."، درحالی که فیلمهایم جزو پرتماشاگرترین آثار بوده است و برای اکران «فروشنده» هم در ایران میمانم و بعد از آن سراغ پروژه بعدیام میروم.
فرهادی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره مقایسه این فیلم با فیلمهای قبلیاش نیز توضیح داد: این مقایسه بسیار طبیعی است چرا که همه این فیلمها در یک مسیر هستند و دغدغههایم در امتداد یکدیگر در این آثار مطرح میشود، بنابراین بهطور طبیعی آنها را با یکدیگر مقایسه میکنند و نمیتوان به این مقایسه ایراد گرفت. قصه همه این فیلمها درباره خانواده، ارتباط آدمها و ... است. اینکه یک نفر میگوید مثلاً «درباره الی» را بیشتر از دیگر فیلمهایم دوست دارد خوشحال میشوم. من خودم از میان فیلمهایی که ساختهام «شهر زیبا» را بیشتر دوست دارم.
او در پاسخ به این پرسش "آیا پیشبینی میکردید جایزه فیلمنامه را بگیرید؟" گفت: آنقدر به کار نزدیک بودیم که وقتی فیلم به جشنواره رسید، فکر کردیم موفق شدهایم و همین که در آخرین لحظات انتخاب شد برایمان خوشحالکننده بود، چرا که امسال سال سختی در کن بود و بسیاری از فیلمسازان بزرگ در آن حضور داشتند. در آغاز هیچ انتظار جایزه نداشتیم اما بعد از نمایش فیلم، واکنش مردم آنقدر ما را خوشحال کرد که گویی همه از آن انرژی گرفتیم.
جوایز جشنوارهها برای فیلمسازان از یک جهت خطرناک است
کارگردان فیلم «درباره الی» درباره تأثیر این جایزه در روند فیلمنامهنویسی اش افزود: این جایزه تأثیری ندارد. در این سالها توانستهام به خود بباورانم که هر جایزه فقط یکی دو شب برای من هیجان داشته باشد و بعد از آن، هیجانم را کنار بگذارم. از یک جهت، جوایز جشنوارهها برای فیلمها خیلی مناسب است اما ممکن است برای فیلمسازان خطرناک هم باشد چون اگر جایزهها را باور کنند، روی روند فیلمسازی و ارتباط با گروهشان تأثیر میگذارد.
در ادامه فرهادی درباره تأثیر سرمایهگذار فرانسوی در ارائه جایزه به فیلمش و همچنین بازی شهاب حسینی گفت: چنین چیزی نیست. با دیدن فیلم، متوجه میشوید که بازی بچهها بهنظرم عالی بود.
ترانه علیدوستی نیز در پاسخ به این پرسش که آیا بابت حضورش بهعنوان یک زن سینماگر ایرانی در جشنواره بینالمللی نگرانی نداشته است، گفت: خیلی نگرانی نداشتهام. از جشنوارههای بین المللی تجربه نسبی دارم و آنها هم عذر ما را میدانند و خیلی هم احترام میگزارند و وقتی با آنها دست نمیدهیم به دل نمیگیرند.
در ادامه یکی از خبرنگاران پرسشی را از فرهادی مطرح کرد مبنی بر اینکه هنگام دریافت جایزه شهاب حسینی چهحسی داشته است و فرهادی توضیح داد: از آنجا که بازی بچهها در فیلم مورد توجه قرار گرفته بود حس میکردم شاید یکی از بازیگران ما جایزه بگیرد، فقط نگران این بودم که مبادا شهاب جا بماند و برای حضور در مراسم آماده نباشد.
فرهادی در ادامه این جلسه درباره احتمال حضور دوبارهاش در تئاتر توضیح داد: امیدوارم دوباره تئاتر کار کنم چون گاهی لازم است صحنه را تجربه کنیم. تئاتر همه سنسورهای عاطفیمان را بالانس میدهد، اما من برای هر تئاتر یک سال وقت میگذارم و امیدوارم بتوانم یک سال را برای تئاتر وقت داشته باشم.
اگر فرهادی میخواست حرف سیاسی بزند، میرفت مثلاً نماینده مجلس میشد
سپس علیدوستی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه گفته میشود فیلمهای فرهادی جوانان را به مهاجرت از کشور تشویق میکند و اینکه برخی رسانهها تعابیری چون وطنفروش برای این کارگردان به کار میبرند، گفت: من 14 سال است از نزدیک ایشان را میشناسم و با ایشان کار میکنم، آدمی که اینقدر دغدغه کشورش را داشته باشد بهندرت دیدهام. بپذیریم فیلمسازان قرار نیست با فیلمهایشان مانیفست سیاسی و اجتماعی بدهند و خود سینما برایشان مهم است. اگر آقای فرهادی میخواست حرف سیاسی بزند میرفت مثلاً نماینده مجلس میشد، اما بالاخره فیلمسازان دغدغه مردم را دارند. امیدوارم روزی این واژههای سیاهنمایی و... از سینمای ایران حذف شود.
