پایان خوش ماجرای تحصیل افغانستانیها، آغاز دوران آرمان
سال گذشته کودکان بدون مدرک افغانستانی با دستور ویژه در مدارس دولتی ثبت نام شدند. امسال اما این فرآیند به صورت قانونی در هیئت دولت تصویب شد و این پایان ماجرای تحصیل مهاجرین در ایران است. پایان خوش یکی از بزرگترین مشکلات.
1. از روزگاری که تحصیل کودکان مهاجر قانونی در مدارس ایرانی ممنوع اعلام شد، در سال 83 و در دولت هشتم تا مصوبه چند روز پیش هیئت دولت راهی طولانی است. از ممنوعیت حضور کودکان افغانستانی تا جایگرفتن این جمله در میانه نامهای که بالای آن آرم هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران دیده میشود: شرایط حضور کودکان افغانستانی تفاوتی با کودکان ایرانی ندارد.
و این راه طولانی، در مسیری سخت و پیچیده پیموده شد و حالا کودکانی افغانستانی، نه تنها با محدودیت در تحصیل مواجه نیستند بلکه امتیاز ویژهای هم دریافت کردهاند: اگر کودک افغانستانی باشید و نتوانسته باشید مدارک حضور قانونی در ایران را کسب کنید، باز هم میتواند تحصیل کنید.
2. ماجرا از کجا آغاز شد؟
روز 27 اردیبهشت ماه سال 94، در تاریخ 40 ساله حضور مهاجرین افغانستانی در ایران ماندگار شد. مطالبه مهمی از رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد که تاریخ حضور مهاجرین افغانستانی در ایران را دگرگون کرد و سند بزرگی از تدوام نگاه آرمانگرای رهبران انقلاب ایران به مساله مهاجرین به همراه داشت. به موجب این مطالبه، از همه دستگاههای زیربط خواسته شده بود که شرایط تحصیل همه کودکان مهاجر افغانستانی، حتی آنهایی که شرایط قانونی حضور در ایران را کسب نکرده بودند را فراهم کنند. دستور، چند زمانی پیش صادر شده بود و حالا رسانهای شده بود و به یکباره موجی وسیع از توجه به مساله تحصیل کودکان مهاجر در ایران به همراه خود آورد.
تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی تیتر یک خیلی از رسانهها شد و همزمان در اقدامی جالب و تحسینبرانگیز، این مطالبه به فاصله یک روز با واکنشهای مثبت همه دستگاههای اجرایی مواجه شد.سخنگوی دولت، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولین مختلف وزارت کشور و اداره اتباع و مدیران حوزههای مختلف وزارت آموزش و پرورش، در یک هماهنگی تمام عیار به میدان آمدند و خبر از نحوه اجرایی شدن این ماجرا دادند.
افکار عمومی ایران و افغانستانی، به واسطه این دستور تحت تاثیر قرار گرفتند و سرانجام با دستور وزیر آموزش و پرورش روند ثبتنام کودکان افغانستانی بدون مدرک در مدارس دولتی ایران آغاز شد و چیزی در حدود 50 هزار نفر به 360 هزار دانش آموز افغانستانی قبلی مدارس ایرانی افزوده شد و به این ترتیب یکی از بزرگترین سدهای حضور مهاجرین افغانستانی در ایران برداشته شد .
3. این ماجرا علاوه بر اهمیت ذاتی فراهم شدن امکان تحصیل برای کودکانی که نقشی در مهاجرت، طی فرآیند قانونی و سایر این جور مسائل نداشتهاند، معنایی نمادین برای مساله مهاجرین افغانستانی در ایران هم هست.
ماجرا جالبتر از تصورات اولیه است. درست در میانه اوج گرفتن دوران بیآرمانی، این مطالبه منتشر میشود. در میانه روندی که پس از جنگ در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران آغاز شده است و امروز به اوج رسیده است. دوران سیاست زیستی، پایان آرمانها و ایدئولوژیهای مزاحم زندگی، سپردن مدیریت و اداره امور به نخبگان و متخصصان، سامان دادن به امنیت و دغدغههای محیط زیستی و نهایتا محدود کردن همه سیاستها و برنامهریزیها و تلاشها به این گزاره: «شهروندان جامعه به راحتی زندگی کنند».
دروانی که مدیریت سیاستزدایی شده است و هر مانعی برای زندگی راحت از قبیل یک آرمان جمعی و مشترک، ایدئولوژی که بخواهد روند زندگی راحت و خوش و حرم را به مشقت و سختی بیندازد، به راحتی به کنار گذاشته خواهد شد
درست در این میانه این دوران مطالبهای از رهبر انقلاب منتشر میشود مبنی بر تحصیل کودکان مهاجر غیرقانونی در ایران و این شوک بزرگ آرمانگرایان به عصر بیآرمانی است. واضح است که با اعتقاد به استراتژی سیاست زیستی مهاجر غیرقانونی، اساسی هویتی انسانی نخواهد داشت، چنانچه در همین دوران به طور مرتب اخباری منتشر میشود مبنی بر ممنوعیت هر نوع زیست انسانی مهاجرین غیرقانونی، حتی ممعنویت فروش مواد غذایی به آنها و حالا شاید با نمادینترین دوگانه تاریخ حضور مهاجرین روبرو هستیم. سیاستی که آرمانها و ایدئولوژیها را پایان یافته میداند و طبق سیاست هراس از دیگری، هراس از مهاجرین افغانستانی اداره میشود و سیاستی که همچنان بعد از گذشت سالها از انقلاب سال 57، با اعتقاد به آرمان بزرگ برابری، به شکلی کاملا متفاوت به مهاجرین نگاه میکند.
چارهای نمانده است جز ایمان آوردن به این گزاره که چیزی جز آرمان، وضعیت مهاجرین افغانستانی ساکن ایران را نجات نخواهد داد. آرمان بزرگ انسانیت.
انتهای پیام/