جنگ نرم آمریکایی در حیاط خلوت سابق
آمریکا در دو دوره از ریاست جمهوری اوباما جنگ نرم را در امریکای لاتین به راه انداخته تا برخلاف جمهوریخواهان و استفاده آنها از جنگ سخت، گام به گام بازگشت خود را به حیاط خلوت سابق ممکن سازد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم،آمریکای لاتین در گذشتهای نه چندان دور به عنوان حیاط خلوت امریکا توصیف میشد چرا که واشنگتن این منطقه را به عنوان ملک مطلق خود میدید و اجازه هیچ گونه مخالفتی با حضور خود در این منطقه را نمیداد. واشنگتن در دهههای 70 و 80 این سیاست را با قدرت سخت خود پیش میبرد که در قالب انجام یک رشته کودتا در کشورهای امریکای لاتین انجام میشد تا آنکه اجازه ندهد جریان چپگرای مردمی منافع کشورهای خود را از چنگ شرکتها و کارتلهای نفتی و اقتصادی امریکا خارج کنند. دخالت واشنگتن در کودتای 1973 برای سقوط سالوادر آلنده آنقدر آشکار است که از آن به عنوان نماد کودتاهای امریکایی در منطقه یاد میشود.
تغییر عرصه بینالملل در دهه 90 امکان تغییری عمده در فضای امریکای لاتین را فراهم کرد چنان که پیروزی هوگو چاوز در انتخابات ریاست جمهوری 1999 ونزوئلا نخستین نشانه این تغییر بود که به عنوان نخستین رئیس جمهور چپگرای امریکای لاتین به این مقام رسید و بعد نوبت به لولا داسیلوا در برزیل، نستور کرچنر و همسرش در آرژانتین، تاباره واسکز در اروگوئه، خوزه موخیکا در اروگوئه، میشله باشلت در شیلی، فرناندو لوگو مندز در پاراگوئه، اوو مورالس در بولیوی و رافائل کورهآ در اکوادور رسید تا کل امریکای لاتین مبدل به حوزهای با حکومتهای چپگرا بشود.
این تغییر فضا اصطلاح حیاط خلوت را از خاطرهها دور کرد که البته باید گفت واشنگتن نه تنها راضی به این تغییر نبود بلکه قصد حفظ حیاط خلوت خود را داشت. کودتای نظامی 2003 علیه چاوز در ونزوئلا مهمترین اقدامی بود که واشنگتن برای حفظ موقعیت گذشته خود انجام داد و دخالت واشنگتن در آن کودتا آنقدر آشکار بود که حتی جیمی کارتر، رئیسجمهور پیشین امریکا، هم چند سال بعد به آن اعتراف کرد و گفت: «هیچ شکی وجود ندارد که امریکا در کودتای سال 2003 در ونزوئلا نقش داشته؛ کودتایی که دوام آن تنها به مدت 48 ساعت بود.» این اعتراف کارتر دلالت بر قبول شکستی بود که تغییر در برنامه واشنگتن برای بازگشت مجدد خود به منطقه را ایجاب میکرد؛ برنامهای که از زمان رسیدن یک دموکرات به ریاست جمهوری امریکا در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت.
باراک اوباما این دموکرات بود که از زمان رسیدنش به ریاست جمهوری امریکا در 2009 برنامه امریکا در امریکای لاتین هم تغییر کرد و به جای روش قدیم و نخنمای قدرت سخت، استفاده از قدرت نرم در دستور کار قرار گرفت. محورهای اساسی این دستور کار به طور خلاصه در سه بخش تقسیم میشود؛ استفاده از هواداران امریکا و سرمایهداران سابق در منطقه، استفاده از رسانههای محلی و بینالمللی و ابزار اقتصادی برای فشار آوردن بر طبقه متوسط در جهت ناامیدی این طبقه از حکومت چپگراها در کشورهای خود.
اجرای این برنامه و بهرهبرداری از قدرت نرم نیاز به زمان داشت که دو دوره از ریاست جمهوری اوباما چنین فرصتی را به واشنگتن داد تا حالا نتیجه بهرهبرداری از قدرت نرم در امریکای لاتین را ببیند. کریستینا فرناندز، رئیس جمهور سابق آرژانتین، در ژوئن 2015 نسبت به تلاش واشنگتن برای بازگشت به امریکای لاتین هشدار داده و گفته بود که میخواهند امریکای لاتین را به سوی بحران سوق دهند تا مردم را به سیاستهای نئولیبرالیستی سابق بازگردانند. خود او قربانی همین جریان بود که از یک طرف به واسطه پرونده مشکوک آمیا تحت فشار سیاسی بود و از طرف دیگر، بدهی 65/4 میلیارد دلاری دولتش به شش صندوق سرمایهگذاری امریکایی زمینه را برای فشار اقتصادی بر او فراهم کرده بود.
جنگ قیمت نفت طی دو سال گذشته وجه دیگر جنگ نرم امریکا برای به زانو درآوردن دولت چپگرای نیکلاس مادورو در ونزوئلا بوده تا با فشار اقتصادی ترکیب مجلس این کشور علیه دولت تغییر بکند. حالا نوبت به برزیل رسیده تا دیلما روسف برای 180 روز از مقام ریاست جمهوری در این کشور معلق بشود و منتظر برگزاری دادگاه بماند تا حکم برکناری یا ابقای او در آن دادگاه معلوم بشود.
روسف ماهها قبل از وقوع کودتا علیه خود میگفت که به نوعی انعکاس سخنان فرناندز اما در برزیل بود. افشای پرونده صوتی میشل تمر که او در جلسهای مخفی از برنامه برکناری روسف و آمادگیاش برای به عهده گرفتن ریاست جمهوری میگفت، دلیل روشنی بر این کودتا بود که حالا عملی شده و تمر را به این مقام رسانده است. افشای این فایل نشان میدهد که واشنگتن در جنگ نرم خود به همان میزان استفاده از ابزار اقتصادی، به سیاستمداران محلی حامی خود برای سرنگون ساختن دولتهای چپگرا توجه دارد حتی اگر اینکه مثل تمر به عنوان متحد وارد دولت شده و معاون رئیس جمهور شده باشند. به هر حال، امریکا در دو دوره از ریاست جمهوری اوباما جنگ نرم را در امریکای لاتین به راه انداخته تا برخلاف جمهوریخواهان و استفاده آنها از جنگ سخت، گام به گام بازگشت خود را به حیاط خلوت سابق ممکن سازد و توانسته تا اینجای کار در برخی از کشورها مثل آرژانتین و برزیل موفق بشود.
منبع : روزنامه جوان