شهاب حسینی هم در این باره گفت: هم ایشان و هم بنده معتقدیم اشتراکات انسانی از تفاوتهایشان بیشتر است. وقتی در فیلم درباره الی درباره قضاوت حرف میزند یا در فیلم جدایی نادر از سیمین درباره راست و دروغ میگوید؛ اینها حرفهایی نیست که فقط در ایران فهم بشود بلکه در آفریقا و استرالیا هم فهم میشود. من همیشه دوست داشتم یک تفکیکی بگذاریم بین فیلم ایرانی و فیلم ساخت ایران. درواقع فیلمهای اصغر فرهادی ساخت ایران است، یعنی فیلمهای صادراتی است.
در همین زمینه شهاب حسینی نیز خاطرهای از فیلم «جدایی نادر از سیمین» تعریف کرد و گفت: بههنگام ساخت آن فیلم مستندی درباره دادگاههای ایران دیدیم و آقای فرهادی با دیدن آن مستند اشک به چشمش آمد و گفت: مشکلات مردم را ببینیم و بتوانیم آن را نمایش بدهیم. اگر او بهدنبال اسکار و چنین مسائلی بود چنین اتفاقی برای فیلمش نمیافتاد.
در ادامه فرهادی درباره دریافت بعضی نشانهای بومی در فیلمهایش توسط مخاطبان خارجی گفت: تماشاگران خارجی بخشی از آن نشانهها مانند صندوق صدقات در فیلم «درباره الی» را متوجه نمیشوند چون بومی است اما بیشتر نشانهها را دریافت میکنند؛ ضمن اینکه احساسات آدمها همهجای دنیا شبیه به هم است اما نوع بیانش فرق میکند.
فرهادی افزود: فرهنگ کاملاً بهعکس سیاستمداران که دنبال مرزبندیها هستند، عمل میکند. همه ما مخلوقات یک آفریدگار هستیم. اینهمه کینه و دشمنی نسبت به انسانها بهخاطر جغرافیای مختلف، نادرست است.
در ادامه فرهادی به ذکر خاطرهای از سفرش به کوبا گفت: در آنجا مسیری را گم کردیم و در چهارراهی از زن نابینایی آدرس را پرسیدیم و صحبتی بین ما و آن زن شد که اصغر فرهادی فیلمساز است و فیلم جدایی نادر از سیمین را ساخته و زن نابینا گفت "اتفاقاً امروز رادیو درباره این فیلم صحبت میکرد و اینکه پسری هست که نمیخواهد پدر پیر و مریضش را رها کند". اینگونه احساسات، آدمها را به هم نزدیک میکند.
فرهادی در پاسخ به این سؤال "نمیترسید با بازیگران خارجی و در فضایی غیر از ایران فیلمی بسازید و مخاطب خود را از دست بدهید؟" با اشاره به تجربه موفق فیلم «گذشته» گفت: نمیترسم و خیلی مشتاقم هرچه زودتر فیلم جدیدم را شروع کنم.
محمود رضوی، پخشکننده فیلم «فروشنده» در ایران نیست
در بخش دیگری از این نشست فرهادی در پاسخ به این پرسش که آیا صحت دارد که آیا محمود رضوی، پخشکننده فیلم «فروشنده» در ایران خواهد بود، گفت: این موضوع صحت ندارد.
اصغر فرهادی در بخشهای پایانی این نشست خبری که حدود دو ساعت به طول انجامید، درباره استفاده از بازیگران مختلف ایران در فیلمهایش گفت: بازیگران زیادی هستند که دوستشان دارم و دلم میخواهد با آنها کار کنم اما معمولاً هر دو سه سال یک بار فیلم میسازم، ضمن اینکه با بعضی از همکاران و بازیگران هم که در فیلمهای قبلیام کار کردم آشنایی بیشتری پیدا کردهام ولی تلاش کردهام که ترکیبی از بازیگران را در فیلمهایم داشته باشم.
او تأکید کرد: اگر کسی از این جایزه شرمسار است بهاختیار خود میتواند شرمسار باشد و میتواند مفتخر هم باشد. آدمها میتوانند از موفقیتهای من حرص بخورند و اگر قرار است این اتفاق بیفتد پس باید حالا حالاها حرص بخورند چون قصد ندارم فیلم بد بسازم.
شهاب حسینی گفت: تاکنون جسته و گریخته چنین جوایزی کسب شده و هنرمندانی همچون عباس کیارستمی در این بین مطرح بودهاند و برای بازیگران این اتفاق نمیافتد. آقای فرهادی با تکنیکهای قابل دستیابی و نیز با تفکر و عشقی که دارد این مسیر را برای بازیگران هموار کرده است و برای من همهچیز تازه شروع میشود.
وی در بخش پایانی این نشست خطاب به حضار گفت: بسیار خوشحالم و به فال نیک میگیرم که شب نیمه شعبان این جایزه را در کن گرفتم و این هدیه ناقابل را به آستان مبارک ایشان تقدیم میکنم.
انتهای پیام/*